آن را نشان بدهد اين نظريه همان نظريه ماركسيستهاست كه می‏گويند لازمه اصل‏
تأثير متقابل اين است كه فكر انسان صرفا نتيجه تأثير متقابل مغز و محيط
خودش است ، و چون نتيجه تأثير متقابل مغز و محيط است و غير از اين‏
چيزی نيست خصوصيت محيط و خصوصيت مغز هر گونه باشد جبرا قضاوت آنگونه‏
است و نمی‏تواند غير از اين باشد ، پس مسأله تصحيح خطا و اين حرفها همه‏
حرف مفت است .
می‏گويد : " كروچه اعلام داشت كه " تمام تاريخ " تاريخ معاصر " است‏
" و در پاورقی می‏گويد " متن كامل گفته معروف فوق بدين شرح است : "
مقتضيات عملی كه زمينه هر قضاوت تاريخی را تشكيل می‏دهند به همه تاريخ‏
كيفيت " تاريخ معاصر " می‏بخشند ، چون حوادث هر چقدر هم قديمی به نظر
رسند اشاره تاريخ در حقيقت به حوائج و موقعيتهای كنونی است كه حوادث‏
مورد بحث در آن نوسان دارند " از اين اشكال چگونه اينها فرار می‏كنند ؟
نمی‏توانند از اين اشكال فرار كنند ، و لهذا نظريه " اصالت جامعه "
به اين شكلی كه می‏گويند ، حتما نظريه غلطی است با اينكه ما به اعتباريت‏
جامعه قائل نيستيم و برای جامعه واقعا اصالت قائليم ولی در عين حال‏
شخصيت هم برای فرد قائل هستيم ، و مسأله فطرت كه در اسلام آمده همين‏
است .
اين كه هر دو را قبول دارد نمی‏خواهد بگويد اصالت با جامعه است و فرد
هيچكاره است .
چرا ، حرفش همين است .