پاورقی : 1 - كافی جلد 6 صفحه 55 و وسائل جلد 3 صفحه . 144
" « ان طلاق ام ايوب لحوب » " (1) يعنی طلاق دادن ام ايوب گناهی بزرگ
است .
در عين حال اگر ابوايوب زنش را طلاق میداد ، پيغمبر اكرم صلی الله
عليه و آله نمیفرمود كه اين طلاق باطل است .
رمز اين مطلب چيست ؟ آيا ممكن است چيزی به قدر يك حرام مبغوض و
ناپسند باشد ولی در عين حال مباح باشد ؟
بلی ، ممكن است چيزی به قدر يك حرام و بيش از بسياری از حرامها
مبغوض باشد ولی به خاطر مصلحتی تحريم نشود .
رمز اين مسأله در باب طلاق اينست كه اسلام نمیخواهد بناء ازدواج را بر
اجبار و الزام بگذارد ، و نبايد . مرد بايد حامی و علاقهمند به زن باشد ،
و زن بايد در شكل يك محبوب در خانه بماند . يعنی اساس و كانون
خانوادگی محبت است .
عشق و علاقه اجبار بردار نيست . صحيح نيست كه قانون بخواهد زن را به
زور به شوهرش بچسباند . وقتی علاقه بين زن و شوهر وجود نداشته باشد طبعا
زيربنای كانون خانوادگی از ميان رفته است . مخصوصا اگر تنفر از ناحيه
مرد باشد ، زيرا سررشته علقه خانوادگی در جانب مرد است و اگر مرد
علاقهمند باشد زن طبق طبيعت خودش كه میخواهد او را دوست بدارند علاقهمند
میشود . زن به محبوب داشتن اهميت نمیدهد ، به محبوب بودن اهميت میدهد
. يعنی زن آن مردی را دوست میدارد كه او را دوست بدارد ، مردی محبوب
اوست كه او محبوب آن مرد باشد . لهذا
پاورقی : 1 - كافی جلد 6 صفحه 55 و وسائل جلد 3 صفحه . 144 |