[ خودآگاه ] را با حس باطن شهود میكنيم ، اما روان ناخودآگاه را از كجا
درك میكنيم ؟ آيا فرويد و امثال فرويد روان ناخودآگاه را در لابراتوار
كشف كردند ؟ اگر در لابراتوار ببينند كه جسمانی است و روان نيست . روان
را كسی در لابراتوار نمیبينيد ( هيچكس هم چنين ادعايی نكرده است ) ، و
اگر بگوئيد كه خودشان اين را در خودشان احساس میكردند ، آن وقت میشود
روان خودآگاه آری ، از مجموع علائم و نشانههائی كه در روان خودآگاه ديدند
، كم كم آن را كشف كردند . از اين علائم و بروزات و ظهورات ، مخصوصا از
آنچه كه در عالم رؤيا برای انسان رخ میدهد [ به وجود روان ناخودآگاه پی
بردند ] . عالم رؤيا برای فرويد يك كليد حل معمای روان ناخودآگاه شد ،
يعنی از وجود رؤياها توانست پی ببرد كه انسان روان ناخودآگاهی دارد كه
نمیتوان آن را در زير ذرهبينها ديد و يا شهود باطن كرد ( مثلا آگاهی
روانشناسی از آن پيدا كرد ) . علائم در مجموع نشان داد كه ما يك چنين
غيب و پنهانی داريم .
اين چه نوع شناختی است ؟ اين همان شناخت آيهای است كه جلسه گذشته
عرض كردم ، يعنی خدای متعال به ذهن انسان خاصيتی داده است كه از آنچه
میبيند و حس میكند به عنوان علامت و نشانه [ استفاده میكند تا ] درون و
باطنی را كه پشت آن است كشف كند . روان ناخودآگاه را بشر كشف كرد -
نه اينكه احساس كرد ، كشف كرد - غيبی را از شهادت كشف كرد .
آيا سياره نپتون برای اولين بار به وسيله دوربين كشف شد ؟ خير ، مردی
رياضيدان و ستارهشناس وقتی همه منظومه شمسی را زير نظر گرفت گفت بايد
در آن قسمت از فضا هم مداری باشد و سيارهای
|