غير جنسی می‏گردد ؟
اين عطش روحی فعلا محل بحث ما نيست ، اين نوع از عطش هميشه جنبه‏
فردی و شخصی دارد يعنی به موضوع خاص و شخص خاص تعلق می‏گيرد و رابطه او
را با غير او قطع می‏كند . اين نوع از عطش در زمينه محدوديتها و
محروميتها به وجود می‏آيد .
نوعی ديگر عطش روحی آن است كه به صورت حرص و آز در می‏آيد كه از
شؤون حس تملك است و يا آميخته‏ای است از دو غريزه پايان ناپذير :
شهوت جنسی و حس تملك ، آن همان است كه در صاحبان حرمسراهای قديم و در
اغلب پولداران و غير پولداران عصر ما وجود دارد . اين نوع از عطش تمايل‏
به تنوع دارد . از يكی سير می‏شود و متوجه ديگری می‏گردد . در عين اينكه‏
دهها نفر در اختيار دارد در بند دهها نفر ديگر است و همين نوع از عطش‏
است كه در زمينه بی‏بند و باری‏ها و معاشرتهای به اصطلاح آزاد به وجود
می‏آيد . اين نوع از عطش است كه هوس ناميده می‏شود .
همانطور كه در گذشته گفتيم : عشق ، عميق و متمركز كننده نيروها و
تقويت كننده نيروی تخيل و يگانه‏پرست است ، و اما هوس ، سطحی و پخش‏
كننده نيروها و متمايل به تنوع و تفنن و هرزه صفت است .
اين نوع از عطش كه هوس ناميده می‏شود ارضاء شدنی نيست . اگر مردی در
اين مجرا بيفتد ، فرضا حرمسرائی نظير حرمسرای هارون الرشيد و خسرو پرويز
داشته باشد پر از زيبا رويان كه سالی يك بار به هر يك نوبت نرسد ، باز
اگر بشنود كه در اقصی نقاط جهان يك زيباروی ديگر هست ، طالب آن‏