پاورقی : . 1 اعراف / . 96
عاملی در كنار عوامل ديگر تاريخ به حساب آوردن كه مثلا میآيد در كشتار
عمالقه دخالت میكند يا به نفع سپاه يوشع در تقويم تقلب كرده ساعت روز
را ممتد میسازد صحيح نيست بحثی قبلا داشتيم كه اگر كسی بخواهد ماوراء
الطبيعه را در طبيعت و تاريخ دخالت بدهد شكل ديگری دارد در اين كه
میگويد خدا قانون برای دنيا وضع كرده بحثی نيست صحبت اين نيست كه خدا
قانون وضع كرده بعد خودش میآيد قانونش را به هم میزند به تعبير ديگر
آيا عكس العمل جهانی برای حوادث تاريخ وجود دارد يا وجود ندارد ؟ اين
بحثی میشود راجع به رابطه انسان و جهان انسان ، جزئی از جهان است همه
اينها قبول دارند كه اصل تأثير متقابل بر همه امور حكمفرماست از آن جمله
ميان انسان و جهان نمیشود اين را امری مستبعد شمرد آيا انسان در مسير
صحيح كه قهرا مسير تكامل است و هماهنگ با طبيعت گام بردارد ، يا در
مسير خلاف كه قهرا بر ضد مسير تكاملی طبيعت است يعنی يك نوع ناهماهنگی
كردن با طبيعت است گام بردارد ؟ و آيا طبيعت در هر دو طرف بیتفاوت
است ؟ ما در كتاب " انسان و سرنوشت " بحثی كردهايم كه آيا خلقت و
جهان نسبت به انسان بیتفاوت است ؟ يعنی انسان چه راه صحيح و درست و
حق را كه همان راه تكامل است برود و چه راه غلط و باطل را برود برای
جهان علیالسويه است يا نه ؟ ممكن است كسی بگويد علیالسويه است تمام
نظريه های امروز ماترياليستی همين طور میگويند كه به اين جهان مربوط
نيست كه ما اينجور باشيم يا آنجور ، هر جور بوديم كاری به جهان ندارد
ولی در واقع درس بسيار بزرگ تاريخ و درس بسيار بزرگی كه اديان به ما
از تاريخ میآموزند همين قسمت اساسی است و اين ، هم مبنای علمی و فلسفی
دارد و هم مبنای دينی و مذهبی اينكه در قرآن میفرمايد : " « و لو ان اهل
القری آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء و الارض »( 1 " .
معنايش اين است كه اگر انسان در مسير ايمان و
پاورقی : . 1 اعراف / . 96 |