اساس اجتماعی بودن بشر را متزلزل میسازد .
پيشنهاد اينكه انسان به عنوان مبارزه با خودخواهی غيرت را كنار بگذارد
درست مثل اينست كه پيشنهاد شود غريزه علاقه به فرزند را بلكه به طور كلی
مطلق حس ترحم و عاطفه انسانی را به عنوان اينكه يك ميل نفسانی است
ريشه كن كنيم . در صورتی كه اين يك ميل نفسانی در درجات پائين حيوانی
نيست بلكه يك احساس عالی بشری است .
علاقه به حفظ نسل در زن هم وجود دارد ، ولی در آنجا احتياج به پاسبان
نيست ، زيرا انتساب فرزند به مادر هميشه محفوظ است و اشتباه پذير
نيست . از اينجا میتوان فهميد كه حساسيت زن در منع آميزش شوهر با
ديگران ، ريشهای غير از حساسيت مرد در اين مسأله دارد . احساس زن را
میتوان ناشی از خودخواهی و انحصار طلبی دانست ولی احساس مرد چنانكه
گفتيم جنبه نوعی و اجتماعی دارد . ما منكر حس حسادت و انحصار طلبی مرد
نيستيم . ما مدعی هستيم كه فرضا مرد حسادت خود را با نيروی اخلاقی از
ميان ببرد يك نوع حس اجتماعی در او وجود دارد كه اجازه نمیدهد با
آميزش همسرش با مردان ديگر موافقت كند . ما مدعی هستيم منحصر شناختن
علت حساسيت مرد به حس حسادت كه يك انحراف اخلاقی فردی است اشتباه
است .
در برخی از روايات نيز بدين موضوع اشاره شده است كه آنچه در مردان
است غيرت است و آنچه در زنان است حسادت .
برای توضيح اين مطلب میتوان يك نكته را افزود و آن اينست كه زن
هميشه میخواهد مطلوب و معشوق مرد باشد .
|