خود زن در آن حالت احساس شرم و نقص می‏كرده خود را مخفی می‏ساخته است .
قبلا از ويل دورانت نقل كرده‏ايم كه گفت :
" پس از داريوش مقام زن مخصوصا در ميان طبقه ثروتمندان تنزل پيدا
كرد . زنان فقير چون برای كار كردن ناچار از آمد و شد در ميان مردم بودند
آزادی خود را حفظ كردند . ولی در مورد زنان ديگر گوشه نشينی زمان حيض كه‏
برايشان واجب بود رفته رفته امتداد پيدا كرد و سراسر زندگانی اجتماعی‏
ايشان را فرا گرفت " .
و هم او می‏گويد :
" نخستين مرتبه كه زن حيا و شرم را احساس كرد آن وقت بود كه فهميد
در هنگام حيض نزديك شدن او با مرد ممنوع است " .
درباره اينكه زن ابتدا در خود احساس نقص می‏كرده است و سبب شده كه‏
همه خود او و هم مرد ، او را موجود پست بشمارد ، سخنان زيادی گفته شده‏
است . خواه آن سخنان درست باشد و خواه نادرست ، با فلسفه اسلام درباره‏
زن و پوشيدگی زن رابطه‏ای ندارد . اسلام نه حيض را موجب پستی و حقارت زن‏
می‏داند و نه پوشيدگی را به خاطر پستی و حقارت زن عنوان كرده است ، بلكه‏
منظورهای ديگری داشته است ، چنانكه بعدا خواهيم گفت .