قدرت و توانايی میدهد ، ارزش عملی برای ما دارد بدون اينكه ما بتوانيم
مطمئن باشيم كه علم امروز بشر ، واقعيت را همانطور كه هست نشان میدهد .
برتراندراسل ( 1 ) كتابی به نام " جهان بينی علمی " دارد . او در اين
كتاب ( كه بحثهای خيلی جالبی هم كرده است ) تحت عنوان " خصلت روشهای
علمی " يا " محدوديتهای روشهای علمی " - كه در واقع خدشه كردن در
ارزش نظری و شناختی روشهای علمی است - با كمال صراحت اين مطلب را
میگويد كه شگفت اين است كه روز به روز بر ارزش عملی علم امروز افزوده
میشود و اين علم بيشتر به بشر قدرت و توانايی و تسلط بر طبيعت میبخشد ،
ولی همچنين روز به روز از ارزش نظری و ارزش شناختی و اينكه جهان آنچنان
است كه اين علم نشان میدهد كاسته میشود ، به طوری كه بديهیترين مسائل كه
برای علمای گذشته و برای مردم عادی يك امر مسلم بوده است ، از نظر يك
فيزيكدان امری مشكوك است . میگويد اگر از من با زبان علمی بپرسی اين
جهان واقعيت
پاورقی :
. 1 راسل با اينكه يك فيلسوف ماترياليست است و با اينكه متاسفانه
يك خصلت روحی دارد كه شان يك فيلسوف دانشمند نيست ، يعنی وقار يك
دانشمند و فيلسوف در او نيست ( در نوشتههايش با هر كس كه طرف میشود
حرفهايش را با طنز و مسخرگی و دلقك بازی بيان میكند ) ولی شك نداريم
كه مرد دانشمند و رياضيدانی است ، مردی است كه در منطق جديد و منطق
رياضی شأن فوق العادهای دارد ، يكی از فيلسوفان بزرگ دنياست ولی چون
يك فيلسوف ماترياليستی كه وابسته به يك حزب يا سياست باشد نيست كه
افكارش جنبه ديكته شدن داشته باشد و مجبور باشد مطابق مصالح حزبی و
سياسی و مصالح آن كشوری كه وابسته به آن است به صورت قالبی ، دستوری و
تلقينی حرف بزند ، تا حد زيادی مرد آزاد فكری است و گاهی نظرياتی بر
خلاف فلسفه خودش میگويد .