 | اخلاق كارگزاران در كلام و پيام امام خمينى قدس سره الشريف | 
|
خداى تبارك و تعالى حاضر است همه جا، شما بايد حاضر بدانيد او را، در حضور خداى
تبارك و تعالى خداى نخواسته چيزى كه بر خلاف مشيت اوست ، بر خلاف دستور اوست
عمل نكنيد. به راه اسلام باشيد، براى اسلام خدمت بكنيد تا اگر خداى نخواسته شكست
خورديم ، به شهادت رسيديم ، براى اسلام باشد و شهيد باشيم و اگر انشاءالله
پيروز شديم ، اسلام را پيروز كرده باشيم و سرفراز باشيم در همه جا و اسلام را در
همه جاى دنيا، در همه كشورها، اسلام را پياده كنيم و بيرق اسلام را به اهتزاز در آوريم .
آقايان عزيز من ! متوجه جهات مادى نباشيد. شما نهضت كه كرديد براى شكم نهضت
نكرديد، شما خون داديد، نه براى اينكه پستى پيدا بكنيد، در ذهن شما اينها نبود. شما
آنوقت كه در ميدان ها مى رفتيد و در خيابان ها مى رفتيد و با توپ و تانك مواجه مى
شديد اصلا در فكر اين نبوديد كه ما پيش ببريم تا بشويم رئيس يك چيزى ، تا
بشويم داراى كذا. شما براى خدا بود و پيش برديد، براى خدا باشد و به پيش
برويد. اگر يك كمبودى مادى براى شما باشد، اعتنا به آن نكنيد براى اينكه شما براى
ماديات قيام نكرديد و براى ماديات عمل نمى كنيد، همانطورى كه در صدر اسلام آنهائى
كه سربازان اسلام بودند براى خدا كار مى كردند، با يك خرما در شب و روز، گاهى با
يك دانه خرما شب و روز گاهى زندگى مى كردند و براى اسلام خدمت مى كردند و بعد هم
كه پيروز مى شدند در صدد اين نبودند كه رئيس يك جايى باشند و يك پستى براى آنها
باشد. شما قصدهاى خودتان را براى خدا خالص كنيد، براى خداى تبارك و تعالى
عمل كنيد. اين عبادت است ، خالص باشيد در اين عبادت . اين نهضت تمامش عبادت بود، اين
انقلاب تمامش عبادت است و شما خالص باشيد در اين عبادت ، خداوند همراه شماست
. 508
كارى نكنيد كه به دست خودمان اسلام را از پا درآوريم
از اين جهت وظيفه هر كسى كه در هر جا مشغول خدمتى است ، در راس همه خدمت ها اين است كه
موازين اسلامى را حفظ بكنند. اگر بنا شد كه مثلا پاسدار اسلامى موازين اسلامى را حفظ
نكند، اين مثل اين است كه روحانى اسلامى موازين اسلام را حفظ نكند. همانطورى كه اگر
روحانى اسلامى موازين اسلامى را حفظ نكند، آن به اسلام صدمه وارد مى شود، اين هم
وقتى الان شده است جزء دستگاه اسلام ، جزو بنگاه اسلام ، اگر بنا باشد كه يك وقت
خداى نخواسته صداى مردم درآيد از اينها، بگويند كه اينها
مثل سابق بودند، آنها هم كه غرض دارند همين
مسائل مطبوعات خارجى و در بوق هاشان بلند كنند كه اينها دارند چه مى كنند و چه مى
كنند و مسائل ، مسائل كمونيستى است ، نه مسائل اسلامى . آنوقت آنها هم بگويند كه اسلام
هم اين است ، فرقى ندارد، يك دسته هم كه خودشان را به اسم اسلام شناسى جا زدند،
اينها هم همان مسائل را به اسم اسلام درست بكنند، اين پوسيدگى است كه از باطن براى
نهضت پيدا مى شود كه شما هر چه ظاهرش را خيلى پر سروصدا درست كنيد، تزيين كنيد،
يك وقت مطلع مى شويد كه از باطنش پوسيد و رفت از بين همانطور كه گفتم كه
مثل يك خربزه مى ماند كه خيلى هم به آن خدمت بكنيد، خيلى هم كارهايش را درست بكنيد، لكن
در باطنش يك كرمى است كه آن كرم دارد خرابش مى كند، بعد هم خربزه را مى كنيد مى
بينيد خربزه كرم زده است . كارى نبايد بكنند، همه قشرهائى كه الان
مشغول خدمتند، قشر روحانى كه مشغول خدمت است و مثلا دادگاه ها و اينها، قشر پاسدارها،
قشر نظامى ها، ارتشى ها، اينهائى كه همه الان در خدمت اسلام و براى اسلام مشغولند،
اينها كارى نكنند كه ما به دست خودمان اسلام را از پا درآوريم ، اسلام را در نظر خارج و
داخل جورى جلوه بدهيم كه برخلاف آنى است كه هست ، عدالت در كار نباشد، موازين در
كار نباشد، يك برنامه اسلامى در كار نباشد، هرج و مرج و هر كى هر كارى دلش مى
خواهد بكند. آنكه من به حسب كلى بايد بگويم و همه را تنبه بدهم اين است كه نبايد در
هر امرى هى قدرت نمائى بشود بايد همه قشرهائى كه
مشغول براى خدمتند و خودشان هم مى گويند براى اسلام است ، بايد گوششان به اين
باشد كه اسلام چه مى گويد ما هم به تبع او باشيم . 509
لازمه انتساب به جمهورى اسلامى اين است كه
افعال و رفتارمان اسلامى باشد
شما امروز از قواى انتظامى جمهورى اسلامى هستيد، با ديروزتان فرق دارد، ديروز خواه
ناخواه از رژيم طاغوت بوديد و حالا از رژيم اسلام هستيد و بين اين دو تا همانطورى كه
به حسب واقع فرق دارد يكى رژيم شيطان است ، يكى رژيم الله . آنهايى هم كه منتسب
به اين دستگاه هستند با آنهائى كه پيشتر بود فرق مى كند، فرق اين است كه امروز
بايد همه گروه هائى كه مربوطند به جمهورى اسلامى ، چه دولت و دستگاه هاى ادارى و
چه ارتش و ژاندارمرى و شهربانى و پاسدارها و اينها كه قواى انتظامى هستند كه
اشخاصى هستند، گروه هائى هستند كه بالاصاله مربوط به جمهورى اسلامى هستند، اينها
