كه از نظر اسلام لازم است كه هر فرد به آنها ايمان داشته باشد ، يعنی‏
ايمان به آنها جزء اهداف اسلام است ، واصل عدل معرف مكتب خاص تشيع‏
است .
اصل عدل اگر چه جزء هدفهای ايمانی اسلامی نيست ، يعنی با اصل علم و
حيات و قدرت حق تفاوتی ندارد ، ولی جزء اصولی است كه ديده خاص تشيع‏
را نسبت به اسلام نشان می‏دهد .
اصل امامت از نظر شيعه دارای هر دو جنبه است يعنی هم داخل حوزه‏
ايمانيات است و هم معرف و مشخص مكتب است .
اينكه گفته شد كه ايمان به ملائكه نيز به نص قرآن لازم و ضروری است پس‏
چرا به عنوان اصل ششم از آن ياد نشده است ؟ پاسخ اين است كه اصول‏
ايمانی فوق جزء هدفهای اسلام است ، يعنی پيامبر اكرم مردم را به ايمان به‏
آنها دعوت كرده است ، يعنی رسالت پيامبر مقدمه‏ای است برای اين‏
ايمانها . اما ايمان به ملائكه و همچنين ايمان و اعتقاد به همه ضروريات‏
دين از قبيل نماز و روزه جزء هدف رسالت نيست ، بلكه لازمه رسالت است‏
، به عبارت ديگر از لوازم ايمان به نبوت است نه از اهداف نبوت .
مسأله امامت را اگر از وجهه‏های اجتماعی و سياسی ، يعنی از وجهه حكومت‏
و رهبری در نظر بگيريم ، نظير عدل است ، يعنی داخل در حوزه امور ايمانی‏
نيست ، و اما اگر از جنبه معنوی بنگريم ، يعنی از آن نظر كه امام به‏
اصطلاح احاديث " حجت خدا " و " خليفه الله " است و رابطه‏ای معنوی‏
ميان هر دو فرد مسلمان و انسان كامل هر زمان ضروری است ، جزء مسائل‏
ايمانی است .
اكنون يك يك عقايد خاص كلامی شيعه را ، اعم از اصول