بله ، چون در مورد قانون ، تعريفی دارند ، می‏گويند قانون آن چيزی است‏
كه دو خاصيت داشته باشد ، يكی اين كه بشود پديده های مربوط به آن را به‏
وسيله ضوابطی كه تنظيم كرده ايم توجيه كنيم ، و ديگر اين كه بشود به‏
وسيله اين قانون پديده های اتفاق نيفتاده را پيشگويی كرد با اين تعريف ،
ديگر هر چيزی را نمی‏شود گفت قانون مثلا قانون تكامل ديگر قانون نيست .
چرا ؟
چون اولا نمی‏توانيم به وسيله اين قانون همه پديده های گذشته را توجيه‏
كنيم ، و پديده های آينده را نيز نمی‏توانيم پيشگويی كنيم ، يعنی فقط
می‏توانيم بگوييم كه تغيير می‏كند ولی به چه شكل می‏شود ديگر نمی‏توانيم‏
بگوييم .
نه ، ممكن است كه آن را هم بتوانيم بگوييم شما می‏گوييد مطابق آن‏
تعريف اگر قانون ، قانون باشد آنچه واقع شده را توجيه و آينده را پيش‏
بينی می‏كند ، و نيز می‏گوييد قانون تكامل محدود است ، يعنی گذشته را
توضيح داده ولی راجع به آينده سكوت كرده ، يعنی هنوز قانونی برای آينده‏
كشف نكرده است ( چون جريان را دارد توضيح می‏دهد ) همين قدر توانسته‏
كشف كند آنچه كه گذشته تحت اين ضوايط بوده تا به اينجا رسيده ولی از
اين به بعد را نمی‏تواند پيشگويی كند اين نه معنايش اين است كه اين ،
قانون نيست بلكه قانونی است كه فقط آن اندازه را بيان و از آن بيشتر را
از اول سكوت كرده است .
مسأله ديگر اين است كه خير ، قانون حتی می‏تواند نسبت به آينده هم‏
پيش بينی داشته باشد مثلا همان " قانون تكامل داروين " يك سلسله پيش‏
بينی‏ها راجع به آينده می‏كرد منتها خود قانون داروين اصولا بی‏اساس بود ،
نسبت به گذشته هم بی‏اساس بود وقتی كه مسأله انتخاب طبيعی و انتخاب‏
اصلح را طرح كردند مسائلی راجع به جامعه بشر حتی راجع به بدن بشر پيش‏
بينی می‏كردند ، مثلا می‏گفتند چون بشر آينده سر و كارش بيشتر با اعصابش‏
خواهد بود تا اعضای ديگر ، و اين عضو بيشتر مورد