آن هست يكی اين كه اينها غرض آلود و خلاصه دروغ است اكثر مورخين اگر
نگوييم همه مورخين اجير و در استخدام قدرتهای وقت بوده اند و در نتيجه‏
هميشه تاريخ را به نفع قدرت وقت نوشته اند مثلا ميرزا مهدی خان " دره‏
نادره " يا " جهانگشای نادری " می‏نويسد در حالی كه خودش وزير و دبير
نادر است يا بيهقی و ديگران كه راجع به غزنوی نوشته اند ، اغلب جزء كس‏
و كارهای آنها بوده اند كسانی كه تاريخ صفويه را نوشته اند جزء كس و
كارهای خود آنها بوده اند همين طور تاريخ قاجاريه ، و قهرا اينها تاريخ‏
را طوری می‏نوشته اند كه مطابق ميل اربابهايشان باشد بنابراين چگونه می‏شود
به اين حرفها اعتماد كرد ؟
ديگر اين كه غير از افرادی كه اجير بوده و مطابق ميل ديگران می‏نوشته‏
اند ، افراد ديگری هم كه اجير نبودند لااقل به عقيده ای وابسته بودند ،
دچار يك تعصب وطنی ، مذهبی و غيره بوده اند اينها هم به فرض اين كه‏
نمی‏خواستند دروغ بنويسند ، ولی وقايع را انتخاب می‏كردند ، غربال می‏كردند
، يعنی از وقايعی كه اطلاع داشتند آن را كه با فكر و عقيده شان متناسب‏
بود نقل می‏كردند و آن را كه با عقايدشان متناسب نبود نقل نمی‏كردند ،
دروغی هم نگفته بودند مورخ با انبوهی از وقايع روبرو می‏شود ، از آنها
چيزی را انتخاب می‏كند ، معلوم است ، وقتی چيزی انتخاب بشود چهره قضيه‏
فرق می‏كند در همان جا گفتيم كه بالاخره در زندگی هر كسی زشتيها هست ، و
زيباييها را آنچنان كه بوده بنويسند ، مثل چهره ای كه وقتی می‏خواهند
ترسيمش كنند ، آن وقت آن را ترسيم كرده اند كه تمام جزئياتش را ترسيم‏
كرده باشند ، اگر بخواهند بعضی را انتخاب كنند و بعضی را دور بريزند چيز
ديگری از آب در می‏آيد ، زيباييهايش را انتخاب كنند ، زشتيهايش را دور
بريزند ، چهره زيبايی در می‏آيد كه با واقعيت تطبيق نمی‏كند ، زشتيهايش‏
را بگيرند ، زيباييهايش را دور بريزند باز چهره ديگری در می‏آيد غير از
آن چيزی كه در واقع هست از اين جهت عده ای آمده اند اعتمادشان‏