 | اخلاق كارگزاران در كلام و پيام امام خمينى قدس سره الشريف | 
|
آقايان وزرا! من به شما و به نمايندگان محترم نصيحت مى كنم كه سياست هاى يكديگر
را تضعيف و يا تخريب نكنيد، كه اگر وحدت روش و حركت در نظام نوپاى اسلامى صدمه
ببيند، نتايجى كه دنياى استكبار از اين برخوردها مى گيرد، بسيار شكننده است . كارى
نكنيم كه دنيا فكر كند نظام اسلامى ايران با اين اختلاف سليقه ها و با اين ابراز اختلاف
ها هيچ گاه راه ثبات را نخواهد پيمود. خداوند به تمامى شما توفيق خدمت به بندگان
خوب خود را... 298 ارزانى دهد. 299
بهترين ماءمور كسى است كه ماءموريت خودش را خوب
عمل بكند
هر چه پيش مى رود اسلام ، ما قوه بدهيم به اسلام ، ما بيشتر فعاليت بكنيم ، اين طور
نباشد كه حالايى اسلام كه در ايران / حالا/ آمده است ، پس ما ديگر كار نداشته باشيم .
نخير، حالا اول كار است ، ما بايد كار داشته باشيم . در همه امور ما بايد قوى باشيم و
بهترين مامور آن است كه به آن چيزى كه به خودش
محول شده است خوب عمل بكند. شما اگر چنانچه فرض كنيد در يك سفارتخانه اى هستيد
مى خواهيد عمل بكنيد، بايد خودتان آن كارى كه به شما
محول شده خوب عمل كنيد، به ديگران كار نداشته باشيد. بله ، اگر كه آنها خلاف
كردند شما نهى شان كنيد، اما اين طور نباشد كه نظرتان اين باشد كه او چه جور دارد
عمل مى كند، شما بايد عملى كه خودتان انجام مى دهيد، مطابق با موازين و قوانينى باشد
كه در اسلام است و در جمهورى اسلامى هست . بنائا عليه مامور خوب ، انسان خوب آن كسى
است كه ماموريت خودش را خوب عمل بكند و تكاليف خودش را خوب از عهده برآيد و من
اميدوارم كه همه شما اين طور باشيد و ملت ايران هم اين طور باشد. 300
اگر هماهنگ باشيم ما برده ايم
يك واجب شرعى است براى وكلاى مجلس كه با دولت و با رئيس جمهور همراهى كنند، اين
يك تكليف شرعى است براى رئيس جمهور و دولت كه بايد با مجلس همزبان باشند و
هماهنگ باشند. اگر هماهنگ باشيم ما برده ايم و اگر بنا باشد هر كس از يك طرف بدود،
او بخواهد خودش را نمايش بدهد و او بخواهد خودش را نمايش بدهد، هر كس بخواهد يك
طرف برود، پاسدارها بخواهند فرض كنيد دخالت در ژاندارمرى بكنند، ژاندارمرى
بخواهد دخالت در كار پاسدارها بكند، آنها بخواهند در ارتش دخالت بكنند، كميته ها
بخواهند در جاهاى ديگر دخالت بكنند، فاسد مى شود كار. هر كسى بايد كار خودش را
خوب انجام بدهد. اگر يك مملكتى همه گروه هايى كه هستند، همه جاهائى كه اشخاص
هستند و گروه ها هستند، كار خودشان را خوب انجام دهند، يك مملكت منظم مى شود، يك مملكتى
مى شود كه پيشرفت مى كند اما اگر بخواهد هر كس در كار ديگرى دخالت بكند، من بيايم
در كار شما دخالت بكنم شما بيائيد در كار من دخالت كنيد، نه من مى توانم كارم را انجام
بدهم نه شما مى توانيد كارتان را بكنيد. اين يك وظيفه شرعى الهى است كه من به همه
مى گويم ، نه مخصوص شما، براى همه است اين ، براى پاسدارهاست ، براى پاسبان
هاست ، براى ارتش است ، براى ژاندارمرى است ، براى مجلس است ، براى دولت است ،
براى رئيس جمهور است . 301
همه مكلفند شرعا به وظايف قانونى خود
عمل كنند
اين يك مساءله شرعى است . همه مكلفند شرعا به اينكه اين كار را انجام بدهند و اين چيزى
كه من مى گويم اين است كه لازم است اين و بايد بشود، هر كدام به وظايف قانونى خود
بايد عمل كنند. قانون براى همه وظيفه معين كرده . اگر يكى دست از قانون بردارد و
بخواهد دخالت به كار ديگرى بكند، برخلاف شرع
عمل كرده و آنوقت ممكن است كه برخلاف شرع وقتى
عمل كرد از باب نهى از منكر نسبت به او كارى انجام دهند. آقاى رئيس جمهور همان كارى كه
قانون برايش معين كرده ، آن همان كارهاى مهمى كه قانون براى او آورده ، آن كار را خوب
انجام دهد. مجلس آن وظايفى را كه قانون برايش معين كرده همان را درست بكند، ديگر مجلس
دخالت نكند در اجراء قوه مجريه و قوه قضائيه . قواى قضايى سر جاى خود كار
قضايى را انجام دهند و اين كار مهمى است . قواى مقننه بايد كار تقنينيه شان را انجام
بدهند و اين كار مهمى است . دولت مجرى است و بايد كار خودش را انجام بدهد و اين كار
مهمى است . ارتش بايد كار خودش را انجام بدهد به آن حدودى كه موظف است و اين كار مهم
است . اگر بنا باشد هر كدام در كار يكديگر دخالت بكنيم كه اين مملكت نمى شود. يك
بازارى بيايد در ارتش دخالت بكند، يك بازارى در فتوا دخالت بكند، نمى شود، نمى
شود اين . ارتش بيايد در فتوا دخالت بكند، اهل فتوا بيايند در ارتش دخالت بكنند، اين
معنايش اين است كه هيچ كدام كار خودشان را نمى توانند انجام دهند. در عين حالى كه از همه
شما تشكر مى كنم لكن به شما تذكر مى دهم كه نظم را حفظ كنيد، سربازها نظم را حفظ
كنند، پاسدارها نظم را حفظ كنند، پاسبان ها حفظ بكنند. اگر نظم حفظ نشود مملكت ما ممكن
است خداى نخواسته آسيب ببيند و من اميدوارم كه ديگر آسيبى براى اين مملكت واقع نشود
براى اينكه ما براى خدا مى خواهيم انجام وظيفه كنيم و خدا را همه در نظر داشته باشيد.
