پاورقی : 1 - مزاج يعنی حاصل تركيب چند عنصر و كيفيت حاصل از اين تركيب در وجود يك موجود زنده ، كه اين تركيب خودش يك تركيب شيميائی است . قدما معتقد بودند كه از اخلاط اربعه و طبايع اربعه مزاجی به وجود میآيد كه دارای خصوصياتی مثلا درجهای از حرارت و درجهای از رطوبت و درجهای از يبوست و امثال اينهاست ، با يك اخلاطی يعنی ميزان معينی از خون و ميزان معينی از صفرا و ميزان معينی از بلغم ، و اگر اين مزاج از بين برود و منعدم شود حيات از بين میرود و انسان میميرد . ولی آيا اين مزاج يك حد معين و مشخص است ؟ مثلا نسبتی از آب و خاك و هوا و آتش كه مزاج را تشكيل میدهد ؟ نسبتی رياضی و دقيق است كه اگر يك ذره بهم بخورد اين مزاج معدوم میشود ؟ يا نه ، مزاج يك عرض عريضی دارد . يعنی آب از يك حد نبايد كمتر باشد و از حدی نبايد بيشتر باشد ، يعنی بين الحدين دارد ، و همچنين خاك و هوا و آتش . مزاج يك حالت متوسط ميان دو حد است ، نه اينكه يك حد معينی باشد . لهذا حرارت بدن بالا و پائين میرود و تا مقداری از اين بالا و پائين رفتن ، مزاج باقی است . اما اگر از آن درجه نهائی بالاتر رفت ديگر حيات قابل ادامه نيست ، و يك درجه معين از حرارت است كه از آن نبايد پائينتر برود و اگر پائينتر برود ديگر ادامه حيات ممكن نيست . >