است ولی خير نيست ، مفيد و مصلحت نيست ، همچنان كه گاهی يك امر
حقيقت نيست اما مفيد است : خون بی‏گناهی می‏خواهد ريخته شود ، اگر شما
حقيقت را بگوئيد خونش ريخته می‏شود اما اگر حقيقت را كتمان كنيد جانی‏
را حفظ كرده‏ايد . پس در مسائل جزئی ، حقيقت بودن و مفيد بودن ، دو امر
جدا هستند . در مسائل كلی هم حقيقت بودن و مفيد بودن دو مسئله هستند ، [
با اين تفاوت كه ] در مسائل كلی هميشه ميان حقيقت بودن و مفيد بودن‏
تلازم است .

نظر قرآن درباره تلازم مفيد و حقيقت در امور كلی

آيه‏ای كه در سوره مباركه رعد است اين مطلب را بيان می‏كند كه ميان‏
حقيقت بودن و مفيد بودن در مسائل كلی تلازم است ، و تلازم را از اين طرف‏
بيان می‏كند كه هر چه حقيقت است مفيد هم هست . قرآن در آنجا مثلی‏
می‏آورد : « انزل من السماء ماء فسالت اوديه بقدرها فاحتمل السيل زبدا
رابيا و مما يوقدون عليه فی النار ابتغاء حليه او متاع زبد مثله كذلك‏
يضرب الله الحق و الباطل ، فاما الزبد فيذهب جفاء و اما ما ينفع الناس‏
فيمكث فی الارض كذلك يضرب الله الامثال »( 1 ) . آب باران می‏آيد ،
سيل جاری می‏شود و در كوهها و دمنها می‏ريزد . سيل كه حركت می‏كند ، در خلال‏
حركتش تدريجا كفی به وجود می‏آورد . كف آنقدر زياد می‏شود كه روی آب را
می‏گيرد به طوری كه انسان فقط كف را می‏بيند و آب را نمی‏بيند و حال آنكه‏
آن نيروئی كه سيل

پاورقی :
. 1 سوره رعد ، آيه . 17