استدلال فزونی می‏دهد . برخی می‏گويند از آن جهت كلام ناميده شد كه روش و
عادت علماء اين فن اين بود كه در كتب خود سخن خود را با تعبير " الكلام‏
فی كذا " و " الكلام فی كذا " آغاز می‏كردند . بعضی گفته‏اند از آن جهت‏
كلام ناميده شد كه سخن در اطراف مباحثی بود كه به عقيده اهل حديث درباره‏
آنها بايد سكوت كرد . و بعضی گفته‏اند كه اين نام آنگاه به ميان آمده كه‏
بحث مخلوق بودن و يا مخلوق نبودن كلام الله ميان مسلمين طرح گرديد و صف‏
آرائی شديدی شد و مردم زيادی كشته شدند و به همين مناسبت آن دوره را
دوره " محنت " ناميده‏اند . يعنی چون در دوره محنت اكثر مباحثات اصول‏
دينی در اطراف حدوث و قدم كلام الله دور می‏زد ، علم اصول دين به نام ة
علم كلام " ناميده شده . اينها وجوهی است كه در وجه تسميه " علم كلام ة
گفته شده است .

مذاهب و فرق كلامی

مسلمين همانطور كه از نظر فقهی و آنچه مربوط است به فروع دين و مسائل‏
عملی ، مذاهب و روشهای مختلفی پيدا كردند و از اين جهت به فرقه‏های‏
مختلف تقسيم شدند : جعفری ، زيدی ، حنفی ، شافعی ، مالكی ، حنبلی ، و هر
فرقه‏ای فقهی مخصوص به خود دارد ، از نظر مسائل اعتقادی و چيزهايی كه‏
مربوط است به ايمان و اعتقاد مسلمانان نيز فرقه فرقه شدند و هر فرقه‏ای‏
مبانی و اصول اعتقادی مخصوص به خود دارد . اهم مذاهب كلامی عبارت است‏
از : شيعه ، معتزله ، اشاعره ، مرجئة .
اينجا ممكن است پرسشی پيش آيد و اظهار تاسف شود كه