زندگی و اجتماع يك طرح و يك مكتب دارد و علی هم يك طرح و يك مكتب‏
دارد و چون مكتب معاويه بر مكتب علی پيروز شد ، اين دليل بر حقانيت‏
مكتب معاويه است . اگر اينجا فقط همين دو فرضيه وجود می‏داشت ، يعنی‏
مسئله به همين سادگی مطرح بود كه " معاويه است و يك مكتب و اين مكتب‏
صددرصد پياده می‏شود ، و علی است و يك مكتب و اين مكتب هم صد در صد
پياده می‏شود و معاويه پيروز می‏شود " مطلب درست بود چون دو فرضيه بيشتر
وجود نداشت : مكتب علی و مكتب معاويه ، مكتب حق و مكتب باطل . واقعا
وقتی بيش از دو فرضيه وجود نداشته باشد ، مطلب از همين قبيل است : اگر
علی بر حق است حتما پيروز می‏شود ، و اگر معاويه پيروز شود دليل بر اين‏
است كه او بر حق است .
علی ( ع ) می‏گويد مطلب اينطور نيست ، فرضيه‏های ديگری در اينجا وجود
دارد كه اين پيروزی ربطی به مكتب علی و مكتب معاويه ندارد ، راز پيروزی‏
معاويه و شكست شما در امری است كه نه به مكتب معاويه مربوط است و نه‏
به مكتب علی ، امری است مربوط به روحيه شما . تعبير امام اين است :
« باجتماعهم علی باطلهم و تفرقكم عن حقكم » ( 1 ) اگر كسانی از دور قضايا
را نگاه كنند و همينطور [ سطحی ] قضايا را بسنجند می‏گويند : اين مكتب‏
علی است كه دارد شكست می‏خورد ، و آن هم مكتب معاويه است كه دارد
پيروز می‏شود ، پس حق با معاويه است . اما اين استدلال ، غلط است . اين‏
مكتب علی نيست كه شكست می‏خورد ، اين مردم عراقند كه شكست

پاورقی :
. 1 همان خطبه .