[ استفاده الحركه الجوهريه من كلمات الشيخ فی المقام ]
هذه عباراته بألفاظه ، و هی فی قوه القول باثبات الحركه فی الصور الجوهريه من وجهين : الاول : ان التصورات الفلكيه متجدده علی نعت الاتصال التدريجی ، و هو المعنی بالحركه فی الجوهر الصوری لما تقرر عند الشيخ و غيره أن صوره الجوهر جوهر . و تصورات الافلاك انما يكون لمبادئها المحركه اياها بالذات ، ( 4 ) و لما يتبعهاپاورقی : 1 - در اينجا غايت را امری خارج از حركت كه همان تصورات باشد فرض كرده است . 2 - يعنی میتوانيم اينها را از جهتی واحد و از جهتی ديگر كثير بدانيم . 3 - يعنی اگر مثل من جميع جهات بودند در حقيقت واحد بودند . منظور اين است كه شخصا متعددند ولی از نظر نوع واحدند . تعبير " مثل " در اينجا صحيح نيست زيرا " مثل بودن " مستلزم تعدد داشتن است . منظورش اين است كه اگر هيچ اختلافی ميان دو چيز قائل نشويم ديگر مثل هم نخواهند بود . 4 - يعنی تصورات افلاك تصور مبادی عاليه است .