به وجود آورده‏اند ، مثل ابعاد سه گانه جسم . به اين شكل نيست . حالا آن‏
باشد برای بعد . به هر حال خواستم اين نگرانی را جناب عالی نداشته باشيد
.
مطلب ديگری كه در مسأله لغو و عبث [ بودن ] خلقت فرموديد ، من به‏
اعتراض كردن شما حق می‏دهم ولی به اعتراض شما نه ، يعنی شما حق داشتيد
اعتراض كنيد چون بيان من ناقص بود و تعمد هم داشتم ناقص بگذرم ، ولی‏
اعتراض شما درست نيست . اين هم كه من گفتم مبنی بر مسأله روح است كه‏
می‏خواهم توضيح دهم ، يعنی می‏خواهم بگويم كه قرآن نمی‏خواهد بگويد در اين‏
خلقت جسمانی شما چيزی هست كه به درد نمی‏خورد . آن تشبيه بود كه من به‏
مسأله جنين مثال زدم . البته من در اينكه از قرآن حتما اين استفاده می‏شود
ترديد دارم ولی حرف من اين بود و خيلی از اشخاصی كه اين آيات را توجيه‏
كرده‏اند اين طور توجيه كرده‏اند ، می‏خواهند بگويند كه عنصر بقای بعد از
مرگ الان در شما وجود دارد ، همان مسأله عالم برزخ كه عالم برزخ بعد از
اين خلق نمی‏شود ، شما الان اينجا يك وجود مثالی برزخی داريد ، الان همراه‏
شما هست . حكمت اين چشم و گوش شما همانهايی است كه الان شما داريد
می‏بينيد ولی شما الان اعضا و جوارح ديگری ، اندام ديگری و خصوصيات ديگری‏
داريد كه آنها در اين وجود جسمانی شما نظير اعضا و جوارح جسمانی شماست‏
در عالم رحم ، سنخ آنها اساسا از سنخ اين عالم نيست ، از سنخ عالم برزخ‏
است . اينكه من آن را اين قدر توضيح ندادم ، چون تا ما مسأله روح را
بحث نكنيم ، گفتنش اينجا زائد است . ما خواستيم بگوييم اصلا عنصر
قيامت ( يعنی آنچه از ما در برزخ باقی می‏ماند و آنچه در قيامت شخصيت‏
ما را تشكيل می‏دهد ) الان وجود دارد و اگر اين كه با ما هست اينجا معدوم‏
شود نظير اين است كه نهايت سير جنين پايان رحم باشد ، كه اگر مسئله روح‏
ثابت شود اين بيان من درست است و اگر ثابت نشود غلط است . اعتراض‏
كردن شما صحيح بود نه نفس حرف شما ، چون من عمدا بيان را ناقص گذاشتم‏
حق داشتيد اعتراض كنيد ، ولی [ بيان من ] بر اساسی است كه بايد بعد روی‏
آن بحث كنيم .
ايراد سوم شما مسأله مجازاتها بود . اينجا باز من خيال می‏كنم كه شما
هنوز گير آن مفهوم كلمه مجازات هستيد ، يعنی باز مسأله كيفر در ذهن‏
شماست ، كيفر به آن معنايی كه ما می‏گوييم ، همان مفهوم تأديب كردن ،
تنبيه كردن ، تشفی پيدا كردن يا تهديد كردن ، اسباب عبرت ديگران فراهم‏
كردن . عرض كرديم كه نه ، [ مفهوم مجازات اخروی ] اين نيست ، به اين‏
معنا : در مثال تكوين كه ذكر كردم ، مثال ديگری هم آقای