موجب طمع بيماردلان گردد " .
مسأله جواز استماع صدای زن ، جزء مسلمات است و دليل آن سيره قطعی بين
مسلمين و ضروری بودن و مخصوصا سيره قطعی تاريخی رسول خدا و ائمه اطهار
است .
علاوه بر اين ، مفهوم آيه مذكور اينست كه حرف زدنی كه در آن كرشمه و
ناز به كار نرود جايز است . يعنی خود اين آيه دليل بر جواز همسخن شدن زن
و مرد اجنبی است .
تنها شهيد اول است كه در لمعه میفرمايد : " و يحرم سماع صوت الاجنبيه
" ، و بعضی از فقهاء معاصر احتمال دادهاند كه خطائی از نساخ رخ داده
است و مثلا " لا يحرم " را " يحرم " نوشتهاند .
در مورد مسأله دوم شكی نيست كه حتی در صورتی كه تلذذ و ريبه هم نباشد
، دست دادن زن و مرد اجنبی جايز نيست مگر اينكه جامهای حائل باشد مانند
دستكش . در اين مسأله ، هم در روايات و هم در فتاوای فقهاء اتفاق كلمه
میباشد . در بعضی از روايات علاوه بر اينكه قيد شده كه مصافحه بدون حائل
نباشد ، اضافه شده كه بايد دست را فشار ندهند . مرحوم سيد در عروه
الوثقی بعد از مسأله پيش میفرمايد :
" لا يجوز مصافحة الاجنبية . نعم لا بأس بها من وراء الثوب " يعنی
دست دادن با زن بيگانه جايز نيست ، ولی اگر جامهای حائل باشد مانعی
ندارد .
بديهی است كه جايز بودن دست دادن با زن بيگانه در صورت حائل بودن
جامه يا دستكش ، مشروط به اينست كه تلذذ و
|