ج : مـتـخـصـصين صالح جريانات مربوط به اوپك را مورد مطالعه قرار خواهند داد و بعد
تصميم لازم را اتخاذ خواهند نمود. ما گول نام ها و عناوين را نمى خوريم . هر چه به نفع
ملت است آن دنبال
مى شود.
س : آيـا هيچ شانسى هست كه ايران جديد تحت الهام رهبرى شما نظرى به شوروى براى
موازنه با آمريكا افكند؟
ج : هـرگز. ما ايرانى مستقل بنا خواهيم كرد كه از زير يوغ آمريكا و شوروى بيرون آيد.
شـوروى اكـنون گاز ايران را مى برد و آمريكا نفت را. ما هرگز اجازه نمى دهيم كه اين دو
ابرقدرت بر ايران سيطره پيدا كنند.
س : آيـا هـيـچ نـظـرى راجع به حمايت بيدريغ آمريكا از شاه داريد؟ آيا شما تماما دخالت
آمـريـكـا را در ايران رد خواهيد كرد؟ آيا شما در عوض كردن شاه به عنوان يك رئيس مملكت
موفق خواهيد شد؟
ج : آمريكا تا حال از شاه دفاع كرده است و به همين جهت دشمن شماره يك ملت ايران است . ما
دخـالت آمـريـكـا را در ايـران مـحـكوم مى كنيم . آمريكا براى اينكه در ايران پايگاه داشته
باشد و منابع ما را به يغما ببرد هيچ كس را بهتر از شاه ندارد تا آنچه را كه آمريكا مى
خـواهـد بـكـنـد و بـه هـمـيـن دليـل اسـت كـه از شـاه دفـاع مـى كـنـد. ما به اميد خدا ايران را
مـسـتـقـل خـواهـيـم كرد. ملت ايران با مجاهدت هاى بيدريغ خود و كشته دادن هاى بيشمار خود
بـالاخـره شـاه را از ايـران بـيـرون مـى كـنـد و نـظـام شـاهـنـشـاهـى را بـرچـيـده و حـكـومـت
عدل اسلامى را جايگزين آن خواهد كرد.
س : دولت شما با مخالفانى از ارتش ايران كه همواره شاه را كمك كرده اند چگونه معامله
خواهد كرد؟
ج : آن عـده از ارتـشيانى كه از شاه پشتيبانى كرده و دست به كشتار مردم بى پناه ايران
زده اند محاكمه شده و به جزاى اعمال خود خواهند رسيد.
س : اگـر فـرض شود دولت شما يا هر دولتى برخوردار از حمايت شما بر سركار آيد
آيا هيچ اختناق سياسى وجود نخواهد داشت ؟ ساواك چه خواهد شد؟
ج : هرگز. آزادى به همه كس تا آنجا كه به ضرر ملت ايران نباشد داده خواهد شد و هيچ
گـونـه اخـتـنـاق بـراى مـردم نـخـواهـد بـود. سـاواك را
منحل مى كنيم .
س : شما و پيروانتان چه مى خواهيد انجام دهيد؟ آيا يك كودتاى نظامى در ايران ؟ آيا فكر
مـى كـنيد كسانى مانند سرهنگ خسروداد بتواند يك كودتاى نظامى انجام دهد چنانچه شايع
بوده است ؟
ج : مـن كـرارا گـفـتـه و نوشته ام كه ما بعد از بيرون كردن شاه و دودمانش (البته اين در
صـورتـى اسـت كـه شـاه بـه دسـت مـردم نـيفتد والا او را در دادگاه آزاد محاكمه كرده و به
سـزاى اعـمالش مى رسانيم ) و برچيدن رژيم شاهنشاهى يك حكومت جمهورى اسلامى را به
آراى عـمـومـى مـى گـذاريـم . در ايـن حـكـومـت ايـران آزاد خـواهـد شـد و
استقلال واقعى خود
را بـى مـحـابـا جـلوى گـلوله قـرار مـى دهـنـد. در كـجـاى دنـيـا مـرد مـى
مـثـل مـردم ايـران مـى تـوان سراغ داد كه براى احقاق حق خود با دست خالى به جنگ آمريكا
شـوروى انـگـليـس و سـايـر كـشـورهـاى طـرفـدار شـاه بـرود.
حال خوب فهميديد كه چه مى خواهم بگويم . البته براى همه مردم جهان و حتى سياسيون
ايـران سخت است قبول اين معنا كه چگونه بدون اتكاء به شرق و غرب مى خواهيد پيروز
شـويـد و بـه هـمـه و حـتـى سـيـاسـيـون ايـران كه همگى گفتند و مى گويند شاه را اگر
بـتـوانـيـم بـيـرون كـنيم با رژيم نمى شود مخالفت كرد و به من همگى بدون استثناء مى
گويند كه اولا دست از مخالفت با رژيم شاهنشاهى بردار مخالفت با رژيم غير ممكن است .
من همان حرفى را كه به آنها زدم به شما هم صريحا مى گويم كه به اميد خدا پيروزى
نزديك است من شاه را بيرون مى كنم رژيم شاهنشاهى را از بن خواهم كند و جمهورى اسلامى
را جـايـگـزيـن آن خـواهـم كـرد. و امـا كـودتـاى نـظـامـى در
مـقـابـل ايـن مـلت ؟! نه به هيچ وجه اين گونه معانى مطرح نيست . اما كودتاى نظامى به
نـفـع شـاه اگـر صورت گيرد دردى را دوا نمى كند چرا كه امروزه مردم در چنين كودتايى
به سر مى برند و با اين وصف مقاومت كرده اند باز مى گويم راهى جز بركنارى شاه و
برچيده شدن نظام شاهنشاهى باقى نمانده است .
تاريخ : 26/10/1357
مصاحبه خبرنگار مجله آلمانى اشترن
س : حـضـرت آيـت الله ! شما بنيادگذارى يك دولت اسلامى را در ايران اعلام فرموده ايد
كه رياست آن را عهده دار خواهيد شد. آيا اين دولت اسلامى بر اساس يك رژيم پارلمانى
و از نـوع رژيـم هاى پارلمانى دنيا غرب خواهد بود يا يك نوع حكومت روحانى ؟ و آيا مى
خـواهـيـد نـقـش ريـاسـت خـود را بـا انتخابات و يا با مراجعه به آراى عمومى به تصويب
بـرسـانـيـد؟ در ايـن دولت اسلامى آيا احزاب سياسى روزنامه ها و همچنين غير معتقدين به
دين مى توانند آزادانه احتمالا عدم موافقت را با آن حضرت و سياست تان اظهار دارند؟
ج : مـن نمى خواهم رياست دولت را داشته باشم . و طرز حكومت حكومت جمهورى است و تكيه
به آراى ملت . و قانون قوانين اسلام است و احزاب آزادند كه مخالفت با ما يا با هر چيزى
بكنند مادامى كه اقداماتشان مضر به كشور نباشد.
