ندادن به جواز خريد و فروش راديو ، يا به عدم وجوب پوشيدن چهره و دو
دست ، آيا يك مصلحت انديشی صحيح و عاقلانه است و نتيجه صحيح می‏دهد يا
خير ؟ آيا واقعا جريان امر اينست كه طبقه‏ای از زنان چهره و دو دست خود
را می‏پوشند و با گفتن اين حقيقت ، چهره و دستها و سپس تمام بدن را
عريان خواهند كرد ؟ يا جريان امر برعكس است .
يعنی بسياری از مردها و زنها خيال می‏كنند كه از نظر مذهبی اساس كار
اينست كه چهره زن گشوده نباشد و وقتی كه چهره گشوده شد كار گذشته است‏
" آب كه از سرگذشت چه يك نی و چه صد نی " و از طرف ديگر پوشيدن‏
چهره را غير عملی و از نظر منطق غير قابل دفاع می‏بينند و هيچ فلسفه و
استدلالی هم نمی‏توانند برای آن ذكر كنند . از اينرو از سر تا پا لخت‏
می‏شوند .
عقيده بعضی از كارشناسان اجتماعی اينست كه علت اين افراط و بی‏
بندوباری ، توهمهای غلطی است كه اجتماع درباره حجاب داشته است . علت‏
اين بوده كه حقايق گفته نشده است . اگر همانطور كه اسلام خود گفته است‏
گفته می‏شد كار به اينجاها كه كشيده است كشيده نمی‏شد . اينجا از
آنجاهاست كه بايد گفت : " از پاپ كاتوليك‏تر نبايد بود " ، " كاسه‏
از آش گرمتر صحيح نيست " .
قرآن كريم در سوره حجرات می‏فرمايد : " « يا ايها الذين آمنوا لا
تقدموا بين يدی الله و رسوله » " ( 1 ) . يعنی ای مؤمنين ! از خدا

پاورقی :
1 - سوره حجرات ، آيه . 1