هم خطا می‏كند و يا خطا نمی‏كند ؟ اگر آن معيارها هم قابل خطا باشند پس‏
برای آن معيارها نيز بايد معيارهايی بياوريم ، و باز نقل كلام به آن‏
معيارها می‏كنيم [ كه به تسلسل می‏انجامد ] و معياری باقی نمی‏ماند ، و اگر
معيار ما خطاناپذير است اين چگونه معياری است ؟ ذهنی است يا عينی ؟
اينجاست كه دو مكتب راهش جدا می‏شود ، يك عده می‏گويند ما معيار ذهنی‏
كه معيار [ اصلاح ] خطا باشد نداريم ، ديگران می‏گويند خير ، " عمل " كه‏
عينيت است معيار اصلاح خطاهای ذهنی است ، كه اين مسأله " معيار شناخت‏
" است كه جداگانه بحث می‏كنيم . اين دو تفاوت ذهن و آينه است .
. 3 خودآگاهی
تفاوت سوم باز از دوم مهمتر است و آن اينكه آينه آنچه را كه در
مقابلش قرار می‏گيرد منعكس می‏كند ولی خودش در خودش منعكس نمی‏شود ،
ولی ذهن ، هم آنچه را كه در برابرش واقع است ادراك می‏كند و هم خودش‏
را ، يعنی خودياب است . به تعبيری كه فلاسفه امروز اروپا آورده‏اند و در
سالهای اخير ترجمه شده است ذهن انسان " خود آگاه " است نه فقط " غير
آگاه " ، همانطور كه آگاه از دنيای بيرون است ، آگاه از خود هم هست .
به تعبير ابتدائی غلط . همانطور كه جهان را در خودش منعكس می‏كند خودش‏
هم در خودش منعكس می‏شود ، خودش را هم نشان می‏دهد و اين يكی از
ظريفترين مسائل فلسفی است ، و در اين زمينه ، فلاسفه به يك تعمق بسيار
عميقی رسيده‏اند و آن اين است كه در ساير آگاهيها - يعنی وقتی انسان به‏
دنيا آگاهی پيدا می‏كند - آگاه يك چيز است ( من ) ،