س : قـدرت حـضـرت عالى بر روى چه نيروى سياسى يا بر چه تشكيلات بنيادى ديگر
اتـكـاء خـواهـد داشـت ؟ تـكيه شما مثلا بر روى جبهه ملى است يا بر روى روحانيون ؟ قبلا
اظـهـار فـرمـوده بـوديـد كـه ايـنها فقها و اشخاص ديگرى هستند كه بايد به امور حكومت
اشـتـغـال يـابـنـد و آيـا ايـن اصـل بـه هـمـان سـان كـه قـبـلا فـرمـوده ايـد
عمل خواهد شد؟
ج : مـن چـنـيـن چـيـزى نگفته ام كه روحانيون متكفل حكومت خواهند شد. روحانيون شغلشان چيز
ديـگرى است . نظارت بر قوانين البته به عهده روحانيون است و اتكاء روحانيون هم به
ملت است نه به حزبى و من هم به ملت اتكاء دارم و به حزبى وابسته نيستم .
س : بـنـابـر ايـن نـقـل
قـول هـايـى كـه از جـنـاب عـالى در روزنـامـه هـرالد تـريـبـون آمـريـكـايـى مـنـتـشـر شده
نقل قول و پيام شما نيست ؟
ج : بـسـيـارى از روزنامه ها بر خلاف واقع چيز مى نويسند و من بايد تعجب كنم از اينكه
چـطـور روزنـامـه هـا به خودشان اجازه مى دهند كه حرف هايى كه برخلاف واقع است و من
نگفته ام و نكرده ام نسبت دهند.
س : در چه هنگام و در چه شرايطى براى نخستين بار در خود احساس اين رسالت سياسى
را فـرمـوده ايـد و چـرا تـوده هـاى ايـرانـى را بـلافـاصـله پـس از حـوادث
سال 163 از همان هنگام كه
جناب عالى رهبر خلقى بوديد بسيج نفرموديد؟
ج ؛ مـا از اول بـراى ايـن كـه مـخالفت با رژيم داشته باشيم چون رژيم را قانونى نمى
دانـسـتيم درصدد بوديم ولكن به تدريج ملت بيدار شد. يك امرى نبودكه بتوان در همان
اوايـل ايـن كـار را انـجـام داد. در ايـن مـدت كـم كـم مـردم بـيـدار شـدنـد و از يـك
سـال و نـيـم قـبـل بـه ايـن طـرف ايـن آگـاهـى بـه اوج خـود رسـيـد و مـنـتـهـى بـه ايـن
مسايل شد.
تاريخ : 29/10/1357
مصاحبه تلويزيون فرانسه
سـوال : از حـضـرت عـالى تـشـكـر بـكـنـم بـه عـنـوان ايـن كـه مـا را
قـبـول كـرديـد كـه بـيـايـيـم با شما مصاحبه كنيم . مخبر ما از تهران گزارش مى دهد كه
ميليون ها نفر در خيابان هاى تهران مشغول تظاهرات هستند. مى خواستيم ببينيم كه شما در
جـريـان ايـن امـر هـسـتيد و نظرتان راجع به اين تظاهرات عظيمى كه در تهران وجود دارد
چيست
جواب : تظاهرات در تهران تنها نيست در ساير بلاد ايران شهرستان هاى ايران هم هست و
نـظـر مـن ايـن اسـت كـه بـراى چـندمين بار رفراندم عمومى است به اين كه نه شاه را شاه
سـابـق را !!! و نـه حـكـومـت او را و نـه شـوراى سـلطنتى را ملت ايران نمى پذيرد. و ملت
ايـران حـكـومـت اسـلامى مى خواهد و همين راى عمومى است بر اين كه حكومت اسلامى را طالب
است و چيز ديگرى را غير از اين طالب نيست حكومت ديگرى را نمى پذيرد.
سوال : صحبت از شوراى سلطنت فرموديد آقاى تهرانى آمدند به اين جا كه مى خواهند با
شـمـا مـلاقـات بـكـنـنـد و شـمـا را ببينند. آيا شما مى خواهيد ايشان را ببينيد و تماسى با
شوراى سلطنت داشته باشيد؟
جـواب : مـن تـمـاسـى بـا شـوراى سلطنت نمى توانم داشته باشم . ايشان از من تقاضاى
مـلاقـات كـرد و گـفـتـم بـه ايـشـان تـذكـر بدهند كه تا شما استعفا ندهيد از شوراى غير
قـانـونى سلطنت و تا اين كه اعلام نكنيد كه اين استعفا براى اين است كه قانونى نيست من
با شما ملاقات نخواهم كرد.
سـوال ؛ هـمـان طور كه فرموديد رفراندم عمومى مردم در ايران در جريان است و اين جمعيت
كـثـيـرى كـه آن جـا هـسـتـنـد مـى خـواهـنـد كـه شـمـا بـرگـرديـد. تـا بـه
حـال فـرمـوديـد كـه هـر مـوقـعـى كـه وقـتـش بـرسد بر مى گردم . در چنين صورتى چه
تصميمى خواهيد گرفت ؟
جـواب : بـاز هـم هـمان را تكرار مى كنم كه وقتى كه صلاح ديدم و رفتنم در آن جا اصلح
بود خواهم رفت .
سـوال : مـا اطـلاعـاتـى داريـم كـه اعـتـصـاب غـذا در بعضى از پادگان ها و در بعضى از
واحدهاى نظامى صورت گرفته . آيا فكر مى كنيد كه اين علامت اين است كه ارتش شروع
كرده به برگشتن به طرف شما؟
جـواب : مـا اميدواريم كه ارتش به تمام اقشارش برگردد. البته قشرهايى از او رو به
مـلتـنـد. لكـن صلاح ارتش اين است كه همه برگردند به آغوش ملت و با شاهى كه كنار
رفـت و ديـگر برگشت ندارد هيچ تماسى نداشته باشند و توهم نكنند كه بايد به شاه
وفادار باشند. شاهى كه به ملت آنها خيانت كرد و اين همه جنايات به برادران آن ها وارد
كرد و ارتش را به صورت يك وابسته در آورد و اقتصاد ملت ما را فلج كرد وزراعت ملت ما
را از بـيـن بـرد ايـن شـاه قـابـل اين نيست كه به او توجه بشود و ارتش بايد ارتش ملت
بـاشـد و مـا ارتـش را از خودمان مى دانيم و اگر چند نفرى در آنها خيانتكارند حسابشان از
سـايـريـن خـارج اسـت . و مـا امـيـدواريـم كه همه آنها به آغوش ملت برگردند و از آنها ما
پذيرايى خواهيم كرد.
سـوال : بـراى مـدت هـا شـمـا رفـتـن شـاه را خـواسـتـه ايـد
حـال كـه او رفـته مى خواهيد كه دوستان شما در ايران قدرت را به دست بگيرند به چه
نـوعـى ؟ بـه صورت قانونى يا به صورت فشار افكار عمومى با اين تظاهراتى كه
دارند؟
جـواب : فـشـار افـكـار عـمـومـى هـمـان قـانـون اسـت . سـلطـنـت در ايـران به آراى مردم به
خيال آنها آمده است و حال آن كه از اول هم نيامده بود. قانون ما اين است كه سلطنت بايد به
آراى عـمومى مستقر بشود و الان آراى عمومى خلع كرده است او را بلكه مكرر اعلام خلع او را
كرده . بنابر اين ما همان فشار افكار عمومى كه قانون واقعا همان است بايد قدرت را به
دست بگيريم و حكومت را مستقر كنيم .
