پاورقی : . 1 ابراهيم / . 42
زيرا :
اولا در پيش ثابت كرديم كه نظريه تطابق عناوين به اصطلاح روبنايی ايمان
و صلاح و تقوا با عناوين به اصطلاح زيربنايی استضعاف شدگی و محروميت و
غارت شدگی ، از نظر قرآن صحيح نيست . از نظر قرآن ممكن است گروههايی
مؤمن باشند و مستضعف نباشند و ممكن است مستضعف باشند و مؤمن نباشند و
قرآن هر دو گروه را معرفی كرده است . البته همان طور كه سابقا هم اشاره
كرديم در يك جامعه طبقاتی ، آنگاه كه يك ايدئولوژی توحيدی مبنی بر
ارزشهای خدايی عدل و ايثار و احسان عرضه میشود ، بديهی است كه اكثريت
پيروان آن را مستضعفان تشكيل میدهند ، زيرا موانعی كه در راه فطرت طبقه
مخالف هست در آنها نيست ، ولی هيچ گاه طبقه مؤمن منحصر به طبقه
مستضعف نيست .
ثانيا هر كدام از اين دو آيه دو مكانيسم مختلف از تاريخ ارائه میدهند
. آيه استضعاف بستر و مسير تاريخ را جنگ طبقاتی معرفی میكند و مكانيسم
حركت را فشار وارده از ناحيه استضعافگران و روحيه بالذات ارتجاعی آن
طبقه و روحيه انقلابی استثمارشدگان به دليل استثمار شدگی بيان میكند كه
البته نتيجه نهايیاش پيروزی طبقه استضعاف شده است ، خواه از ايمان و
عمل صالح به مفهوم قرآنی بهرهمند باشد يا نباشد و فی المثل شامل مردم
استثمار شده ويتنام و كامبوج و غيره هم هست ، و اگر از وجهه الهی
بخواهيم مفاد آيه را توضيح دهيم بايد بگوييم اين آيه میخواهد اصل حمايت
حق از مظلوم كه در قرآن آمده است ( « و لا تحسبن الله غافلا عما يعمل
الظالمون ») ( 1 ) يعنی عدل الهی را توضيح دهد و آنچه به مفاد آيه
پاورقی : . 1 ابراهيم / . 42 |