است و آن مسأله تقدم و تأخر است . وقتی می‏گوئيم حركتی كه امروز بين‏
تهران و قم صورت گرفته و حركتی كه در ديروز بين تهران و قزوين صورت‏
گرفته است ، آن يكی دو ساعت حركت بوده و اين يكی هم دو ساعت حركت ،
پس اين دو حركت هر دو با يكديگر برابرند ، ولی در حالی كه هر دو حركت‏
از نظر مقدار برابرند ، حركت بين تهران و قزوين نسبت به حركت بين‏
تهران و قم تقدم دارد . و اين مسأله ديگری است . حركاتی از نظر موضوع با
يكديگر اختلاف دارند ، از نظر علت با يكديگر اختلاف دارند ، حتی از نظر
مقوله با يكديگر اختلاف دارند ، ولی علاوه بر اينها حساب ديگری در كار
است و آن اينكه می‏گوئيم اين حركت در اين زمان صورت گرفته است و آن‏
حركت در آن زمان . حركتی در هفتصد سال قبل واقع شده و حركتی در امروز .
و اين حركتی كه در امروز واقع شده ، موضوعش غير از موضوع آن ديگری و
علتش هم غير از علت آن است و حتی ممكن است مقوله‏اش هم غير از مقوله‏
آن باشد به اين صورت كه اين حركت كمی است و آن حركت أينی است ، ولی‏
تقدم و تأخر داشتن دو حركت نسبت به يكديگر ، امر ديگری است . می‏گوئيم‏
حركت در آن روز تقدم دارد بر حركت در امروز . اين صرف مقايسه نيست ،
كسانی كه اين را صرف مقايسه دانسته‏اند چاره‏ای جز اين ندارند كه تقدم و
تأخر واقعی ميان حركات و همچنين مشخص بودن زمان را منكر شوند . قائلين‏
به اين رأی تقدم و تأخر را چنين توجيه كرده‏اند ك ه گفته‏اند : علتش اين‏
است كه يك حركت ثالثی در بين است ، حركت ثالث كه مثلا حركت فلك‏
باشد . اينكه می‏گوئيم حركت هفتصد سال قبل بر حركت امروز تقدم دارد ، در
واقع حركت هفتصد سال قبل بر حركت امروز تقدم ندارد ، بلكه حركت هفتصد
سال قبل را با مقداری از حركت فلك كه در هفتصد سال قبل بوده است تطبيق‏
كرده‏ايم و برابر كرده‏ايم و حركت امروز را با يك مقداری از حركت فلك‏
كه در امروز واقع است تطبيق كرده‏ايم . خود حركت فلك چون حركت واحد و
دائمی است ، ميان مراتبش تقدم و تأخر است ، ولی بين حركت امروز با
حركت هفتصد سال قبل رابطه