پاورقی : 1 - مرحوم آخوند درباره اين آيات نظرش اين است كه از روزی كه آسمان و زمين خلق شدهاند ، خدا به اينها گفته بيائيد و اينها آمدهاند و دارند میآيند و خواهند آمد ، نه اينكه اين اختصاص به يك زمان معين داشته باشد . و اين آمدن ، آمدن به تمام ذات است و حركت جوهری است و تا ابد ادامه دارد . 2 - قرآن میفرمايد : اگر خدا بخواهد شما را میبرد و خلق جديد میآورد . میفرمايد : اگر بخواهد . میدانيم كه صدق شرطيه ملازم با صدق مقدم نيست كه حتما چنين میشود . اما مرحوم حاجی میگويد چون واجب الوجود بالذات واجب الوجود من جميع الجهات است ، اگر بخواهد را در حقيقت خواسته است و شده است . اين البته خيلی بعيد است . 3 - مرحوم آخوند از اين آيه نكته خيلی لطيف و ظريفی را استفاده میكند . آيه میگويد : خدا است كه قدرت دارد و قاهر بر همه بندگان است و خدا است كه رسلی فرستاده است كه نگهبانان هستند و همين نگهبانها در وقت مرگ شما را توفی میكنند . يعنی مأمورين حفظ شما همان متوفیهای شما هستند . ببينيد : اين را میدانيم كه در قرآن ، قوا و نيروها و ملائكهای كه بسط و افاضه میكنند نامی دارند غير از نام ملائكهای كه قبض میكنند . عالم را بتمامه كه در نظر بگيريم قبضی دارد و بسطی . آن كسی كه بسط میكند غير از آن كسی است كه قبض میكند . مرحوم آخوند بنابر حركت جوهريه معتقد است در طبيعت ، اشياء در آن واحد بسط میشوند و قبض میشوند . يعنی آنا فانا بسط پيدا میكنند و قبض پيدا میكنند ، يعنی وجود آنا فانا و عدم آنا فانا ، وجود غير قارالذات و عدم غير قارالذات ، آوردنشان عين بردنشان است . يعنی مرگ چيزی نيست كه خيال شود در يك آن به انسان میرسد . بنابر حركت جوهريه ، انسان از >