كلیتر و برتر و بالاتر درست میكند . مثلا قانون تكامل . جامعه شناسی را
مطالعه میكنند به تكامل برمیخورند ، زيست شناسی را مطالعه میكنند به
تكامل برمیخورند ، بعضی علوم ديگر مثل زمين شناسی و آسمان شناسی را ممكن
است مطالعه كنند و به تكامل بر بخورند ، بعد میگويند قانون كلی جهان
تكامل است .
پس معرفت و شناخت ، سه مرحلهای است : مرحله احساس ، مرحله علم و
مرحله فلسفه . اين نظريه در درجه اول مربوط به فيلسوف معروف انگليسی
اسپنسر است ، كسی كه فرق ميان فلسفه و علم را در بالا رفتن درجه معرفت
میداند ، نه در اختلاف مسائل . نمیگويد كه نوع مسائل فلسفی با نوع مسائل
علمی متفاوت است و نوع مسائل فلسفی از قلمروی مسائل علمی بيرون است ،
میگويد همين مسائل علمی يك درجه كه بالاتر میرود ، اسمش میشود مسائل
فلسفی .
نظريه طرفداران ماترياليسم ديالكتيك
پيروان چپروی هگل ( طرفداران ماترياليسم ديالكتيك ) برای شناخت ، سه
مرحله قائلند ولی نه به ترتيبی كه هگل يا اسپنسر قائل بودند بلكه در واقع
همان شناخت علمی را ( آنچه كه ديگران شناخت علمی میدانند ) به عنوان
مراحل شناخت میشناسند . اينها
پاورقی :
> میكند ، آهن ديگری را آزمايش میكنيد ، میبينيد انبساط پيدا میكند ،
يا برای يك بيماری دارويی را آزمايش میكنيد میبينيد مؤثر است ،
همينطور برای بيماريهای ديگر آزمايش میكنيد ) میبينيد مؤثر است ، آنگاه
يك قاعده كلی علمی به دست میآوريد .