برهان لمی بر رد نظريه متكلمين
گفتيم كه فلاسفه ، به همين بيان كه عرض كرديم از راه عالم هم استدلال میكنند ، ولی مهمترين و لطيفترين استدلالشان از راه مبدأ عالم است ، يعنی از راه واجب الوجود ، از راه برهان لمی . میگويند فرضا از نظر عالم اين امكان وجود داشته باشد كه حادث زمانی يا قديم زمانی باشد ، ولی از ناحيه علت كه ذات واجب الوجود است ، امكان اين مطلب نيست . چون معنای اين مطلب انقطاع فيض است . میگويند واجب الوجود بالذات ، واجب الوجود من جميع الجهات و الحيثيات است . يعنی همانطور كه ذات او واجب الوجود است ، علم او هم من حيث أنه عالم واجب العلم است ، و من حيث أنه قادر واجب القدره است ، و من حيث أنه حی واجب الحيوه است ، و من حيث أنه مريد واجب الاراده است ، و من حيث أنه فياض واجب الفياضيه است . يعنی هيچ صفت در او به صورت امكان وجود ندارد كه آن صفت به نحو امكان وجود داشته باشد و ذات واجب الوجود نسبت به آن صفت لا اقتضاء باشد از داشتن يا نداشتن آن صفت . خير ، اينطور نيست . اگر آن صفت ، صفت نقص باشد ، برای او ممتنع است . اگر آن صفت ، صفت كمال است ، وجوب و ضرورت دارد برای ذات او ، يعنی امكان ندارد از ذات او منفك باشد . بنابراين هيچ صفتی نيست كه ذات واجب الوجود نسبت به آن صفت لا اقتضاء باشد . مسأله فياضيت را هم همينطور قائلند . میگويند كه ذات واجب الوجود ، دائم الفضل و مستمر الفضل