المادی الوضعی الزمانی و لها ( 1 ) كون تدريجی غير مستقر بالذات ، و من‏
حيث وجودها العقلی و صورتها المفارقه الافلاطونيه باقيه أزلا و أبدا فی علم‏
الله تعالی ، و لست أقول انها باقيه ببقاء أنفسها بل ببقاء الله تعالی لا
بابقاء الله تعالی اياها ( 2 ) ، و بين المعنيين فرقان كما سيأتی لك‏
تحقيقه فی موضعه . فالاول ( 3 ) وجود دنيوی بائد داثر لاقرار له ، و الثانی‏
( 4 ) وجود ثابت عند الله غير داثر و لا زائل ( 5 ) ، لاستحاله أن يزول‏
شی‏ء من الاشياء عن علمه تعالی أو يتغير علمه تعالی « ان فی هذا لبلاغا لقوم‏
عابدين »( 6 ) .

پاورقی :
> سوره " ق " . يعنی مردم از نظر بدنی دائما در خلق جديد هستند .
1 - " لها " يعنی برای طبيعت .
2 - اين عقول مجرده را گاهی مرحوم آخوند تعبير می‏كند كه از صقع ربوبيت‏
هستند ، و در واقع نوعی تشبيه و تمثيل است و منظورش اين است كه در آن‏
عقول جنبه وجوب از جنبه امكان بيشتر است و غلبه دارد ، به طوری كه آنها
را ديگر جزء خلق نمی‏توان شمرد ، آنها را جزء شؤون حق و صفات حق بايد
شمرد . اين يك نوع تعبير است و الا آنها هم جزء مخلوقات هستند ولی به‏
اصطلاح آنهائی كه خلق را در مورد امور تدريجی بكار می‏برند ، جزء عالم امر
است .
3 - " الاول " يعنی طبيعت .
4 - " الثانی " يعنی آن مثال افلاطونی .
5 - چون آنها جزء شؤون حق هستند و مناط علم حق هستند ، يكی از مراتب‏
علم حق همانها هستند .
6 - [ آيه 106 سوره انبياء ] .