غايت برای مرتبه قبل بدانيم .

منتهی شدن هر تكاملی به كمال

بعد از اينكه اين حرف را زديم مطلب ديگری برای ما مطرح می‏شود كه‏
مسئله بسيار مهمی است . و آن اينكه حركت را گاهی به نحو حركت قطعيه در
نظر می‏گيريم كه اجزا و مراتب برايش لحاظ می‏كنيم . در اين صورت هر
مرتبه‏ای غايت برای مرتبه قبل خودش است . اما اگر حركت را به نحو توسط
در نظر بگيريم همه‏اش يك واحد خواهد بود كه می‏شود كمال اول . اما آيا
مجموع حركت به عنوان يك واحد ، كمالی در ماوراء خودش دارد ؟ اين را
اگر ثابت بكنيم معنايش اين است كه هر تكاملی بايد به كمال منتهی شود .
از مطالب امروزی‏ها اين نظر استفاده می‏شود كه می‏گويند كه كمال وجود
ندارد بلكه فقط تكامل وجود دارد ( 1 ) . ممكن است سخن آنها چنين توجيه‏
شود كه تكامل عين كمال است ، چون تكامل يعنی در مسير كمال قدم برداشتن ،
پس چطور تكامل وجود دارد و كمال وجود ندارد ؟ نه ، مقصودشان اينست كه‏
كمالی كه فقط كمال باشد ولی طلب كمال نباشد ، چنين چيزی وجود ندارد .
يك وقت كمال را به اين صورت قائليم كه آن كمال فقط كمال است و طلب‏
كمال نيست . اين را قبول ندارد . يك وقت به كمالی قائليم كه آن كمال‏
ماهيتش طلب كمال است . يعنی در حينی كه كمال است برای مرتبه قبل از
خودش ، در عين حال طلب است برای مرتبه بعد از خودش ، يعنی كمال‏
تدريجی است . پس آنچه كه وجود دارد كمال تدريجی است نه كمال غير
تدريجی كه از سنخ حركت نباشد .

پاورقی :
1 - البته آنها به اين بيان نمی‏گويند و چنين مطلبی را به صورتهای ديگر
گفته‏اند . ما در اينجا داريم حرف آنها را رنگ فلسفی می‏دهيم .