سپس چند آيه از آيات قرآن را طبق برداشت خودشان از آنها ذكر می‏كنند
البته به تفسير آيات در اينجا نمی‏پردازند و نحوه برداشت خودشان را ذكر
نمی‏كنند . از جمله آيه شريفه " « تری الجبال تحسبها جامده و هی تمر مر
السحاب »" ( 1 ) است ، كه در سياق آيات مربوط به روز قيامت آمده‏
است . اين كوهها را تو جامد و ساكن و يكنواخت می‏بينی ، و حال آنكه در
واقع همانند ابرها در حركتند .
آيا به علت اينكه در ذيل آيات قيامت آمده است بايد بر بيان وضع‏
قيامت حمل شود ؟ همچنانكه مفسرين نيز چنين كرده‏اند ، يا آنكه نه ، سياق‏
در قرآن چندان اعتبار ندارد ، و در روايات و اينها هم تصريح شده است كه‏
ممكن است جزئی از يك آيه ناظر به مطلبی باشد و جزء ديگرش ناظر به‏
مطلب ديگر . خلاصه وحدت سياق در آيات قرآن چندان امر قاطعی نيست . از
باب نمونه ، آيه تطهير كه هم لحن خود آيه تغيير می‏كند و به جای ضماير
مؤنث ، " عنكم و يطهركم و . . . " می‏شود و هم در روايات زياد شأن‏
نزولش بيان شده است كه نساء النبی نيستند ، و اينكه آيه ، در ذيل آيات‏
مربوط به نساء النبی ( ص ) نازل شده است . پس مسأله سياق دليل نمی‏شود
.
از اين گذشته ، در قرآن هر جا راجع به وضع روز قيامت صحبت شده است ،
تعبير اين نيست كه تو ساكن می‏بينی و حال آنكه حركت می‏كند ، بلكه تعبير
چنين است كه همه چيز زير و رو می‏شود . مانند : " « و سيرت الجبال‏
فكانت سرابا " ( 2 ) " و تكون الجبال كالعهن المنفوش »" ( 3 ) يعنی‏
حركتها و تغييرها در قيامت محسوس و مشاهد است .
اضافه بر اينها در ذيل آيه ، می‏فرمايد " « صنع الله الذی أتقن كل شی‏ء
" صنع الهی را ببينيد كه چگونه همه چيز را متقن كرده است . واضح است‏
كه اين تذييل با منهدم كردن كوهها در روز قيامت مناسبت ندارد ، بلكه با
حالت طبيعی دنيا مناسب

پاورقی :
1 - سوره نمل ، آيه . 87
2 - سوره نبأ ، آيه . 20
3 - سوره قارعه ، آيه . 5