پاورقی : 1 - صحيح مسلم جلد 7 صفحه 6 و صحيح بخاری جلد 7 صفحه 49 و جلد 8 صفحه . 66
شديدی داشت و همواره به پيغمبر توصيه میكرد اجازه ندهد زنانش بيرون
روند . عمر با لحن خشنی به سوده گفت : تو خيال كردی كه ما ترا نشناختيم
؟ ! خير شناختيم . پس از اين در بيرون آمدن خود دقت بيشتری بكن . سوده
از همانجا مراجعت كرد و ماجرا را به عرض رسول خدا رساند در حالی كه
رسول خدا مشغول شام خوردن بود و استخوانی در دستش بود . طولی نكشيد كه
حالت وحی بر آنحضرت عارض شد . پس از بازگشت به حالت عادی فرمود :
" « انه قد اذن لكن ان تخرجن لحوائجكن » " . يعنی اجازه داده شد به
شما كه اگر حاجتی داريد بيرون رويد ( 1 ) .
آنچنانكه مجموعا از تواريخ و نقلهای حديثی بر میآيد ، در ميان صحابه
رسول خدا ، عمر بن الخطاب - همچنانكه مقتضای طبيعتهائی خشك و خشن از
طراز اوست - در مورد زنان فوق العاده سختگير و طرفدار خانهنشينی كلی
آنها بوده است .
جاحظ در " البيان و التبيين " جلد 2 صفحه 90 و جلد 3 صفحه 155 از عمر
نقل میكند كه :
" اكثروا لهن من قول " لا " فان " نعم " ليضربهن علی المسألة يعنی
بيشتر به زنها " نه " بگوئيد . زيرا " بلی " آنانرا در خواهش جریتر
میكند " .
در تفسير كشاف ذيل آيه 53 سوره احزاب مینويسد :
" عمر خيلی علاقهمند بود كه زنان رسول خدا در پرده باشند و بيرون نروند
، زياد اين مطلب را به ميان میگذاشت . به زنان پيغمبر
پاورقی : 1 - صحيح مسلم جلد 7 صفحه 6 و صحيح بخاری جلد 7 صفحه 49 و جلد 8 صفحه . 66 |