عامل جغرافيا و حركت تاريخ

در مسأله آب و هوا مسائلی هست كه بايد بيان شود تأثير منطقه گاهی‏
اينطور تعبير می‏شود كه مردم منطقه هايی كه در آنجا وسيله معيشت وجود
ندارد به دليل نبود وسيله معيشت در حال بدويت باقی می‏مانند مردم مناطقی‏
هم كه در آنجا وسائل معيشت صددرصد از طرف طبيعت قبلا آماده شده است‏
باز به دليل اينكه احتياجی ندارند به اين كه كوشش كنند و با طبيعت‏
مبارزه كنند و مواد را به صورت مفيد در آورند چون مواد آماده را هميشه‏
از طبيعت می‏گيرند هيچوقت ترقی نمی‏كنند ولی در مناطق حد متوسط كه نه‏
فاقد وسيله معيشت است به كلی ، و نه وسيله معيشت كاملا در دسترس است‏
، يك حالت حد وسطی هست كه زندگی انسان محصول دو چيز است : مواد اوليه‏
و كوششی كه خودش به عمل می‏آورد اين ملتها ترقی می‏كنند ممكن است كسی‏
بگويد توجيهی كه ارسطو و ديگران كرده اند روی اين جهت بوده ، ولی درباب‏
مناطق يك حرف ديگری هم هست كه قدما مثل بوعلی سينا كه حتما ارسطو هم‏
همين نظر را داشته دارند آنها اقليم ها را تقسيم می‏كردند به اقليم های‏
خيلی سرد ، خيلی گرم و معتدل ، و