اگر بگوئيم پوشش وجه و كفين لازم نيست و مرد هم در صورتی كه نظر ريبه‏
و تلذذ نداشته باشد می‏تواند به وجه و كفين نگاه كند ، نتيجه اينست كه‏
مانعی ندارد . و الا جايز نيست .
خلاصه اينكه وجه و كفين ، مرز محبوسيت و عدم محبوسيت زن است ، و
ايرادهائی كه مخالفين پوشش می‏گيرند ، در صورتی است كه حجاب وجه و كفين‏
را لازم بدانيم . ولی اگر پوشيدن وجه و كفين را واجب ندانيم ، در پوشش‏
ساير قسمتهای بدن هيچگونه اشكالتراشی نمی‏توان كرد ، بلكه اشكال برطرف‏
مخالف وارد است .
اگر زن ، مرض نداشته باشد و نخواهد لخت بيرون بيايد ، پوشيدن يك‏
لباس ساده كه تمام بدن و سر ، جز چهره و دو دست تا مچ را بپوشاند ،
مانع هيچ فعاليت بيرونی نخواهد بود . بلكه برعكس ، تبرج و خودنمائی و
پوشيدن لباسهای تنگ و مدهای رنگارنگ است كه زن را به صورت موجودی‏
مهمل و غير فعال در می‏آورد كه بايد تمام وقتش را مصرف حفظ پزيسيون خود
كند . ما به زودی توضيح خواهيم داد و قبلا نيز از قدمای مفسرين نقل كرديم‏
كه استثناء وجه و كفين ، به منظور رفع حرج و امكان دادن به فعاليت زن‏
است ، و به همين ملاك است كه اسلام آن را واجب نشمرده است .
اكنون دلائل موافق و مخالف را در مسأله ، تحقيق می‏كنيم .