بايد اعمالشان هم ، افعالشان هم ، عقائدشان هم و اخلاقشان هم مناسب باشد با جمهورى
اسلامى ، آن اخلاقى كه سابقا مثلا بعضى ها داشتند كه مناسب بود با طاغوت ، اگر
خداى نخواسته از او در نفوس آثارى هست اين آثار را بايد مجاهده كنند تا زدوده بشود،
يعنى الان شما آقايان مسؤ وليت زياد داريد و عملتان هم يك
عمل شريف است ، عمل شريفى است كه اسكلت جمهورى اسلامى بسته بوجود شماهاست و
مسؤ وليت تان زياد است ، براى اينكه اگر سابق يك كارى از شما خداى نخواسته انجام
مى گرفت مى گفتند در رژيم طاغوتى بايد اينجورى باشد، اما اگر حالا خداى نخواسته
يك مساءله اى كه برخلاف رويه اسلام است انجام بگيرد گفته مى شود كه ارتش اسلامى
هم همين است . 510
دشمنان در صدد سوء استفاده از اشتباهات ما هستند
شما مى دانيد كه قلم ها و زبان هاى خائنى هستند و با آن چشم هاى خيانتكار مراقب هستند كه
يك چيز پيدا بكنند از يك گروهى ، از گروه هاى اسلامى و اين را زيادش كنند و كم كم
برسند به اينكه خوب ، اين رژيم هم رژيم طاغوتى است
مثل آن رژيم . همين امروز صبح من در يك مجله اى كه مربوط به بختيار بود اينجا آورده
بودند من ديدم كه ايشان مى گويد اين رژيم هم رژيم طاغوتى است و
مشغول چپاولگرى و مشغول كذا هست و در يكى از نوشته ها بود كه الان در ايران بعضى
جاها حكومت نظامى است براى اينكه از اين رژيم برگشتند و حالا دارند با فشار و زور و
با چيز مردم را دارند رام مى كنند. خوب ، اينها چيزهايى است كه در خارج ايران اينها منعكس
مى كنند. حالا كه چيزى دستشان نيست اينطور مى گويند، اگر يك وقت يك بهانه اى به
دستشان بيايد، ما آنطورى كه بايد عمل كنيم
عمل نكنيم ، اين بهانه اسباب اين مى شود كه آن قلم هائى كه مى خواهند بشكنند اين نهضت
را و نمى توانند ببينند كه يك رژيم اسلامى در كار هست ، آنها
مشغول فعاليت مى شوند و آلوده مى كنند اين نهضت را. ما بايد اين مكتب خودمان را حفظشان
بكنيم ، يعنى الان اين مكتب اسلام دست ماها و شماست و اين مكتب بايد محفوظ باشد. ماها كارى
نكنيم كه به مكتبمان ايراد بگيرند، آنهائى كه مى خواهند ايراد بگيرند به مكتب ايراد مى
گيرند براى اينكه با مكتب بد هستند. يك مكتبى كه مى بينند اين
قابل دوام است ، وقتى هرج و مرج بود و مكتبى تو كار نبود، اين چيزى نبود، اما اينها كه
يك مساءله مكتبى دارند مى بينند هست و قابل دوام ، به مكتب ايراد مى گيرند. 511
وظيفه ما در حفظ نهضت اسلامى سنگين است ولى بايد
عمل كرد
ما موظفيم كه اين مكتب را حفظش كنيم كه اگر حفظ نكنيم آسيب برمى دارد. بايد كارى بكنيم
كه آسيب بر ندارد و آن كار اين است كه اگر چنانچه در هر جا هستيم به وظائفى كه آنجا
هست عمل بكنيم . اگر يك كشورى همه اشخاصى كه در آنجا هستند وظيفه شناس بودند و
به آن وظيفه و كارى كه به او محول است ، خوب انجام بدهد، آن كشور زود اصلاح مى
شود. اگر ارتش افرادش وظيفه شناس باشند، يعنى بدانند كه اين وظيفه اين است ،
خصوصا حالا كه براى اسلام است ، وظيفه اسلامى اين است و اگر ژاندارمرى هم همين طور
و پاسدارها هم همين طور، پاسبان ها هم همين طور، اين زود اصلاح مى شود و اگر چنانچه
خداى نخواسته از زير باز وظيفه بخواهند در بروند،
خيال كنند كه حالا كه آزاد شد هر كارى آدم دلش بخواهد بكند، هر كارى از دستش آمد و
بخواهد بكند، روى وظايف عمل نكند، اين منتهى به هرج و مرج مى شود و آسيب مى بيند. آنها
الآن درصددند كه اثبات كنند به خارج كه ايران استقرار ندارند، ايران هرج و مرج است ،
و مى خواهند كه يك وقت بخواهند يك دخالتى بكنند، افكار عمومى دنيا را مهيا كرده باشند
براى آن كار، الان مشغول همين هم هستند و همه تبليغاتشان براى همين معناست كه منعكس
بكنند كه ايران الان به وضع هرج و مرجى دارد مى گذرد، در هيچ جا يك نظمى نيست ، در
هيچ جا وظيفه شناسى نيست ، هر كه هر كارى دلش بخواهد بكند. اين براى ما بسيار وظيفه
آور است ، براى ما بسيار سنگين تمام مى شود كه ما را جورى معرفى بكنند در دنيا كه
به آنها حق بدهند كه با قواى انتظامى بيانيد براى تربيت ما، كانه ما يك جمعيتى هستيم
كه تربيت نداريم ، يك جمعيتى هستيم كه هرج و مرج طلبيم ، يك جمعيتى هستيم كه نظمى
تو كارمان نيست و لاعلاج بايد يك قيمى بيايد براى اينكه ما را تربيت كند، اين دردناك
است براى يك كشورى كه نهضت اسلامى كرده ، از اين جهت وظيفه اسلامى است و سنگين
ولى بايد عمل كرد. 512
ما در مقابل همه كارهايمان مسؤ ول هستيم
ما همه ، تمام افرادى كه در كشور مشغول يك خدمت هستند و همين طور ملت كه آن هم بحمدالله
مشغول خدمت به اين جمهورى اسلامى هستند، ما همه مسؤ
ول هستيم كلكم راع و كلكم مسؤ ول . ما در همه امور، در همه كارهائى كه انجام مى دهيم
، در امورى كه در افكار ما مى گذرد، در محضر حق تعالى هستيم ، تمام عالم محضر اوست .
