می‏نمايد ، ولی اخلاق رواقی توصيه به كناره گيری و ترك عملی نمی‏كند ، آنچه‏
توصيه می‏كند ، بی‏تفاوت بودن در برابر اقبالها و ادبارهای حوادث است نه‏
گريز از آنها . لهذا رواقی مخالف بهره‏مندی از تمدن و مواهب حيات نيست‏
، آنچه او مخالف آن است گرفتاری و اسارت به وسيله آنها است .
كلبی مانند كسی است كه از ترس گرفتاری به يك بيماری از محيط می‏گريزد
، و اما رواقی بجای گريز از محيط بيماری ، در خود مصونيت طبی ايجاد
می‏كند . اما هيچكدام به مبارزه با بيماری دعوت نمی‏كنند .
قبلا گفتيم كه بعد از سقراط ، علاوه بر مكتب افلاطون و مكتب ارسطو ،
چهار مكتب ديگر نيز به وجود آمد كه هر كدام ، به نحوی ادامه [ مكتب ]
سقراط به شمار می‏رفتند . هر كدام از اين مكتبها در حقيقت ، شاخه‏ای از
فلسفه سقراط را تعقيب می‏كردند . آن مكتبها عبارت است از مكتب كلبيان‏
، مكتب شكاكان ، مكتب اپيكوريان و مكتب رواقيان .
از نظر تاريخی اين مكتبها همه در زمانی به وجود آمده‏اند كه دوره ادبار
يونان بوده است ، زيرا نظام دولت شهری يونان وسيله اسكندر از بين رفت‏
و با نابودی اسكندر ، نوعی بی‏نظمی و اغتشاش و ناراحتی در زندگی مردم‏
پديد آمد .
بسياری از محققان را عقيده بر اين است كه اين مكتبها همه عكس‏
العملهای مختلفی است كه فلاسفه به حكم قانون طبيعی در برابر آن مشكلات‏
ابراز داشته‏اند ، و در واقع همه اين فلسفه‏ها فلسفه