ناراحتی از گذشته ، پشيمانی كامل از گناه و دوم : تصميم قاطع و جدی برای
تكرار نكردن گناه . اما توبه دو تا شرط هم دارد :
شرط اول اينست كه حقوق مردم ، حق الناس را بايد برگردانی . خدا عادل
است ، از حقوق بندگانش نمیگذرد . يعنی چه ؟ مال مردم را خوردهای ؟ بايد
يا آن مال را برگردانی با صاحبش يا لااقل او را راضی بكنی . از مردم
غيبت كردهای ؟ بايد استرضا بكنی ، بروی خودت را بشكنی ، بگوئی آقا من
از تو غيبت كردهام ، خواهش میكنم از من راضی باش .
جريانی من خودم دارم كه نمیدانم گفتنش درست است يا نه ؟ طلبه بودم .
در ايام طلبگی هم البته كمتر از جاهای ديگر ، ولی خوب اتفاق میافتد كه
انسان مینشيند در يك مجلسی ، عدهای از اين آقا و آن آقا غيبت میكنند .
يكوقت هم میبينی خود انسان گرفتار میشود . خدا رحمت كند مرحوم آية الله
العظمی آقای حجت رضوان الله عليه را . من يكدفعه در شرايطی قرار گرفتم و
بااشخاصی محشور بودم كه اين مرد كه حق استادی بگردن من داشت و من
سالهاخدمت ايشان درس خوانده بودم ، و حتی در درس ايشان در يك مسابقه
عمومی ازايان جائزه گرفته بودم ، مورد غيبت واقع شد . يكوقت احساس
كردم كه اين درست نيست من چرا در چنين شرايطی قرار گرفتم ؟ ايشان در
يك تابستانی به حضرت عبدالعظيم تشريف آورده بودند . يك روز بعد
ازظهری بود رفتم درب خانه ايشان را زدم ، گفتم بگوئيد فلانی است . ايشان
در اندرون بودند ، اجازه دادند . يادم هست كه رفتم داخل ، كلاهی بر
سرايشان بود و بر بالشتی تكيه كرده بودند ( پير مرد ومريض بود ، دو سه
سال قبل از فوت ايشان بود ) . گفتم آقا آمدهام
|