خدا حاضر است ، ناظر است ، اعمالتان را مى بيند. شما تنبه پيدا كنيد از اينهائى كه در
اين مملكت آن قدرت ها را به خرج دادند و آن فسادها را، حالا هم در بستر بيمارى افتاده اند
الان برايشان مرگ عروسى است . توجه داشته باشيد به اينكه يك عالم ديگرى در كار
است . 302
تخلف از قانون براى هيچ كس جايز نيست
ما مسؤ ول هستيم پيش خداى تبارك و تعالى . ما امانت داريم الان ، اسلام و كشور اسلامى
امانت است پيش ما، اين امانت را هر يك از ما اگر بخواهيم يك خلافى در آن بكنيم خيانت است و
جواب بايد بدهيم . در پيش اسلام اين نباشد كه هر كدام ديگرى را بكشيم ، هر كدام مفسده
ديگرى را، فساد ديگرى را بگوئيم . بايد همه ما دست به دست هم بدهيم ، هم پاكسازى
با كمال قدرت و هم دوستى و مهربانى با كمال قدرت . 303
معيار در اعمال نهادها قانون اساسى است و تخلف از آن براى هيچ كس چه متصديان امور
كشورى و لشگرى و چه اشخاص عادى جائز نيست و متخلف به مردم معرفى مى شود و
مورد مواخذه قرار مى گيرد. بنابراين دخالت هر يك از مقامات در امور مربوط به مقامات
ديگر بر خلاف قانون است و دخالت كننده به مردم معرفى مى گردد. 304
كار هر كس ، محل آزمايش اوست
امروز كه همه چيز در دست خود شماهاست ديگر اين عذر پذيرفته نيست كه من چه كنم . هر
كس در هر محلى كه هست آن كسى كه در يك اداره ايستاده است و براى رفت و آمد مردم راه مى
دهد يا كارهاى ديگر انجام مى دهد، با آن كسى كه در اداره روى صندلى نشسته است و مردم
به او مراجعه مى كنند و آن كسى كه در جبهه دارد جنگ مى كند و آن كسى كه در پشت جبهه
هست و خدمت مى كند و آن بازارى كه در بازار
مشغول كسب و تجارت هست و آن كارمند كه در ادارات
مشغول فعاليت هستند و آن دهقان ها كه در محل كشاورزى
مشغول خدمت هستند و آنهايى كه در كارخانه ها
مشغول فعاليت هستند و تمام قشرهايى كه در اين كشور تصور بكنيد، تمام اينها، از
مقدرات اين مملكت سؤ ال مى كنند از شما. كسى گمان نكند كه خوب من بازارى هستم ، نمى
توانم . من يك ادارى جزء هستم ، من يك كارمند ضعيف هستم . فرق ما بين هيچ يك از شماها
نيست در اين معنا. هر كس آن محلى كه هست همان
محل ، محل آزمايش اش است . آن كارمند جزاى كه يك كار جزاى انجام مى دهد آن كار جزاى
آزمايش اوست . آيا اين كارى كه دست اوست انجام چطور مى دهد، با كسانى كه به او در
همين جزاى مراجعت مى كنند چه رفتار مى كند، آيا قصدش از اين شيطان است يا قصدش
خداست ؟ اين مساءله استثنا ندارد. انبيا هم مورد آزمايش اند يعنى هر كس در اين دنيا پا
گذاشت و مكلف بود به تكليفى ، اين آزمايش مى شود. و گمان نكند كه من اين كار را كه
مى كنم كسى نمى بيند. اين كارى كه مى كنيد خود اين كار منعكس مى شود. خداى تبارك و
تعالى در محضرش واقع مى شود. ملائكة الله
موكل هستند بر اين فرد. 305
هر كس در هر كارى مشغول است آن را خوب انجام بدهد
بايد ما فكر كنيم چه بايد بكنيم كه از زير بار مسؤ وليت خارج بشويم . مائى كه
امروز مقدرات مملكت مان به دست خودمان افتاده است همه مان مسؤ وليم ، كسى نيست كه مسؤ
ول نباشد، همه هستيم . ببينيم كه بايد چه كار بكنيم كه اين مسؤ وليتى كه به عهده ماست
به طورى انجام بدهيم كه فردا پيش خداى تبارك و تعالى و پيش انبياى خدا خجلت زده
نباشيم و آبرومند باشيم . آن اين است كه هركس در هر كارى
مشغول است او را خوب انجام بدهد. فرض كنيد همه خداى نخواسته همه افراد كشور خلاف
مى كنند، شما يك نفر كار خوب بكن . هر كسى فكر خودش باشد. 306
آنهائى كه خدمت مى كنند توجه كنند كه خداوند و ملائكه مواظب آنها هستند
هر كس خودش مسؤ ول كارهاى خودش است ، هيچ كس مسؤ
ول كار ديگرى نيست او كار را مى گويد و مواظبت هم مى كند اما هيچ كس نمى تواند كه عمق
كارهاى شما را بفهمد چه جورى است ، لكن در محضر خداست . آنهايى كه در هر جا خدمت مى
كنند توجه كنند كه خداى تبارك و تعالى و ملائكه اى كه از طرف خدا
موكل هستند مواظب هستند. همين موج هايى كه در دنيا از حرف شما، از
