بر عكس به چشم رقيب و عامل سلب آزادی و محدوديت ببيند و چنانكه اصطلاح‏
شده است يكديگر را زندانبان بنامند .
وقتی پسر يا دختری می‏خواهد بگويد ازدواج كرده‏ام ، می‏گويد برای خودم‏
زندانبان گرفته‏ام . اين تعبير برای چيست ؟ برای اينكه قبل از ازدواج‏
آزاد بود هر كجا بخواهد برود ، با هر كس بخواهد بر قصد ، بلاسد ، هيچكس‏
نبود كه بگويد بالای چشمت ابرو است . ولی پس از ازدواج اين آزاديها
محدود شده است ، اگر يك شب دير به خانه بيايد مورد مؤاخذه همسرش قرار
می‏گيرد كه كجا بودی ؟ و اگر در محفلی با التهاب با دختری بر قصد ،
همسرش به او اعتراض می‏كند . واضح است كه روابط خانواده در چنين سيستمی‏
تا چه اندازه سرد و سست و غير قابل اطمينان است .
بعضی‏ها مانند برتراند راسل پنداشته‏اند كه جلوگيری از معاشرتهای آزاد
صرفا به خاطر اطمينان مرد نسبت به نسل است ، برای حل اشكال ، استفاده‏
از وسائل ضد آبستنی را پيشنهاد كرده‏اند ، در صورتی كه مسأله ، تنها پاكی‏
نسل نيست . مسأله مهم ديگر ايجاد پاكترين و صميمی‏ترين عواطف بين زوجين‏
و برقرار ساختن يگانگی و اتحاد كامل در كانون خانواده است . تأمين اين‏
هدف وقتی ممكن است كه زوجين از هرگونه استمتاع از غير همسر يا همسران‏
قانونی چشم بپوشند ، مرد چشم به زن ديگر نداشته باشد و زن نيز در صدد
تحريك و جلب توجه كسی جز شوهر خود نباشد ، و اصل ممنوعيت هر نوع‏
كاميابی جنسی در غير كادر خانواده حتی قبل از ازدواج هم رعايت گردد .
به علاوه ، زنی كه تا اينجا پيش رفته است كه به پيروی از