فكر در متون اسلامی ] نمیشود ترديد كرد .
مثلا نماز ميت يك چيزی است كه ديگر در قرن دوم و سوم اختراع نشده ،
در صدر اسلام ، شيعه و سنی آن را با واجبات و مستحباتش روزی صدها و
هزارها بار میخوانده اند . در نماز ميت قبل از آخرين تكبير و آخرين
دعايش كه درباره خود ميت دعا میكنيم با اين جمله شروع میشود : "
²اللهم ان هذا المسجا قدامنا عبدك و ابن عبدك نزل بك و انت خير منزول
به . . . اللهم انك قبضت روحه اليك فقد احتاج الی رحمتك و انت غنی
عن عذابه . اللهم ان كان محسنا فزد فی احسانه و ان كان مسيئا فتجاوز عن
سيئاته » " خدايا تو روح اين [ ميت ] را به سوی خودت قبض كردهای و
اكنون او نيازمند به رحمت توست ، " « و انت غنی عن عذابه » " و تو
از عذاب او بینيازی . غرضم جمله اولش است : " خدايا تو روح او را
قبض كردی " . ما از صدر اسلام تا امروز ، هر مردهای كه داشتهايم ، اين
جزء دعاهای مستحبی است كه برايش خوانده میشده است ( 1 ) . میگوييم :
خدايا تو روح او را قبض كردی . بگذريم از مسائلی از قبيل سؤال عالم قبر
و . . . چون هر يك از آنها را به تنهايی ممكن است كسی مورد مناقشه قرار
بدهد ولی در مجموعش نه . ديگر من بيش از اين راجع به اخبار و احاديث
بحث نمیكنم . لازم میدانستم كه برايتان قسمتهايی از نهج البلاغه را عرض
كرده باشم .
انكار روح در كتاب " راه طی شده "
حال برويم دنبال بحثی كه در جلسه گذشته كرديم . در جلسه گذشته عرض
كردم كه جناب آقای مهندس بازرگان با اينكه در چندين كتابشان كه من
خواندهام و شايد بعضی كتابهايشان كه من نخواندهام مثل راه طی شده يا
مسأله وحی ، مسأله روح را انكار میكنند و مدعی هستند اينكه انسان دارای
روحی مجرد است يك فكر يونانی است كه وارد عالم اسلام شده است و در متن
اسلام چنين چيزی وجود نداشته است ، ولی خود ايشان در كتاب ذره بیانتها
كه به عقيده من ، هم بهترين كتاب آقای مهندس بازرگان است و هم يكی از
كتابهای نفيسی است كه در عصر ما نوشته شده است ،
پاورقی :
. 1 اينكه " هر مردهای " میگويم [ نه اينكه برای همه اموات خوانده
میشود ] چون اين جزء دعاهای مستحب است و برای بسياری از اموات به همان
واجباتش قناعت میشود .