عبادت قرار میدهد چون غير از اين ممكن نيست .
مثالی عرض میكنم : شما در كجای دنيا و در چه مكتبی از مكاتب دنيا
سراغ داريد كه مجرم با پای خودش برای مجازات بيايد ؟ هميشه كار مجرم
اينست كه از مجازات فرار میكند . تنها قدرتی كه مجرم را با پای خودش و
به اختيار و اراده خودش بسوی مجازات میكشاند ، قدرت ايمان است ، غير
ازاين چيز ديگری نيست . ما وقتی به صدر اسلام نگاه میكنيم ، نمونههای
زيادی در اين مورد میبينيم . البته اينكه میگويم در صدر اسلام ، نه اينكه
در غير صدر اسلام نمونه نداريم ، خير در غير صدر اسلام هم به هر اندازه كه
ايمان بوده نمونهاش هم هست . اسلام برای مجرم مجازات معين كرده است ،
مثلا برای شرابخوار و زناكار و دزد مجازات معين كرده است . از طرف ديگر
در اسلام اصلی هست و آن اينكه : « الحدود تدرا بالشبهات » يعنی حدود با
اندك شبههای دفع میشود . اسلام هرگز قاضی و حاكم را مكلف نمیكند كه برود
تجسس و تحقيق بكند تامجرم را پيدا كند ، بلكه در دل مجرم نيروئی میگذارد
كه خودش برای مجازات بيايد . در زمان پيامبر اكرم و در زمان
اميرالمؤمنين چه بسيار اتفاق افتاده است كه كسی خودش آمده حضور پيغمبر
يا امام وگفته است : يا رسول الله ! ( يا اميرالمؤمنين ! ) من فلان جرم
رامرتكب شدهام ، مرا مجازات كن ، من آلوده هستم مرا پاك كن .
شخصی آمد خدمت رسول اكرم و گفت : يا رسول الله ! من زنا كردهام ، مرا
مجازات كن . چون در اينجور مسائل آن شخص چهار بار بايد اقرار بكند ويك
بار كافی نيست ، پيغمبر میفرمايد : « لعلك قبلت »
|