است . مثلا اين كه پدر مقدمه پسر هست آيا اين جور است كه هر كسی مقدمه‏
است برای بعد از خودش ؟ اين انسان خلق می‏شود برای انسان بعد از او ،
باز او خلق می‏شود برای انسان بعد از او و ؟ آنها می‏گويند نه ، مطلب‏
اينطور نيست غايت طبيعت ابقاء نوع است طبيعت می‏خواهد نوع را نگاه‏
دارد ولی اگر نوع بخواهد در طبيعت باشد افراد نوع بايد در طبيعت باشند
چون فرد قابل بقاء نيست و نمی‏تواند برای هميشه در طبيعت بماند و طبيعت‏
اين امر را نمی‏پذيرد ، اين است كه طبيعت ، بقاء نوع را به وسيله افراد
ادامه می‏دهد ، و الا هدف طبيعت اين نيست كه آقای زيد از آن جهت كه‏
آقای زيد است باقی باشد و آقای عمرو از آن جهت كه [ آقای عمرو است‏
باقی باشد بلكه ] او می‏خواهد نوع انسان را نگاه دارد ولی نوع انسان بدون‏
اين كه اين افراد متوالی را حفظ كند [ باقی نمی‏ماند ] .
بله ، شايد تا حدی بشود از همان راه در مسأله هدف تاريخ وارد شد .
ماديون اصلا به غايت در تاريخ قائل نيستند .
آنها كه به غايت قائل نيستند اين ، بنابر نظريه كسانی است كه قائل به‏
غايت هستند .
در مورد نوع سوم تركيب كه فرموديد ، در فيزيك نمونه اش را داريم :
تركيب رنگها اينها نحوه تركيبشان طوری است كه در عين حال كه از مجموعه‏
اش خاصيت جديدی حادث می‏شود مع الوصف خواص هر يك از امواج هم حفظ
می‏شود مثلا از تركيب رنگ قرمز و سبز رنگ زرد پديد می‏آيد بدون اين كه‏
هيچكدام از آن امواج وضع خودشان را تغيير بدهند .
نمی‏دانم ، شايد هم اينجور باشد .
دور كهيم در پديده های اجتماعی از پديده " ايمرجنس " ( 1 ) نام‏
می‏برد .

پاورقی :
emergence - 1