از جهم بن صفوان گرفتند و در مورد كفر و يا ايمان فاسق عقيده منزله بين‏
المنزلتين را اختراع كردند و به بحث وچون و چرا در برخی مسائل ديگر
پرداختند و به اين ترتيب كلام اسلامی پايه گذاری شد .
آری اين است نوع تفسير و توجيه پيدايش بحثهای عقلی دينی اسلامی از نظر
مستشرقان و اسلامشناسان غربی و شرقی .
اين گروه ، عمدا يا سهوا بحثهای استدلالی و عقلی عميقی را كه اولين بار
وسيله اميرالمؤمنين علی عليه‏السلام طرح شده فراموش می‏كنند .
حقيقت اين است كه طرح بحثهای عقلی عميق در معارف اسلامی اولين بار
وسيله علی عليه‏السلام در خطب و دعوات و مذاكرات آن حضرت مطرح شد . او
بود كه اولين بار درباره ذات و صفات باری و درباره حدوث و قدوم ،
بساطت و تركب ، وحدت و كثرت و غير اينها بحثهای عميقی را طرح كرد كه‏
در نهج البلاغه و روايات مستند شيعه مذكور است . آن بحثها رنگ و بوی و
روحی دارد كه با روشهای كلامی معتزلی و اشعری و حتی كلامهای برخی علمای‏
شيعی كه تحت تأثير كلامهای عصر خود بوده‏اند كلاملا متفاوت است .
ما در كتاب " سيری در نهج البلاغه " و همچنين در مقدمه جلد پنجم ة
اصول فلسفه و روش رئاليسم " در اين باره بحث كرده‏ايم .
مورخان اهل تسنن اعتراف دارند كه عقل شيعی از قديم الايام عقلی فلسفی‏
بوده است ، يعنی طرز تفكر شيعی از قديم ، استدلالی و تعقلی بوده است .
تعقل و تفكر شيعی نه تنها با تفكر حنبلی كه از