در حياط منزلها .
ولی بايد توجه داشت كه در بين اعراب چون در خانه‏ها هميشه باز بود ،
قهرا حياط جنبه خصوصی پيدا نمی‏كرد و اگر كسی می‏خواست در خانه خود فرضا
لخت شود به داخل اتاق می‏رفت . ولی در جائی كه حياط حكم اتاق را پيدا
كرده است - چنانكه الان در زندگی ما اينطور است - زيرا در بسته است و
ديوارها هم بلند است و اگر چه كاملا مانند اتاق پناهگاه و خلوت شمرده‏
نمی‏شود ولی باعخره تا حدی جنبه خصوصی دارد ، در چنين جاهائی حكم وجوب‏
استيذان در حياط هم جاری است .
در پايان آيه می‏فرمايد : " « ذلكم خير لكم لعلكم تذكرون »" يعنی اين‏
برای شما بهتر است ، يعنی دستوری كه شما داديم بی دليل نيست ، فلسفه‏
دارد ، مصلحت شما در آنست . باشد كه متوجه شويد و مصلحت آنرا دريابيد
.
سپس در آيه دوم می‏فرمايد : اگر پس از استعلام و استجازه دريافتيد كه‏
كسی در خانه نيست ، وارد نشويد مگر اينكه به شما اجازه داده شود ، مثلا
صاحب خانه كليد خانه را به شما بدهد يا خودش حضور داشته باشد و اجازه‏
بدهد .
بعد می‏فرمايد : " « و اذا قيل لكم ارجعوا فارجعوا »" اگر صاحب خانه‏
به شما گفت برگرديد نمی‏توانيم شما را بپذيريم ، شما هم برگرديد و
ناراحت نشويد .
قبلا گفتيم اعراب اجازه خواستن را ننگ می‏شمردند . و اين از نادانی‏
آنها بود ، كما اينكه الان هم در اجتماع ما نپذيرفتن وارد ، هر چند به‏
موجب عذری باشد ، اهانت به وارد تلقی می‏شود ،