را حركت می‏دهد نيروی آب است و كف اگر حركت می‏كند با نيروی آب حركت‏
می‏كند نه با نيروی خودش . قرآن می‏گويد : كف به سرعت از بين می‏رود اما
آب به دليل اينكه نافع است باقی می‏ماند . می‏گويد حق و باطل مثلش اين‏
است . باطل امری است كه به تبع حق و در پرتوی آن پيدا می‏شود و از نيروی‏
حق استفاده می‏كند مثل آن كفی كه با نيروی آب حركت می‏كند . اما كف‏
فايده‏ای ندارد ، آب است كه به درد زراعت و امور زياد ديگری می‏خورد كف‏
زود از بين می‏رود و هوا می‏شود ولی آب در زمين مكث می‏كند . مثل حق و
باطل اين است . حقيقت ، به دليل اينكه مفيد است باقی می‏ماند . قرآن حق‏
را قابل بقا می‏داند و برای آن ، حق بقا قائل است ، ولی برای باطل ، حق‏
بقای جاودانه قائل نيست ، بقای بسيار موقت و زودگذر قائل است .
عده‏ای گفته‏اند ميان " حق " و " مفيد " نبايد تفكيك كرد ، اصلا حق‏
بودن يعنی مفيد بودن . شما می‏گوئيد حق بودن يعنی مطابق با واقع بودن و
آنچه در [ امور كلی ] مطابق با واقع است مفيد هم هست ، می‏گويند اصلا "
مطابق با واقع " را رها كن ، بگو حق بودن يعنی مفيد بودن .
ويليام جيمز ( 1 ) فيلسوف و روانشناس بسيار معروف آمريكائی و جهانی‏
نظرش در اين باب اين است .

پاورقی :
1 . William James