پس درباب تصادف اگر كسی بخواهد منكر تصادف بشود ، به اين معنا منكر
می‏شود كه [ در پاسخ به اين سؤال كه ] آيا علت اصلی حوادث تاريخی و
تحولات تاريخی تصادفات است ؟ می‏گويد خير ، تصادفات در عين اينكه‏
بی‏تأثير نيست نقش اصلی از آن آنها نيست يك جريان زير پرده ای هست كه‏
آن جريان كار خودش را انجام می‏دهد اگر تصادف هم رخ نمی‏داد آن باز كار
خودش را انجام می‏داد از اين جهت نظير نظريه قهرمانان است كه عرض‏
كرديم در نظريه قهرمانان ، آنان كه منكر بودند می‏گفتند قهرمان مظهر علت‏
اصلی است نه اينكه قهرمان علت اصلی است شما وقتی می‏بينيد قهرمانی در
زمانی آمد و تاريخ را ورق زد و آن را عوض كرد خيال می‏كنيد كه اين قهرمان‏
ناگهان پيدا شد و دنيا را عوض كرد ، در حالی كه جريانی در بطن اجتماع و
در زير پرده اجتماع وجود داشته [ كه موجد آن حادثه شده است ] مثل يك‏
آب زيرزمينی كه در جايی جريان دارد ، می‏خواهد نقطه ای را پيدا كند كه از
آن نقطه بجوشد قهرمان " مظهر " است ، چنانكه دهنه قنات را " مظهر
قنات " می‏نامند شخصيت قهرمان مظهر اراده جامعه و مظهر اراده توده مردم‏
است و الا قهرمان كاره‏ای نيست .
اينجا هم همين حرف را بايد بزنيم كه حادثه تصادفی يك نمايش است ،
كسی كه عميق نباشد آن را علت می‏داند و می‏گويد ببينيد ! با يك ادرار
كردن ، يك دولت به كلی منقرض می‏شود نمی‏داند كه اين يك بهانه ظاهری‏
بود كه آن واقعه را دو روز جلو يا عقب انداخت يك جريان پشت پرده ای‏
وجود داشت كه حكومت بنی‏اميه را محكوم به انقراض كرده بود و اگر آن‏
ادرار هم نبود بالاخره اينها منقرض می‏شدند .
اين مسأله ، مسأله قابل توجهی است و بستگی دارد به اين مسأله كه آيا