خلجان هائى كه در قلوب همه مى گذرد، در محضر اوست و ما همه در هر امرى كه در دست
ماست و در هر مسؤ وليتى كه در اين كشور به عهده داريم ، مسؤ وليت بزرگى پيش خداى
تبارك و تعالى داريم . تمام افرادى كه در جبهه ها به جنگ مشغولند و تمام كسانى كه
جان خودشان را فداى اسلام مى كنند، همه اينها در محضر خداى تبارك و تعالى هستند و اجر
هيچ يك از افراد ضايع نخواهد شد چيزى كه براى خداست باقى است ما عندكم ينفذ و ما
عندالله باق 513 هر چيزى كه از ما هست ، اينها از بين مى رود و آن چيزى كه
براى خداست و تقديم به محضر خداست او باقى مى ماند. 514
امروز آبروى جمهورى اسلامى بسته است به آبروى متصديان امر
من به همه كسانى كه در اين كشور الان مشغول يك خدمت هستند عرض مى كنم كه توجه
داشته باشيد كه آبروى جمهورى اسلامى كه آبروى اسلام است ، حفظ كنيد. جمهورى
اسلامى امروز آبرويش بسته است به آبروى متصديان امر و هر كس در هر مقامى كه هست ،
مسؤ وليت به اندازه حجم آن مقام دارد. حجم مسؤ وليت به اندازه حجم مقامى است كه شخصيت
ها دارند يا گروه ها دارند و توجه كنيد كه مبادا خداى نخواسته كارهائى از شما، از گروه
هائى كه در اين كشور خدمت مى كنند، سر بزند كه با جمهورى اسلامى سازش نداشته
باشد. بايد كارها را تطبيق بدهيد با اسلام و با جمهورى اسلامى اگر فى
المثل شما در هر مقامى كه هستيد، از مقام رياست جمهور تا بيايد به آنجائى كه به مردم
عادى منتهى مى شود و افرادى كه در اين دستگاه ها
مشغول خدمت هستند، از آن كارمند كوچك و آن كسى كه دم در براى پذيرش اشخاص گماشته
شده اند تا آن مقام بالايى كه بايد رسيدگى به امور مسلمين بكند، همه آنها مسؤ
ول هستند. كجروى ها در محضر خداست و راست روى ها هم در محضر اوست ما بايد فكر اين
باشيم كه اين كارهائى كه به عهده ما قرار داده شده است ، اين كارها را طورى انجام
بدهيم كه مرضى خداى تبارك و تعالى باشد و ما اگر اينجا بتوانيم از مسؤ وليت مقامات
اينجا يك وقت شانه تهى كنيم يا كارى بكنيم كه آنها توجه نكنند، ملائكه الله هستند و
ثبت مى كنند و يك روزى سوال مى شود از ما. 515
طبق موازين اسلامى خدمت كنيد
گاهى مى شود كه كارهاى به ظاهر اسلامى ، لكن با بى توجهى و خلاف اسلام واقع مى
شود فى المثل اشخاصى مى خواهند خدمت بكنند، پاسدارها مى خواهند خدمت بكنند، پليس مى
خواهد خدمت بكند و قصدش هم خدمت است ، لكن گاهى در كيفيت
عمل ، طورى مى شود كه معصيت مى شود. مثلا من از اين كارهاى جزئى ، خرده كارى ها شروع
مى كنم مثلا مى خواهند در كميته ها، در جاهايى كه براى بسيج مهيا هستند مى خواهند اينها
خدمت بكنند، لكن گاهى همين هايى كه مى خواهند خدمت بكنند، يك كارهايى انجام مى دهند كه
با موازين اسلامى درست درنمى آيد، مثل اينكه نصف شب ها شروع مى كنند به فرياد و
شعار دادن و دعا خواندن و تكبير گفتن ، در صورتى كه همسايه ها هستند و ناراحت مى
شوند، مريض ها هستند، معلولين هستند، بيمارستان ها هست و اينها رنج مى برند و شما يك
چيزى را كه مى خواهيد عبادت باشد، معصيت كبيره مى شود اگر در سحر فرض بكنيد يك
عده اى بخواهند دعاى وحدت بخوانند، خوب مى شود در
داخل منزل خودشان ، در داخل آن محلى كه هستند، در آن
داخل ، خودشان بخوانند، براى خدا مى خواهند بخوانند و بلندگو اگر دارند، بلندگو را
در داخل بگذارند كه صدا بيرون نيايد. گاهى پيش من اشخاصى مى آيند و شكايت مى كنند
كه تمام آرامش ما را بعضى از اين گروه ها به هم مى زنند و حتى ما خواب نداريم شما مى
خواهيد يك كار عبادى بكنيد، مى خواهيد تظاهر كنيد، مى خواهيد چه بكنيد، تبليغ كنيد، دعا
بخوانيد شما، دعا بين خودتان و خداست . فرضا بخواهيد يك اجتماعى باشد كه در آن
اجتماع ، دعا خوانده بشود، اينجا نبايد بلندگوهاى بزرگ را، پر قوه را بيرون
بگذارند و تمام افرادى كه در اين محله هستند يا محله هاى دور هستند، رنج ببرند از اين
كار اينها معصيت كبيره است كه الان متوجه شديد، ديگر عذر نداريد اذيت مسلم و آزار مومنين ،
از بزرگترين گناهان كبيره است . شما مى خواهيد تبليغ كنيد، در بين خودتان مى خواهيد
بكنيد، بكنيد، مانعى ندارد در مراكز خودتان هر چه مى خواهيد دعا بكنيد، هر چه مى خواهيد
تبليغ كنيد، هر چه مى خواهيد شعار بدهيد. لكن ملاحظه مردم ضعيف را، مردمى كه روز، كار
كردند و حالا مى خواهند استراحت كنند، اين مرضائى كه در بيمارستان ها هستند، اين
معلولينى كه از خود شما هستند و در جنگ ها معلول شده اند و حالا مى خواهند استراحت كنند،
