درس چهارم
نظريه افلاطون
اكنون بايد وارد نظريهها در مورد اخلاق بشويم . گفتيم علم اخلاق يا فلسفه اخلاق میخواهد به اين پرسش پاسخ بدهد كه انسان چه رفتاری را پيشه كند كه فضيلت است و بايسته است ؟ حكما و فلاسفه به اين پرسش پاسخهای مختلف دادهاند . اين پاسخها اگر چه مختلف است ، ولی غالبا متضاد و متناقض نيستند . يعنی غالبا هر كدام از اين مكتبها به گوشهای از آنچه انسان " بايد پيشه كند " توجه كردهاند . اين مطلب پس از توضيح نظريات مختلف در مكتبهای مختلف روشن خواهد شد . بحث خود را از نظريه افلاطون شروع میكنيم . افلاطون نظريه اخلاقی خويش را در ضمن نظريه اجتماعيش بيان میكند . به عبارت ديگر : افلاطون از شاخه " سياست مدن " به شاخه " اخلاق " میرسد . او بحث خود را از عدالت اجتماعی آغاز و به