بگوييم " بايد " و " خوب " هم همان بود مثلا اگر حضرت امير با
معاويه طرف بشود و معاويه پيروز بشود ، چون موفقيت ملاك است زيرا
واقعيت ملاك است و ما بايد جدا از موفقيت نداريم [ پس " بايد " و
" خوب " هم همان پيروزی معاويه است ] ما می‏خواستيم كه اين اشكال كلی‏
را به اين صورت حل كنيم آن بحثی هم كه بعد دارد تحت عنوان " افق رو به‏
گسترش " در واقع دنباله همين بحث است .