يكی ديگر از ائمه جماعت نيز هر گونه بحث و كاوشی را در مسائل اعتقادی‏
غير جايز می‏شمرد . ما در مقدمه جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئاليسم موقف‏
شيعه را در اين زمينه بيان كرده و توضيح داده‏ايم .
اهم مذاهب كلامی - همانطور كه قبلا اشاره شد - عبارت است از شيعه ،
معتزله ، اشاعره ، مرجئه . برخی ، مذهب خوارج و مذهب باطنيه يعنی مذهب‏
اسماعيلی را نيز جزء مذاهب كلامی اسلامی به حساب آورده‏اند ( 1 ) . ولی از
نظر ما هيچيك از اين دو مذهب را جزء مذاهب كلامی اسلامی نمی‏توان آورد .
اما خوارج بدان جهت كه هر چند عقايد خاصی در اصول دين ابراز داشتند و
شايد اولين مسائل اصول دينی از طرف آنها طرح شد ، يعنی آنها بودند كه‏
پاره‏ای عقايد در مورد امامت و كفر فاسق آوردند و منكر آن عقايد را كافر
دانستند ، ولی اولا يك مكتب فكری و استدلالی به وجود نياوردند و به‏
عبارت ديگر آنها يك نظام فكری در جهان اسلام نيافريدند و ثانيا از نظر
ما شيعيان انحرافات فكری خوارج در حدی است كه مشكل است بتوان آنها را
د ر زمره مسلمين به حساب آورد . چيزی كه كار را آسان می‏كند اين است كه‏
خوارج منقرض شدند و تنها يك فرقه آنها كه " اباضيه " ناميده می‏شوند
كم و بيش پيروانی دارند . اباضيه معتدلترين فرق خوارج بودند و به همين‏
دليل تاكنون منقرض نشده‏اند .
باطنيه نيز آن قدر در انديشه‏های اسلامی بر اساس باطنيگری دخل و تصرف‏
كرده‏اند كه می‏توان گفت اسلام را " قلب " كرده‏اند .

پاورقی :
. 1 المذاهب الاسلاميين عبدالرحمن بدوی ، جلد اول ، صفحه . 34