حرف را می‏زند كه صور جوهريه تغيير می‏كنند ولی نه به نحو حركت ، بلكه به‏
نحو دفعی تغيير می‏كنند ، و بعد كه اشكال می‏شود امر باقی در دو حال چيست‏
؟ می‏گويد ماده ، می‏گوييم ماده كه صلاحيت بقاء ندارد و استقلال ندارد ،
می‏گويد ماده مع صوره ما . خوب چرا همين را در حركت جوهريه نمی‏گوئيد ؟
برای ياد آوری حرفهای گذشته می‏گوييم : جواب جامعتر به ايراد شيخ كه از
خلال حرفهای خود مرحوم آخوند به دست می‏آيد ، اينست كه : شما گفتيد آيا
نوع در وسط اشتداد باقی است يا باقی نيست ؟ اگر باقی است ، پس تغيير
در جوهر نيست . و اگر باقی نيست ، پس ما نياز به حافظ وحدت داريم و
حافظ وحدت جز موضوع چيز ديگری نمی‏تواند باشد ، و جوهر هم كه موضوع ندارد
.