اتهام به علمای اسلامی
عمده اين مسئله است كه آيا عمل معيار انديشه است ؟ اينجا بعضی مغلطه كرده و گفتهاند : كسانی كه علم را معيار علم میدانند حتی به اينكه عمل ، كليد انديشه است - يعنی از راه عمل ، انديشه را میتوان به دست آورد - اعتقاد ندارند . ( چون دو مسئله است : يكی اينكه با عمل میشود انديشه را كسب كرد و ديگر آنكه عمل معيار صحت انديشه است ) . علمای قديم را متهم كردند كه حتی اين را هم قبول نداشتهاند كه انديشه را با عمل میتوان به دست آورد . البته من قبول دارم كه فلسفه يونان ، چنين نقص بزرگی دارد ، [ ولی ] امروز خود فرنگيها هم قبول دارند كه در تمدن اسلامی و جهان اسلام كه ريشه [ اين تحول ] خود قرآن است - علوم از آن جنبه علمی محض خارج شد و جنبه عملی به خود گرفت و در علوم تجربی ، جهان اسلام نسبت به تمدن يونان بسی تقدم و پيشروی دارد . اقبال لاهوری يكی از كسانی است كه اين مسئله را به خوبی توضيح داده است ( 1 ) . حتی برتراند راسل در كتاب " جهان بينی علمی " اقرار میكند كه " تمدن و فرهنگ اسلامی بيشتر از تمدن و فرهنگ يونانی به علم ، جنبه عملی داد و باب علوم تجربی را باز كرد " كه اين خودش داستانی دارد .پاورقی : . 1 چون كتابش در دسترس است اسم او را میبرم . در كتاب " احيای فكر دينی در اسلام " اين موضوع را ذكر میكند و تأييد علمائی را كه اين مطلب را تصديق كردهاند میآورد .