آمدن از " خود محوری " دارد ، و حال آنكه در اخلاق ارسطوئی ، نظريه
اينكه تنها هدف سعادت شناخته است ، برگرد " خود محوری " دور میزند .
برخی بر اخلاق ارسطوئی ايراد ديگری گرفتهاند ( 1 ) ، مدعی شدهاند كه همه
اخلاق فاضله را نمیتوان با معيار " حد وسط " توجيه كرد . مثلا راستگوئی
حد وسط ميان كدام افراط و تفريط است . راستگوئی خوب است و دروغگوئی كه
نقطه مقابل آن است ( نه طرف افراط يا تفريط آن ) بد است .
بعد از سقراط ، علاوه بر مكتب فلسفی افلاطون و مكتب فلسفی ارسطو ،
نحلههای ديگر فلسفی نيز پديد آمد . اين نحلهها هر كدام درباره مسائل
منطقی و فلسفی و اخلاقی از خود نظرياتی دارند كه به نام آنها معروف است
. اين نحلهها عبارت است از : كلبيون ، شكاكان ، اپيكوريان ، رواقيان .
ما بحث خود را از نظريه اخلاقی كلبيون آغاز میكنيم .
نظريه كلبيون
گروهی از فلاسفه را " كلبيون " میخوانند . اين كلمه جمع " كلبی " و
" كلبی " منسوب به " كلب " به معنی سگ است . اين نام به مناسبتی
به آنها داده شده كه عن قريب توضيح خواهيم داد .
سردسته كلبيها مردی است به نام " ديوگنس " يا " ديوژن ة
پاورقی :
. 1 برتراند راسل ، تاريخ فلسفه غرب ، ج 1 ، ص . 343