همه تحسينهای قهرمانان در هر رشتهای از اين قبيل است .
هدف ديگر عارف از عبادت ، شايستگی خود عبادت يعنی شرافت و حسن
ذاتی عبادت است . عبادت از آن جهت كه نسبت و ارتباطی است ميان بنده
و خدا ، كاری است درخور انجام دادن . پس لازم نيست كه الزاما هر عبادتی
به خاطر طمعی يا ترسی باشد .
جمله معروفی كه از علی عليهالسلام نقل شده است كه : « الهی ما عبدتك
خوفا من نارك و لا طمعا فی جنتك بل وجدتك اهلا للعبادش فعبدتك » عبادت
به خاطر شايستگی معبود را بيان میكند .
عرفا روی اين مطلب زياد تكيه میكنند كه اگر هدف و مطلوب انسان در
زندگی و يا در خصوص عبادات ، غير از ذات حق چيزی باشد ، نوعی شرك
است . عرفان صددرصد برضد اين شرك است . در اين زمينه سخنهای لطيف
بسيار گفتهاند . ما در اينجا به تمثيلی عالی و لطيف كه سعدی در ة
بوستان " ضمن داستانی از محمود غزنوی و اياز آورده است قناعت میكنيم :
يكی خرده بر شاه غزنين گرفت
|
كه حسنی ندارد ايازای شگفت
|
گلی را كه نه رنگ باشد نه بو
|
دريغ است سودای بلبل بر او
|
به محمود گفت اين حكايت كسی
|
بپيچيد ز انديشه بر خود بسی
|
پاورقی :
. 1 [ خدايا من تور را از ترس آتشت و يا به طمع بهشت عبادت نكردم
بلكه تو را شايسته عبادت يافتم و عبادت كردم ] .