توبه كنند و توبه شان را نمی‏پذيريم . در ساعتی كه آن انتقام ما رسيد ،
اظهار ايمان كردن و اظهار توبه كردن فايده ندارد . چرا ؟ برای اينكه توبه‏
تنها پشيمانی وبازگشت نيست . يعنی اگر انسان تحت هر عاملی فقط از راه‏
كج خود باز گردد اين توبه شمرده نمی‏شود . توبه آنوقت است كه يك انقلاب‏
درونی در وجود انسان پيدا می‏شود . يعنی نيروهای شهوانی و غضبی وشيطانی‏
انسان عليه تبهكاريهای او قيام بكنند و زمام مملكت وجود انسان را در
دست بگيرند . اين معنای توبه است . توبه يعنی انقلاب درونی انسان .
انسان وقتی به مرحله‏ای می‏رسد كه احساس می‏كند در چنگال مرگ گرفتار
است وعذاب‏الهی را می‏بيند ، بديهی است كه در آنجا اظهار ايمان می‏كند ،
اما اين اظهار ايمان ، انقلاب مقدس درونی نيست . قرآن در مورد فرعون‏
می‏گويد « حتی اذا ادركه الغرق قال آمنت انه لا اله الا الذی آمنت به‏
بنوا اسرائيل »( 1 ) فرعون تا در دنياست و باد دنيا به تنش می‏خورد
فرعونی می‏كند ، با هيچ استدلالی قانع نمی‏شود ، هيچ نصيحت وموعظه‏ای را
نمی‏پذيرد ، بين سحره و موسی معارضه درست می‏كند ، خود سحره ايمان می‏آورند
واو بيشتر طغيان می‏كند ، در صدد كشتن موسی و قومش بر می‏آيد ، آنها را
تعقيب می‏كند ، هنگامی كه در دريا غرق ميشود ، آب او را فرا ميگيرد و
خود را در لحظات آخر عمر می‏بيند و يقين می‏كند كه ديگر راه نجات ندارد
ميگويد : « آمنت انه لا اله الا الذی آمنت به بنوااسرائيل »نه ، من ديگر
بخدای موسی ايمان آوردم . اينجا ديگر قبول نميشود . خدا چرا قبول نميكند
؟

پاورقی :
1 - سوره يونس ، آيه . 90