اين فريادهاى شما نمى گذارد آنها استراحت كنند اين يك امر پائينى است كه من عرض
كردم ، كه از اينجا بايد رتبه رتبه بالا برود مثلا فرض كنيد كه شما مى خواهيد،
پاسدارهاى عزيز و ساير اشخاصى كه متصدى اين امور هستند، مى خواهند يك خانه اى را
كه فهميده اند كه خانه تيمى است ، آنجا را قبضه كنند، البته بايد هم بكنند لكن قبلا
بايد آنطور بررسى بشود كه صد در صد اين خانه ، خانه تيمى است كه خداى
نخواسته يك وقت در يك خانه اى به خيال خانه تيمى وارد بشوند به يك عده زن و بچه
مردم و تا آمده اند بفهمند چى است ، چند تا از بچه هايشان يا خداى نخواسته تلف شده
اند يا زخمى شدند. شما كار اسلامى مى خواهيد بكنيد، لكن يك وقت سر از يك كار بسيار
جنايت بزرگى سر درمى آورد. 516
رفتار غير انسانى خدمتگزاران ، به آبروى اسلام صدمه مى زند
بايد تمام امورى كه انجام مى دهيد متوجه باشيد كه در محضر خداست و مسؤ وليت شما
داريد، مسؤ وليت اينجا هم دارند لكن آن مهمش مسؤ وليت الهى است . يا در فرض بفرمائيد
كه هر يك از اين ادارات دولتى كه هست ، كه مى خواهند خدمت كنند به مردم ، از آن كسى كه
دم در هست ، پيشخدمت هست ، تا آنجائى كه مثلا جاى رئيس هست ، بايد توجه داشته باشند
كه همه خدمتگزار اين مردم هستند، همه اجير اين مردم هستند، اجرت از اينها دارند مى گيرند
براى خدمت و بايد با مردم رفتارشان رفتار انسانى ، اسلامى باشد. اينطور نباشد كه
يك كسى حالا احتياج پيدا كرده كه پيش اين فرض كنيد رئيس برود، از دم در، ناملايم
ببيند خوب ، در رژيم سابق اين مسائل بود و همه ما مناقشه مى كرديم ، اگر حالا هم بنا
باشد كه يك همچو مسائلى باشد، اين به آبروى اسلام ضرر مى زند. آنوقت مى گفتند
رژيم شاهنشاهى ، حالا شما يك كار نكرده را در تبليغاتى كه در خارج مى شود، بوق مى
زنند برايش ، فرضا از اينكه يك كارى انجام بدهيد، يك كارى خداى نخواسته برخلاف
موازين انجام بدهيد يا فرض كنيد در جبهه ها كه بحمدالله همه شماها منسجم و
مشغول خدمت هستيد، وقتى كه اسرا را مى گيريد، اسراى مجروح را مى گيريد يا اسراى
سالم را مى گيريد، توجه بكنيد كه اينها اسير شما هستند، اينها امروز تحت سلطه شما
هستند و شما با اسرا بايد رفتارتان رفتار بسيار اسلامى و انسانى باشد كه وقتى
اين اسرا يك وقتى در محال خودشان رفتند، همه براى شما تبليغ كنند، نه اينكه خداى
نخواسته براى يك كار جزيى ، اينها دشمن بشوند و وقتى رفتند، در
محال خودشان تبليغ سوء بكنند. اينها مسائلى است كه بايد تمام جهاتش را ملاحظه كرد
استاندارى ها موظفند به اينكه تمام افرادى كه در حيطه فرمان آنها هست تحت نظر داشته
باشند. تمام اين افراد خدمت بايد بكنند، خدمتگزار هستند، استاندارها خدمتگزار هستند، خدمت
اينها بالاتر است ، مسؤ وليت اينها هم بالاتر است ، بايد اينها خدمت به مردم بكنند و
توجه كنند كه مبادا يك وقت يك كسى احتياج به استاندار داشته باشد نتواند او را ببيند،
اين همان طاغوت است كه نمى گذارد اينطور بشود. اگر بنا باشد كه حالا هم باز اين
تشريفاتى كه در آن زمان بود باشد، نمى شود كه ما جمهورى را اسلامى حساب كنيم
البته نظام ، لازم است و هرج و مرج نيست لكن زياده روى كردن و مردم را تحت فشار
گذاشتن ، اين يك مساءله غير اسلامى است . 517
امروز همه مراقب ما هستند كه ببينند چه مى كنيم
ما تحت مراقبت هستيم . همانطور كه شما پاسداران عزيز و همه پاسداران اين ملت مراقبت
مى كنند از كشور، دست هائى به دنبال اين هستند كه دست هائى كه مى خواهند با توطئه
هاى شيطانى اين نهضت را خاموش كنند يا سست كنند، شماها مراقبت داريد تا اينكه
جلوگيرى بكنيد، چشم هائى هم هست كه از شما مراقبت مى كند، چه چشم هاى دشمنانتان و چه
چشم هاى دوستانتان و چه مراقبت هاى ملائكه الله و چه مراقبت خداى تبارك و تعالى . همه
تحت مراقبت هستيد. همانطورى كه شما مراقبت مى كنيد از خرابكارها، تحت مراقبت هستيد كه
مبادا خرابكارى بكنيد. امروز غير از ديروز است . ديروز كه كشور ما طاغوتى بود، اگر
افراد يك خلافى مى كردند در دولت طاغوت بود، جرم سبكتر بود و افراد عادى اگر
خلاف بكنند خلاف است لكن جرم سبكتر است . امروز از دو جهت خلافها سنگين تر است و
خطاها بزرگتر. از يك جهت كه مملكت جمهورى اسلامى است و چشم آنان دوخته شده است به
اين جمهورى اسلامى . دشمنان دارند مراقبت مى كنند دارند توجه مى كنند، ما را تحت مراقبت
قرار داده اند كه ببينند اين جمهورى اسلامى چيست ، واقعيت اين جمهورى اسلامى چيست .
