خواهد شد . نمیگويد بس است ديگر سير شدهام . حالت جهنم را دارد كه هر
چه به آن داده شود باز هم به دنبال زيادتر است . خدا در قرآن میفرمايد :
« يوم نقول لجهنم هل امتعت و تقول هل من مزيد »به جهنم میگوئيم پر شدی
؟ سير شدی ؟ میگويد آيا بازهم هست ؟ چشم هرگز از ديدن زيبا رويان سير
نمیشود و دل هم به دنبال چشم میرود . به قول شاعر :
دل برود ، چشم چو مايل بود
|
دست نظر رشته كش دل بود
|
در اينگونه حالات سير كردن و ارضاء از راه فراوانی ، امكان ندارد و اگر
كسی بخواهد از اين راه وارد شود درست مثل آن است كه بخواهد آتش را با
هيزم سير كند .
به طور كلی در طبيعت انسانی از نظر خواستههای روحی ، محدوديت در كار
نيست . انسان روحا طالب بی نهايت آفريده شده است . وقتی هم كه
خواستههای روحی در مسير ماديات قرار گرفت به هيچ حدی متوقف نمیشود ،
رسيدن به هر مرحلهای ميل و طلب مرحله ديگر را در او به وجود میآورد .
اشتباه كردهاند كسانی كه طغيان نفس اماره و احساسات شهوانی را تنها
معلول محروميتها و عقدههای ناشی از محروميتها دانستهاند . همانطور كه
محروميتها سبب طغيان و شعلهور شدن شهوات میگردد ، پيروی و اطاعت و
تسليم مطلق نيز سبب طغيان و شعلهور شدن آتش شهوات میگردد . امثال
فرويد آن طرف سكه را خواندهاند و از اين طرف سكه غافل ماندهاند .
ناصحان و عارفان ما كاملا بدين نكته پی برده بودند . در ادبيات فارسی و
عربی زياد بدين نكته اشاره شده است .