سـوال : طـبـيعتا در چنين شرايطى سوالات زيادى طرح مى شود و از جمله آن كه مى گويند
كـه شما آيت الله ها در ايران به همان اندازه كه شاه ثروتمند است ثروت داريد و احيانا
از كشورهاى مختلف كمك مى گيريد. اين پشتيبانى از كشورهاى مختلف از كجاست و بعضى
ها هم مى گويند كه به قدرت رسيدن شما برگشت به دوران گذشته است .
جـواب : امـا قـضـيـه ثـروتـمـنـد بـودن روحانيين در ايران يك مطلب بسيار كذبى است كه
واضح است فساد او. و اما اين كه از جاهاى ديگر پشتيبانى مى شود آن هم تكذيب مى كنم و
ابـدا از هيچ مملكتى از هيچ جايى به روحانيين ايران پشتيبانى نمى شود و كمك مالى نمى
شود لكن مردم ايران علاقه دارند علاقه اسلامى دارند به روحانيين ايران و مردم ايران هر
كمكى روحانيين بخواهند به آنها مى دهند و احتياج به كمك هاى خارجى ندارند.
سوال : قسمت دوم سوالم كه مربوط به گذشته يعنى به عقب برگرداندن است .
جـواب : ايـن كـه گـفـته مى شود كه ما مى خواهيم مملكت را به عقب برگردانيم اين مطلبى
بوده است كه شاه براى اين كه دست و پا بزند و خلاص بشود از اين گرفتارى كه دارد
مـنـتـشـر كـرده . مـا با جميع آثار تمدن موافقيم و مايليم كه مملكت ما مجهز بشود به جميع
آثار تمدن لكن نه به آن طور كه شاه عمل كرد. شاه تمام آثار تمدن را در ايران به يك
آثـار فـاسـد كننده مفسد درآورد سينماها را محل فساد درست كرد اخلاق جوان هاى ما را فاسد
كرد مراكز فحشا را زياد
كـرد مـراكـزى كـه جـوان هـاى مـا را عـادت بـه چـيـزهـاى
بـاطـل مـثل هروئين مى كند زياد كرد و ما با اينها مخالفيم . و اما با آثار تمدن و پيشروى
به هيچ وجه مخالف نيستيم با پيشروى هاى شاه مخالفيم كه پيشروى هاى او ما را به عقب
بـرگـردانـده و /مـا/ حالا سال هاى طولانى بايد ايران زحمت بكشد تا اينكه ايران را به
حـالى برساند كه ترميم بكند اين فسادهايى كه شاه در ايران ايجاد كرده و اين خرابى
هايى را كه به بارآورده .
سـوال : اجـازه بـدهيد كه از طرف تلويزيون فرانسه از شما تشكر بكنم كه ما را اين جا
خـواسـتـيـد. آيـا فـكـر مـى كـنـيـد آن روزى كـه از ايـن جا برويد متاءسف خواهيد بود از اين
محل از اين مكان ؟
جـواب : / مـن / آن محل براى من هيچ مطرح نيست . من هر جا بتوانم خدمت بكنم به انسانيت خدمت
بـكـنم به ملت خودم آن جا براى من خوب است . تا اين جا بتوانم خدمت بكنم علاقه دارم كه
ايـن جـا بـاشـم وقـتى اين جا نتوانم خدمت كنم علاقه اى به اين جا ندارم به آن جا دارم كه
بتوانم خدمت بكنم .
تاريخ : 15/11/1357
تلگرام به آيت الله شريعتمدارى
حضرت آيت الله آقاى شريعتمدارى دامت بركاته
بسمه تعالى
مرقوم شريف در تفقد از اين جانب واصل و موجب تشكر گرديد. سلامت و سعادت جناب عالى
را از خـداونـد تعالى خواستار است . اميد است پس از چند روزى به زيارت حضرات آقايان
نايل شوم .
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 17/11/1357
تشكر پس از بازگشت به ايران
بسمه تعالى
ايـن جـانـب از كـليـه كـسانى كه پس از بازگشت من به ايران به وسيله تلگراف نامه و
مطبوعات تبريك گفته يا شكرگزارى و اظهار محبت وفادارى قدردانى و همبستگى كرده اند
تـشـكـر مـى كـنـم و پـيروزى همه را در غلبه بر دشمنان اسلام و مسلمين و برقرار ساختن
جمهورى اسلامى از خداوند متعال خواستارم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 19/11/1357
ديدار با نمايندگان بازارايان و كسبه
بسم الله الرحمن الرحيم
ايـشـان فـرمـودنـد كـه پـانـزده سـال و مـن عـرض مـى كـنـم كـه پـنـجـاه و هـفـت هـشـت
سـال . رنـج مـلت مـا از زمـان رضـاشـاه شروع شد و كسانى كه آن زمان سياه را به خاطر
دارنـد مـى دانند كه رضاشاه به اين ملت چه كرد. رضاشاه به حسب آنچه در راديوى دهلى
بود منصوب از طرف انگلستان بود براى سركوبى ملت ما. و بعد از رضاشاه محمدرضا
از طـرف قـواى ثـلاثـه از طـرف آمـريـكـا و انـگـلسـتـان و شـوروى
تـحـمـيـل شـد بـر مـا چـنانچه در كتاب خودش اين مطلب را دارد كه آنها صلاح ديدند كه من
بـاشـم . البته آنها صلاح خودشان را ديدند براى اينكه نوكرى بهتر از او كه همه خز
اين ملت ما را به آنها بدهد تسليم كند و مملكت ما را از حيث كشاورزى از حيث بازرگانى از
همه چيزها عقب رانده كند و به نفع آنها بكند. البته آن ها او را ماءمور كرده اند و خودش هم
مى گويد ماءموريت براى وطنم . اين ماءموريت همان است . نه اينكه يك چيز ديگر بوده . و
مـى دانـيـد كـه بعد از اين سال هاى رنج و عقده هايى كه ملت ما پيدا كرد به قيام همگانى
مـلت آن قـدرت شـيـطـانـى عـظـيـم و آن قـدرت هـاى بالاتر از همه قدرت ها كه قدرت هاى
شـيـطـانى است قدرت آمريكا قدرت شوروى قدرت چين انگلستان اينها همه پشتيبانى كرده
انـد از او لكـن مـلت وقـتـى كـه يـك مـطـلبـى را خـواسـت بـا مـشـت گـره كـرده در
مـقـابـل هـمـه ايـنـها ايستاد و همه را شكست داد. و من مى دانم كه بازار تهران مركز فعاليت
سـيـاسـى !!! اسـلامـى هـمـيـشـه بـوده است . بازار تهران بود كه هميشه باعث مى شد كه
كارهايى كه علما پيشنهاد مى كردند و يا كسانى كه دلسوز به اين مملكت بودند پيشنهاد
مـى كـردنـد بـه پشتوانه بازار تهران و بازرگانان تهران اين امور انجام مى شد. و من
