« من دونه الها لقد قلنا اذا شططا »( 1 ) . ای پيامبر ما برای تو داستان‏
اينها را كه حقيقت است - افسانه نيست - بيان می‏كنيم : اينها
جوانمردانی بودند كه به پروردگار خود ايمان آوردند و تسليم پروردگارشان‏
شدند ، ما هم بر هدايت معنوی آنها افزوديم ، آنها يك قدم به سوی ما
برداشتند و ما دو قدم به سوی آنها برداشتيم : يكی اينكه به آنها روشنی‏
بخشيديم و ديگر آنكه به آنان قوت قلب عطا كرديم ( كه قرآن در بعضی‏
موارد از آن تعبير به " انزال سكينه " می‏كند : « فانزل الله سكينته‏
عليه و ايده بجنود لم تروها »( 2 ) و در جای ديگر می‏فرمايد : « ثم انزل‏
الله سكينته علی رسوله و علی المؤمنين »( 3 ) كه راجع به همه مؤمنين‏
بيان می‏كند ) اينها در يك نظام شرك آميز و شرك آلود قرار گرفته بودند
و بر عليه اين نظام قيام و طغيان كردند ، ما هم به حكم ايمان و عقيده‏ای‏
كه داشتند بر بصيرت و قوت قلب و شجاعتشان و بر حماسه و سطوت روحی‏
آنها افزوديم ، چرا ؟ پاداش كارهايشان بود كه به آنها داديم ، در همين‏
دنيا پاداش داديم . « و قالوا ربنا رب السموات و الارض »پروردگار ما
، آن پروردگاری كه بايد در مقابلش تسليم شويم ، آن نيرويی كه فقط بايد
در برابر او خاضع شويم جز پروردگار آسمانها و زمين نيست ، و جز او به‏
پروردگاری ايمان و اذعان نداريم . اگر غير از خدای عالم معبود ديگری برای‏
خود اتخاذ كنيم خيلی اشتباه كرده‏ايم و به راه غلط رفته‏ايم . اين ، توأم‏
بودن اين دو با يكديگر است .
بشر غالبا در حالت افراط يا تفريط است و در نقطه وسط

پاورقی :
. 1 سوره كهف ، آيات 13 و . 14
. 2 سوره توبه ، آيه . 40
. 3 سوره توبه ، آيه . 26