واقعی بشر . چيزی كه خود مظهر تكامل بشر و خود هدف و غايت است لزومی
ندارد كه مقدمه و وسيله چيز ديگر باشد . ولی در عين حال عبادات ، گذشته
ازاين اصالت مقدمه چيز ديگر هم هستند ، يعنی همان طور كه عرض كردم خود
برنامه تربيتی اسلامند . به اين معنی كه اسلام كه میخواهد افراد را چه از
نظر اخلاقی و چه از نظر اجتماعی تربيت بكند ، يكی ازوسائلی كه برای اين
كار اتخاذ كرده و از قضا اين وسيله از هر وسيله ديگری در اخلاق وروح بشر
مؤثرتر و نافذتر است ، عبادت میباشد . حالا چگونه است ، اين مطلب را
توضيح میدهم .
محور مسائل اخلاقی ، خود را فراموش كردن واز خود گذشتن و از منافع خود
صرف نظر كردن است . همانطور كه در سلامت بدن يك اصل هست كه بمنزله
مبدأ و منشأ همه خوبيهاست و آن مساله " حميه " يعنی ترك پر خوری است
، در اخلاق هم يك مسئله وجود دارد كه اس اساس همه مسائل اخلاقی است و
آن رهائی از خودی و رها كردن وترك " منيت " است .
در مسائل اجتماعی آن اصلی كه مادر همه اصلهاست ، عدالت است . عدالت
يعنی رعايت حقوق افراد ديگر . مشكلی كه بشر ، هم در اخلاق دارد و هم در
اجتماع ، از جنبه اجرائی اينهاست . يعنی هيچكس نيست كه اخلاق را نشناسد
و يا نداند كه عدالت تا چه اندازه ضرورت دارد . مشكل كار در مرحله
اجراست . آن وقتی كه انسان میخواهد يكاصل اخلاقی را رعايت كند میبيند
منافعش در يك طرف قرار گرفته و اخلاق در طر ديگر . میبيند راستگوئی در
يك طرف قرار گرفته و منفعت و سود در طرف ديگر . يا بايد دروغ بگويد ،
خيانت
|