عمل شما منعكس مى شود، همين ها فردا پيش شما شهادت مى دهند. بايد توجه بكنيد به
اينكه مسؤ وليت بزرگ است مثلا در كسانى كه در جبهه هستند و جبهه خدمت مى كنند اينها
گروه هاى مختلف هستند، ارتشى هست ، ژاندارمرى هست ، پاسدار هست ، بسيجى هست ،
عشايرى هست ، شهربانى هست از همه قشرها در آنجا خدمت مى كنند، مردم عادى هم ميروند خدمت
ميكنند، اينها مواظب باشند كه همين جا محل امتحان آنهاست كه آيا اينهايى كه دارند فعاليت
مى كنند و مى خواهند كشور خودشان را نجات بدهند و دفاع كنند از كشور خودشان ، آيا
اينها باهم هماهنگ هستند يا هر كه مى خواهد براى خودش كار بكند؟ آيا براى خدا كار مى
كنند يا براى خودشان ؟ اگر ملاحظه كردند كه
ميل دارند كه اين گروه خودشان قدرت داشته باشد قدرت در دست بگيرد نه گروه
ديگر، بدانند كه عمل شان شيطانى است ، شهادت شان هم اجر ندارد. و اگر ديدند كه
براى خدا دارند كار مى كنند، براى خدا كار كردن اينجا معلوم مى شود كه آن كسى كه
سپاهى است نكشد طرف سپاه همه چيز را و آن كسى كه ارتشى است نكشد طرف ارتش همه
چيز را هكذا ديگران . همه با هم براى خدا و براى نجات ملت و براى نجات كشور به
پيش بروند فرق نكند كه اين طايفه باشد يا آن طايفه باشد. مقصد عمده است . انبيا
اينطور بودند. اولياى خدا اينطور بودند. كار براى خداست به دست شما انجام بگيرد،
گرفته است ، به دست من انجام بگيرد، گرفته است ، در دست ديگرى ، گرفته است
. 307
هر كس در هر جا هست آنجا را درست كند
اين مساءله نيست كه شما حالا بگوئيد فرض كن فلان وزارتخانه اى يك
اشكال دارد. هر وزارتخانه اى كه برويد الان در
داخل آن يك افرادى و اشخاصى هستند كه با هم سازش ندارند. بين اين وزارتخانه ها و
وزارتخانه ديگر هم ممكن است همين طور باشد، همه دستگاه ها الان در هم و برهم است و اين
را بايد كى درست كند، به غير از اين است كه بايد هر كس كه در هر جا هست آنجا را درست
كند؟ مثلا فرض بفرمائيد شماها كه در شهرستان ها هستيد، در استان ها هستيد بايد كوشش
كنيد كه اين استانى كه هستيد آنجا را درستش كنيد ذهنتان را متوجه نكنيد كه يك جاى ديگر
خراب است . اگر بنا باشد كه ذهن آدم متشتت بشود، شمائى كه استانداريد برويد و
بگوئيد كه در فرض كن در فلان وزارتخانه اى كجا هم يك همچو اشكالاتى هم هست ، شما
كار خودتان را هم نمى توانيد انجام بدهيد. بايد وزارتخانه ها را اشخاصى كه در آن
وزارتخانه هستند اداره كنند. فرض كنيد بعد انشاءالله مجلس تحقق پيدا كند، به وسيله
مجلس بايد اينطور مسائل حل بشود انشاءالله اميد است كه
حل بشود. انشاءالله لكن اين مساءله است كه بايد هر كسى مثلا يك كسى كه خانه اش ، يك
اختلافاتى در داخل خانه خودش است اگر بنا باشد كه اين آدم آنجا را كار نداشته باشد
برود سراغ همسايه ها كه ببيند كه همسايه ها چطور هستند، اين نمى تواند اداره كند. اين
كسى كه در خانه اش اختلاف است بايد تمام همش را، اين اختلاف خانه اش را بردارد و بعد
اگر هم يك جاى ديگر هم خرابكارى است كار صحيحى است كه برود آنجا هم امر به
معروف كند. 308
اگر هر كس محل كار خود را اصلاح كند، جامعه اصلاح مى شود
شما آقايان استانداران اگر چنانچه كه يك استانى كه به منزله خانه خودتان است ،
تمام توجه تان را متوجه خودتان بكنيد كه اولا خود استاندارى چه اشخاصى در آن است -
اشخاصى - همه اش خاص صحيحند يا غير صحيح ، شما خودتان ميتوانيد آن اشخاص را
تغيير بدهيد. شما به عنوان اينكه در وزارت نفت مثلا يك كسى خراب است ، نبايد از كارى
كه خودتان الان در استاندارى خودتان هست كوتاهى كنيد و برويد سراغ آن . شما هم همه
تان ، هر فردى در هر مقامى كه هست ، ملاحظه كنيد آن محلى كه هست ، آن همان
مثل خانه خودتان ، اول داخل همان استاندارى چه جورى است ، آنها را تصفيه كنيد بعد جاهاى
ديگر كه تحت نظارت شماست ، مثل فرماندارها و اينها كه هستند، اينها را شما بايد وادار
كنيد به اينكه درست بكنند و مسائلى هم كه در فرض كنيد در وزارتخانه ها مى گذرد،
