آينده در حال وجود دارد ، يعنی همين كه الان وجود دارد ، خودش مرتبه‏ای از
مراتب آينده است ، يا به اين تعبير كه آينده برای حال به نحوی از انحاء
وجود دارد . نسبت ميان آن وجود بالفعل آينده كه معدوم است ، و ميان‏
وجود بالفعل حال نيست . بلكه اگر می‏گوييم نسبت ميان حال و آينده است ،
از باب اينست كه آينده خودش وجود دارد به نحوی از وجود در زمان حال ،
و از طرف ديگر وجود آينده در حال و استقبال ، وجود واحد است ، نه دو
وجود ، يعنی مراتب متصل شی‏ء واحد ، و جز اين امكان پذير نيست .

فرق بيان مرحوم آخوند با بيان علامه طباطبائی

ايشان اگر چه از همان راه قوه و فعلی كه مرحوم آخوند وارد شده‏اند وارد
می‏شوند ، ولی مرحوم آخوند از راه خود ماده وارد شده‏اند ، و ايشان از راه‏
قوه و امكان ، ( امكان وقوه يعنی نسبت ميان شی‏ء گذشته و شی‏ء آينده ) و
از راه اينكه نسبت دو طرف می‏خواهد ، پس آينده بايد وجود داشته باشد در
حال ، و از طرف ديگر وجود آينده در زمان حاضر و وجودش در زمان آينده دو
وجود منفصل نيست . در واقع گذشته و آينده يك وجود واحد ممتد است .
بنابراين امكان ندارد شی‏ء ، وجود بالقوه در زمان حاضر و وجود بالفعل در
زمان آينده داشته باشد و وجود بالقوه و وجود بالفعل دو وجود متباين باشند
. بنابر كون و فساد چنين چيزی لازم می‏آيد . پس وجود بالقوه و بالفعل يعنی‏
تشكيك در وجود ، تشكيكی كه يك طرفش قوه است و يك طرفش فعل و اين‏
عين حركت است ، پس اين نيز يك بيانی است در اين مورد .

برهان پنجم : از راه زمان

يك بيان ديگر هم هست كه مرحوم آخوند در اواخر الهيات ، در فصل دوم‏
از موقف عاشر الهيات ذكر كرده است ، و خوشبختانه اين بيان را مرحوم‏
آخوند در