بـايـد تـشـكـر كـنم از گروه اصناف و اشخاصى كه بازارى هستند به هر صورتى كه
هـسـتند من بايد از آنها تشكر كنم كه در اين نهضت سهم عظيمى آنها داشتند. و اگر چنانچه
بـازارهـاى ايـران نـبـود مـعـلوم نـبـود كـه مـا بـتـوانـيـم بـه مقصد برسيم . اين پشتيبانى
بازارهاى ايران و پشتيبانى ساير اصنافى كه ما داريم اين اسباب اين شد كه الحمدالله
تـاكـنـون بـه ايـن پـيـشـرفـت عـظـيـم رسـيـده اسـت ولى بـاز
اول كـار اسـت و بـايـد تـتـمه اينها هم به قبرستان ها بروند و بعد از اين طرز يك حكومت
اسـلامـى كـه حـكـومـت از جـانب ملت باشد كه ملت تعيين كند او را مستند به ملت باشد ما در
طـول تـاريـخ ايـران يـك حـكـومـت مـسـتـنـد بـه مـلت نـداشـتـيـم زمـان سـلاطـيـن سـابـق كـه
اصل ملت ها به حساب نمى آمدند و باب باب قلدرى بود. از زمان
رضـاشـاه به اين ورهم كه ما اطلاع داريم و در مشاهدات ما بوده باز همين معنا بود. بنابر
ايـن يـك حـكـومـت مـلى يـك سـلطـنت ملى يك انتخابات ملى در اين وطن نبوده است . از اينكه اين
انـتخابات و مجالس مجالس ملى نبوده است و دولت هاى ناشى از اين مجلس هم غيرقانونى
است و مستند به آراى ملت نبوده است . آن شخص هم كه الان به جاى محمدرضا خان و به امر
مـحـمـدرضـاخـان به مسند وزرات نشسته است ايشان هم كه ادعا مى كند من ملى هستم قانونى
هستم نه قانونى هست و نه ملى هست . اما مدعى است براى اينكه احترام به اين ملت هيچ نمى
گـذارد احـترام به اين فريادهايى كه الان هم در....# در بين خيابان ها هست نمى گذارد. و
امـا قـانـونـى نـيست براى اينكه منشاش مجالسى است كه آنها قانونى نيستند و خود ايشان
قـبـل از ايـنـكـه به وزارت برسد تصديق داشت به اينكه مجلسين قانونى نيستند حالا كه
بـه وزارت رسيده مى گويد كه قانونى هستند. البته اشخاصى كه اين طور باشند كه
آن كه به نفع خودشان است يك جور است و آن كه به نفع خودشان نيست يك ...#. اگر به
نفع او شد قانونى است اگر به نفع ما شد غيرقانونى است . اين مسايلى است كه بازار
با ما هميشه شريك بوده در اين مسايل و در اين پيشرفت ها. لكن آنچه بايد عرض كنم رمز
ايـن تـقـدم و پـيـروزى وحـدت كـلمـه بـود اگـر وحـدت كـلمـه نـبـود ايـن پـيـروزى
حاصل نمى شد.
شما مى بينيد كه الان از مركز تا هرجا برويد تمام مملكت با هم يك مطلب يك شعار دارند
يـك شعار آن هم شعار اسلامى شعار اينكه رژيم را ما نمى خواهيم سلطنت اين كشور را نمى
خواهيم و حكومت اسلامى مى خواهيم حكومت عدل اسلامى مى خواهيم . اين وحدت كلمه كه در بين
يـك مـلت حـاصـل شد آن وقت مى فهميم به اينكه اين قدرت هاى بزرگ با وحدت كلمه ملت
نـمـى تـوانـند كارى بكنند چنانچه ما ديديم اين معنا را و من اميدوارم كه اين وحدت كلمه تا
آخـر مـحـفـوظ بـمـانـد. و عـرض مى كنم كه الان مملكت ما حساسترين زمان تاريخ را دارد مى
گـذرانـد يـعـنـى تـحـول از طـاغـوت بـه حـكـم الله
تحول از ظلم به عدل تحول از خيانت ها به امانت ها. اين حساسترين وقتى است كه ماالان در
آن واقـع هـستيم و لهذا بر من كه يك طلبه هستم و بر شما آقايان كه بازرگانان هستيد و
بر علماى اعلام و بر طلاب علوم دينيه و بر دانشگاهى ها بر كارگران بر اجزاى ادارات
بر دهقانان بر همه اينها واجب است كه از اين نهضت پشتيبانى كنند. كه اگر چنانچه خداى
نـخـواسـتـه از ايـن پشتيبانى نشود تزلزلى در اين پيدا بشود تا ابد ما ديگر زير بار
ايـنـهـا هستيم فهميدند اينها كه آن چيزى كه قدرت دارد وحدت ملت و اسلام است تحت بيرق
اسـلام اسـت كه اين قدرت حاصل شده است و مى تواند با ابرقدرت ها مقابله كند. اين معنا
را كـه فـهـمـيـدنـد آنـهـا درصـد بـر مـى آيـنـد كـه ايـن قـدرت را بـكـوبـنـد و
دنـبـال ايـن هـسـتـنـد كـه عـلمـا را جـدا كنند شما را از علما جدا كنند دانشگاه را از علما جدا كنند
دانشگاه را از بازار جدا كنند همه اينها را با هم به هم بريزند كه اين وحدت كلمه از بين
بـرود و بـعـد كـارهـاى خودشان را بكنند و بعيد هم ندانيد كه اينها همان رژيم سلطنتى را
بخواهند حفظش كنند،
گـرچـه ايـنـهـا بـه نـظـر انسان نمى رسد كه يك چيز پوسيده اى را اينها بخواهند ولهذا
ديـديـد كـه مـحـمـدرضـا وقـتـى كـه پـنـاه بـرد بـه ايـن كـه
دنـبـال او بود يعنى پشتيبانى از او مى كرد راهش نداد در مملكت خودش . آنها اين طورند كه
هـر وقت به منفعت شان باشد يك فردى را چه مى كنند. اين را بايد ما همه متنبه باشيم كه
انـشـاءالله از حـالا هـمـان طـورى كه تا حالا قدرت ها با هم بوده است پشتيبانى بوده است
بـازار از كـارگـرها كارگرها از بازار همه از علما علما از آنها پشتيبانى كردند و همه با
هـم صـف واحـد هـمـه بـاهـم فـريـاد كـردنـد و هـمـه بـا هـم خـواسـتـنـد آن
مـسـايـل اسـلامى و انسانيه را از حالا به بعد هم تا آخر نهضت انشاءالله باقى باشد تا
ايـنـكـه بـه يـك ايـرانـى كـه مـال خودمان باشد نه همه مخازنش را به اين و آن بدهند يك
ايـرانـى كـه زراعـتـش را خـودمـان بـكـنـيـم نـه آنـجـايـى كـه زراعـتـش را
اسـرائيـل بكند و زراعتش را هم از دست ما بگيرد و تمام بشود همه چيز. من از خداى تبارك و
تعالى توفيق همه شما را مى خواهم .
