بررسی مجدد بيان مرحوم آخوند در برهان دوم

حال كه به اين مطلب رسيديم ، دو مطلب قابل ذكر داريم كه عرض می‏كنيم‏
. يكی اينكه برای برهان دومی كه مرحوم آخوند ذكر كرد و آن از راه تبعيت‏
عرض از جوهر بود ، ايشان در آن برهان مطلبی را عنوان كرد كه آن مطلب‏
مورد اعتراض حاجی واقع شد . گو اينكه ما جواب گفتيم . و آن اين بود :
در مقدمه آن بحث اين بحث را پيش كشيد كه طبيعت كه علت حركات و
اعراض هست ، علت حركات و اعراضی كه در خود ماده‏ای كه طبيعت در آن‏
ماده وجود دارد نيست .
مطلب اينست كه : در آن برهان كه از راه تبعيت عرض از جوهر اقامه شد
، آيا نيازی به چنين مقدمه‏ای داريم كه بعد مواجه با اشكال حاجی بشويم ،
يا اصلا نيازی به چنين مقدمه‏ای نيست ؟ تقريبا بسياری از متأخرين مرحوم‏
آخوند كه اين برهان را ذكر كرده‏اند به اين جهت چندان عنايت نكرده‏اند .
شايد از اين جهت كه اين را لازم ندانسته‏اند . يعنی اگر چه حرف مرحوم‏
آخوند حرف درستی هم باشد و قابل توجيه هم باشد ، ضرورتی ندارد كه ما اين‏
مقدمه را بياوريم ، اگر اين مقدمه را حذف هم بكنيم باز هم روح برهان‏
محفوظ است . چون روح برهان مسئله تبعيت عرض است از جوهر ، خواه علت‏
عرض خود طبيعت جوهری باشد يا علت عرض ، آن نباشد . برای اينكه آن‏
جوهری كه علت عرض خودش هست ، قهرا اين جوهر روی حساب همه حكما مركب‏
است از ماده‏ای و صورتی ، آنهايی كه می‏گويند جوهر علت است ، معنايش‏
اينست كه اين جوهر بصورته علت اعراض خودش هست و بمادته محل موضوع‏
اعراض خودش هست .
پس در آن واحد دو رابطه ميان جوهر و عرض وجود دارد ، بنابراين كه‏
جوهر خودش علت اعراض خودش باشد : يك رابطه رابطه عليت و معلوليت‏
ميان جوهر و عرض خودش ، و يك رابطه رابطه حاليت و محليت . قبلا هم‏
گفتيم كه هيچ