سير تحولی و تاريخی

بديهی است كه همه اين مسائل ، همزمان و به وسيله يك فرد طرح نشده‏اند
، تدريجا و به وسيله افراد گوناگون پديد آمده و موجب توسعه علم كلام‏
گرديده‏اند .
در ميان مسائل نامبرده ، ظاهرا قديمترين آنها مسأله جبر و اختيار است‏
كه البته معتزله طرفدار اختيار بودند . و مسائل جبر و اختيار مسأله‏ای‏
است كه در قرآن طرح شده است ، يعنی قرآن اين مطالب را به گونه‏ای طرح‏
كرده است كه انديشه‏ها را بر می‏انگيزد .
زيرا از طرفی در برخی آيات تصريح شده كه انسان مختار و آزاد است و
هيچ گونه جبری در كار نيست ، و از طرف ديگر در برخی آيات تصريح شده‏
است كه همه چيز به مشيت و اراده خدا است .
اينجا اين توهم پديد آمده است كه اين دو تيپ آيات باهم منافی است .
لهذا بعضی آيات اختيار را تأويل كردند و قائل به جبر شدند ، و بعضی‏
آيات مشيت و اراده ( قضا و قدر ) را تأويل كردند و قائل به اختيار شدند
. و البته گروه سومی هم هستند كه هيچگونه تناقض و تنافيی ميان اين دو
دسته آيات نمی‏بينند ( 1 ) . به علاوه در كلمات علی عليه‏السلام بحث جبر و
اختيار زياد مطرح شده است . عليهذا طرح بحث جبر و اختيار مقارن است با
خود اسلام . اما گروه بندی مسلمين و صف آرايی آنها در مقابل يكديگر و
منقسم شدن

پاورقی :
. 1 در كتاب " انسان و سرنوشت " به تفصيل در اين موضوع بحث‏
كرده‏ايم .