حركت جوهری روح حركت عرضی ، و دهر روح زمان است
بعد يك تفريعی مرحوم آخوند دارد كه تا آنجا كه در نظرم هست در تعليقات " شفا " هم ذكر شده و شايد اصل آن در خود " شفا " هست . اين تفريع را بهتر بود در بحث زمان ذكر میكردند ولی در اينجا آوردهاند . میگويند : " فالحركه بمنزله جسد روحها الطبيعه ، كما أن الزمان بمنزله جسد روحه الدهر " تعبيرشان اين است كه نسبت حركت به طبيعت نسبت بدن به روح است . اين را مرحوم حاجی اينطور توضيح دادهاند كه مقصودشان از طبيعت ، همان طبيعت سيال است ، و در نتيجه مقصود از حركت ، حركت غير جوهری است . در واقع مقصود اين است كه : حركت عرضی بمنزله بدن است و طبيعت سيال كه حركت جوهری است بمنزله روح است . يعنی نسبت حركت عرضی با حركت جوهری نسبت بدن با روح است . همانطور كه روح مقوم بدن و بمنزله صورت است ، حركت جوهری هم مقوم حركات عرضيه است ، كما اينكه زمان به منزله جسدی است كه روحه الدهر . توضيح مفصل اين تعبير در بحث زمان خواهد آمد ، ولی در اينجا به طور اجمال توضيح میدهيم . مرحوم آخوند به تبع ديگران زمان را مقدار حركت میداند ، يعنی هر حركتی دارای دو مقدار است : يكی مقدار به حسب مسافت ، يعنی ما فيه الحركه ، و ديگری مقداری كه گاهی كمتر و گاهی بيشتر میشود و ما آنرا زمان میناميم . منتهی اين زمان عمومی كه ما همه اشياء را با آن مقايسه میكنيم ، از نظر قدما مقدار حركت فلك الافلاك بود ، ولی مرحوم آخوند معتقد است كه زمان عمومی مقدار حركت