پاورقی : 1 - اين مرد بعد از شهادت اميرالمؤمنين تا دوران شهادت ابا عبدالله كه بيست سال فاصله شد ، زنده بود يعنی ايامی كه امام حسين را شهيد كردند او زنده بود . نوشتهاند بيست سال تمام اين مرد كارش عبادت بود و يك كلمه هم به اصطلاح حرف دنيا نزد .
اينها را در دورههائی كه زهاد و عباد زياد شدند يعنی بازار زهد وعبادت
داغ شد ، ساختهاند و مخصوصا در قرنهای دوم و سوم هجری كه افرادی پيدا
شدند زهرا مسلك و خيلی افراطی در عبادت كه كارشان كم و بيش به
رهبانيت كشيده شده بود . از همان وقتهائی كه تصوف هم در دنيای اسلام
پيدا شد ، ما میبينيم افرادی پيدا شدند كه تمام نيروی خودشان را صرف
عبادت و نماز كردند و ساير وظائف اسلامی را فراموش نمودند مثلا در ميان
اصحاب اميرالمؤمنين مردی را داريم بنام ربيع بن خثيم همين خواجه ربيع
معروف كه قبری منسوب به او در مشهد است . حالا اين ، قبر او هست يا نه
من يقين ندارم و اطلاعم در اين زمينه كافی نيست ولی در اينكه او را يكی
از زهاد ثمانيه يعنی يكی از هشت زاهد معروف دنيای اسلام میشمارند ، شكی
نيست . ربيع بن خثيم اينقدر كارش به زهد و عبادت كشيده بود كه در
دوران آخر عمرش ( 1 ) قبر خودش راكنده بود و گاهی میرفت در قبر ولحدی
كه خودش برای خودش كنده بود میخوابيد ، و خود را نصيحت و موعظه میكرد
، میگفت " يادت نرود عاقبت بايد بيائی اينجا . تنها جملهای كه غير از
ذكر و دعا از او شنيدند آنوقتی بود كه اطلاع پيدا كرد كه مردم حسين بن علی
فرزند عزيز پيغمبر را شهيد كردهاند ، چند كلمه گفت در اظهار تأثر و
تأسف از چنين حادثهای : " وای بر اين امت
پاورقی : 1 - اين مرد بعد از شهادت اميرالمؤمنين تا دوران شهادت ابا عبدالله كه بيست سال فاصله شد ، زنده بود يعنی ايامی كه امام حسين را شهيد كردند او زنده بود . نوشتهاند بيست سال تمام اين مرد كارش عبادت بود و يك كلمه هم به اصطلاح حرف دنيا نزد . |