يا ناجايز ؟ ] می‏دانيد كه در تورات مسئله به شكل خاصی مطرح شده است و
چون از نظر ما تورات يك كتاب تحريف شده است ، يعنی وقتی كه ما با
معيار قرآن می‏سنجيم ، يك مسئله را كه هم قرآن نقل كرده است و هم تورات‏
، وقتی نقل تورات را مخالف قرآن می‏بينيم ، برای ما ترديدی نيست كه‏
بيان تورات تحريف شده است . در قرآن به عنوان يك كتاب مذهبی هيچوقت‏
مسئله به اين شكل فلسفی مطرح نمی‏شود كه آيا شناخت ممكن است يا محال ؟
بلكه به اين صورت است كه بايد ببينيم برداشتهای قرآن از مسائل آيا بر
اساس امكان شناخت است يا بر اساس امتناع شناخت ؟ آيا دستورهای قرآن‏
بر اساس امكان شناخت قابل توجيه است يا بر اساس عدم امكان شناخت ؟ و
مسئله ديگر اين است كه آيا شناخت جايز است يا ناجايز ؟

زيان آورترين تحريف تاريخ

در تورات ، تحريفی واقع شده است كه من خيال نمی‏كنم در جهان تحريفی به‏
اندازه اين تحريف به بشريت زيان وارد كرده باشد . می‏دانيم كه هم در
قرآن و هم در تورات داستان آدم و بهشت به اين صورت مطرح است كه آدم و
همسرش در بهشت حق دارند از نعمتها و ثمرات آن استفاده كنند و يك‏
درخت هست كه نبايد به آن درخت نزديك شوند و از ميوه آن بخورند . آدم‏
از ميوه آن درخت خورد و به همين دليل از بهشت رانده شد . اين مقدار در
قرآن و تورات هست . مسئله اين است كه آن درخت چگونه درختی است ؟ از
خود قرآن و