اجنبی حريم را از ميان بردارند و خطر برخوردهای زن و مرد را فراموش كنند
.
هيچ غريزهای به سركشی و حساسيت غريزه جنسی نيست . احتياطها و
توصيههای اسلام مبنی بر دور نگهداشتن زنان و مردان اجنبی تا حدودی كه حرج
و فلج ايجاد نكند مبنی بر اين اصل روانی است . روانشناسی و روانكاوی صد
درصد اين نظر را تأييد میكند و تواريخ و داستانها حكايت میكنند كه گاهی
يك برخورد ، يك تلاقی نگاهها ، در ظرف يك لحظه اساس خانوادهای را
متلاشی كرده است .
به نيروی تقوا و ايمان در مقابل موجبات همه گناهها میتوان تكيه كرد
مگر در مورد گناهان مربوط به غريزه جنسی . اسلام هرگز نيروی تقوا و ايمان
را با اينكه قويترين نيروهای اخلاقی است يك ضامن كافی در برابر تحريكات
و دسائس اين غريزه ندانسته است .
چه قدر عالی و لطيف سروده حافظ شيراز در غزل معروف خود كه با اين
بيت آغاز میشود :
نقدها را بود آيا كه عياری گيرند
|
تا همه صومعهداران پی كاری گيرند
|
آنجا كه میگويد :
قوت بازوی پرهيز به خوبان مفروش كه در اين خيل حصاری به سواری
گيرند
آری در خيل خوبان ، سواری برای فتح حصاری از تقوا كافی است .