آفريده شده است . نه اينكه هر انسانی مقدمه باشد برای نسل بعد از خودش‏
( 1 ) .

غايت در انواع

پس شيخ آنجا گفت اين اشتباه است كه هر نسلی را مقدمه نسل بعد بدانيم‏
. هدف و غايت اصلی طبيعت ابقاء نوع است و می‏خواهد كه هر نوعی از
انواع در دنيا وجود داشته باشد . ولی طبيعت به اين غايت خودش به وسيله‏
يك فرد امكان ندارد برسد . چون فرد طبيعی محكوم به فناء و زوال است .
طبيعت غايت خودش را از اين راه تأمين می‏كند ، يعنی از راه تناسل . چون‏
می‏خواهد نوع انسان را حفظ كند و نوع انسان روی زمين باقی باشد . براساس‏
نظر شيخ اگر می‏شد فرد انسان در روی زمين مخلد باقی بماند طبيعت اين‏
تدبير را بكار نمی‏برد كه مسئله تناسل را بوجود آورد و افراد ديگر را
بوجود بياورد . ولی چون انسان جزء نظام طبيعت است و طبيعت می‏خواهد نوع‏
انسان وجود داشته باشد و چون نوع انسان با يك فرد نمی‏تواند د وام وجود
داشته باشد ، اين است كه از راه تناسل غرض و هدف خودش را تأمين می‏كند
.

اشكال به بيان شيخ در غايت حركت

نظير اين حرف در اينجا مطرح شده است كه محل اشكال هم واقع شده است .
و آن اين است كه آيا حركت ، خودش می‏تواند مقصود باشد يا نه ؟ شيخ‏
اينجا همان حرفی را كه در باب انواع ديگر رد كرده است در اينجا قبول‏
كرده است ، كه در اينجا

پاورقی :
1 - اينجا بحثهای ديگری می‏شود به ميان آورد كه در بين متجددين مطرح‏
است و آن اينكه كسانی كه قائل به اصالت جامعه هستند و فرد را تقريبا
امری مقدمی و عرضی می‏دانند ، هر جامعه را مقدمه برای جامعه ديگر می‏دانند
. و همه برای اين است كه تكامل رخ دهد يعنی جامعه انسانيت به كمال برسد
. و اينكه آيا جامعه انسانی در حدی متوقف می‏شود يا نمی‏شود در مبحث‏
غايات بحث می‏شود .