تاريخ : 20/11/1357
نامه حضرت آيت الله آقاى گلپايگانى
حضرت آيت الله آقاى گلپايگانى دامت بركاته
بـه عـرض عـالى مـى رسـاند: مرقوم محترم كه حاكى از صحت مزاج شريف و حاوى تفقد و
ابـراز مـحـبـت نـسـبـت بـه ورود حـقـيـر بـه كـشـور ايـران بـود و
اصـل و مـوجـب كـمـال تـشـكـر گـرديد. اميد است انشاءالله تعالى با حفظ وحدت كلمه عموم
مـسـلمـانـان تـحـت رهـبـرى آيـات عـظـام و عـلمـاى اعـلام دامـت بـركـاتـهـم بـه پـيـروزى
كامل نايل گردند. و در اين موقع حساس و تاريخى بتوانيم تا حدودى به وظيفه خود نسبت
بـه شـريـعـت مـقـدسـه انـجـام وظـيـفـه كـنـيـم . خـدمـاتـى كـه حـضـرت مـسـتـطـاب عالى در
طـول مـبـارزات گـذشـتـه انـجـام داده ايـد و شـدايـد و سـخـتـى هـايـى را كـه
تحمل كرده ايد فراموش نخواهد شد.
آنـكـه در مـظـان اسـتـجـابت دعا اين جانب را از دعاى خير فراموش نفرماييد. از خداى تعالى
عظمت اسلام و مسلمين را خواستارم .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 25/11/1357
فرمان به حجت الاسلام آقاى شيخ عباس واعظ طبسى
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى آقا شيخ عباس واعظ طبسى دامت افاضاته
پـس از اهـداء سـلام و تـحـيـت تـا تـعيين توليت براى آستان مقدس حضرت ثامن الائمه !!!
صـلوات الله و سـلامه عليه و على ابائه الطاهرين !!! جناب عالى براى سرپرستى آن
آسـتـان مقدس منصوب هستيد. لازم است با كمال جديت و به طور دقيق حفاظت از متعلقات آن جا
خصوصا كتابخانه و خزينه و محتويات ضريح مقدس و موقوفات و ساير آنچه مربوط
اسـت بـه آن آسـتـان مـقـدس بـفـرمـايـيـد و از حـيـف و مـيـل و ضـيـاع
امـوال جـلوگـيرى نماييد. حضرات خدام محترم با جناب عالى در اين امر لازم تشريك مساعى
خواهند نمود.
والسلام عليكم ورحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 27/11/1357
پيام به كاركنان اعتصابى صنعت نفت
بسم الله الرحمن الرحيم
بـه عـمـوم كارمندان و كارگران شركت نفت پس از تشكر فراوان از آنان كه سهم مهمى در
پـيـشـرفـت نـهـضـت اسلامى داشته اند و با همت شجاعانه آنان پيروزى نصيب ملت بزرگ
گـرديـد تـذكـر داده مـى شـود اكـنـون كـه بـحـمـدالله پـيـروزى
حاصل است ، مقتضى است اعتصاب خود را بشكنند و به سر كار خود بروند. اكنون اعتصاب
برخلاف مسير انقلاب است و شكستن آن موافق صلاح ملت است .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 27/11/1357
پيام به ملت ايران
بسم الله الرحمن الرحيم
ملت شريف و مبارزه ايران ! با تشكر فراوان از زحمات و تلاش هاى خستگى ناپذير شما
در راه تـحـكـيم حق و شكست باطل اين روزها مشاهده مى شود كه افراد و اشخاص متفرقه به
خـانـه هـاى مردم هجوم برده و احيانا باعث ناراحتى خانواده ها مى شوند. گرچه بسيارى از
ايـن گـونـه افـراد بـه خـاطـر سوابق سوء خود مستحق تنبيه و مجازاتند اما براى اين كه
افراد بى گناه خانواده ها به زحمت نيفتند لازم دانستم كه از شما فرزندان عزيز بخواهم
از اين به بعد بدون كسب اجازه از دولت قانونى به خانه هيچ كس حمله نكنيد و كسى را از
پيش خود توقيف ننماييد. البته جنايتكاران و ظلمه كه دستشان به خون مردم و تجاوز به
حـقـوق مـلت آلوده اسـت نـبـايـد از كيفر معاف گردند. ولى كيفر مجرمان نبايد بدون نظم و
حـسـاب و تـوسط افراد غير مسوول انجام گيرد. شما مجرمان جنايتكار را شناسايى كنيد و
بـه دولت مـوقـت انـقلاب اسلامى معرفى نماييد تا با دستور دولت اقدام به بازداشت و
محاكمه شود. تاكيد مى كنم كه مطلب فوق حكم اسلامى است و تخلف جايز نيست .
والسلام عليكم ورحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 28/11/1357
دستور العمل در مورد فعاليت هاى تجارى
بسم الله الرحمن الرحيم
اينك كه به خواست خداوند متعال و به همت و پيوستگى ملت شجاع و قهرمان ايران انقلاب
اسـلامـى مـوفـقـيـت هـاى چـشـمـگيرى به دست آورد لازم دانستم از كليه اعتصابيون محترم از
روحانى دانشگاهى فرهنگى كارگر كارمندان بخش هاى مختلف دولتى و خصوصى دهقانان
مـطـبـوعات تجار و اصناف بازار تهران و شهرستان ها و عموم بازرگانان پيشه وران و
صاحبان مشاغل !!! ايدهم الله تعالى !!! تشكر كنم .
زحـمـات فـراوان و مـشـكـلات زيـادى كـه در طـول ايـن مـدت
تـحمل كرديد مورد قدردانى اينجانب است . اعتصابات طولانى و سراسرى و همبستگى بى
نـظـيـر شـما به دنيا ثابت نمود كه حاصر نيستيد زير بار ديكتاتورى و ستم برويد و
حاضر نيستيد اجانب در كشور شما دخالت نمايند و براى رسيدن به آرمان هاى اسلا مى از
هـيـچ گـونـه فداكارى مضايقه نداريد. اكنون كه به يارى خداوند آماده شروع به كار و
شـكـسـتـن اعـتـصـابـات هـسـتيد بايد به تذاكرات ذيل توجه نماييد: 1!!! تجار و كسبه و
تـوليـدكنندگان بايد از اجحاف و گرانفروشى و هر نوع سوءاستفاده از شرايط موجود
خـوددارى نـمـايند و سعى كنند قيمت ها كاملا" عادلانه و بر وفق موازين شرعى باشد. لازم
اسـت مـسـاوات و بـرابـرى اسلا مى را كاملا"در نظر گرفته نسبت به طلب هايى كه به
صـورت چـك و يـا سـفـتـه و يا هر نوع ديگر دارند مراعات لازم را بنمايند وبه بدهكاران
مهلت كافى بدهند و از فشار آوردن به كسبه اى كه به خاطر اعتصابات طولانى متضرر
شـده انـد خـوددارى كـنند و به آنان مهلت داده شود كه بتوانند به طوريكه فشار برآنها
وارد نـشـود بـدهـكـارى هـاى خـود را بـدهـنـد. مـن از تجار و بازرگانان انتظار دارم اين امر
انسانى و اسلا مى را توجه نموده و عمل نمايند.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 1/12/1357
فرمان به حجت الاسلام آقاى فضل الله محلاتى
بـسـمـه تـعـالى ، جـنـاب حـجـت الاسـلام آقـاى حـاج شـيـخ
فضل الله محلاتى دامت افاضاته
بـه جـنـاب عالى ماءموريت داده مى شود كه به اتفاق آقايان حاج حبيب الله عسگر اولادى و
حـاج مـحـسن لبانى !!! ايدهماالله !!! تعالى براى سرپرستى امور مربوط به صندوق
تـعـاون اصـنـاف پـايـتـخـت بـرويـد و مـوجـودى صـنـدوق را
تـحـويـل گـرفته و با صلاحديد آقايان محترم فوق الذكر به مصارف لازمه برسانيد.
