نيرويی می‏سازد ؟ اين هم خودش مطلبی است .
به يك مكتب ديگر هم اشاره بكنم . اين مكتب روی زيبايی تكيه می‏كند .
افلاطون اخلاق را بر اساس زيبايی توصيف كرده است . می‏گويد آن چيزی‏
انسانی است كه زيبا باشد . مثلا عدالت را همه مكتبها می‏پسندند ، يك‏
مكتب ، عدالت را از روی محبت می‏پسندد ، ديگری عدالت را از روی ميزان‏
اخلاقی آن می‏پسندد . يكی هم چون بين عدالت و آزادی خويشاوندی قائل است‏
آنرا می‏پسندد ، ديگری ممكن است عدالت را با ميزان مسئوليت بنسجد .
افلاطون عدالت را با عينك زيبايی می‏بيند . می‏گويد عدالت كه خوبست ، چه‏
عدالت اخلاقی در فرد و چه عدالت اجتماعی در جامعه ، به اين دليل خوبست‏
كه منشأ توازن می‏شود وايجاد زيبايی می‏كند . جامعه‏ای كه در آن عدالت باشد
، زيباست . و همان حس زيبايی جويی بشر است كه او را عدالتخواه كرده‏
است . انسان اگر بخواهد انسان باشد و به خصلتهای انسانی برسد ، بايد
احساس زيبايی را در خود تقويت كند ، ريشه‏اش زيبايی است . البته او
توجه دارد كه زيبايهای انسانی آن زيبائيهای معنوی است . اين هم يك‏
مكتب .
در جلسه ديگر ( 1 ) مقداری درباره اين مكتبها قضاوت خواهيم كرد تا
ببينيم بالاخره چه می‏شود گفت ؟ معيار انسانيت كداميك از اينهاست ؟ آن‏
حرف زيست شناسی كه ديديم درست نيست . با معيار زيست شناسی نمی‏توانيم‏
انسانيت بسازيم . ببينيم درباره معيارهای فلسفی ، اخلاقی و مذهبی چه‏
می‏توان گفت و اسلام در اين زمينه‏ها چه می‏گويد ؟
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرين .

پاورقی :
1 - گويا جلسه ديگر تشكيل نشده و اگر هم تشكيل شده ، نوار آن در دست‏
نيست .