از بين رفته بود . نويسنده بدون اين كه اين قضيه را آب و تاب بدهد به
مطلب اقرار كرده است . اين هم اين مطلب .
در ابتدا در صفحه 195 جمله ای میگويد راجع به همين بحث " افق رو به
گسترش " ، اشاره میكند به يك نظريه ای كه اساسا به آينده جهان بدبين
است ، چون ما دو مسأله را طرح كرديم ، يكی اين كه آيا آينده رو به تكامل
هست يا رو به تكامل نيست ؟ بحث ديگر اين است كه اصلا آينده ای خواهد
بود يا نخواهد بود ؟ احتمال اين هست كه اصلا بشر در اثر همين پيشرفت
صنعت و تكنيك خودكشی كند ولی خودكشی دسته جمعی اگر يك جنگ جهانی با
مقياس اسلحه های كنونی تا چه رسد به اسلحه هايی كه تا مثلا پنجاه سال
ديگر به وجود میآيد رخ بدهد ممكن است كره زمين خاكستر شود میگويد بله
اين احتمال را نمیشود نفی كرد ولی در عين حال ما نبايد بنا را بر اين
احتمال منفی بگذاريم اين احتمال هم هست كه اين قضيه رخ ندهد میگويد از
مرگ خود فرد كه بالاتر نيست مگر فرد يقين ندارد كه میميرد ؟ ولی به دليل
اين كه يقين دارد كه روزی میميرد دست از طرح برای آن مقدار زندگیای كه
احتمالا خواهد داشت بر نمیدارد .
بعد وارد همين مسأله میشود عرض كرديم كه از آن سه قسمت : " قدرت ،
آزادی و آگاهی " قدرت را كه اصلا طرح نمیكند ، آزادی را بعدها به طور
مختصر طرح میكند ، بيشتر تكيه اش روی آگاهی است . میگويد :
" آغاز تاريخ از وقتی است كه انسان به جای تصور گذشت زمان همچون
جريان طبيعی ، آن را رشته ای از حوادث مشخص پنداشت كه افراد آگاهانه
در آنها درگير بوده اند و میتوانند آگاهانه بر آنها اثر بگذارند " .
|