كه آنها گفته‏اند عجالتا مطرح نمی‏كنم ، فقط يك مورد از قرآن كريم و يك‏
فراز از كلمات اميرالمؤمنين ( نه از نهج‏البلاغه بلكه از دعای كميل ) نقل‏
می‏كنم و فعلا از اين قسمت مطلب رد می‏شوم .
در قرآن مجيد در سوره مباركه طه می‏فرمايد : « فانه يعلم السر و اخفی
( 1 ) . خدا آگاه به راز است ، آگاه به پنهان است ، و آگاه به پنهان‏تر
از پنهان است . اين " پنهان‏تر از پنهان " چيست ؟
برای انسان چيزی پنهان‏تر از اين نيست كه امری را در دل خود پنهان كند
. اگر انسان چيزی را در دل خاك يا هر جای ديگر پنهان كند ممكن است كسی‏
پيدا كند . ولی اگر چيزی به صورت سر باشد ، يعنی اصلا از درون دل بيرون‏
نيايد ، چيزی مخفی‏تر از آن برای انسان نيست . از امام سؤال شد : چرا
قرآن می‏گويد خدا راز را می‏داند و از راز پنهان‏تر را هم می‏داند ؟ از راز
مخفی‏تر چيست ؟ امام فرمود : " از راز پنهان‏تر " آن چيزی است كه در
روان تو وجود دارد و خودت نمی‏دانی و فراموش كرده‏ای .
علی ( ع ) در دعای كميل می‏فرمايد : « الذين وكلتهم بحفظ ما يكون منی »
" تو ملائكه‏ای را بر من موكل كردی ( 2 ) ، آنها را مأمور من كردی و تمام‏
اعمال مرا ضبط و ثبت می‏كنند " . بعد برای اينكه مردم چنين خيال و توهمی‏
نكنند كه خدا كه ملائكه را فرستاده العياذبالله مثل كسی است كه به مأمور
احتياج دارد و خودش به تنهايی نمی‏تواند ، يا شريك در ملك و به تعبير
قرآن " ولی از ذل " دارد می‏فرمايد : « و كنت انت الرقيب علی من‏
ورائهم » تو خودت باز بر

پاورقی :
. 1 سوره طه ، آيه . 7

. 2 اين مطلب در قرآن هم هست : ما يلفظ من قول الا لديه رقيب عتيد

( سوره‏ق ، آيه 18 ) .