دارد ، بلكه واقعا يك واحد است . يعنی همه عالم طبيعت در عين كثرتهائی
كه دارد ، از يك وحدت واقعی برخوردار است و همه عالم به تمام اجزای
خودش در حكم يك واحد حركت است ، و زمان هم از همانجا پيدا میشود . آن
زمان مشترك از آنجا است و [ همچنين ] تقدم و تأخرها يك امر واقعی است
. سعدی هفتصد سال قبل واقعا بر ما نوعی تقدم دارد ، نه اينكه او تقدم
ندارد و فقط او حركت و جريانی است و ما هم يك حركت و جريانی هستيم و
چون او را با چيزی مقايسه كردهايم كه آن چيز تقدم دارد بر جريانی كه
امروز واقع میشود میگوييم كه بر ما تقدم دارد . يعنی تقدم و تأخرها بين
آن مقياسها است نه بين مقيسها . بنابراين نظر سعدی كه در هفتصد سال قبل
بوده است با زيدی كه معاصر ما است هيچ فرقی نمیكند ، رابطهاش با ما از
نظر زمانی هيچ فرقی نمیكند ، اين را فقط با او مقايسه كردهايم و آن را با
اين . نه ، اينطور نيست ، ما واقعا ( به تعبير عرف ، چون تعبير ظرف
میكند ) در ظرفی قرار گرفتهايم نه ظرفی كه بيرون باشد از وجود ما ، و او
در ظرف ديگر و اين ظرفها يك رابطه بسيار بسيار عميقی با هويت ما دارد
، حتی اگر بگوئيم جزئی از هويت ما ، باز هم مسامحه است ، بايد بگوئيم
عين هويت ما است .
اين مطلب گفته شد تا مطلبی كه مرحوم آخوند در اينجا بيان فرموده روشن
شود ، تفصيل اين مطلب باشد تا در سه چهار فصل ديگر توضيح دهيم . اين
مطلب را كه : " عالم طبيعت حكم يك واحد را دارد و در واقع يك واحد
حركت است " تنها كسی كه در آثارش بدان تصريح كرده و بيان فرموده آقای
طباطبائی هستند . و ايشان هم از كلمات مرحوم آخوند استنباط نمودهاند و
حاشيهای در سه چهار ورق آينده دارند كه آنجا ان شاء الله مفصل بحث
میكنيم . ولی به هر حال اين مطلبی است كه بيش از اين نياز به بحث و
تحقيق دارد و تفصيل و توضيح كامل بحث مستلزم اين است كه برگرديم به
بعضی از مباحثی كه ايشان در باب ماهيت درباره مشخصات كردهاند .
|