آقاى كنى در وزارت كشور هستند. ايشان آن وزارتخانه را ببيند كه چه جور مى شود
اصلاحش بكنند و يك كسى هم كه در وزارتخانه ديگرى است ، باز او هم
دنبال آن بگردد و اصلاح بكند. اگر هر كسى كه در هر محلى است همان
محل را اصلاح بكند، مملكت عبارت از همين جامعه است ، اگر اين جامعه هر كدام در هر محلى كه
هستند در صدد اين باشند كه اصلاح بكنند كار را و همان محلى كه خودشان هستند اصلاح
بكنند، جامعه اصلاح ميشود. 309
همه بايد مراعات كنيم و همه مسؤ ول هستيم از كارى كه مى كنيم
در هر صورت آنچه موجب نگرانى است آن است كه جمهورى اسلامى شكست بخورد. ما قبلا
با طاغوت مقابل بوديم طاغوت ما را شكست ميداد، بسيار خوب خيلى از جاها طاغوت غلبه
كرده است و حالا هم در عالم ، طاغوت باز غالب است اما جمهورى اسلامى و جايى كه ما
ادعاى اين را داريم كه اين اسلام درش است ، احكام اسلام در آن است ، اين بخواهد شكست
بخورد به واسطه اشخاصى كه خودى هستند، فرق نمى كند بين فرض كنيد روحانيون
همه سرتاسر ممكلت ، اگر روحانيون سرتاسر مملكت خداى نخواسته يك كارى بكنند كه
ضررش به جمهورى اسلامى برسد، دادگاه هاى همه مملكت آنها يك كارى بكنند كه
ضررش به جمهورى اسلامى برسد و يا اينكه وزارتخانه و همه جا اگر اينطور باشد،
آنوقت ما اسلام را به دست خودمان لطمه زديم . آنچه موجب نگرانى است ما خودمان ، فرض
كنيد كه ما فعاليت خودمان و اسلام را به هم بزنيم ، تا حالا داد مى زديم جمهورى اسلامى
، حالا كه جمهورى اسلامى اركانش هم تحقق پيدا كرده است ، محتوايش را ما نتوانيم اسلامى
بكنيم ، علاوه بر اين هى به همش بزنيم ، هر كسى يك طرف را بگيرد، آن از آن طرف
بكشد، هر كس هر وقت صحبت مى كند به ضد ديگرى صحبت بكند، آن يكى اگر صحبت
كند، بر ضد ديگرى صحبت بكند، اين يك مملكت آشفته مى شود. همه گناه را به گردن
ديگرى مى گذارند. نه ، گناه گردن همه ما هست ، همه ما مسؤ
ول هستيم پيش خدا كلكم راع و كلكم مسؤ ول . همه ما بايد مراعات بكنيم و راع بكنيم و
همه ما مسؤ ول هستيم از اين كارى كه مى كنيم . نبايد من بگويم كه همه گناه ها گردن كس
ديگر است و او هم بگويد كه گردن يك كسى ديگر است . خير بايد همه ما اعتراف بكنيم
كه رشيد نيستيم ، رشد نداريم . 310
اگر كسى خلاف كرد برادرانه به او بگوئيد
اين مردم ، اين توده مردم ، مردمى بودند كه ريختند و كارها را انجام دادند، حالا به عهده
شماهاست ، به عهده همه ماست كه اينكه اينها گرفتند ما نگهش داريم . توده كه ديگر
نمى تواند مملكت را اداره كند، توده راه افتاد همه كارها را توده مردم انجام داد و سپرد آن را
دست شما آقايان كه در راس امور هستيد، اينها حالا بايد نگاهش داريد، اين يك امانت الهى
است كه بايد ماها نگهش داريم . اگر بنا باشد كه ما هر كدام در محلى كه هستيم هر يكى
طرفدار يكى ديگر و طرفدارش مخالف باشد، هر قدرتى بايد از ديگرى اطاعت نكند، از
تهران گرفته تا سرحدات اينطور باشد، يك مملكت هرج و مرجى است كه مستوجب يك
قيمى است ، بعد هم براى ما يك قيم معين بكنند. اگر ما خودمان رشيد باشيم و حالا كه ما
پيروز شديم ، نسبت به اين مسائلى كه تا حالا بوده است اگر بنا باشد كه ما رشد
نداشته باشيم كه اداره كنيم مملكتمان را، بتوانيم اداره كنيم مملكتمان را، بتوانيم كه آن
چيزى كه امانت دست ماست حفظ بكنيم ، اگر همچو رشدى نداشته باشيم كه مساوى با قيم
هستيم و دنيا مى گويد اينها قيم مى خواهند و يك وقتى يك قيم ميخواهند، فرقى نمى كند يا
آمريكا باشد يا شوروى . ما بايد از اول متوجه اين معنا باشيم كه خودمان هستيم ، خودمان
را گم نكنيم كه اگر انسان نيست ديگر، يك كس ديگر بايد ما را اداره كند. شماها بايد
اداره كنيد، شماها كه در استان ها هستيد و آقايان ديگر هم هستند در استان ها، استان ها را
بايد شماها اداره كنيد و شماها اداره كنيد. استان ها را درستش بكنيد و با قدرت درستش
بكنيد. اين نقصى كه پيدا مى كند و عرضه مى كند به مجلس ، درست مى كند اينها را در
هر صورت آنچه موجب نگرانى بزرگ است اين است كه يك وقت نهضت ما شكست بخورد.