واقعيت هر رژيمى و هر حكومتى ، از اجزاء آن رژيم و اجزاء آن حكومت و
اعمال آنها اين واقعيت پيدا مى شود و معلوم مى شود. اگر چنانچه امروز كه ما جمهورى
اسلامى ادعا مى كنيم كه هست ، رژيم فاسد بحمدالله كه رفت و حالا به حسب راءيى كه
همه داديد به جمهورى اسلامى ، جمهورى اسلامى مستقر شد، اگر از مردم عادى هم خطائى
صادر بشود جرمش زيادتر است از ديروز. ديروز در حكومت طاغوت بود، امروز در حكومت
حزب الله است . در حكومت پيغمبر اكرم اگر چنانچه كسى خلاف بكند فرق دارد تا اينكه
در حكومت طاغوت خلاف بكند. از اين جهت همه ملت تحت مراقبت هستند، هم چشم هاى دشمن ها
دوخته شده است كه از شماها، از ماها، از اجزاء اين ملت ، از افراد اين ملت كه اينها راى
دادند كه حكومت اسلام ، جمهورى اسلامى ، مناقشه كنند، خرده گيرى كنند خرده گيرى ، نه
خرده گيرى شخصى به افراد كه بگويند فلان اينطور بود، مناقشه به اينكه جمهورى
اسلامى اين است . آنها مراقب اين مطلب هستند. آنهائى كه با جمهورى اسلامى مخالفند كم
نيستند، در مسلمين هم زيادند. حكومت هاى طاغوتى كه الان در بلاد مسلمين هست بسيارى از
آنها، آنها هم با حكومت جمهورى اسلامى مخالفند. در صورتى كه اكثر افراد خارجى هائى
هستند كه به اسلام اعتقاد ندارند، آنها هم اكثرشان ، البته خيلى هاشان اسلام را محترم مى
دارند يعنى بسيارى شان حكومت هاشان مخالفند با اسلامى و جمهورى اسلامى . در
داخل هم ما زياد داريم اينطور. 518
امروز گناه شخص را به حساب مكتب مى گذارند
همين الان در داخل هم بسيار هست از اينهائى كه با جمهورى اسلامى مخالفند. با جمهورى
مخالف نيستند با جمهورى اسلامى اش مخالفند. اينها همه چشم هايشان را دوخته اند كه از
ما يك خطائى ببينند يكى را هزار تا كنند، در نوشته هاشان ، در مجله هاشان در روزنامه
هاشان خارج ، داخل يك مطلب جزئى را بزرگش كنند. اين اشخاص دشمن با ما هستند كه با
قلم هاى زهر آلودشان مى خواهند اين نهضت را آلوده كنند، ننگين كنند، به عالم نمايش بدهند
كه اسلام هم همين است . حالائى كه اسلامى شده است و اينها ادعا مى كردند كه حكومت
اسلامى يك حكومت عدالت است ، دولت اسلام دولت
عادل است ، پاسبان اسلام يك پاسبان عادل است . اگر خداى نخواسته يك اشتباه و خطائى
بكنيم اينطور نيست كه يك شخص اشتباه كرده ، يك شخص خطا كرده ، پاى شخص اينها
حساب نمى كنند، اينها كه مى خواهند مكتب ما را آلوده كنند پاى مكتب حساب مى كنند يعنى بى
انصافى مى كنند. شخص اگر يك كارى كرد به مكتب مربوط نيست لكن آنها
دنبال اينند كه گناه شخص را پاى مكتب بگذارند. بنابراين از من تا آقا، تا همه اقشار
ملت الان پاسدارى از اسلام به اين معنا كه همچو پاسدارى بكنند كه بهانه دست اين
اشخاصى كه بهانه گير هستند و جرم من و جرم شما را پاى مكتب حساب مى كنند، يك همچو
بهانه اى دست اينها ندهيد، از خودمان پاسدارى كنيم ، بدانيم كه ما تحت مراقبت دشمن
هستيم ، تحت مراقبت دوست هستيم ، تحت مراقبت اولياء خدا هستيم ، تحت مراقبت خدا هستيم . عالم
محضر خداست ، الان ما در محضر خدا هستيم ، خدا همه جا هست ، حضور دارد. اگر خلافى
بكنيم در حضور خدا خلاف كرديم ، در محضر خدا خلاف كرديم . و با ادعا به اينكه
جمهورى اسلامى است و الان هم رژيم ، رژيم جمهورى اسلامى است ، اگر خداى نخواسته
به وظائفى كه بايد پاسدار عمل كند عمل نكنيم ، من هم پاسدارم آقا هم پاسدار است و شما
همه ، همه ملت اسلام پاسدار اسلام كلكم راع و كلكم مسؤ ول همه بايد رعايت بكنند،
همه مسؤ ول هستند. اگر بنا باشد كه خداى نخواسته در يك قطعه از زمان كه حساسترين
قطعات زمان است بر كشور ما و بر اسلام ، اگر خداى نخواسته از پاسدار، چه پاسدار
روحانى كه آنها هم همه پاسدارند (روحانيون ) و چه شما آقايان كه پاسدار هستيد، اگر
از اين دو قشر پاسدار اشتباه و خطائى واقع بشود، اينهائى كه دشمنند پاى اسلام حساب
مى كنند، دوستان نه ، دشمن ها پاى اسلام حساب مى كنند و مكتب ما را مى كوبند. و اين يك
مسؤ وليت بزرگى است براى همه . اينطور نيست كه من
خيال كنم يا شما خيال كنيد كه خوب معصيت كارم و بينى و بين الله مثلا چه . نه مساءله اين
نيست مساءله مكتب است ، مساءله اسلام است . الان ما در يك وقتى واقع شديم كه حيثيت اسلام
دست ماهاست . اگر ما در رژيم سابق يك اشتباه و خطائى مى كرديم پاى اسلام حساب نمى
شد اين يك رژيم طاغوتى بود، نمى گفتند كه دولت اسلامى كذا، مى گفتند در دولت
طاغوت اين واقع شده است . دشمنان هم نمى گفتند كه دولت اسلامى ، در اسلام اين است .
