پاورقی : . 1 اين ، نظريه اين كتاب است كه همانطور كه تاريخ متكامل میشود ، مورخ و نظريات او هم پا به پای تاريخ متكامل میشود و به تعبير صحيحتر فيلسوف تاريخ و نظرياتش هم تدريجا متكامل میشود . اشكالی >
بگويند جنبه های معنوی را نيز بايد در نظر گرفت بعد اين بحث مطرح میشود
كه آيا تاريخ هدف دارد يا هدف ندارد ؟ نمیتوانند هدف را مشخص نمايند
كه اگر هدف دارد هدف چيست ؟ لااقل حتی جهت چيست ؟ وقتی میگوييم "
تكامل " به كدام سو تكامل است ؟ بعضی طرح میكنند كه آيا تاريخ مبدئی و
منتهايی دارد ؟ جايی هست كه آخرين حد كمال است ؟ مؤلف به اين تعبير
نمیگويد ولی بعضی ديگر گفته اند كه كمال وجود ندارد تكامل وجود دارد چون
كمال يك مفهوم استاتيك است و تكامل يك مفهوم ديناميك تاريخ همين طور
رو به كمال است ولی خود كمال وجود ندارد ، يعنی يك مسير غير متناهی
است حال اين مسأله را فعلا طرح نمیكنيم .
بسيار خوب ، به قول شما كمال وجود ندارد تكامل وجود دارد ، آيا در خود
تكامل ، راه ، مشخص هست كه ما بگوييم راه چيست ؟ در اين باره هم حرفی
ندارند میگويد هر دوره كه پيش بيايد خودش آنوقت نشان میدهد كه دوره
بعد چيست ، يعنی محتوای تكامل را الان نمیتوانيم مشخص كنيم حال را نسبت
به گذشته میتوانيم حساب كنيم و مثلا بگوييم آنچه امروز وجود دارد نسبت
به گذشته كاملتر است اما الان نمیتوانيم بگوييم در آينده چه بايد باشد تا
از امروز كاملتر بشود نمیتوانيم بگوييم [ آينده ] چيست ، خود آينده وقتی
آمد مشخص میكند مثل يك قافله كه جلويش كاملا تاريك است ، حتی قدم بعد
را هم نمیداند چيست يكوقت چراغ در دست انسان است ، دو قدم جلوتر را
میبيند بعد قدمش را میگذارد ، و يكوقت هيچ جلويش را نمیبيند ، آن قدم
را كه گذاشت خودش تكامل میشود محتوا چيست ؟ محتوا را بايد همانوقت
برايمان معين كند كه چيست ، و اين ، درماندن در تفسير تكامل است ( 1 )
.
پاورقی : . 1 اين ، نظريه اين كتاب است كه همانطور كه تاريخ متكامل میشود ، مورخ و نظريات او هم پا به پای تاريخ متكامل میشود و به تعبير صحيحتر فيلسوف تاريخ و نظرياتش هم تدريجا متكامل میشود . اشكالی > |