شكست شخص چيزى نيست ، كشتن شخص چيزى نيست ، اما نهضت را ما كارى بكنيم كه با
اعمال ما اين نهضت ما به هم بخورد!! ما بايد يك كارى بكنيم . هر كس به كشورش اعتقاد
دارد، به ديانتش اعتقاد دارد، به خدا اعتقاد دارد، امروز بايد اين را حفظش بكند و اختلافات
جزئى كه بين افراد است ، اين را كنار بگذارد و اينطور نباشد كه تمام هم ما صرف اين
شود كه او را كنار بزنيم و خودمان جلو بيائيم ، اين نباشد. همه ما هممان اين باشد كه
صرف اين شود كه اگر كسى هم خلاف كرد، برادرانه به او بگوييد و حالى كنيد كه
اين كار شما غلط بوده است ، اگر باورش نيامد و ديديد آدم صحيح نيست ، بايد آنوقت به
مقامات گفته شود تا جلويش را بگيرند. 311
اگر هر كس محل كار خود را اصلاح كند همه جا اصلاح مى شود
لكن بحث اين است كه حالا بايد چه كرد. اگر بنا باشد كه حالا ما باز بنشينيم و كليات
بگوئيم كه بايد چه بشود، كارى از پيش نمى بريم . الان شما كه كارمندان بانك هستيد
مشغول بشويد به درست كردن بانك ها. تكليف اين است كه شمائى كه كارمند بانك
مركزى هستيد كوشش كنيد كه آن را اصلاح كنيد. شما اينجا را اصلاح كنيد آن كس هم كه مى
گويد فلان اداره خراب است مشغول درست كردن آن اداره باشد. الان شهردار تهران با عده
اى از كارمندانشان اينجا بودند و آنها هم همين شكايت ها را داشتند، لكن آنها هم بايد
مشغول بشوند به درست كردن شهردارى و خدمت به شهر، نه اينكه همه مان بنشينيم و
كليات را بگوئيم و دردها را بگوئيم و درمانش را از خدا بطلبيم . نه ، بايد همه مان كار
بكنيم . از حالا بايد اين طبقه جوان و بچه كوچك را كم كم تربيت كنيم . بزرگ ها را
طورى تربيت كردند كه كمتر مى توان اصلاحش كرد. الان شما در بانك هستيد، نبايد
بگوئيد كه در شهربانى خرابى است و بايد چه كرد. شما بايد ببينيد كه در بانك چه
خبر است و عمل بكنيد. بانك را ببينيد مفاسدش چه بوده ، اشكالاتش چه بوده ، چه جور
بايد بانكى درست بكنيم كه مفيد براى كشورمان باشد. شماها خودتان همه با هم تفاهم
كنيد و مشكلات بانك را از ميان برداريد. اين تكليف شماست . اگر اينطور بشود كه هر
كس در محلى كه هست همان محل را وجهه نظر خودش قرار بدهد و بنا بگذارد كه آن
محل را درست بكند بعد از يك مدتى انشاء الله مى بينيم كه همه جا درست شده ، شهردارى
مان درست شده ، بانك هامان درست شده و كشاورزى مان هم درست شده . 312
هر كس در هر جا هست خوب كار بكند
همه جاى اين مملكت را اينها خراب كردند و رفتند، يعنى هرجا دست بگذارى خراب است ، چه
كسى بايد اين را درستش كند؟ شما خيال كرديد كه يك قدرتى مى تواند اين را درست كند
الا ملت ؟ ملت يك قدرت بزرگى است ، اگر بخواهد يك كارى بكند، چون يك سى و پنج
ميليون فرض كنيد قيام به يك امرى بكند، آسان
عمل به آن بكند، اگر بخواهد هر قشرى بگذارد گردن ديگرى ، شما بگوئيد خوب ،
دولت اين كار را بكند، دولت بگويد ملت ، نمى شود، بايد همه دست به هم بدهيم و هر
كس در هر جا هست خوب كار بكند هر كس هر چيزى را كه مشغولش هست همان پست خودش را
خوب انجام بدهد، نگاه نكند كه چه كسى مى كند يا نه ، اين لازم نيست كه شما برويد
مناقشه كنيد كه در عدليه چه خواهد شد، در نظام ، در فرض كنيد كه در دادگسترى چه
خواهد شد اينها به ما ربط ندارد ما پزشكيم ، كار پزشكى مان را خوب مى كنيم ، كسان
ديگر نمى كنند، خلاف وظيفه مى كنند، آنها در دادگسترى بايد كار خودش را خوب انجام
بدهد، آن شبيه خوان هاى سابق را يادتان است كه شبيه مى خواندند حالا هم خيلى مى
پرسند و ما هم مى گوئيم بهتر اين است روضه بخوانند، شمر خوب آن بود كه در
شمرى خوب باشد و شبيه سيدالشهداء خوب اين بود كه شبيه او را خوب در بياورد، در
اين امور آن كسى كه كار خودش ، اين تصرف در كار او نكند، او هم تصرف در كار او
نكند، هر كسى كار خودش را خوب انجام بدهد، اگر هر كسى خودش را موظف داشت به اينكه
آن كارى كه محول به اوست خوب انجام بدهد، خواهد خوب انجام گرفت . 313
كار بد ديگران را شما سرمشق قرار ندهيد
شما پزشكيد، خداوند حفظتان كند، شما مثل يك پدرى نسبت به مريض ها بايد باشيد كه
علاقه مند به اين باشيد كه اين خوب بشود، همانطورى كه اگر خداى نخواسته
فرزندتان مريض بشود، چطور علاقه مند و از روى محبت اين كار را مى كنيد، اينها برادر
شما هستند، خواهر شما هستند، خداوند عقد اخوت بين همه مومنين انداخته (المومنون اخوة )
برادر شما هست ، مريض شده ، اينجا خواهر شماست مريض شده اين را بايد با