دولت ها هم نمى گفتند. امروز كه اسلام است امروز كه دولت اسلامى است ، مملكت رژيمش
جمهورى اسلامى است ، شماها پاسدار اسلام ، همه ما انشاء الله پاسدار اسلام هستيم ،
اگر چنانچه حالا يك خطائى واقع بشود فرم اين خطا با خطاى سابق فرق دارد، برداشت
دشمن هاى ما در اين جمهورى اسلامى با برداشتشان در رژيم طاغوتى فرق دارد پاى
اسلام حساب مى شود. 519
امروز همه در اين مسؤ وليت بزرگ مشتركيم
اين يك مسؤ وليت بزرگى است به عهده ما، مسؤ وليت بسيار بزرگى است به عهده اين
آقا كه سر پرست پاسداران هست ، اين مسؤ وليت بزرگى است به عهده هر يك ، يك شما
كه عده اى در تحت نظارت شما هست ، مسؤ وليتى است براى خود آن افرادى كه پاسدار
هستند، همه در اين مساءله مشترك هستيم كه مسؤ وليت داريم . من يك جور مسؤ وليت دارم ، آقا
يك جور مسؤ وليت دارد، شما آقايان يك جور مسؤ وليت داريد، قشرهاى ملت ، پاسدارهاى
ديگر، قشرهاى ديگر همه مسؤ وليت داريم براى اينكه امروز خطاى ما خصوصا خطاى قشر
روحانى و قشر پاسدار، قشر پاسدارهاى اسلام ، اينها پاى اسلام حساب مى شود يعنى
دشمن هاى ما مى آيند ثبتش مى كنند به نام اسلام و در خارج و
داخل ، در خارج با صراحت ، در داخل با اشاره منعكس مى كنند كه جمهورى اسلامى همين است .
حالا كه ما هيچ كارى نكرديم ، معممين ديكتاتورى نكردند، خوب حالا دارند به ما مى گويند
ديكتاتور. معممين متوجه باشند كه اشخاص مى خواهند براى شما مناقشه كنند. اگر خداى
نخواسته در يك جا يك معممى يك خلافى بكند، يك روزى خداى نخواسته به كسى زور
بگويد، مى گويند همه آخوندها ديكتاتور هستند همه ديكتاتورند، از آنوقت تا حالا
ديكتاتورى محمد رضا بود، حالا ديكتاتورى عمامه و كفش است . اينها
دنبال اينند كه درست كنند و ما بايد مراقبت كنيم . اين مراقبت يك مراقبتى كه شما از دزدها
مى كنيد، خيانتكارها مى كنيد، اين مراقبت بالاتر است . اين مراقبت يك مراقبتى است كه اساس
اسلام در خطر است ، مكتب در خطر است . 520
اساس اين است كه مكتب شكست نخورد
اگر فرض كنيد كه توطئه ها جمع بشود خداى نخواسته (همه توطئه هائى كه مى
گويند هست ولو باور نكنيد كه اساسى دارد، لكن خوب شايعات است ) شما اگر فرض
كنيد كه توطئه ها همه با هم جمع بشود و شما پاسدارها و اين آقا و اين بنده و همه را
بيايند از بين ببرند اما مكتب مان محفوظ باشد، ما شكست نخورديم ، ما به وظيفه مان
عمل كرديم ، نتوانستيم مطلب را به آخر برسانيم چون قدرت نداشتيم . حضرت امير
صلوات الله عليه نتوانست در جنگ معاويه غلبه كند، مغلوب شد يعنى همان اشخاصى كه
باخودش بودند، همان اشخاص مخالفت كردند با او و مغلوبش كردند، لكن مكتبش محفوظ
بود. سيدالشهدا مكتبش محفوظ بود و خودش شهيد شد. شهادت گاهى مكتب را پيش مى برد و
شايد اكثرا اينطور باشد. خدا نكند كه يك وقت شهادت مكتب پيش بيايد، اسلام را لكه دار
كنند، جمهورى اسلامى را بگويند اين رژيم مثل همان رژيمى ، براى اينكه ما بايد از
افرادش ، از اشخاصى كه تبع او هستند بشناسيم و ما وقتى كه اطراف و افرادش را
ملاحظه مى كنيم مى بينيم اينها از همان سنخ كارها مى كنند، اينها هم
منزل مردم مى ريزند. بحق هم باشد نبايد كرد، در صورتى كه بحق هم باشد، نبايد يك
كارى كرد كه صورت ، صورت باطل است ، ولو واقع حق است ، بعضى به او صورت
باطل مى دهند. تحت مراقبت هستيم و هستيد. اين مراقبت از دشمن كه
دنبال اينند كه ما را معرفى كنند به دنيا كه اينها اينطور هستند. شما ملاحظه كرديد كه
يك عده معدود جنايتكارى كه اگر وجودش محفوظ مى ماند،
مثل يك غده سرطانى جامعه را فاسد مى كرد، اين عده معدود را شما ملاحظه كرديد كه وقتى
كه دادگاه اسلامى اينها را حكم به اعدام كرد و اعدام كرد سرو صدا از اطراف بلند شد و
ما را به عنوان هيتلر خواندند. قضيه را مى دانند، لكن
دنبال اينند كه يك چيزى از ما پيدا بكنند و يكى را هزار تا بكنند. 521
كارى نكنيم كه امام زمان سلام الله عليه پيش خدا شرمنده شود
و ما بايد مراقب باشيم . اين مراقبت دشمن ها و مراقبت اولياء خدا و دوستان شما كه آنها هم
انشاءالله دوستان شما هستند شما هم دوستان آنها هستيد و مراقبت ذات مقدس حق تعالى از همه
مان ، همه تحت مراقبت هستيم . پاسدارهاى معنوى ملائكه الله به همه ما اشراف دارند كه ما
چه مى كنيم ، در اين پاسدارى ما چه مى كنيم در اين آزادى كه الان پيدا شده ، اين قدرتى
