در افسوس خوردن مردگان و غبطه بردن آنها به پنج چيز.
در ارشاد القلوب است كه حضرت رسول اكرم (ص ) فرمود هيچ شبى نيست مگر اينكه ملك
الموت ندا ميكند يا اهل القبور براى كه و چه غبطه ميخوريد امروز و
حال آنكه آشكارا ديديد امر آخرت را. مردگان در جواب گويند: ما غبطه و افسوس ميخوريم
بر مومنين كه در مساجدشان نماز مى خوانند و ما نمى خوانيم . و آنها زكوه ميدهند و ما زكوه
نمى دهيم . و آنها ماه رمضان را روزه مى گيرند و ما روزه نمى گيريم . و آنها تصدق
ميدهند و ما نمى دهيم . و خدا را زياد ذكر مى كنند و ما ذكر نمى كنيم ، و پس واحسرتا بر
آنچه فوت شد از ما در دار دنيا حقير گويد قبل از آنكه مرگ ما برسد و حسرت و افسوس
ببريم بهتر آنكه در همين جا بيدار شويم و قدر واجبات و
اعمال خير و نعمتهاى الهى را بدانيم زيرا كه فردا بر اينگونه
اعمال صالحه و نعم الهيه دسترسى نداريم .
كه فردا بر جوى قدرت ندارى
|
و مناسب همين مقام است :
عمرم در اين جهان پى سود و زيان گذشت
|
عمر عزيز بين كه چسان را يگان گذشت
|
يك روز در بهار گذشت و كنار گل
|
روز دگر بماتم گل در خزان گذشت
|
دردا كه روزگار جوانى و خوشدلى
|
چون باد نوبهار و چو آب روان گذشت
|
و چه خوب فرموده ناصر الدين شاه در بيوفائى دنيا و با سرعت گذشتن دوران عمر.
در اين دير موحش در اين دار فانى
|
نماند و نماند كسى جاودانى
|
عمارت چه سازى بجا نيست باقى
|
چه شد كاوه و بيرق كاويانى
|
بيك تب بيك درد سر مى نيارزد
|
جهان چون عروس اندر آغوشت آيد
|
مپندارى وى را ببر يار جانى
|
تو اى ناصر الدين زمانى بخود آى
|
كه روزى سر آيد تو را زندگانى
|
|