ادامه توفيقات همگان را در راه خدمت به اسلام و مسلمين از خداى تعالى خواستارم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 5/12/1357
فرمان به حجت الاسلام آقاى صادق خلخالى
جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ صادق خلخالى دامت افاضاته
بـه جـناب عالى ماءموريت داده مى شود تا در دادگاهى كه براى محاكمه متهمين و زندانيان
تـشـكـيـل مى شود حضور به هم رسانده و پس از تماميت مقدمات محاكمه با موازين شرعيه
حكم شرعى صادر كنيد.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 5/12/1357
در جمع اعضاى هياءت كويتى
اعوذبالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
اين تحول روحى تحفه اى است كه خداى تبارك و تعالى از عالم بالا براى ما به هديه
فرستاد
من اول از آقايانى كه زحمت كشيده اند و از كويت تشريف آورده اند اينجا براى تفقد از ملت
ما و تفقد از من تشكر مى كنم . خداوند سعى همه شما را مشهود گرداند.
خـداى تـبـارك و تـعـالى مـقدراتى دارد كه ما سر او را نمى فهميم مگر بعد از زمان ها /ما/
بـعـد از آنـكـه بـه واسـطـه فـشـار دولت ايران و فشار محمدرضا شاه (شاه سابق ) بر
دولت عـراق و مـحـصور كردن آنها منزل ما را و رفت و آمدهايى كه بين ما و دولت عراق شد
گـفـتـگـوهايى كه شد و ما به آنها اخطار كرديم كه يك مساله شرعى است يك وظيفه الهى
اسـت و مـن نـمـى تـوانـم مـسـاله الهـى و وظـيـفـه شـرعـى را بـه
قـول شـمـاهـا تـرك كـنم من اين كارهايى كه در اينجا انجام مى دهم انجام مى دهم شما هم هر
كارى داريد بكنيد. آنها از ما تقاضا مى كردند كه چون ما تعهداتى با دولت ايران داريم
و ايـن كـارهـايـى كـه شـمـا و اصحاب شما مى كنند مخالف آن تعهدات است ما نمى توانيم
تـحـمـل كـنـيم . من جواب دادم كه من كه تعهدى ندارم . شما تعهد داريد من يك تكليف شرعى
دارم عـمـل مـى كـنـم و به تعهد شما اعتنايى نمى كنم و هم در منابر خطابه مى خوانم و هم
اعـلامـيـه صـادر مـى كـنـم و هـم نـوار پـر مـى كـنم و مى فرستم . اين تكليف من شما هم هر
تـكـليفى داريد عمل كنيد. بعد از رفت و آمدها آن ها برادرهاى من كه جزء رفقاى نجف بودند
آنها را ترساندند و به من رسيد كه گفتند كه ما با خودش مثلا كار نداريم لكن شماها را
چـه خواهيم كرد. من ديدم كه خوب ممكن است كه يك وقتى گزندى به اين دوستان من برسد
عـازم حـركـتـى شـدم و آمدم به (البته تحت مراقبت دولت عراق ) آمدم به سرحد كويت و در
سـرحـد كـويـت هم همان فشارى كه در آنجا بر دولت عراق بود بر دولت كويت هم بود و
آنـهـا حتى اجازه اينكه ما عبور كنيم از اين ور شهر به آن ور شهر هم ندادند و من گله اى از
هـيـچ كـس نـدارم آنـهـا مـلتـزم بـودنـد بـه واسـطـه قـراردادهـايـشـان
عمل كنند و من نه به دولت عراق نه به دولت كويت گلايه اى ندارم . لكن خداى تبارك و
تعالى تقديرى فرموده بود و ما غافل بوديم .
مـا بـنـايمان بر اين بود كه از كويت بعد از دو سه روزى كه با آقايان ملاقات مى كنيم
برويم به
سـوريـه و آنـجـا كـه يك اقامت طولانى بكنيم . لكن خداوند تقدير كرده بود كه بايد راه
چـيـز ديـگـر بـاشـد و مـا نـمـى دانـسـتـيـم كـه ايـن تـقدير به كجا منتهى مى شود. از آنجا
برگشتيم به بصره و از آنجا هم به بغداد ما را بردند و من ملاحظه كردم كه ما اگر هر
جا برويم از اين دول اسلامى همين مطلب است . به همين جهت تصميم گرفتيم كه بدون هيچ
فـكـر سـابـق كـه مـا مـى رويـم بـه فـرانـسـه در عـيـن حـالى كـه
مـايـل نـبـودم از دول اسـلامـى خـارج بـشـوم لكـن خـداونـد تـقـديـر كـرده بـود كـه
مـسـايـل در آنـجـا بـه طـور وسيع در همه جاى دنيا پخش بشود و خبرنگارها از اطراف عالم
هجوم كردند كه گاهى روزى چندين مصاحبه مى شد و خصوصا از امريكا كه مصاحبه هايى
با آنها شد و آنها از همان جا پخش كردند به سراسر آمريكا و به بعض از بلاد ديگر و
مـا هـم مـسـايـل ايران را در آن جا روشن كرديم به طورى كه بسيارى از ابهاماتى كه به
واسطه تبليغات سوئى كه از طرف اجانب شده بود در آنجا رفع شد.
محمدرضا از قرارى كه به من گفته اند سالى صد ميليون دلار براى تبليغات گذاشته
بـودنـد و ايـن تـبـليـغـات دامـنـه دار در هـمـه جـا در همه جاى دنيا بوده است بر ضد ملت و
روحـانـيـت و ايـنـهـا و...# بـر خود و دارو دسته هاى او. و ما در اين چند وقتى كه در پاريس
بـوديـم ايـن مـسـائل را تـقـريـبـا حـل كـرديـم و ايـن مـصـاحـبـات و نـوشـتـه هـا و ايـنـهـا
مـسـايـل را بـر مـمـلكـت هـاى خـارج مـلت هـاى خـارج روشـن كـرد. كـم كـم بـه واسـطـه هـمين
مـسـايـل و بـه واسـطـه قـدرتى كه خداوند بر ملت ايران عطا فرمود كه با قدرت ايمان
وحـدت كـلمـه قـيـام كـردنـد و تـقـريـبـا يـك سـال بـعـد از ايـنـكـه از 15 خـرداد يـك
قـتـل عـام هـايـى شـد و آنـچـه شد شد و ما به تركيه و به عراق تبعيد شديم تقريبا يك
قـدرى غـفـلت حـاصـل شـد لكـن عـوامـلى پـيـدا شـد كـه در يـك
سـال از يـك سـال و نـيـم تـقـريـبـا قـبـل ايـن عـوامـل بـاعـث شـد كـه ايـران بـه حركت آمد و
دنـبال اين حركت بود كه ما از عراق شروع كرديم و بعد آمديم و رفتيم فرانسه و از آنجا
تعقيب كرديم . تمام مسايل كه واقع شد ما مرهون منت بعد از خداى تبارك و تعالى اين ملت
ايران و خصوصا طبقه مستمندان نه طبقه اشراف و اعيان و بالا دست ها ما مرهون آنها هستيم .
