بيان مرحوم علامه طباطبائی بر اين برهان

آقای طباطبائی با بيان ديگری در " اصول فلسفه " [ جلد چهارم ] و "
نهايه الحكمه " در فصل دوم مربوط به قوه و فعل و جاهای ديگر همين مطلب‏
را دنبال كرده‏ا ند . اين بيان را هم می‏شود دليل مستقلی شمرد و هم بيان‏
ديگری از دليل مرحوم آخوند . بيان ايشان بطور خلاصه گفته می‏شود ، ايشان از
اين راه وارد شده‏اند كه : اساسا شی‏ء بالقوه و شی‏ء بالفعل يعنی چه ؟ ما
می‏گوييم در عالم يك نظامی وجود دارد به نام نظام شدن ، همچنانكه نظامی‏
داريم به نام نظام دارا شدن . دارا شدن مثل سرخ شدن سيب سبز . نظام شدن‏
اينست كه چيزی چيز ديگر می‏شود ، مثل انسان شدن نطفه ، نه دارای چيزی شدن‏
. در انسان شدن نطفه ، اين جور نيست كه صفت نطفه بودن محفوظ باشد و
دارای صفت انسانيت بشود . اما در سرخ شدن سيب ، سيب بودن در هر دو
حالت محفوظ است . اين امكان شدن كه در عالم هست ، آيا اين جور است كه‏
هر چيزی امكان شدن هر چيزی را دارد ؟ نه ، قطعا چنين نيست ، هر چيزی‏
امكان شدن بعضی چيزها درش هست . گندم امكان شدن بوته گندم را دارد و جو
امكان شدن بوته جو را . نطفه انسان ، امكان شدن انسان را دارد ، و نطفه‏
گوسفند گوسفند را ، ولا بالعكس .
اين وضع معنايش اينست كه ميان گذشته و آينده رابطه‏ای و نسبتی وجود
دارد . حال هم در اين ميان چيزی نيست . اگر زمان را يك امتداد بگيريم ،
امتداد گذشته داريم و امتداد آينده . امتداد حال نداريم . چون همين‏
امتداد هم خود تقسيم به آينده و گذشته می‏شود . البته حال عرفی داريم كه‏
مقداری از گذشته و آينده است . حال واقعی " آن " است ، نه زمان .
واقعا ميان اين شی‏ء بالقوه امروز و آنچه كه در آينده پديد می‏آيد يك‏
نسبت برقرار است . بعد ايشان می‏گويند نسبت ، دو طرف می‏خواهد ، ميان‏
موجود و معدوم كه نسبت ممكن نيست ، چون اين نسبت يك امر واقعی است ،
اگر ما يك نسبتی ميان حال و آينده قائل می‏شويم از باب اينست كه‏