فصل 31 ( 3 ) علت زمان

در آخر فصل گذشته بعد از بحث در وجود زمان و بحث درباره ماهيت زمان‏
بحثی را پيش كشيدند كه عنوان نداده بودند . آن بحث اين بود كه علت‏
زمان چيست ؟ فاعل زمان چه چيزی می‏تواند باشد ؟ چه چيزی می‏تواند زمان ساز
باشد ؟ اين كه چه چيز زمانی می‏تواند باشد يك مسأله است ، و چه چيز زمان‏
ساز و موجد زمان می‏تواند باشد مسأله ديگری است . در آنجا ايشان به طور
كلی بحثی كردند كه زمان از يك جنبه امری باقی و دائم و مستمر است و از
جنبه ديگر امری حادث و فانی است . از جنبه‏ای واحد است و از جنبه ديگر
متكثر . بعد فرمودند : اجمالا فاعل زمان و علت زمان بايد يك امری باشد
كه از حيثی دائم و واحد باشد و از حيث ديگر امر متجدد و متكثر . اين‏
مطالب در آخر فصل گذشته بيان شد و در آخر فصل وعده دادند كه با تفصيل‏
بيشتری ذكر كنند .
در اين فصل بحثی در غايت زمان كرده و از شيخ مطالبی نقل كردند و بعد
هم از حرف خود شيخ بر خود شيخ ايراد گرفتند . تا رسيديم به اينجا كه از
" و ليس كما ظن فی المشهور " ( 1 ) شروع می‏شود . و حق اين بود كه سر
سطر می‏بردند . " و

پاورقی :
1 - اين عبارت در جلد سوم " اسفار " ، صفحه 122 قرار دارد .