جلو آئينه ميز توالت می‏نشيند و گريم صورتش را با شير پاك كن می‏شويد .
وقتی رويش را بر می‏گرداند احساس می‏كنم او زن من نيست زيرا اصلا شكل‏
سابق را ندارد . ابروهايش را تراشيده و چون مداد ابرو را پاك كرده بی‏
ابرو می‏شود . از صورتش بوی نامطبوعی به مشام من می‏رسد زيرا كرمی كه برای‏
چين و چروك به صورتش می‏مالد بوی كافور می‏دهد و مرا به ياد قبرستان‏
می‏اندازد . كاش كار به همين جا ختم می‏شد ، ولی اين تازه مقدمه كار است‏
. چند دقيقه‏ای در اتاق راه می‏رود و جمع و جور می‏كند آنگاه كلفت خانه را
صدا می‏كند و می‏گويد كيسه‏ها را بياور ، كلفت با چهار كيسه متقالی بالا
می‏آيد . خانم روی تخت می‏خوابد و كلفت كيسه‏ها را به دست و پای او می‏كند
و بيخ آن را با نخ می‏بندد . چون ناخنهای دست و پايش مانيكور شده و دراز
است ، برای اينكه به لحاف نگيرد و چند شش نشود و احيانا نشكند دست و
پای خود را در كيسه می‏كند و به همين ترتيب می‏خوابد " .
آری اينست زنی كه بر اثر به اصطلاح بی حجابی " آزاد " شده به صورت‏
نيروی فعال اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در آمده است ! آنكه اسلام‏
نمی‏خواهد اينست كه زن به صورت چنين موجود مهملی در آيد كه كارش فقط
استهلاك ثروت و فاسد كردن اخلاق اجتماع و خراب كردن بنيان خانواده باشد
. اسلام با فعاليت واقعی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی هرگز مخالف نيست .
متون اسلام و تاريخ اسلام گواه اين مطلب است .
در اوضاع و احوال تجدد مابی بی منطق حاضر جز در دهات و در ميان افراد
سخت متدين كه اصول اسلامی را رعايت می‏كنند زنی پيدا نمی‏كنيد كه نيروی او
واقعا صرف فعاليتهای مفيد اجتماعی يا فرهنگی يا اقتصادی بشود .