معيار شناخت از نظر منطق جديد
اختلاف اساسی منطق قديم ارسطويی با منطق جديدپاورقی : 1 . Francis Bacon
شكاك مطلق شدهايم ، پس علمی نبايد در دنيا موجود باشد .
حدود سيصد و پنجاه سال است - يعنی از زمان بيكن ( 1 ) به بعد - كه
نظريه ديگری پيدا شده است كه در مقابل منطق ارسطويی قرار میگيرد . اين
نظريه میگويد هر شناختی معيار میخواهد ، ما " شناخت خود معيار "
نداريم . میپرسيم از نظر شما معيار شناخت چيست ؟ میگويند معيار بعضی از
شناختها ، شناخت است ولی آخر امر ، معيار شناخت ، ديگر شناخت نيست ،
عمل است ، يعنی معيار نهايی شناختها عمل است . پس اين اساس منطق
ارسطويی . از نظر اينها غلط است . آن ضربه بزرگی كه فكر كردند در سيصد
سال پيش به منطق تعقلی ، منطق قياسی يا ارسطويی وارد كردهاند همين است
والا اين غلط است كه بگوييم منطق ارسطويی ، قياسی بوده و تجربی نبوده ، و
منطق از بيكن به بعد منطق تجربی است و قياسی نيست . درست است كه
منطقهای بعد بيشتر به تجربه روی آوردند ولی اين حرف به اين شكل درست
نيست كه منطق ارسطويی ، قياس را معتبر میداند و منطق تجربی ، تجربه را
معتبر میداند ، نه ، منطق ارسطويی ، هم قياس را معتبر میداند و هم تجربه
را ، و منطقهائی كه میگويند تجربه را معتبر میدانند نمیتوانند قياس را
معتبر ندانند ، اينها هم باز در آخر ، قياس را معتبر میدانند .
معيار شناخت از نظر منطق جديد اختلاف اساسی منطق قديم ارسطويی با منطق جديدپاورقی : 1 . Francis Bacon |