بگويند جنبه های معنوی را نيز بايد در نظر گرفت بعد اين بحث مطرح می‏شود
كه آيا تاريخ هدف دارد يا هدف ندارد ؟ نمی‏توانند هدف را مشخص نمايند
كه اگر هدف دارد هدف چيست ؟ لااقل حتی جهت چيست ؟ وقتی می‏گوييم "
تكامل " به كدام سو تكامل است ؟ بعضی طرح می‏كنند كه آيا تاريخ مبدئی و
منتهايی دارد ؟ جايی هست كه آخرين حد كمال است ؟ مؤلف به اين تعبير
نمی‏گويد ولی بعضی ديگر گفته اند كه كمال وجود ندارد تكامل وجود دارد چون‏
كمال يك مفهوم استاتيك است و تكامل يك مفهوم ديناميك تاريخ همين طور
رو به كمال است ولی خود كمال وجود ندارد ، يعنی يك مسير غير متناهی‏
است حال اين مسأله را فعلا طرح نمی‏كنيم .
بسيار خوب ، به قول شما كمال وجود ندارد تكامل وجود دارد ، آيا در خود
تكامل ، راه ، مشخص هست كه ما بگوييم راه چيست ؟ در اين باره هم حرفی‏
ندارند می‏گويد هر دوره كه پيش بيايد خودش آنوقت نشان می‏دهد كه دوره‏
بعد چيست ، يعنی محتوای تكامل را الان نمی‏توانيم مشخص كنيم حال را نسبت‏
به گذشته می‏توانيم حساب كنيم و مثلا بگوييم آنچه امروز وجود دارد نسبت‏
به گذشته كاملتر است اما الان نمی‏توانيم بگوييم در آينده چه بايد باشد تا
از امروز كاملتر بشود نمی‏توانيم بگوييم [ آينده ] چيست ، خود آينده وقتی‏
آمد مشخص می‏كند مثل يك قافله كه جلويش كاملا تاريك است ، حتی قدم بعد
را هم نمی‏داند چيست يكوقت چراغ در دست انسان است ، دو قدم جلوتر را
می‏بيند بعد قدمش را می‏گذارد ، و يكوقت هيچ جلويش را نمی‏بيند ، آن قدم‏
را كه گذاشت خودش تكامل می‏شود محتوا چيست ؟ محتوا را بايد همانوقت‏
برايمان معين كند كه چيست ، و اين ، درماندن در تفسير تكامل است ( 1 )
.

پاورقی :
. 1 اين ، نظريه اين كتاب است كه همانطور كه تاريخ متكامل می‏شود ،
مورخ و نظريات او هم پا به پای تاريخ متكامل می‏شود و به تعبير صحيحتر
فيلسوف تاريخ و نظرياتش هم تدريجا متكامل می‏شود . اشكالی >