پاورقی : 1 - سوره شوری ، آيه . 52 2 - سوره نجم ، آيه . 42
است كه متقن است و در عين سيلان و تغيير دائم ، استوار است .
آيات ديگری هم هست كه اگر آن آيات را نخواهيم حمل بر مجاز بكنيم و
بخواهيم مؤدای حقيقی آنرا بگيريم ، از باب اينكه تا وقتی حقيقت ممكن
است حمل بر مجاز وجهی ندارد ، دلالت بر حركت جوهريه دارد مثل آياتی كه
میفرمايد : " « ألا الی الله تصير الامور " ( 1 ) " و أن الی ربك
المنتهی »" ( 2 ) .
معمولا از باب اينكه نمیتوانند تصور كنند كه اين تعبيرات حقيقت باشد
، يك معانی مجازی برای آن پيدا میكنند ، مثلا " الی ربك المنتهی " را
به سوی عدالت پروردگار يا حساب پروردگار در قيامت ، تعبير میكنند ، نه
به سوی خودش . ولی وقتی حقيقت در اين آيات قابل تصور باشد كه اشياء
بدون هيچ شائبه مجازی به سوی مبدأ خودشان در حركت هستند ، حمل بر مجاز
بیمورد است .
از كلام قرآن كه فارغ میشود ، میگويد : در كلمات فلاسفه از قبيل ارسطو و
زنون اكبر و نيز در كلام عرفا مانند محيی الدين هم آمده است و آنها به
حركت جوهری اشاره كردهاند و جملههائی از ايشان نقل میكند و مخصوصا
جملههايی كه به ارسطو نسبت میدهد از دو جهت ضعيف است ، هم از نظر سند
مخدوش است ، چون اين حرف در كتاب اثولوجيا يعنی معرفه الربوبيه آمده
است و به اعتراف خود مرحوم آخوند انتساب اين كتاب به ارسطو مشكوك
است ، بلكه متأخرين بطور مسلم آنرا متعلق به ارسطو نمیدانند و میگويند
مال افلوطين است .
و از نظر مضمون هم تنها يك كلمه سيلان در آنجا آمده و ايشان آن را بر
حركت جوهريه حمل كرده است و حال آنكه معلوم است كه مرادشان حركت
جوهريه نيست . در كتاب اثولوجيا گفته است : عالم حكم يك موجود زنده
را دارد كه يك نفس مدبر بر آن حكومت میكند ، مثل نفس انسان كه بر بدن
انسان حكومت میكند و اگر اين نفس و حيات وجود نداشته باشد طبيعت بدن
اقتضای
پاورقی : 1 - سوره شوری ، آيه . 52 2 - سوره نجم ، آيه . 42 |