شايسته پرستش ، خداوند است يا غير خداوند ، مثلا انبياء و اولياء نيز
شايسته پرستشند . در اين جهت ترديد نيست كه غير خدا شايسته پرستش‏
نيست . اختلاف در اين است كه آيا استشفاعات و توسلات عبادت است يا
نه ؟ پس نزاع فی ما بين ، صغروی است نه كبروی . علمای اسلام با بيانات‏
مبسوط و مستدل نظريه وهابيان را رد كرده‏اند .
توحيد صفاتی همان است كه مورد اختلاف معتزله و اشاعره است . اشاعره ،
منكر توحيد صفاتی می‏باشند و معتزله طرفدار . توحيد افعالی نيز مورد
اختلاف معتزله و اشاعره است ، با اين تفاوت كه در اينجا كار بر عكس‏
است ، يعنی اشاعره طرفدار توحيد افعالی و معتزله منكر آن می‏باشند .
اينكه معتزله خود را اهل التوحيد می‏خوانند و توحيد را يكی از اصول‏
پنجگانه خويش می‏شمارند ، مقصودشان توحيد صفاتی است نه توحيد ذاتی يا
توحيد در عبادت ( زيرا اين دو قسم از توحيد محل خلاف نيست ) و نه توحيد
افعالی ، زيرا اولا معتزله منكر توحيد افعالی می‏باشند و ثانيا عقيده خويش‏
را در مورد توحيد افعالی تحت عنوان " اصل عدل " كه اصل دوم از اصول‏
پنجگانه آنها است بيان می‏كنند .
اشاعره و معتزله در باب توحيد صفاتی و توحيد افعالی سخت در دو قطب‏
مخالف قرار گرفته‏اند . معتزله طرفدار توحيد صفاتی و منكر توحيد افعالی‏
می‏باشند و اشاعره بالعكس ، و هر كدام استدلالهايی در اين زمينه آورده‏اند
. ما در فصل مربوط ، عقيده خاص شيعه را درباره اين دو قسم توحيد بيان‏
خواهيم كرد .