اين بنده خدا را سپاسگزار است كه احساس میكند فعاليتهای قلمی ناقابل
او در اين ميدان ، چه جرائد و مجلات و چه به وسيله اين كتاب ، اثر نيك
محسوسی داشته است . تا آنجا كه اطلاع دارد نشر اين كتاب تأثير فراوانی
در اصلاح عقايد و افكار اين نسل داشته است ، حتی بعضی از بانوان به اصطلاح
متجدد عملا در وضع خود تجديد نظر كردهاند .
بدون شك پديده " برهنگی " بيماری عصر ما است . دير يا زود اين
پديده به عنوان يك " بيماری " شناخته خواهد شد . فرضا ما كوركورانه از
غرب تقليد كنيم ، خود پيشتازان غربی ماهيت اين پديده را اعلام خواهند
كرد . ولی ما اگر به انتظار اعلام آنها بنشينيم میترسم خيلی دير شده باشد
. اگر میخواهيد ببينيد كار برهنگی در غرب به كجا رسيده و فرياد چه كسانی
را بلند كرده است اين قسمت از نامه يكی از هنرپيشگان معروف جهان را به
دخترش كه به قول خودش چهل سال مردم روی زمين را خندانده است بخوانيد .
اين نامه مثل معروف عاميانه خودمان را به ياد میآورد : " عزا چه عزائی
است كه مرده شوی هم گريه میكند " .
او پس از آنكه به دخترش اجازه میدهد " فقط به خاطر هنر میتوان لخت
و عريان به روی صحنه رفت " و تأكيد میكند كه اين لختی منحصرا در روی
صحنه و برای ضرورت هنر باشد ، مینويسد : .
" . . . برهنگی بيماری عصر ما است . من پيرمردم و شايد حرفهای
خندهآور بزنم . اما به گمان من تن عريان تو بايد از آن كسی باشد كه روح
عريانش را دوست میداری . بد نيست اگر انديشه تو در اين باره مال ده
سال پيش باشد ، مال دوران پوشيدگی . نترس اين ده سال ترا پيرتر نخواهد
كرد . به هر حال اميدوارم تو آخرين كسی باشی كه تبعه جزيره لختیها بشوی .
. . " .
نويسنده اين نامه به داشتن بعضی افكار انسانی معروف
|