كمال رافت ، محبت ، انجام بدهيد. پرستارها اينطورى ، آنكه مى خواهد اداره كند، اين فرض
كنيد كه ، محل را، اين بيمارستان را، آن هم بايد با علاقه كه مى خواهد يك خانه خودش را
اداره كند، به علاقه اين كار را بكنيد، هر كس بايد آن كار كه به او
محول مى شود خوب انجام بدهد، ديگرى انجام مى دهد يا نمى دهد، به من چه ، من كار خودم
را خوب انجام مى دهم ، او مسؤ ول است ، نبايد اگر يكى ديگر اين كار را بد انجام داده ،
به من سرايت بكند، من كار را بد انجام بدهم ، بايد كار خوب شما را ديگران سرمشق
قرار بدهند، كار بد ديگران را شما سرمشق قرار ندهيد، اگر يك همچو روحيه اى در ملت
پيدا شد و بحمدالله شده است ، يك همچو مسائلى الان پيدا شده ، يك همچو تعاونى الان در
ملت ما هست و بايد تقويت كرد اين حس را. خوب ، ملاحظه مى كنيد كه الان اشخاصى كه
اهل مثلا اين كار نبودند كه بروند در بيابان ها درو بكنند يا بروند خانه بسازند يا
براى چه الان اشخاصى كه از مدارس مى روند آنجا، از فرض كنيد كه پزشك است ،
دكتر است ، چه هست ، پا مى شود مى رود آنجا
مشغول به همان كارها، اين حس تعاونى است كه اگر تقويت بشود، اين حس تعاون به
زودى اين خرابى ها، اينها مرتب انشاءالله خواهد شد، خداوند انشاءالله همه شما را حفظ
كند و موفق باشيد. 314
بايد كارها را با هم مخلوط نكنيم
اينها امروز ديده اند قدرت اسلام را، ديده اند كه يك جمعيت سى و پنج ميليونى كه اين
جوان هائى كه بتوانند كار بكنند شايد پانزده ميليون ، هيجده ميليون ، بيست ميليون
باشد بدون اينكه داراى يك تجهيزاتى باشند و بدون اينكه تربيت نظامى ديده باشند
اينها با مشت غلبه كردند بر همه قدرت ها و آن كسى را كه آنها همه مى خواستند نگه
دارند نتوانستند، اينها عينى شد بر ايشان كه اسلام چقدر قدرت دارد، حالا بدتر و بيشتر
درصدد اين هستند كه اسلام را نگذارند تحقق پيدا كند. اين سنگربندى ها كه در دانشگاه ها
شد براى چى بود و كى ها بودند؟ آنهائى كه
ميل داشتند كه دانشگاه كه تبديل شده بود به يك غرب ساختگى ، غربزده ساختگى ،
برگردد به يك دانشگاه اسلامى كه وقتى وليده او مى آيد، نتيجه او بيرون مى آيد،
افراد مسلم و متعهد باشد، اينها بودند كه سنگر گرفتند؟ يا همان ها بودند كه همان قلم
و همان قدم و همان چيزهائى كه زمان رضاخان مى خواستند بشكنند اين اسلام را و اين قدرت
را؟ اينها هستند كه سنگرگيرى كردند. ما كه مى گوئيم انقلاب فرهنگى و البته در همه
چيز بايد باشد، لكن بايد مخلوط نكنيم امور را به هم . اينهائى كه در انقلاب فرهنگى
هى صحبت مى كنند و صحبت كردند و من شنيدم اينها مخلوط مى كنند امور را به هم و اين راه
را دور مى كند. دانشگاه و فيضيه ، بايد فقط راجع به دانشگاه شروع كنند. كار به اين
نداشته باشند اقتصاد ملت چيست . اگر دانشگاه بيايد راجع به اقتصاد بخواهد فرهنگ را
جارى كند و فرهنگ اسلامى درست كند، از فرهنگ اسلامى دانشگاه هم باز مى ماند، و اگر
قشرى ديگرى كه مى تواند انقلاب فرهنگى در مثلا ارتش بكند بيايد بخواهد مخلوط كند
و انقلاب فرهنگى را در دانشگاه بخواهد بيايد
عمل كند، اين كار خودش هم از دستش مى رود. 315
اگر هر كس در هر كارى دخالت كند هيچ كدامش را نمى تواند انجام دهد
بايد هر قشرى در همان محل خودشان و در همان بنگاهى كه آنها جزئيت دارند در آنها و
عضويت دارند در آنجا، همان را مشغول بشوند، نه شما انقلاب اقتصادى را دنبالش برويد،
نه آنهائى كه مى خواهند انقلاب اقتصادى درست كنند بيايند
دنبال دانشگاه ها. و من به شما حالا دارم عرض مى كنم كه اين اختلاطها البته افرادى هم
كه اين اختلاطها را مى گويند من سراغ ندارم كه افرادى باشند كه خداى نخواسته
خيانتكار باشند، اغفال مى شوند. اينهائى كه مى خواهند، ميگويند همه را بايد باهم درست
كرد و جدا نمى كنند، قسمت قسمت نمى كنند همه چيز را يعنى اين دستگاه را با آن دستگاه آن
دستگاه را با اين دستگاه و روى هر يك عليحده متخصصان خودشان متخصصان آن بنگاه را
مشغول كار نمى گذارند بشوند اينها محتمل است كه
اغفال شده باشند. نبايد وقتى ما مى خواهيم دانشگاه را درست بكنيم و يك انقلاب فرهنگى
در دانشگاه درست بكينم بيائيم همه چيز را با هم مخلوط بكنيم ، همه جا بايد چه بشود لكن
دانشگاهى به بازارى كارى نبايد داشته باشد. بازار يك دسته اى بايد بروند و آنجا
انقلاب اسلامى و فرهنگى را در آنجا پياده كنند، اينها يك دسته بازارى متعهد بايد
باشند.
