فصل 28 تأكيد بر حركت در جوهر
اين فصل همان طور كه عنوانش حكايت میكند مطلب تازهای ندارد ، تأكيدی است بر مطالب و بحثهای گذشته و رفع استبعادی است از وقوع حركت در جوهر . شبهه و استعباد اينست كه قول به تجدد طبيعت و تحرك بالذات آن قولی است كه قائل ندارد و سخنی است كه تا حالا احدی نگفته است . خوب معلوم است اين حرف تنها يك استعباد است نه دليلی بر محاليت . مستشكل میخواهد بگويد : حكما تاكنون شیء غير قار الذات را تنها دو چيز دانستهاند يكی زمان و ديگری حركت ، و لازمه حرف شما اينست كه ما يك غير قار الذات ديگری هم داشته باشيم به نام طبيعت ، و هذا قول لم يقل به أحد . جواب میدهند كه أولا : متبع برهان است ، يعنی انسان بايد تابع برهان باشد نه تابع افراد و اقوال ( 1 ) ، ما بايد خود را تابع دليل بكنيم میگويند : " نحن أبناء الدليل نميل حيث يميل " .پاورقی : 1 - مرحوم آخوند در يكی از بحث هايش در باب جواهر و اعراض كه مسأله تازهای را طرح میكند و باز مواجه با استبعاد میشود كه اين استعباد در مورد حرفهای تازه معاصرين هميشه هست ، ايشان آنجا مثل خيلی خوبی را ذكر میكند و میگويد : خوب است انسان >