پاورقی : . 1 مرحله دكارتی مرحله آگاهی و آگاهی از آگاهی است برای نفس آگاهی ( بعد جديد بعد دوم به عقل ) .
بعد ذهن میرسد به مرحله ای از رشد كه منعطف میشود به خودش يعنی
نورافكنش متوجه خودش میشود به گونه ای كه حتی متوجه خود نورافكن هم
میشود كه اين در " مسأله انديشه " يكی از مسائل فوق العاده عجيب است
كه اكنون جای بحثش نيست يك وقت در بحث " خدا در انديشه انسان " ما
بحثی [ در اين باب ] كرديم كه يادداشتهايش را دارم ، يك وقتی بايد [
تنظيم نمايم ] غرض اين است كه آنگاه انسان میداند ، و همچنين میداند كه
میداند ، يعنی نورافكنش متوجه خودش هم میشود .
پس اين دو حالت است : انسان ابتدايی يا انسان جاهل بسيط تعليم و
تربيت نديده يا يك كودك خيلی چيزها را میداند اين كودك به پدرش آگاه
است ، به مادرش آگاه است ، به اندام خودش آگاه است ، به لباسش آگاه
است اما به اين كه آگاه است آگاه نيست نويسنده نام اين مرحله را "
آگاهی از آگاهی " میگذارد اينها دلشان میخواهد كه اين را به خودشان
نسبت بدهند میگويد " آگاهی از آگاهی " از دكارت شروع شده چون دكارت
گفته است من میانديشم پس هستم يعنی توجه پيدا كرده به انديشه خود (
توجه به انديشه يعنی انديشه كردن انديشه ) و انديشه كرده است درباره
انديشه خود و از اين خواسته است استدلال كند كه من هستم ، پس اين آگاهی
مركب يعنی آگاهی به خود از دكارت شروع شده .
اين ، حرف مهملی است مسأله " آگاهی از آگاهی " اقلا هزار سال و شايد
چند هزار سال قبل از دكارت بوده است ، زيرا همين برهان دكارت را
ديگران ذكر و رد كردهاند .
به هر حال میگويد پس اين يك رشد آگاهی است قبل از دكارت آگاهی
انسان به طبيعت بود ولی از دوره دكارت آگاهی انسان به آگاهی شروع شد و
افق آگاهی گسترده تر گرديد ( 1 ) . بعد میگويد باز دوره ديگری
پاورقی : . 1 مرحله دكارتی مرحله آگاهی و آگاهی از آگاهی است برای نفس آگاهی ( بعد جديد بعد دوم به عقل ) . |