است ؟ واضح است : وقتی قرآن دعوت میكند به شناخت ، دعوت به يك امر
ناممكن نمیكند . وقتی كه قرآن راجع به آدم ، اول درجه شناختش را تا حد
بینهايت بالا میبرد چه میخواهد بگويد ؟ میخواهد بگويد : ای بشر ! تو
امكان شناخت بینهايت داری : " « و علم ادم الاسماء كلها »" . امام
صادق روی يك تخته پوستی نشسته بودند . دست زدند به آن و فرمودند : " و
حتی اين كه زير پای من است " يعنی چنين شناخت بی نهايتی برای آدم [
حاصل شد ] .
پس قرآن قائل به امكان شناخت است . داستان آدم پر از حكمت است .
يكی از حكمتها و درسها و رمزهای داستان آدم مسئله امكان شناخت است ،
يعنی میخواهد به همه ما بگويد : ای انسانها ! شما بچه آن آدمی هستيد كه
شناختش تا اين حد بود ، " بچه آدم " هستيد ، بچه آدمی هستيد كه شناخت
بی نهايت پيدا كرد ، پس به سوی شناخت بی نهايت برويد . بچه آدم بودن
از نظر قرآن مساوی است با بچه شناسا بودن . شما بچه شناخت هستيد .
دعوت قرآن به شناخت
به علاوه قرآن رسما بنی آدم را دعوت به شناخت میكند . اينهمه در قرآن
امر به نظر هست ، امر به تفكر و تدبر هست ، و تعبيراتی از اين قبيل .
" « قل انظروا ما ذا فی السموات و الارض »" ( 1 ) . به اين مردم بگو
نظر كنيد ، ( نظر يعنی فكر كردن ) فكر كنيد ، در اين آسمانها و زمين چه
چيزهايی هست ، بشناسيد . قرآن میگويد در اين آسمانها و زمين
پاورقی :
1 - سوره يونس ، آيه . 101