²الله! ليس علی قناع فقال : يا فاطمة ! خذی فضل ملحفتك فقنعی بها رأسك‏
. ففعلت . ثم قال : السلام عليكم . فقالت : و عليك السلام يا رسول الله‏
. قال : أأدخل ؟ قالت : نعم يا رسول الله ! قال : انا و من معی ؟ قالت‏
: و من معك . قال جابر : فدخل رسول الله و دخلت و اذا وجه فاطمة اصفر
كأنه بطن جراده ، فقال رسول الله : ما لی اری وجهك اصفر ؟ قالت : يا
رسول الله ! الجوع . فقال : اللهم مشبع الجوعة و دافع الضيعة ، اشبع‏
فاطمة بنت محمد . قال جابر : فنظرت الی الدم ينحدر من قصاصها حتی عاد
وجهها احمر ، فما جاعت بعد ذلك اليوم » ( 1 ) .
مضمون حديث به طور اختصار اينست : جابر می‏گويد در خدمت رسول خدا صلی‏
الله عليه و آله به در خانه فاطمه عليها السلام آمديم . رسول خدا سلام كرد
و اجازه ورود خواست . فاطمه عليها السلام اجازه داد . پيغمبر اكرم فرمود
با كسی كه همراه من است وارد شوم ؟ زهرا عليها السلام گفت پدر جان !
چيزی بر سر ندارم . فرمود با قسمتهای اضافی روپوش خودت سرت را بپوشان‏
. سپس مجددا استعلام كرد كه آيا داخل شويم ؟ پاسخ شنيديم بفرمائيد ! وقتی‏
وارد شديم ، چهره زهرا عليها السلام آنچنان زرد بود كه مانند شكم ملخ‏
می‏نمود . رسول اكرم صلی الله عليه و آله پرسيد چرا چنين هستی ؟ جواب داد
از گرسنگی است . ( 2 ) پيغمبر اكرم دعا فرمود كه خدايا دختر مرا سير
گردان . پس از

پاورقی :
1 - كافی جلد 5 صفحه 528 و وافی مجلد 12 صفحه 124 و وسائل جلد 3 صفحه‏
. 27
2 - پس از نشر چاپ اول اين كتاب ، بعضی از ما توضيح خواستند كه‏
چگونه ممكن است چهره دختر پيغمبر اكرم از گرسنگی زرد باشد ؟ چرا و به چه‏
دليل گرسنه >