ارتش هم بايد انقلاب در آن پيدا بشود و اميد است كه بسيار وقتش شده باشد لكن ارتش
نبايد كار داشته باشد كه دانشگاه چه مى گذرد در آن ، به او چه ربطى دارد. در عين
حالى كه همه با هم پيوند هستند، لكن هر كدام كار خودشان را بايد انجام بدهند. پيشتر
مى گفتند كه در آن تعزيه هايى كه در مى آوردند سابقا، مى گفتند كه شمر خوب اين
است كه شمر باشد، اگر بنا باشد كه شمر هم وقتى صحبت مى كند يا شعر مى خواند
مثل امام حسين بخواند اين شمر نيست ، در عين حالى كه همه بنگاه واحد بودند و همه با هم
مى خواستند يك صحنه اى را درست كنند، لكن هر كس كار خودش را بايد خوب انجام بدهد،
نبايد او دخالت كند در كار ديگرى . اگر هر كدام دخالت كنند در كار ديگرى ، اين صحنه
، صحنه خوب نمى شود. ما هر كدام بايد كار خودمان را خوب انجام بدهيم اگر هر كسى
در هر كارى دخالت بكند هيچ كدامش را نمى تواند انجام بدهد. 316
همه تان روى مرز قانون عمل كنيد
اما در مقام تدبير امور يك مملكت و در مقام اداره يك مملكت بايد همه شماها و همه كسانى كه
دست اندركار هستند و همه ملت بپذيرند آن چيزى را كه قوانين ، قانون اساسى پذيرفته
است ، بپذيرند آن چيزى را كه مجلس به آن راءى مى دهد و شوراى نگهبان آن را موافق
قانون و موافق شرع مى داند، بايد بپذيرند اينها را. اگر مى خواهيد كه از صحنه
بيرونتان نكنند، بپذيريد قانون را نگوئيد هى قانون و خودتان خلاف قانون بكنيد،
بپذيريد قانون را، همه تان روى مرز قانون
عمل بكنيد و اگر همه روى مرز قانون عمل بكنند، اختلاف ديگر پيش نمى آيد. همه
اختلافات اين است كه يك كسى اينجا فرشش را انداخته ، يكى هم اينجا فرشش را، اگر
اين روى فرش خودش بنشيند و آن هم روى فرش خودش بنشيند، دعوا ندارند. اما اگر اين
پايش را دراز كرد روى او، او پايش را كنار مى زند و او هم مى خواهد پايش را دراز كند
اينجا، دعوا اينجا پيدا مى شود دعواهاى ما دعوائى نيست كه براى خدا باشد اين را از
گوشتان همه بيرون كنيد، همه تان عجيب هستيد، همه ما از گوشمان بيرون كنيم كه دعواى
ما براى خداست ، ما براى مصالح اسلام دعوا مى كنيم ؟ خير، مساءله اين حرف ها نيست ، من
را نمى شود بازى داد، دعواى خود من و شما و همه كسانى كه دعوا مى كنند همه براى
خودشان است . همه مى گويند پيش بده براى ما، همه مى خواهند تمام اين قدرت چى چى ،
آخر من نمى فهمم چه قدرتى الان در كار هست خوب محمد رضا اگر
دنبال اين مسائل مى رفت ، مطلبى بود براى اينكه يك قدرتى بود، قدرت شيطانى بود،
كسى حق نداشت يك كلمه بگويد، اما امروز كه
بقال سر محله مى آيد و مى گويد كه آقاى نخست ، برادر نخست وزير اينجا اين كار درست
نيست ، برادر رئيس جمهور اين كار درست نيست ، اين ديگر قدرتى نيست ، يك برادرى است
، يك دسته برادرند، يك دسته شان شانس شان آورده است آنجا نشسته اند، يك دسته
بيچاره هم براى اينها سينه مى زنند، قدرت نيست كه ما حالا براى يك قدرتى بيائيم .
اينها تلبيسات ابليس است كه بر ما غلبه كرده است و اين تلبيسات ابليسى را اگر
چنانچه مسامحه كنيد، شما را به جهنم مى فرستد، در همين دنيا هم به تباهى مى كشد در
همين دنيا ايستاده است اين تلبيس نفسانى و اين شيطان نفس ايستاده است ، تا آنجائى كه
همه چيز دنيا را به باد فنا بدهد. هيتلر حاضر بود تمام بشر از بين برود و خودش در
آن قدرت بين همان آلمان باقى باشد، آن نژاد بالاتر و اين چيزى كه در مغز هيتلر است در
مغز همه شما هست . خودتان غفلت كرديد، در مغز همه اين مطلب هست كه هم بروند، و من تا
نرويد سراغ اينكه يك انصافى در كار باشد، يك توجهى به خدا در كار باشد، يك
حسابى در كار باشد كه خودتان از خودتان حساب بكشيد كه من امروز مى خواهم چه بكنم
، مى خواهم همه مملكت ايران را به هم بزنم براى اينكه من باشم و هيچ كس نباشد، نه ،
همه باشيد و همه هم حفظ كنيد مملكت را، همه باشيد و همه روى قانون
عمل بكنيد، قانون اساسى را باز كنيد و هر كس مرز و حد خودش را تعيين كند به ملت هم
بگويند به اينكه بابا ما، قانون اساسى ما براى دولت اين را وظيفه كرده است ، براى
رئيس جمهور اين را، براى مجلس اين را، براى فرض كنيد فلان نفر، براى ارتش اين را،
براى همه وظيفه معين كرده است ، به مردم بگويند وظيفه ما را قانون اساسى كه شما راى
داديد برايش ، وظيفه ما اين است . در لفظ فقط نباشد و در واقع خلاف ، واقعا سر فرود
بياوريد به قانون و واقعا سر فرود بياوريد به اسلام . لفظ را همه مى گويند،
شايد شيطان را هم ازش بپرسند مى گويد، من انقلابى هستم . 317
كارشكنى و تضعيف يكديگر موجب انحطاط و سقوط مى شود
و يك مطلبى كه باز مى خواهم عرض بكنم كه دنباله همين است ، اين است كه الان كشور ما
اول عملش و اول كارش است . بحمدالله تا حالا تمام آن چيزهائى كه يك حكومت لازم دارد،
