شما برويد در خانه بنشينيد من كه نابغه هستم بجای شما میروم همه كارها را
انجام میدهم بر عكس ، اين منطق را رد كرد ، گفت خود شما هستيد كه مسؤول
هستيد و بايد مجاهد باشيد ، يعنی نيروهای تاريخ را در جهت تكاملی تاريخ
به حركت در آورد حال اگر چنين بگوييم ، آيا در اين شك است كه نوابغ
نسبت به ديگران نقش بيشتری در ساختن تاريخ دارند ؟ شك ندارد ، جای
بحث هم نيست ، و حتی میشود گفت بسياری از مردم در اين دنيا میآيند كه
اصلا در تمدن شركت ندارند ، نمیگويم استعدادش را هيچ ندارند ، ولی
میآيند و میروند در حالی كه در تمدن و فرهنگ شركت نكرده اند آن بابايی
كه از اول عمرش به هر علتی در يك ده بوده و جز يك عمل تكراری هيچ كاری
انجام نداده آيا واقعا در تمدن و فرهنگ بشر شركت داشته ؟ نمیگويم
استعدادش را هيچ نداشته اگر مدرسه ای میبود میتوانست شركت داشته باشد
به هر علتی بالاخره او شركتی در تاريخ و جامعه خود نداشته ، يعنی نقشش در
جامعه با نقش گاو زراعتی يا تراكتورش فرق نمیكند همان طور كه آن گاو
فقط ابزاری بوده برای توليد ، اين بابای دهقان هم ابزاری بوده و برای
توليد و نقشی در تاريخ و جامعه خود نداشته است اينكه عرض كردم " نقش
نداشته " غير از اين است كه صلاحيت نداشته كه نقشی داشته باشد نه ،
ممكن است صلاحيت داشته ولی بالاخره نقش نداشته است .
شما همين جامعه خودمان را در نظر بگيريد از ميان سی ميليون جمعيت مردم
ايران ، شايد به پنجاه هزار نفر نمیرسند افرادی كه جامعه آينده را
میسازند ، همين گروههايی هستند كه به شكلی روی ديگران اثر میگذارند ، و
به قول خود اينها روشنفكرها ، سياستمداران و روحانيين ، اين گروههای
مختلف با همه جهتهای مختلفی كه دارند ، و الا باقی مردم يك خصلت انفعال
و پذيرشی دارند بابا پای راديو نشسته ببيند راديو چه میگويد ، هر چه
راديو بگويد همان را قبول میكند اگر يك سخنران مذهبی سخن بگويد همان را
میپذيرد ، يك لا مذهب هم سخن بگويد همان را میپذيرد . در مدرسه هر چه
|