نقد نظر متكلمين درباره حدوث عالم
از متكلمين بايد سؤال كنيم و سؤال هم كردهاند كه آيا شما كه میگوئيد وجود عالم مسبوق است به عدم خودش ، منظورتان به كدام سبق است ؟ به نوعی سبق كه سابق با لاحق میتوانند اجتماع وجود داشته باشند ؟ اگر اين را بگوئيد ، میشود حدوث ذاتی كه همه قائلند ( 1 ) . اگر بگوئيم عالم كه الان وجود دارد ، در مرتبه قبل از وجودش معدوم بوده ، اين همان حدوث ذاتی است كه فلاسفه هم قائلند . بدون شك متكلمين اين قدر توجه داشتهاند كه اين طور نيست . عالم وجودش مسبوق است به عدمش نه به سبق رتبی و سبق علی و معلولی ، بلكه به آن نوع سبقی كه " لا يجامع السابق اللاحق " . نظير سبق عدم زيد بر وجود زيد . ولی در عين اينكه اين عدمش سابق بر لاحق است به آن سابقيتی كه " لا يجامع السابق " ، در عين حال زمانی وجود نداشته ، زيرا اگر زمان وجود داشته باشد ، پس قبل از آن زمان ، زمان بوده و ما میخواهيم حدوث زمان را بگوئيم ، حدوث زمانی عالم را میگوئيم كه خود زمان هم جزئی از عالم است . میخواهيم بگوئيم عالم با همه اجزای خودش كه يكی از آنها زمان است حادث بحدوث كه عجالتا اسم آن را میگذاريم حدوث زمانی . حادث به حدوث زمانی يعنی چه ؟ میگويند يعنی حادث بحدوث كه عدمش تقدم دارد بر وجودش ، تقدمی كه " لا يجامع التقدم المتأخر " . چون اگر بگويند تقدمی كه مجامع میشود با متأخر ، اين میشود حدوث ذاتی . معنای حرف آنان اين است كه : يتقدم علی الزمان شیء غير الزمان و هو عدمپاورقی : 1 - تقريبا حدوث دهری ميرداماد هم چنين چيزی است .