چنانكه ملاحظه می‏شود ، اگر مقصود ما از اخلاق ، " چگونه زيستن " باشد ،
مكتب شكاكان صاحب نظريه است و آن اينكه : خوب و بد ، باارزش و بی‏
ارزش ، مفهومهای خالی ، و لااقل غير قابل اثباتند ، پس آنچنان بايد
زيست كه منافع خود را بهتر می‏توان حفظ كرد .
اما اگر مقصود ما از نظريه اخلاقی اين باشد كه : " چگونه بايد زيست كه‏
مقدس و با ارزش و متعالی باشد " مكتب اهل شك فاقد نظريه اخلاقی است.