آنهايى كه زن و مرد صغير و كبير در هر وقت كه اقتضا مى كرد در خيابان ها مى ريختند و
هـيـچ در مـقـابل مسلسل ها ابا نداشتند سينه ها را باز مى كردند و مى گفتند (بزن ). بايد
بـگـويـم كـه گـوشـت و خـون غـلبـه كـرد بـر تـانـك و
مسلسل و اين قدرت خداى تبارك و تعالى بود.
مـن وقـتـى كـه مطالعه از وضعيت ايران و گسترش اين مساله واحد مطلب واحد كه يك دولت
اسـلامـى حـق مـى خواهيم وقتى كه من از اين گسترش /اين / در همه بلاد از تهران تا آخرين
مـرزهـاى ايران در هر طرف در هر ده در هر قريه من مطالعه اين را مى كردم اميدوار شدم كه
مـسـاله يـك مـسـاله الهـى اسـت نـه يك مساله بشرى . بشر نمى تواند با هر چه باشد هر
قـدرت بـيـانـى داشـته باشد نمى تواند اين طور نفوذ بكند كه از اين بچه اى كه تازه
زبان باز كرده است تا آن پيرمردى كه در مريضخانه خوابيده همه يك مطلب بگويند همه
فـريـاد بـزنـنـد در خـيـابـان هـا شـب و روز فـريـاد بـزنـنـد كـه مـا
استقلال و
آزادى مـى خواهيم ، رژيم سلطنتى نمى خواهيم و جمهورى اسلامى مى خواهيم . من اميدوار شدم
از اين گسترش كه اين مساله مساله الهى است و خداى تبارك و تعالى در اين مساله پشتيبان
است و پيروز خواهيم شد.
اين معنا را من از همان اوايلى كه يك قدرى انقلاب زياد شد و مردم هشيار و بيدار شدند خيلى
امـيدوار به آن بودم و بحمدالله شد لكن نبايد كسى بگويد كه من كردم . البته اشعارى
كـه آقـا خواندند از نظر شعرى بسيار خوب بود لكن بايد عرض بكنم كه من كوچكتر از
اين هستم كه اين طور مطالب گفته بشود. اين زاغه نشين ها بودند كه در خيابان ها فرياد
كردند و خون دادند و جوان دادند و مادرهايى كه چهار تا بچه داشتند سه تا بچه هايشان
رفته بود باز مى گفتند كه اين هم اگر برود براى خداست . آن چيزى كه براى من خيلى
امـيـدوار كـنـنـده اسـت ايـن روح تـعـاون و روح انـسانيت و روح اسلاميت است كه در ملت ايران
شـكـوفـا شـد ايـن تـحولى كه در انسان ها پيدا شد از تحولى كه در اين رژيم پيدا شد
بالاتر است .
يـك روز بـود كـه اگـر يـك پاسبان مى آمد در بازار تهران كه بزرگترين بازار ايران
اسـت و مـى گـفـت كـه چـهـارم آبـان اسـت و بـايـد بـازارهـا
تعطيل بشوند يا بيرق بزنند احدى به خودش اجازه نمى داد كه مخالفت كند در ذهنش وارد
نـمـى شـد كـه بـا پاسبان مگر مى شود مخالفت كرد. خداى تبارك و تعالى در مدت كمى
هـمچو متحول كرد اين ارواح طيبه را همچو پشت ورو كرد اين نفوس قدسيه را كه در خيابان
هـا راه افـتـادنـد و فـريـاد كـردنـد مـرگ بـر ايـن سـلطـنـت پـهـلوى جـلوى
مـسـلسـل هـا جـلوى تـانـك هـا مـى پـريـدنـد روى تـانـك هـا و هـمـان جـا شـعار مى دادند. اين
تـحـول يـك مـعـجـزه واضـحى است كه در يك مدت كوتاهى براى يك ملت در همه اقشار اين
تـحـول پـيـدا شـد. هـر جـاى ايـن مـمـلكـت وقـتـى كـه مـى رفـتـى مـردم
مـقـابـل قـواى انـتـظاميه اى كه مامور بودند كه بكشند مردم را و درو كنند مردم را ابدا اعتنا
نـمـى كـردنـد و شـعـارهـاى خـودشـان را شـعـارهـاى اسـلامـى خـودشـان را مـى دادنـد. ايـن
تـحـول روحـى اعجاب آور است اين تحول روحى باعث شد كه اين پيروزى از براى ملت ما
حـاصـل شـد. دعـا كـنـيـد كـه خـداونـد ايـن تحول را در همه ملت هاى اسلام و مستضعفين پيش
بـيـاورد و خـداى تـبـارك و تـعـالى مـقـدر مـى فـرمـايـد كـه هـمـه
متحول بشويم . اين تحول روحى و اين انقلاب اسلامى تحفه اى كه خداى تبارك و تعالى
از عالم بالا براى ملت مابه هديه فرستاد و بايد شكر خداى تبارك و تعالى را بكنيم و
از عـهـده شكر بر نمى آييم . من بايد شكر اين نعمت را و شكر اين رحمت را و شكر اين محنت
ها را كه ملت ايران كشيدند شكر اينها را بكنم و من از عهده بر نمى آيم . اينها بودند كه
هـمـه كـارها را انجام دادند و خدا بود كه اينها را مويد كرد و قدرت خدا و قدرت ايمان ملت
كـه در ايـن اواخر شكوفا پيدا كرد اين قدرت بود كه با دست خدا يك سلطنت 2500 ساله
را از ريـشـه كند، در صورتى كه پشت سر او امريكا ايستاده بود شوروى هم سرا بود و
چـيـن هـم بـود انگلستان هم بود تمام ابرقدرت ها پشت سر او ايستاده بودند و آن هم داراى
هـمـه سلاح هاى مدرن بود و ملت ما دست خالى بود تفنگ هم نداشت هيچ نداشت و لكن قدرت
ايـمـان بـود قـدرت خـدا بـود. ايـن تعجب ندارد خداى تبارك و تعالى مقدر بفرمايد كه يك
ملتى كه
هيچ ندارد هيچ سلاحى ندارد همين سلاح ايمان دارد بر همه قدرت ها غلبه بكند.
شـاه سابق پيغام داد كه مملكت را تسليم شما مى كنم و من فقط شاه باشم در صورت !!