كه الان به دست شماها افتاده است . الان شما قدرتمند شده ايد ديگر پيشتر آنها قدرتمند
بودند چه كردند و چه كردند، حالا ببينيد كه الان كه قدرت دست شما افتاده است و شما
بحمدالله غنائم جنگى را گرفتيد، تفنگ ها را از دست آنها گرفتيد و دست خودتان است و
الحمدلله پاسدارى هم داريد مى كنيد و اميد است كه انشاءالله تا آخر برويد، حالا ببينيد
كه تحت مراقبت هستيد. نامه اعمال ما مى رود پيش امام زمان سلام الله عليه هفته اى دو دفعه
(به حسب روايت ) من مى ترسم ما كه ادعاى اين را داريم كه تبع اين بزرگوار هستيم ،
شيعه اين بزرگوار هستيم اگر نامه اعمال را ببيند و مى بيند تحت مراقبت خداست نعوذ
بالله شرمنده بشود. شما اگر يك فرزندتان خلاف بكند شما شرمنده مى شويد اگر
اين نوكر شما خلاف بكند شما شرمنده ايد. در جامعه آدم شرمنده مى شود كه پسرش اين
كار را كرده يا نوكرش اين را كرد. يا اتباعش اين كار را كرده . من خوف دارم كه كارى
بكنيم كه امام زمان سلام الله عليه پيش خدا شرمنده بشود. اينها شيعه تو هستند اين كار
را مى كنند. نكند يك وقت خداى نخواسته يك كارى از ماها صادر بشود كه وقتى نوشته
برود، نوشته هائى كه ملائكه الله مراقب ما هستند، رقيب هستند، هر انسانى رقيب دارد و
مراقبت مى شود، ذره هائى كه بر قلب هاى شما مى گذرد رقيب دارد، چشم ما رقيب دارد،
گوش ما رقيب دارد زبان ما رقيب دارد، قلب ما رقيب دارد. كسانى كه مراقبت مى كنند اينها
را، نكند كه خداى نخواسته از من و شما و ساير دوستان امام زمان سلام الله عليه يك وقت
چيزى صادر بشود كه موجب افسردگى امام زمان سلام الله عليه باشد. مراقبت كنيد از
خودتان ، پاسدارى كنيد از خودتان . اگر بخواهيد اين پاسدارى شما، در دفترى كه
پاسداران صدر اسلام در او ثبت است در آن دفاتر ثبت بشود، همانطور كه آنها پاسدارى
مى كردند از خودشان ، شما هم از خودتان پاسدارى كنيد تا ثبت بشود آنجا. 522
متاع بزرگمان اسلام را آنطورى كه هست به عالم عرضه كنيم
خداى تبارك و تعالى شما را انشاءالله از پاسداران اسلام ، قرآن و احكام خدا قرار بدهد
و همه ملت را پاسدار قرار بدهد. خداى تبارك و تعالى به شما سعادت عنايت كند و شما
را پاسدار خودتان قرار بدهد. خداى تبارك و تعالى همه شما را عزت سلامت و عظمت و
قدرت دهد كه اين مملكت را همانطور كه تا حالا به پيش رانديد و دست هاى خائنين را قطع
كرديد از اين به بعد هم به پيش برانيد و اين تتمه ها را از بين ببريد. يك مملكت
اسلامى كه ما بتوانيم عرضه كنيم كه ما اين را مى خواستيم و اگر شما متاعتان را آنطورى
كه هست عرضه كنيد همه از شما مى پذيرند. متاع خوب را همه مى پذيرند و متاع ما خوب
است ، مگر خودمان خرابش كنيم . متاع ، قرآن است ، اسلام است . اگر خداى نخواسته ما يك
تصرفى از پيش خودمان نكنيم ، يك كارهاى خلافى نكنيم و متاع بزرگمان آنطورى كه
هست به عالم عرضه كنيم كه اين جمهورى اسلامى بود كه ما مى خواستيم ، اين
وزارتخانه هاى ماست كه اسلام مى خواهد، اين ارتش ماست ، اين ژاندارمرى ماست ، اين
پاسبان شهربانى ماست ، اين ادارات و ساير قشرهاى ما هستند، اين پاسدارهاى ما هستند،
اين را اگر ما عرضه كنيم ، آنطورى كه خدا مى خواهد باشيم و عرضه كنيم به عالم ، يك
متاع بسيار خوب است ، همه طالبش هستند و انشاءالله خواهيد ديد كه ممالك اسلامى يكى
پس از ديگرى به شما اقتداء مى كنند و يك وقت هم اسلام آن قدرتى كه در صدر اسلام
براى اسلام بود، آن قدرت را پيدا مى كند كه دو امپراطورى بزرگ عالم را كه آنوقت از
آنها بالاتر نبود شكست داد. يك جمعيت كه غلبه كرد بر دو امپراطورى بزرگ عالم ، كه
اميدوارم شما همين طور. خداوند انشاءالله همه تان را تاءييد كند، اين برادر عزيز ما را
تاءييد كند. 523
اين اسلام در دست ما امانت است
مطلب ديگرى كه باز دنباله همين مسائل است ، اين است كه روحانيون در هر جا كه هستند، چه
ائمه جمعه و چه ائمه جماعات و چه كسان ديگرى كه
مشغول شغل روحانى هستند، اسلام امروز به ملت ما و به شما كه شاخص هستيد و اولى
هستيد سپرده شده است ، ما امروز همه پاسدار اسلام هستيم ، تمام ملت از دولتى ها گرفته
و قواى نظمى و انتظامى گرفته و نظامى و انتظامى گرفته و تا همه قواى مسلحه ، همه
بازارها، همه اداره جات ، تمام ملت بى استثنا مسؤ
ول هستيم در مقابل خداى تبارك و تعالى براى اين امانت . اين اسلام كه امانت است و دست
ماست ، اگر ما به اين امانت خداى نخواسته خيانت بكنيم ، اين يك گناهى است كه معلوم نيست
