تكامل تاريخ ( 3 )
اين بحثی كه به قول خودش درباره مسأله " اتحاد عاقل و معقول در تاريخ " در اينجا طرح كرده ، با اين كه بحث ما درباره تكامل و پيشرفت در تاريخ است ، میخواهيم ببينيم به چه مناسبت مطرح كرده است اين بحث به قول او " اتحاد عاقل و معقول " را كه مقصود اين است كه در اينجا آنچه كه مورد مطالعه قرار میگيرد با خود مطالعه كننده يكی است ( در اصطلاح اينها ) چون انسان خود انسان را دارد مطالعه میكند ، و به اين معنا اسمش را میگذارد اتحاد عاقل و معقول از آن جهت مطرح میكند كه اگر ما تاريخ را صرفا يك امر عينی ندانيم كما اينكه صرفا يك امر ذهنی هم نمیدانيم بلكه در واقع عبارت از رابطه ای ميان ذهن و عين بدانيم ، توجيه تكامل اندكی دشوارتر و مشكل تر میشود زيرا در اين صورت به دست آوردن معياری برای تكامل مشكل است . من بحث را به صورت ديگری طرح میكنم به نظر میرسد كه خود نويسنده هم در اينجا سر در گم است .