فلسفه هم كه بسازد فلسفه كلی‏اش اين است كه بشر تمام همش پول است يا
مثلا فرويد وقتی كه در وجود خودش جز پليدی جنسی چيز ديگری نمی‏بيند اصلا
نظريه اش اين می‏شود كه تمام حركات و اعمال بشر را بايد با عالم جنسی‏
توجيه كرد .
پس اين حرف تا اندازه ای حرف درستی است كه وضع و موقعيت شخص مورخ‏
[ در قضاوتش ] اثر دارد .
بنابراين ، اين بحثی كه اينها به نام " اتحاد عالم و معلوم " باز
كرده اند از اين جهت بحث خوبی است كه چون موضوع تاريخ مثل بعضی از
علوم ديگر انسان است ، در واقع انسان وقتی درباره تاريخ می‏خواهد قضاوت‏
كند درباره خودش قضاوت می‏كند و چون درباره خودش قضاوت می‏كند خودش هر
جور باشد ، تاريخ را ، روان را ، فلسفه اجتماعی را ، فلسفه اخلاقی را و
همه چيز را از زاويه ديد خودش می‏بيند .
البته ما اين را صددرصد قبول نداريم ، زيرا ما برای انسان قدرت تسلط
بر نفس قائل هستيم اتفاقا من در سال گذشته بحثهايی ايراد كردم تحت‏
عنوان " خدا در انديشه انسان " كه رسيديم به اينجا كه قدرت تصحيح خطا
در انسان هست اما اگر ما اين حرف را به طور كلی قبول كنيم مثل حرفی كه‏
ماركسيستها گفته اند نتيجه آن ، بی‏ارزشی همه چيز می‏شود ولی ما اصل مطلب‏
را انكار نمی‏كنيم چنانكه اصل خطای ذهن را انكار نمی‏كنيم ولی می‏گوييم‏
انسان مقياسی برای تصحيح خطا دارد در اينكه اگر انسان اينطور باشد
اينچنين قضاوت می‏كند بحثی نيست اما آيا انسانها می‏توانند خودشان را از
اين مهلكه نجات بدهند ؟ بله می‏توانند در پرتو يك ايمان می‏توانند خودشان‏
را از اين مهلكه ها نجات دهند ، يعنی اين امكان برای انسانها هست و آن‏
آدم شرور هم قابل اصلاح است .