می‏توان بر حركت جوهريه اقامه كرد ، كه همه آنها بسيار برهانهای خوبی‏
هستند ، ولی هيچ كدام از آنها مربوط به رابطه جوهر و عرض نيست . و اما
بيان آن براهين :

براهين ديگری بر حركت جوهری

برهان چهارم : از راه عدم امكان تبادل صور برای ماده

يك برهان برهانی است كه در كلمات مرحوم آخوند آمده است و بيشتر
تكيه آقای طباطبائی در نوشته‏های مربوط به حركت جوهری ، روی آن برهان‏
است و رساله‏ای هم در اين مورد دارند و در " اصول فلسفه " و " نهايه‏
الحكمه " و شايد " بدايه الحكمه " هم تكيه شان بيشتر روی آن برهان‏
است ، البته با بيان خاصی كه خودشان دارند ، گرچه اين بيان را هم شايد
بشود از كلمات مرحوم آخوند استفاده كرد . آن برهان ، به بيان مرحوم‏
آخوند كه در باب جواهر و اعراض " اسفار " و باب حركت " شواهد
الربوبيه " آمده است ، چنين است :

اقسام تغييرات جوهری

مقدمه بايد اين مطلب را ذكر كنيم كه چه از نظر مرحوم آخوند و چه از
نظر شيخ كه منكر حركت جوهريه است ، اجمالا تغييرات جوهری دو گونه است‏
: يكی آنجا كه شی‏ء صورتی را رها می‏كند و صورت ديگر می‏پذيرد كه آن صورت‏
ديگر ، به يك تعبير ضد اين صورت است و به تعبير ديگر ، هم عرض اين‏
صورت است . در اين مورد مثال معروفی هست كه می‏گويند : آب تبديل به‏
هوا می‏شود و هوا تبديل به آب می‏شود ، آب و هوا دو عنصر هم عرض هستند ،
ماده يك صورت را رها می‏كند و صورت ديگر را می‏گيرد .
نوع ديگر اينست كه : صورتها طولی است ، مثل اينكه نطفه انسان می‏شود ،
صبی رجل می‏شود . حتی امثال شيخ هم كه قائل به كون و فساد هستند قبول‏
دارند . كه ماده يك صورت را رها می‏كند و يك صورت كاملتر را می‏پذيرد .