ج . علی ( ع ) از خلفای پيش از خودش افضل بوده است ( اين ، عقيده
بعضی از معتزله است نه همه آنها . قدمای معتزله به استثناء واصل بن عطا
ابوبكر را افضل میدانستند ولی متأخرين آنها غالبا علی ( ع ) را افضل
میدانستند ) .
د . نقد صحابه پيغمبر و بررسی كارهای آنها جايز است .
ه . تحليل روش سياسی عمر و روش سياسی علی ( ع ) و مقايسه ميان آنها .
اينها كه گفته شد نمونهای است از مسائلی كه معتزله طرح كردهاند و
البته مسائل ديگر نيز غير اين مسائل طرح كردهاند . در برخی از اين مسائل
، معتزله فقط با اشاعره طرف بودهاند و در بعضی با فلاسفه و در بعضی با
شيعه و در بعضی با خوارج و در بعضی با مرجئه .
معتزله هيچ گاه تسليم فكر يونانی نشدند و فلسفه يونان را كه مقارن با
طلوع و اوج معتزله وارد دنيای اسلامی شد به طور در بست نپذيرفتند ، بلكه
با كمال شهامت در رد فلسفه و فلاسفه كتاب نوشتند ، و آراء خود را ابراز
داشتند . ستيزه متكلمين با فلاسفه ، هم به سود كلام تمام شد و هم به سود
فلسفه ، يعنی هر دو علم را جلوتر برد و در آخر كار آنچنان آن دو را به
يكديگر نزديك كرد كه جز در مسائل معدودی اختلاف نظر باقی نماند . توضيح
اين مطلب كه كلام چه خدماتی به فلسفه كرد و فلسفه چه خدماتی به كلام كرده
است و اساسا تفاوت اساسی فلسفه و كلام چيست از عهده اين درسها خارج
است .
|