نيز در اختيارت قرار میگيرد ، يعنی خاطره ذهنی بدون اجازهء تو به ذهنت
نمیآيد تا چه رسد به قسمتهای ديگر .
حاكم انديشهام محكوم نی
|
چون كه بنا حاكم آمد بر بنی
|
جمله خلقان سخره انديشهاند
|
زين سبب خسته دل و غم پيشهاند
|
چرا انسان بايد مسخر باشد ؟ خدا انسان رامسخر هيچ موجودی قرار نداده
است . آنچنان آزادی وحريتی به انسان داده كه اگر بخواهد میتواند خود را
از همه چيز آزاد كند و بر همه چيز مسلط باشد . ولی در گيری میخواهد ،
انسان با خود نيز بايد درگيری داشته باشد ، با هوای نفس خود ، با لذت
پرستی و راحت طلبی خود درگيری داشته باشد . مسلما اگر درگيری نداشته
باشد ، محكوم است . امر داير است ميان يكی از اين دو تا : يا در گيری
با نفس اماره و برده كردن در اطاعت خود در آوردن آن ، يادرگير نشدن و
اسير و زبون آن گرديدن . « النفس ان لم تشغله شغلتك » خاصيت نفس
اماره اينست كه اگر تو را وادار و مطيع خودنكنی ، او تو را مشغول و مطيع
خود خواهد ساخت .
فلسفه زهد حضرت علی و منطق او در فلسفه ترك دنيای خود چه بود ؟ آزادی
. من مغلوب باشم ؟ ! علی عليه السلام همانطور كه نمیپسندند در ميدان
جنگمغلوب عمر و بن عبدودها ومرحبها باشد ، بطريق اولی و صد چندان بيشتر
، هرگز برخود نمیپسنديد كه مغلوب يك ميل و هوای نفس باشد . روزی حضرت
از كنار دكان قصابی میگذشت ، قصاب گفت : يا اميرالمؤمنين ! ( ظاهرا در
دوران خلافت ايشان بوده است ) گوشتهای بسيار خوبی آوردهام ، اگر
میخواهيد