پاورقی : . 1 در دنيای امروز نابرابری بيش از گذشته است .
چيزی را وقتی بخواهند ، دائما به گوش آدم میخوانند ، جلو چشم آدم
میآورند ، آنقدر میآورند كه اصلا روح انسان را مسخ میكنند و انسان
نمیتواند غير از آن فكر كند .
اين مسأله مسخ انسان كه در تمدن امروز وجود دارد هيچ زمانی مشابهش
وجود نداشته الان به شكلی است كه هيچ كس در انتخاب هيچ چيزی نمیتواند
آزادی داشته باشد با اينكه انسان امروز در يك حد بالاتری از دانش و
معرفت قرار دارد مثلا انسان میخواهد يك لباس انتخاب كند هزار و يك لم
و كلك و فن است كه آن لباسی را كه فلان كارخانه توليد كرده به تن او
بپوشانند آنقدر تبليغات میكنند ، آنقدر تلويزيون نشان میدهد كه وقتی
شخص از كنار خيابان رد میشود ، در حالی كه مثلا يك مانكن با هزاران
طنازی در يك فروشگاه هست ، اين بدبخت بیجهت كشيده میشود آنجا
نمیخواهد آن لباس را بخرد روی اين جهت اغفال میشود میرود به خيال خودش
دو سه كلمه با او حرف بزند ، ده دقيقه حرف میزند ، يكوقت به خود میآيد
میبيند كه چند تكه لباس هم زير بغلش است و دارد خارج میشود مجبور است
آن را بپوشد اين است كه اين امر به او تحميل میشود تازه اينها تحميلهای
خيلی ساده است و الا همه جور فكر و ذوق و سليقه و عاطفه و همه چيز به
مردم به زور تحميل میشود .
اين چه كمالی است برای انسان ؟ ! همان چيزی است كه خودشان اسمش را
گذاشته اند " از خود بيگانگی " نهايت از خود بيگانگی در تمدن امروز
وجود دارد ، يعنی در عين اينكه انسان به طور كلی از اسارت طبيعت آزاد
شده است ولی همين سبب اسارت انسان برای انسان شده به شكل ديگری ، و به
نوعی بردگی منجر شده است به شكل ديگری .
اين است كه ما در اين جهات نمیتوانيم بگوييم [ جامعه انسانها تكامل
يافته است ] حتی اگر بگوييم كمال در برابری است ، عملا [ برابری ] در
هيچ جای دنيا وجود ندارد ( 1 ) . اگر بگوييم كمال در آزادی است ، [
آزادی ]
پاورقی : . 1 در دنيای امروز نابرابری بيش از گذشته است . |