فصل 30 ( 1 ) فی اثبات حقيقه الزمان و أنه بهويته الاتصاليه الكميه

مقدار الحركات و بما يعرض له من الانقسام الوهمی عددها ( 2 )

اما اثبات وجود الزمان و حقيقته ، فالهادی لنا علی طريقه الطبيعيين‏
مشاهده اختلاف الحركات فی المقطوع من المسافه مع اتفاقها فی الاخذ و
الترك تاره ، ثم اتفاقها فی المقطوع من المسافه و اختلافها فيهما أو فی‏
أحدهما تاره اخری ، فحصل لنا العلم بأن فی الوجود كونا مقداريا فيه امكان‏
وقوع الحركات المختلفه أو المتفقه

پاورقی :
1 - بيان مرحوم آخوند در اينجا شبيه به يادداشتهايی است كه فرصت‏
تدوين و تنظيم آنها را نيافته است . به همين جهت عبارات كتاب مشوش‏
است . آقای طباطبائی هم به اين امر اشاره كرده‏اند . مرحوم حاجی خيلی‏
تلاش كرده كه تشويشها را رفع كند ، ولی قابل رفع نيست . قبل و بعد
عبارت با هم نمی‏خواند . مثل اين می‏ماند كه مطلبی را می‏نوشته و بعد در
حين نوشتن تجديد نظر كرده و عبارات بهتری به مطلب اضافه كرده بدون آنكه‏
عبارت قبلی را حذف كند . اين غفلت در موقع استنساخ هم ادامه يافته و
اينها را اصلاح نكرده‏اند .
2 - در خود عنوان می‏گويد كه مقدار همه حركات عالم همين مقدار غير
قارالذات است . و اين نشان می‏دهد كه درست همان حرف مبنای قوم است ،
نه آنچه آقای طباطبائی می‏فرمايند . هم مقدار حركات و هم عدد حركات را
با زمان تعيين می‏كنند . خود حركت را هم گاهی با همين انقسام وهمی ،
انقسام وهمی می‏كنيم . مثلا می‏گوييم دو ساعت راه را تو رانندگی كن و دو
ساعت راه را هم من رانندگی می‏كنم .