میكند بدون اينكه نيازی به رهبر باشد ولی ممكن است كسی اين نظريه را به
اين شكل نپذيرد و بگويد : درست است كه محيط جغرافيايی در روحيه ملت
اثر میگذارد ولی بالاخره افراد برجسته و فوق العاده ای در ميان همانها به
وجود میآيد كه آنها هستند كه اين نيروها را در حركتها و كارهای نظامی جمع
و جور و رهبری میكنند قدرت رهبری و مديريت در نابغه فوق العاده است
افرادی نظير بيسمارك كه مؤلف مثال زده است يا نادر در ايران ، يا
افراد ديگری كه تحولاتی به وجود آورده اند [ از اين قبيل اند ] درست است
كه نادر از نظر سربازی هم يك سرباز خيلی شجاع بود ولی خيلی سربازها بوده
اند كه مثل نادر شجاع و پهلوان بوده اند ، اما نادر خصوصيت خودش را از
اين داشت كه قدرت رهبری داشت ، يعنی توانست نيروها را دور خود جمع
كند و رهبری و هدايت نمايد .
نظريه نژاد نيز چنانكه گفتيم و بعد ديدم مؤلف هم در آخر همين را
میگويد با نظريه محيط به يك اصل بر میگردند عين اين حرف را در آنجا هم
میشود گفت .
میرسيم به مسأله اختراعات در آخر سخن همين شخص هم اين حرف بود ،
میگويد :
تاريخ يعنی اختراعات بزرگ در پشت تغييرات مكانيكی ، تغييرات
اقتصادی است و در پشت آن پيشرفت علوم طبيعی ، و در پشت آن ، تفكر
مردان بزرگ در گوشه خلوت .
میخواهد بگويد كه تا محيطی مساعد نباشد مردان بزرگ شرائط مساعدی برای
كارهای بزرگ پيدا نمیكنند و محيط بايد هم از نظر علمی و هم از نظر
اقتصادی مساعد باشد و اينها را اختراعات مساعد میكند قهرا اين سؤال به
وجود میآيد كه اختراعات ناشی از كيست ؟ وقتی ما میگوييم
|