پاورقی : . 1 تاريخ فلسفه غرب ، ص . 492 . 2 كليات فلسفه ، تأليف پاپكين و استرول ، فصل فلسفه اخلاق .
" رفتار سقراط هنگام محاكمه ، سرپيچیاش از فرار ، متانتش در برابر
مرگ ، و اين دعويش كه ستمگر ، به خود بيش از ستمكش آسيب میرساند ،
همه با تعاليم رواقيان موافق بود . بی پروائيش از سرما و گرما ، سادگيش
در خوراك و پوشاك ، و وارستگی كاملش از همه اسباب راحت جسم نيز با
تعاليم رواقيان موافق بود " ( 1 ) .
گاهی اشتباه میشود و فلسفه رواقی همان فلسفه آكادمی افلاطونی پنداشته
میشود و گمان میرود و رواقيون همان اشراقيون و پيرو فلسفه افلاطونند ، و
البته بايد از اين اشتباه جلوگيری شود .
فلسفه رواقی ، برخلاف فلسفههای كلبی و اپيكوری تاريخ طولانیتری دارد .
میگويند " شروع فلسفه رواقی به منزله تحول و پيشرفت مذهب كلبی بود ، و
پايان آن ، صورتی از ايده آليسم افلاطونی داشت . بيشتر دگرگونيهائی كه رخ
نمود در نظريات مربوط به مابعدالطبيعه و در منطق رواقيان بود ، نظريات
اخلاقی آنان بالنسبه ثابت ماند " ( 2 ) .
روح نظريه اخلاقی رواقيان اين است كه " فضيلت " عبارت است از
اراده خوب ، فقط اراده است كه خوب يا بد است ، فضيلت و رذيلت هر دو
در اراده جای دارند .
رواقيان اراده خوب را ارادهای میدانستند كه نسبت به حوادث بيرونی
تأثير ناپذير باشد . در حقيقت آنها اراده خوب را عبارت از اراده
نيرومند میدانستند ، معتقد بودند كه انسان با ارادهای
پاورقی : . 1 تاريخ فلسفه غرب ، ص . 492 . 2 كليات فلسفه ، تأليف پاپكين و استرول ، فصل فلسفه اخلاق . |