كه آمرزيده بشود، فرق دارد با گناه هاى ديگرى حتى با كبائر گناه هاى ديگر، براى
اينكه بسيارى از گناه ها هست كه به خود انسان بر مى گردد، به جامعه بر نمى گردد،
لكن خيانت به اين امانت ، خيانت به اسلام و خيانت به ملت هاى بايد توجه كنيد كه اگر
مسلم است بايد توجه كنيد كه اگر اشخاصى در تمام اين ارگان هائى كه الان بعد از
انقلاب بوجود آمده ، چه آنهائى كه خودرو پيدا شده اند و خود ملت آنها را ايجاد كرده اند و
چه آنهائى كه مثلا مقامات ايجاد كرده اند، بايد توجه به اين معنا بكنيد كه اگر چنانچه
اينها يك قدم بردارند بر خلاف اسلام ، بر خلاف مصالح مسلمين ، مسؤ
ول هستند، مسؤ وليتى كه بالاتر از آن مسؤ وليتى است كه انسان نسبت به كارهاى خودش
دارد، شخصى خودش دارد. 524
رفتارهاى ما به حساب اسلام گذاشته مى شود
الان مكلفيم ما، مسؤ وليم همه مان مسؤ وليم ، نه مسؤ
ول براى كار خودمان مسؤ ول كارهاى ديگران هم هستيم كلكم راع و كلكم مسؤ
ول عن رعيته همه بايد نسبت به همه رعايت بكنند، همه بايد نسبت به ديگران ، مسؤ
وليت من هم گردن شماست ، شما هم گردن من است . اگر من پايم را كج گذاشتم شما مسؤ
وليد اگر نگوئيد چرا پايت را كج گذاشتى . بايد هجوم كنيد، نهى كنيد كه چرا؟ اگر
خداى نخواسته يك معمم در يك جا پايش را كج گذاشت ، همه روحانيون بايد به او هجوم
كنند كه چرا بر خلاف موازين ؟ ساير مردم هم بايد بكنند و نهى از منكر اختصاص به
روحانى ندارد، مال همه است ، امت بايد نهى از منكر بكند، امر به معروف بكند. اگر ما ملت
كه الان مدعى هستيم كه رژيم ما اسلام است ، حكومت ، حكومت
عدل است و امثال ذلك و به دنيا هم اعلام كرديم و دنيا هم شناخته مملكت ما را به اسم
جمهورى اسلامى ، ممالك ديگر شناختند اكثرا و الان ما را يك رژيم اسلامى مى دانند، اگر
چنانچه ما محتواى اين رژيممان اسلامى نباشد و كارهائى كه مى كنيم منطبق نباشد با
قوانين اسلام ، سر يك قضاياى جزئيه اى با هم معارضه بكنيم ، سر يك قضاياى جزئيه
اى باهم دشمنى بكنيم ، سر يك قضاياى جزئيه اى براى ديگران كارشكنى بكنيم كه
همه اينها مخالف با قواعد اسلام است ، اگر يك همچو چيزى بشود و دنيا بگويد كه اسلام
هم همين است ، همين رژيم است ، ديگر همه سر يك كرباس هستيد. اين قضيه اين نيست كه ما
در يك جنگى شكست خورديم ، سيدالشهدا سلام الله عليه از يزيد شكست خورد همه را
كشتند لكن همچو شكستى به رژيم معاويه داد كه تا ابد دفن شان كرد. ما اگر كشته مى
شديم در اين نهضت شايد ما هم دفن مى كرديم رژيم را، اما حالا كه ما پيروز شديم و
رسيديم به اين مرتبه ، اگر اختلافات بين خودمان حالا شروع بشود، اگر نزاع هاى
شخصى بين خودمان حالا شروع بشود، اگر سر يك كارهائى جزئى با هم اختلاف بكنيم ،
اگر خداى نخواسته پاسدارى برود منزل مردم و تعدى بكند، اگر دادگاهى راى بر
خلاف اسلام بدهد، اگر كميته اى بر خلاف موازين اسلامى
عمل بكند، اين ديگر پاى اين حساب نمى شود كه در رژيم طاغوتى دارد اين كارها مى شود
در رژيم اسلامى دارد اين كار مى شود، در حكومت اسلامى دارد اين كار مى شود، اين پاى
اسلام حساب مى شود، دشمن هاى ما اين را پاى اسلام حساب مى كنند. يكدفعه مى بينيم كه
در همه روزنامه هاى خارج صريحا نوشتند به اينكه اينها همان است فرقى ندارد. اينجا
هم كه جرات نمى كنند به طور صحيح بنويسند، به طور كنايه مى نويسند. الان خوف از
اين دشمن ها بيشتر از خوف محمد رضا بود، محمد رضا جنگ بود و نزاع بود و زد و خورد
بود و بحمدالله زديد و بيرونش كرديد. حالا كه جنگ نيست ، الان جنگ قلم است ، الآن جنگ
اعصاب است ، آن جنگ نيست كه آسان است . الان يك همچو جنگى هست كه در خارج و
داخل قلم ها را برداشته اند و مى خواهند بر ضد اسلام چيزى بنويسند، نه بر ضد من و
شما و زيد و بكر، بر ضد اسلام . اينها از اسلام مى ترسند، از من و تو نمى ترسند.
اينها از اسلام مى ترسند اسلام بود كه جوانهاى ما را غلبه داد بر توپ و تانك و همه
چيزها، بر همه قدرت ها ملت ما را غلبه داد. اگر اين پاسبان هاى ما بعد از اين غلبه يك
كارى بكنند كه اسباب شكست اسلام بشود، اين مسؤ وليت غير مسؤ وليت آدمكشى است ، غير
مسؤ وليت گناه هاست ، اين يك گناهى است كه
قابل بخشيدن نيست . 525
همه بايد مراقبت كنيم كه اين مملكت محفوظ باشد
 | اخلاق كارگزاران در كلام و پيام امام خمينى قدس سره الشريف | 
|
|