پاورقی : > دقيقه استاد شهيد داستان مهاجرت خود در سنين نوجوانی به مشهد و قم برای تحصيل علوم دينی عليرغم مخالفت شديد رضاخان و اربابانش با روحانيت را نقل كردهاند ] .
آری ، در حالی كه تمام شرايط اجتماعی بر ضد يك جريان است میبينيد آن
چيزی كه فطرت فرد و فطرت جامعه است و نبايد از بين برود از يك جای
ديگر و بلكه از جاهای ديگر طلوع میكند ، چنانكه دهها نفر امثال من در آن
زمان همين طور بودند .
غرض اين است كه اين فطرت در همه افراد هست اما گاهی میبينيد در يك
فرد جوشش بيشتری دارد ، و عللش را هم انسان نمیتواند به دست بياورد كه
چگونه است كه در اين فرد جوشش بيشتری دارد اجمالا انسان میفهمد كه حساب
ديگری در كار است ماورای [ حس و ظاهر ] .
آيا انسان میتواند فطرت را به دست خودش از بين ببرد يا آن را رشد
بدهد ؟
بله ، اتفاقا اين در انسان هست و مسأله خيلی خوبی هم هست ، مسأله ای
است كه از نظر معارف اسلامی فوق العاده قابل تأمل است و من يادداشتهای
زيادی در اين زمينه دارم و فلاسفه و عرفا در اين زمينه خيلی بحث كرده اند
اين به صورت يك استعداد است در انسان و مانند هر استعداد ديگری قابل
رشد دادن است و باز مانند هر استعداد ديگری قابل محو كردن و از بين بردن
است كه اين در واقع به منزله خشكاندن است و حتی قابل اين هست كه ضدش
بر آن تحميل شود كه در نتيجه صورت روح انسان [ دگرگون میشود ] چون
شخصيت انسانی انسان به همان فطرتهای انسانی اوست ، هر چه انسان آن
فطرتها را رشد بدهد ، به قول حضرات ، آن صورت ملكوتی انسانی خودش را
رشد داده ، يعنی همان طور كه جسما و بدنا انسان است روحا هم انسان خواهد
بود ولی ممكن است درست در جهت عكس باشد ، يعنی بر ضد فطرت خودش
رفتار كند . [ در اين حالت ، صورت ضد
پاورقی : > دقيقه استاد شهيد داستان مهاجرت خود در سنين نوجوانی به مشهد و قم برای تحصيل علوم دينی عليرغم مخالفت شديد رضاخان و اربابانش با روحانيت را نقل كردهاند ] . |