باز داشتن زن از كوششهائی كه آفرينش به او امكان داده است نه تنها
ستم به زن است ، خيانت به اجتماع نيز می‏باشد . هر چيزی كه سبب شود
قوای طبيعی و خدادادی انسان معطل و بی اثر بماند به زيان اجتماع است .
عامل انسانی بزرگترين سرمايه اجتماع است . زن نيز انسان است و اجتماع‏
بايد از كار و فعاليت اين عامل و نيروی توليد او بهره‏مند گردد . فلج‏
كردن اين عامل و تضييع نيروی نيمی از افراد اجتماع ، هم برخلاف حق طبيعی‏
فردی زن است و هم برخلاف حق اجتماع و سبب می‏شود كه زن هميشه به صورت‏
سربار و كل بر مرد زندگی كند .
جواب اين اشكال آنست كه حجاب اسلامی كه حدود آن را به زودی بيان‏
خواهيم كرد ، موجب هدر رفتن نيروی زن و ضايع ساختن استعدادهای فطری او
نيست . ايراد مذكور بر آن شكلی از حجاب كه در ميان هنديها يا ايرانيان‏
قديم يا يهوديان متداول بوده است وارد است . ولی حجاب اسلام نمی‏گويد كه‏
بايد زن را در خانه محبوس كرد و جلوی بروز استعدادهای او را گرفت .
مبنای حجاب در اسلام چنانكه گفتيم اينست كه التذاذات جنسی بايد به محيط
خانوادگی و به همسر مشروع اختصاص يابد و محيط اجتماع ، خالص برای كار و
فعاليت باشد . به همين جهت به زن اجازه نمی‏دهد كه وقتی از خانه بيرون‏
می‏رود موجبات تحريك مردان را فراهم كند و به مرد هم اجازه نمی‏دهد كه‏
چشم چرانی كند . چنين حجابی نه تنها نيروی كار زن را فلج نمی‏كند ، موجب‏
تقويت نيروی كار اجتماع نيز می‏باشد .
اگر مرد تمتعات جنسی را منحصر به همسر قانونی خود