غايت در حركات افلاك
حال اين مطلب كه دانسته شد مقصود مرحوم آخوند روشن میشود كه : در آن گونه حركات غايت هم تدريجی الوجود است و هم شعوری است . میگويند در
در صورت مستقيم نبودن حركت ، انواع حركت غير مستقيم خواهيم داشت :
يكی حركت مستدير است يعنی حركت وضعی ، مثل حركتی كه امروزه برای كره
زمين قائلند يا حتی حركت های دوری انتقالی كه حركت تكراری است . يعنی
حركتی است كه مسيری را طی میكند و به نقطه اول میرسد و باز همان را دو
مرتبه تكرار میكند .
حكما معتقدند كه اگر حركتی مستدير باشد ، اين حركت بايد حداقل دو علت
داشته باشد ، مقصود اين است كه از يك فاعل طبيعی حركت مستدير پيدا
نمیشود ، بايد چند فاعل دست بدست يكديگر بدهند تا يك شیء حركت مستدير
انجام دهد ، و الا مقتضای طبيعت واحد بی جان كه كارش يكنواخت است چنين
چيزی نخواهد بود . حال چه دليلی بر اين مطلب است ، بعدها گفته میشود .
فعلا به عنوان مقدمه میگوئيم تا بحث روشن شود . يا اگر علل ، مركب نيست
آن مبدأ بايد شاعر ، ذی نفس و ذی اراده باشد كه در درونش ارادات و
اشواق متجدد شود . شوقها و ارادهها اگر متجدد شود مانعی ندارد . و لهذا
يك انسان به حكم اينكه با اراده است اين امكان برای او هست كه مثلا دور
يك مكان چند بار بچرخد . برای اينكه هر بار شوق و اراده جديدی پيدا
میشود . حكما چه برهانی داشتهاند بر اينكه آن حركات افلاكی كه بطلميوس
فرض كرده بود ، آن حركات را ارادی بدانند ؟ از همين راه وارد شدند كه :
چون حركات افلاك مستدير و مكرر است افلاك نمیتوانند اجسام عنصری باشند
و مورد تعلق هيچ نفسی نباشند . پس حركات افلاك حركات ارادی و شوقی
است .
غايت در حركات افلاك حال اين مطلب كه دانسته شد مقصود مرحوم آخوند روشن میشود كه : در آن گونه حركات غايت هم تدريجی الوجود است و هم شعوری است . میگويند در |