ولی باز هندسه و مكانيك قديم در مقياس زمينی به جای خودش درست است‏
ولی در مقياس فلكی ، مكانيك و فيزيك نيوتن از توجيه آن عاجز است .
پس همان طوری كه علم امروز در حال تكامل و تصحيح و اصلاح است ، علم و
فلسفه و افكار قديم هم در حال تكامل بوده است . اين از نظر تبليغ مضر
است كه بگوييم علم امروز و افكار و نظريات جديد غلط است و يا اگر غلط
نيست همان است كه قدما گفته‏اند . شايد به هيچ وجه نظر جناب آقای مطهری‏
اين نبوده كه از فلسفه و علم قديم دفاع كنند ولی ممكن است اين احساس‏
پيدا شود .
استاد : راجع به توضيحاتی كه جناب آقای مهندس دادند عرايض مختصری‏
عرض می‏كنم . درباره پيدايش جهان ، من اين طور يادم می‏آيد كه عرض كردم‏
ايشان فرموده‏اند كه بدون دخالت دادن عنصر سوم پيدايش جهان ( يعنی حدوث‏
عالم ) قابل توجيه نيست ، يعنی بايد اين طور فرض كنيم كه هيچ چيزی‏
نبوده و از عدم پيدا شده است . البته " از عدم پيدا شده " تعبيری است‏
كه می‏گوييم ، يعنی اگر ما زمان را عقب ببريم ، حالا نمی‏توانيم بگوييم‏
ميليونها سال ، ميلياردها سال ، خيلی از اين بيشتر ، ولی بالاخره اين طور
فرض شده كه بايد ما به جايی برسيم كه يكمرتبه اين عالم به صورت يك‏
پديده پيدا شد و قبل از آن نيست مطلق بود . عرض كرديم كه اين مسأله‏ای‏
نيست كه بشود به گردن كسی گذاشت و آن را به عنوان يك دليل قبول كرد .
ممكن است كسی بگويد نه ، اين رشته هميشه و از ازل بوده است و تا ابد هم‏
ادامه دارد . مسأله ازليت عالم و اينكه عالم به خودی خود نمی‏تواند ازلی‏
و قائم به نفس و قائم به ذات باشد ، اينجا دليلی برای آن اقامه نشده‏
است . اين [ امر يعنی ازلی نبودن عالم ] در اين استدلال و در اين كتاب‏
مفروض گرفته شده است . روی چه حساب ما می‏توانيم اين را برای يك آدم‏
مادی مفروض بگيريم ؟ فرمودند كه ماده نمی‏تواند خودش را ايجاد كند .
آنها كه نمی‏گويند ماده خودش را ايجاد كرده ، همان طوری كه ما نمی‏گوييم‏
خدا خودش را ايجاد كرده و خودش پايه‏گذار وجود خودش است . " بوده‏
است " يعنی هميشه بوده است ، نه اينكه خودش يك وقتی خودش را ايجاد
كرده است . اين مسأله مهمی نيست .