ثالثا عناصری روحی اخلاقی محدود است به معانی و مفاهيمی كه غالبا آنها
را می‏شناسند ، اما عناصر روحی عرفانی بسی وسيعتر و گسترده‏تر است . در
سير و سلوك عرفانی از يك سلسله احوال و واردات قلبی سخن می‏رود كه‏
منحصرا به يك " سالك راه " در خلال مجاهدات و طی طريقها دست می‏دهد و
مردم ديگر از اين احوال و واردات بی‏خبرند .
بخش ديگر عرفان مربوط است به تفسير هستی ، يعنی تفسير خدا و جهان و
انسان . عرفان در اين بخش مانند فلسفه است و می‏خواهد هستی را تفسير
نمايد ، بر خلاف بخش اول كه مانند اخلاق است و می‏خواهد انسان را تغيير
دهد . همچنانكه در بخش اول ، با اخلاق تفاوتهايی داشت ، در اين بخش با
فلسفه تفاوتهايی دارد . در درس بعد اين مطلب را توضيح خواهيم داد .