محقق شده است ، لكن باز اول كار است در اين كار يك ويژگى اى هست كه بعدها آن
ويژگى ديگر ممكن است نباشد. حالائى كه از خارج و
داخل به كشور ما هجوم مى شود، در داخل با طرح هاى مختلف ، قلم هاى مختلف ، مجله هاى
مختلف و گويندگان مختلف و اشخاصى كه شلوغ مى كنند در اين مملكت ، ابتلاء هست و از
خارج هم كه با قدرت هاى بزرگ ، محل ابتلاى ما هست ، ما اگر بخواهيم براى كشورمان ،
براى اسلام پيروزى حاصل بشود، بايد كارشكنى نكنيم از هم ، بايد همه يكصدا باشيم
. قضيه هدايت مساءله اى است ، قضيه كارشكنى مساءله ديگر، هدايت بايد كرد. مركز همه
قانون ها و قدرت ها مجلس است . مجلس هدايت مى كند همه را و بايد بكند اما بناى بر اين
نباشد كه مجلس دولت را ضعيف كند و بناى بر اين هم نباشد كه دولت مجلس را ضعيف
كند، تضعيف هر يك ، تضعيف خودش هم هست . 318
تضعيف يكديگر جرم بسيار بزرگى است
اگر رئيس دولت ، رئيس جمهور تضعيف كند مجلس را، خودش
قبل از مجلس سقوط مى كند و اگر مجلس تضعيف كند دولت و رئيس جمهور و آنهائى كه
اجرا مى خواهند بكنند، اين خودشان هم تضعيف مى شوند و امروز صلاح نيست . اگر چنانچه
در يك وقتى هم يك همچو مطلبى واقع بشود، آن هم يك جرم است ، امروز اين مساءله جرم
بسيار بزرگ است براى اينكه در آن مواقعى كه مملكت ما ابتلاء به اين مصائب ندارد،
خوب يك كار خلاف است اما كار خلافى نيست كه مملكت ما را تهديد به نابودى و شكست
بكند اما امروز كه مملكت ما وضعش اينطورى است و نمى توانند آنهائى كه
عمال خارجى هستند و خود خارجى ها نمى توانند ببينند كه در ظرف يك
سال و دو سه ماه ، چند ماه ، تمام كارهائى كه در چندين
سال انجام نگرفته اينجا انجام گرفت ، اين را نمى توانند ببينند، اينها از
اول هى خيال مى كردند كه خوب ، به خودشان وعده مى دادند كه اصلا جمهورى اسلامى ،
اين پا نمى گيرد اصلش با او مخالفت مى كردند جمهورى ، نه ، لازم نيست اسلامى
باشد، جمهورى ملى باشد ما از اين ملى ها هيچى نديديم جز خرابكارى ، اگر يك نفرشان
آدمى بود كه صحيحى بود، اسلامى بود كه صحيح بود، ما نديديم چيزى از اينها. همه ما
اسلامى پيش برويم ، با برنامه اسلامى پيش برويم . پيروزى ما مرهون اسلام است ،
نه مرهون من است نه مرهون شما و نه مرهون هيچ قوه اى ، مرهون اسلام است . 319
همه روى قانون عمل بكنند
اسلام به ما اين پيروزى را داده است اين يك نعمتى است كه خداى تبارك و تعالى به ما
اعطا كرده است و اين نعمت را اگر چنانچه شكرگزارى نكنيم ممكن است كه يك وقتى خداى
نخواسته از ما بگيرند. شكرگزاريش به اين است كه همانطورى كه در
اول همه دست ها بلند شد كه ما اسلام را مى خواهيم ، جمهورى اسلامى را مى خواهيم ، خداى
تبارك و تعالى عنايت فرمود و اعطا كرد، اگر ما از حالا اين دست ها را كنار بزنيم ، يكى
از اين طرف برود و يكى از آن طرف برود و يكى يك چيزى بگويد و يكى يك چيز
ديگرى بگويد و جبهه بندى بشود و دولت با مجلس ، مجلس با دولت و همه با هم به هم
بريزند. ممكن است كه عنايت خدا به واسطه كفران نعمت برداشته بشود و ما انحطاط همه
چيز پيدا بكنيم و كشورمان باز برگردد به
حال سابق ، به همان ظلم ها و همان ستم هايى كه همه ديديد و همه ديديم . شكرگزارى
به اين است كه شماهائى كه وكيل ملت هستيد كارشكنى براى دولت نكنيد، هدايت كنيد، هر
جائى كه پا را كنار ميگذارند هدايتش بكنيد، دولت هم هر كس شود و هر كس هست و نخست
وزير هم هر كس هست ، دولت هم هر كس هست ، آنها هم كارشكنى براى مجلس نكنند، آنها قوه
مجريه هستند همه روى قانون عمل بكنند. اين قانونى كه ملت برايش راى داده است ، همين
راى نداده است كه روى طاقچه بگذاريد و كارى به آن نداشته باشيد، برويد
مشغول كار خودتان بشويد. اين قانون بايد دست همه باشد و همه حدود را قانون معين
بكند. قانون براى مجلس حدود معين كرده است ، تخلف از اين حدود نشود. براى رئيس
جمهور تحديد كرده ، حدود قرار داده ، او هم تخلف نكند. براى نخست وزير و
امثال اينها و دولت ها حدود معين كرده ، آنها هم نبايد خارج بشوند. هر كه خارج بشود از
حدود، بايد اين را تنبه بدهند، هدايت كنند او را. 320
هر نهادى موظف است وظائف خود را انجام دهد
كارهائى را كه مجلس بايد بكند، محول به اوست . كارهائى را شوراى نگهبان بايد
بكند، محول به اوست . بعد از اينكه آن مرحله ها گذشت و افتاد به دست قوه اجرائى ، قوه
اجرائى مهم است . ممكن است قانون بسيار خوب باشد وارد بشود در دست مجرى ها و بد
اجرا بشود. غالبا اينطور باشد كه قوانين را حالا در ايران كه الان همه قوانينش قوانين
اسلامى است سابق هم ممكن بود قانون را در وضع قانونيش خوب درست كنند لكن وقتى
به دست يك عده خائن مى دادند او روى افكار خودش
عمل مى كرد وقتى هم يك رشوه اى به بالاترها مى دادند، ديگر صحبتى نبود.
 | اخلاق كارگزاران در كلام و پيام امام خمينى قدس سره الشريف | 
|
|