را كه برای مدرسه گذاشته ايد مسؤول خرابی ناشی از زلزله بدانيد اين
نگهبان ، مسؤول نيست زيرا او قدرتی و اختياری در مقابل اين قضيه ندارد
آنگاه اين مسأله طرح میشود كه اگر حوادث و تحولات تاريخی كه به دست
انسانها صورت میگيرد به صورت جبر باشد ، يعنی جبر تاريخ در كار باشد و
با پيدايش يك سلسله علل ، پيدايش آنها ضروری باشد ، ضمنا قبول كرده
ايم كه انسانها در كارهايشان مجبورند و هيچگونه اختياری ندارند و
بنابراين هيچ مسؤوليت اخلاقی هم ندارند .
اين است كه عده ای از قبيل " پاپر " و " سرايزيا برلين " گفتند كه
تاريخ حوزه عمل انسان است و انسان يك موجود آزاد و مختار است و اين
موجود مختار آزاد جلو هر تحولی را میتواند بگيرد و بنابراين چون پای
انسان و اراده و مسؤوليت اخلاقی و اختيار انسان در كار است ، هيچگونه
جبری بر تاريخ حكمفرما نيست خود نويسنده اين كتاب میخواهد راهی پيدا
كند ، " امر بين الامرين " ی بيابد ، يعنی میخواهد هم اصل عليت و اصل
جبر تاريخ را بپذيرد و هم مسؤوليت و اختيار انسان را ، ولی بيان عالمانه
ای ندارد كسانی كه منكر اصل عليت در تاريخ شده اند قهرا اصل تصادف را
پذيرفته اند و در واقع میگويند تاريخ مولود يك سلسله تصادفات است
شواهدی هم از تاريخ آورده اند كه مسير تاريخ در نقاط حساسی در اثر يك
امر تصادفی نه بر اثر علل كلی تغيير كرده ، مثل گاز گرفته شدن دست
پلخانوف به وسيله يك ميمون ، و بهترين مثالش در تاريخ اسلامی يكی
داستان مروان حكم است و ديگر داستان طغرل سوم از اين حوادث زياد پيدا
شده است و گفته اند مسير تاريخ را حوادث جزئی عوض كردهاند .
درباب تصادف دو سه مطلب هست كه بعضی را قبلا گفتيم يكی اينكه تصادف
به معنای واقعی هرگز وجود ندارد ( اين كتاب هم اين بحث را دارد و خوب
هم دارد ) اگر مقصود از تصادف اين باشد كه حادثه ای بدون علت به وجود
بيايد ، چنين حادثه ای در عالم پديد نخواهد شد تمام حوادثی كه ما آنها را
حوادث تصادفی میناميم علل آنها علل جزئی است نه
|