می‏كنند ، پس اگر حركت و سكون را مبدأ قرار دهيم ، به طريقه علمای‏
طبيعيات بحث كرده‏ايم . در طبيعيات گفته‏اند كه گاهی دو متحرك با هم‏
شروع به حركت می‏كنند و با هم حركت را به پايان می‏رسانند و مسافتی كه طی‏
كرده‏اند مساوی است ، مثل دو اتومبيل كه همزمان در يك جاده راه می‏افتند
و هر دو مثلا با سرعت صد كيلومتر در ساعت حركت می‏كنند و مسافت واحدی‏
را طی می‏كنند و همزمان نيز حركت را ختم می‏كنند .
فرض ديگر اين است كه هر دو متحرك با هم شروع كنند و با هم نيز حركت‏
را ختم كنند ، ولی دو مسافت مختلف را طی كنند . مثلا يكی به سرعت پنجاه‏
و ديگری به سرعت صد حركت كند و مثلا ساعت 11 حركت كرده‏اند و ساعت 12
هر دو ايستاده‏اند ، ولی يكی صد كيلومتر و ديگری پنجاه كيلومتر طی كرده‏
است .
عكس اين قضيه اين است كه دو اتومبيل يكی به سرعت صد و ديگری به‏
سرعت پنجاه حركت كند و مقصد هر دو هم يكی مثلا صد كيلومتر بعد باشد ، آن‏
اولی كه با سرعت صد حركت كرده اين مسير را در يك ساعت و ديگری كه با
سرعت پنجاه حركت كرده همين مسافت را در دو ساعت تمام می‏كند . در اين‏
مورد وقتی دقت كنيم می‏بينيم كه واقعيت حركت دو كشش دارد يعنی از دو
لحاظ تقسيم بردار است . كشش يعنی كميت و كميت آنست كه قابليت‏
انقسام به شی‏ء بدهد .

كشش حركت به تبع كشش مسافت

در همين امثله كه دقت كنيم می‏بينيم كه اتومبيلی كه در يك ساعت‏
مسافت مذكور را طی كرده و آن كه در دو ساعت طی كرده است ، هر دو
مسافت واحدی را طی كرده‏اند . اين مسافت كميتی است برای حركت . يعنی‏
قطع نظر از حركت ، خود اين مسافت يك كميت است ، قابل انقسام است و
آن را به صد كيلومتر و هر كيلومتر را به هزار متر تقسيم می‏كنيم ، خود
حركت هم به تبع مسافت قابل قسمت است و