" غيرت " صفت ممدوحی نيست و ريشه آن نوعی بخل و امساك است .
مفهوم سخن راسل اينست كه اگر بذل و بخشش در مورد ثروت خوب است در
مورد زن هم خوب است . چرا بخل و امساك و حسادت در مورد مال نكوهيده و
در مورد زن ستوده است ؟ چرا نان و سفره داشتن و نمك خود را خورانيدن از
لحاظ اخلاق اقتصادی مورد تمجيد و ستايش است و همين بذالی و گذشت و كام
ديگران را شيرين كردن در اخلاق جنسی مذموم است ؟ به عقيده امثال راسل اين
تفاوت علت معقولی ندارد ، اخلاقی نتوانسته است در مورد امور جنسی بر
خودخواهی و تسلط جوئی بشر غلبه كند ، برعكس تسليم خودپرستی شده همان
رذيله را به نام غيرت از طرف مرد ، و به نام عفاف و حجاب از طرف زن
تحت عنوان اخلاق حسنه پذيرفته است .
بررسی
از نظر ما در مرد تمايل به عفاف و پاكی زن وجود دارد ، يعنی مرد رغبت
خاصی دارد كه همسرش پاك و دست نخورده باشد ، همچنانكه در خود زن نيز
تمايل خاصی به عفاف وجود دارد . البته در زن تمايل به اينكه شوهر با زن
ديگر رابطه و آميزش نداشته باشد نيز وجود دارد ولی اين تمايل به عقيده
ما ريشه ديگری دارد مغاير با ريشه تمايل مشابهی كه در مرد است . آنچه در
مرد وجود دارد غيرت است و يا آميختهای است از حسادت و غيرت ، ولی
آنچه در زن وجود دارد صرفا حسادت است .