سؤال شد كه آيا زنان بايد اجازه بگيرند ؟ فرمود : نه ، همينطور می‏آيند و
می‏روند .
اينكه غلامان در غير اين سه نوبت حق دارند بدون اجازه وارد اتاق زن‏
شوند خود دليل بر اينست كه غلامان نيز وضع استثنائی دارند ، و اين خود
شاهدی قوی می‏باشد . بر اينكه در آيه پوشش هم كه قبلا تفسير كرديم ، جمله‏
" « ما ملكت ايمانهن »" شامل غلامان نيز می‏باشد . حتی در آيه‏ای كه فعلا
مورد بحث است تعبير به " « ملكت ايمانكم »" شده است ( با ضمير
مذكر " يعنی لازم نيست كه برده ، مملوك خود زن باشد .
در اينجا نبايد اعتراض كرد كه اكنون رسم بردگی منسوخ شده است و
برده‏ای وجود ندارد و پافشاری در اين بحثها بی ثمر است ، زيرا اولا روشن‏
شدن نظر اسلام در اين مسائل ، ما را به هدف كلی اين قوانين كه برخی از
آنها مورد ابتلاء نيز می‏باشد بهتر واقف می‏سازد ، و ثانيا اگر فقيه متهوری‏
جرأت كند ، چه بسا حكم غلامان را از راه ملاك و مناط ، به موارد مشابه آن‏
از قبيل خدمتكاران بتواند تعميم دهد .
2 - از جمله " « طوافون عليكم بعضكم علی بعض »" فهميده می‏شود : رمز
اينكه در مورد غلامان و پسران نابالغ اجازه خواستن واجب نيست ، اينست‏
كه وجوب استيذان اينها به واسطه تكرر آمد و شد ، موجب حرج و واقع شدن‏
در مضيقه است .
در حقيقت اباحه در اين موارد نيز از اين باب است كه تكليف موجب‏
دشواری می شده است نه از اين جهت كه تكليف ملاك ندارد .