جامعه و فرد ( 1 )
خلاصه ای از بحث فصل بعد را كه فصل دوم است عرض میكنم . بحثی دارد تحت عنوان " جامعه و فرد " در اينجا مسائل زيادی بحث میشود يك مسأله اين است كه آيا جامعه اصل است و فرد فرع ، يا به عكس ، فرد اصل است و جامعه فرع ؟ ( البته اينها كلمه اصل و فرع را به كار نمیبرند ، كلمه ديگری تعبير میكنند ، ولی من مطلبش را عرض میكنم ) آيا جامعه فرد را میسازد يا فرد جامعه را میسازد ؟ اگر بگوييم فرد جامعه را میسازد پس فرد يك پديده طبيعی است ، يعنی فرد ساخته شده طبيعت است و جامعه ساخته شده فرد ، يعنی شخصيت فرد قبلا در طبيعت ساخته میشود و جامعه ، شخصيتی داشته باشد يا نداشته باشد هر چه هست محصول افراد است كه افراد در طبيعت ساخته شده اند عكس قضيه اين است كه جامعه اصل است و فرد فرع ، يعنی جامعه سازنده فرد است نه فرد سازنده جامعه فرد از آن جهت كه ساخته طبيعت است يك شخص هست ولی يك شخصيت نيست از اين جهت او فقط يك حيوان است ، يعنی طبيعت فقط يك حيوان خلق میكند مثل حيوانهای ديگر . ولی فرد به اعتبار