فصل 31 ( 4 ) علت مشخصات طبيعت امر مفارق است
بحث درباره علت زمان بود . گفته شد كه علت زمان نمیتواند زمانی باشد . در ذيل كلام فرمودند كه علت مكان و علت ساير مشخصات هم نمیتواند همان متشخص را داشته باشد . يعنی اختصاص به زمان ندارد ، همچنان كه زمان كه يكی از مشخصات اجسام است ، علتش نمیتواند متشخص به همين تشخص باشد ، همين مكان ، وضع ، كم ، كيف و ساير خصوصيات و مشخصات نيز همين طورند يعنی علت اينها نمیتواند متشخص به خود اينها باشد . قهرا همچنانكه در باب زمان گفتيم كه علت آن بايد يك امر مفارق باشد ، چون هر جسم و جسمانی متشخص به زمان است ، قهرا درباره علت اين مشخصات هم بايد همين حرف را بزنيم و بگوئيم بايد يك امر مفارق باشد . در اينجا يك نوع ابهام و تشويشی در عبارت " اسفار " است . ابتدا میفرمايند جرم فلك اقصی منشأ تعيين وضع و جهت اشياء است . قدما فلك اقصی را محدد الجهات میدانستند و میگفتند جهات با وجود فلك ، محدوديت پيدا میكند . جهت بايد باشد و از مشخصات اجسام است و ملاك جهت سطح اعلای فلك اقصی است . ولی لازمه اين بيانی كه ايشان در اينجا دارند اين است كه علت را بايد يك امر