« الی باب السلامة و دار الاقامة و ثبتت رجلاه بطمأنينة بدنه فی قرار الامن‏
و الراحة بما استعمل قلبه و ارضی ربه » .
خرد خويش را زنده ساخته و نفس خويش را ميرانده است ، تا در وجودش‏
درشتها نازك ، و غليظها لطيف گشته است و نوری درخشان در قلبش مانند
برق جهيده است . آن نور راهش را آشكار و او را سالك راه ساخته است و
درها يكی پس از ديگری او را به پيش رانده است تا آخرين در كه آنجا
سلامت است و آخرين منزل كه بار اندازه اقامت است . آنجا قرارگاه امن و
راحت است . پاهايش همراه با آرامش بدنش استوار است . همه اينها به‏
موجب اين است كه قلب خود را به كار گرفته و پروردگار خويش را راضی‏
ساخته است .
دعاهای اسلامی ، مخصوصا دعاهای شيعی گنجينه‏ای از معارف است ، از قبيل‏
دعای كميل ، دعای ابوحمزه ، مناجات شعبانيه ، دعاهای صحيفه سجاديه .
عاليترين انديشه‏های معنوی در اين دعاها است .
آيا با وجود اينهمه منابع جای اين هست كه ما در جستجوی يك منبع خارجی‏
باشيم ؟ !
نظير اين جريان را ما در موضوع حركت اجتماعی منتقدانه و معترضانه‏
ابوذر غفاری نسبت به جباران زمان خودش می‏بينيم . ابوذر نسبت به‏
تبعيضها و حيف و ميلها و ظلم وجورها و بيداد گريهای زمان سخت معترض‏
بود تا آنجا كه تبعيدها كشيد و رنجهای جانكاه متحمل شد و آخر الامر در
تبعيدگاه و در تنهائی و غربت از دنيا رفت .
گروهی از مستشرقين اين پرسش را طرح كرده‏اند كه محرك ابوذر كی بوده‏
است ؟ اين گروه در پی جستجوی عاملی از خارج دنيای اسلام برای تحريك‏
ابوذر هستند . جرج جرداق مسيحی در كتاب " الامام علی صوت العدالة
الانسانية " می‏گويد : من تعجب می‏كنم