ايـنـهـا كـم كـم عـقـب نـشـسـتـنـد مـا در پـاريـس كـه بـوديـم رفـت و آمـدهـاى زيـاد
/وسـايـل / مخفى و بعضى وقت ها آشكار بود براى اينكه ما را وادار كند كه دست برداريم
مـى گـفتند هر چه مى خواهيد مى دهيم هر كارى بخواهيد مى كنيم . خود شاه شاه سابق پيغام
داد كـه مـن مـمـلكـت را تسليم شما مى كنم و من همين شاه باشم در هر صورت و همه كارها در
دست شما باشد و من به او اعتنا نكردم و اين قدرت الهى بود كه ما را كمك مى كرد. رفت و
بـاز تـتـمـه قـدرت بـاقـى مـانـده بـود اينها باز كوشش كردند حتى به وسيله /جمهورى
فرانسه / رئيس جمهور فرانسه به من پيغام دادند كه شما حالا زود است بياييد (به طور
دلسـوزى مـثـلا) از طـرف آمـريـكا پيشنهاد كردند كه حالا شما چند وقتى بايد بمانيد حالا
زودرس اسـت رفـتـن شما. از طرفى ايران باز همين معنا را گفتند بعض افرادى كه از همين
طـوايـف بـودنـد بـاز هـمـين پيشنهاد را مى كردند و همين پيشنهاد اسباب اين شد كه من قصد
كـردم بيايم هر چى مى خواهد بشود بشود. من فهميدم كه اين مساله يك مطلبى است آنها مى
خـواهـنـد مـن را آنـجـا نـگـه دارنـد و از ايـنـجا توطئه ها را تقويت كنند به طورى كه ديگر
نـتـوانـيـم كـارى كـنـيـم و مـن اعـلام كـردم كـه خـواهـم رفت . آنها بستند فرودگاه ها را همه
فـرودگـاه هـا را بستند. ما صبر كرديم گفتيم كه وقتى فرودگاه باز شد مى رويم باز
بـسـتـنـد. بـاز گـفـتيم وقتى باز شد مى رويم خوب آنها بالاخره نمى شود تا آخر بسته
باشد. ارعاب كردند از اين كارها. ما آمديم و وقتى كه وارد شديم البته مرهون عواطف ملت
ايـران هستيم كه از همه اطراف آمده بودند و البته ...# بسيارى رفته بودند به واسطه
اينكه ....# لكن خود مردم تهران بودند.
و مـا ايـنـجا باز مبتلا شديم به يك حرف هايى كه بين ما و دولت ...# مى كرد. ما اعتنائى
نـكـرديـم بـه حـرف هايشان و نخست وزيرى خودمان تعيين كرديم گفتيم كه ما به واسطه
ولايـت شرعيه و به واسطه اينكه ملت به ما راى داده است ما شما را نخست وزير مى كنيم .
/آنـهـا هم / دولت گفت كه ما اين نخست وزير را توقيف مى كنيم . خوب بكنيد يكى ديگر مى
آيـد. بـعـد بـاز ارعـاب هـايـى چـيـزهـايى شروع شد كه خير ما امر كرديم كه وزرا را به
وزارتـخـانـه هـا راه نـدهـنـد و اتـبـاع وزارتـخـانـه هـا هـم ايـن را
قـبـول كـردنـد و راه نـمـى دادند. آنها بعد هم (البته رفتند يا نرفتند هم باز خيلى اطلاع
ندارم ) حتى تعبير رئيس دولت اين بود كه تا اين به طور شوخى اين نخست وزيرى به
طور شوخى است ما كارى نداريم اول گفته بود توقيف مى كنيم حالا يك خرده عقب تر رفت
و گـفـت تـا شـوخـى اسـت ما حرفى نداريم لكن اگر جدى بشود چه خواهيم كرد. ما كم كم
گـفـتـيـم جـدى بشود. امر منتهى شد به اينكه آن آدمى كه مى گفت كه توقيف مى كنيم و چه
خـواهـيـم كـرد بـه واسطه خوى بيابانى كه داشت اين خوى بيابانى بود كه در شاهپور
بـختيار بود و من هم اين خوى بيابانى را مى دانستم كه ما با اينها ديرى است كه سوابق
داريم و اينها در
... قـدرت هـا داشـتـنـد. امـر مـنـتهى شد به اينكه ايشان جناياتى كرد كشتارى كرد امر به
كـشـتـارى كـرد بـه حـسـب اقرار خودش كه در روزنامه ها منعكس مى شد كه با امر من است و
ارتـش كـارى انـجـام نـمـى دهـد الا بـه امر من . بعد او فرار كرد و ما اعلام مى كنيم كه ملت
ايـران و هـمـه مـلت هـا كـه در خـارج هـسـتـنـد كـه ايـن جـانـى را بـه مـا
تـحـويـل بـدهـنـد. ايـران هـر جـا پـيـدا كـرد ايـن جـانـى را بـه مـا
تـحـويل بدهد و اين را اعلام خواهيم كرد و همين هم اعلام است و دوستان ما كه در خارج ايران
هستند به آنها هم همين سفارش را مى كنيم كه او را هر جا پيدا كردند بگيرند و به ما اطلاع
بـدهند تا ما بخواهيم از آن دولتى كه آنجاست . و مطلب به آنجا رسيد كه آن آدمى كه آن
قدرت عظيم را داشت ما با دست خالى و آنها با همه چيز با پشتيبانى دولت هاى ابرقدرت
ما با دست خالى لكن پشتيبانى خداى تبارك و تعالى بود.
ما نمى توانيم خيانت هاى رژيم شاه را بشمريم
وضـع ايـن آدم بـه آنـجـا رسـيـد كـه الان هيچ يك از ممالك دنيا قبولش نمى كنند الان همان
جـايـى كـه هـسـت هـمـان رفـيـق شـفيق خودش كه ملك حسن باشد /در/ همين ديشب يا پريشب در
روزنـامـه ديـدم كـه او گـفـتـه مـا او را بـه عـنـوان شـاهـى
قـبـول نـداريـم و دولت هـاى ديـگـر هـم گـفـتـنـد مـا او را نـمـى پـذيـريـم اخـيـرا
مـثـل ايـنـكـه امـريـكـا گـفـته است مى پذيريم . بپذيرند يا نپذيرند ما او را خواهيم آورد و
خـزائنـى كـه در خـارج دارد و نـمـى دانـيـد آقـا چـه چـيـزهـايـى ايـنـهـا
چپاول كردند از ما و رفتند.
الان مـمـلكـتـى كـه در دست ماست مملكتى است كه از هم ريخته است همه چيزش را اينها خراب
كـردنـد و رفـتـنـد. اين نفت كه بايد به نفع ملت صرف بشود اين نفت را با اسم اينكه ما
اسلحه مى دهيم بردند و اسلحه اى كه دادند اسلحه اى بود كه براى خود امريكا و پايگاه
درسـت كـردن ...# نـه ايـنـكـه اسـلحـه مـال مـاسـت /اسـلحـه / مـا نـمـى تـوانـيـم
اسـتـعـمـال كـنـيـم ايـن اسـلحـه هـا را ايـن مـال خـود آمـريـكـاسـت و در ايـنجا به عنوان اينكه
پـول نـفـت را مـا داريـم بـه ايـن اسـلحـه مـى دهـيـم ايـنـجـا پـايـگـاه درسـت كـردنـد كـه در
مـقـابل شوروى اگر يك وقت جنگى شد پايگاه داشته باشد. اينطور خيانت ها اينها كردند.
شايد اكثريت ملت اين مطلب را نداند خيال كند كه اينها اسلحه دادند منتها اسلحه به درد ما
نمى خورد. البته آن هم خيانت بود كه نفت را بدهند اسلحه بخرند اسلحه اى كه به درد ما
نمى خورد....# لكن مساله اين بود كه هم عوض را آنها بردند هم معوض را هر دو توى جيب
آنها بود. اينكه بايد در اينجا اگر بخواهد پايگاه درست كند و برخلاف همه موازين دنيا
بـخـواهـد پايگاه درست كند بايد ميليون ها بيليون ها دلار به ما بدهد تا اجازه بدهيم كه
در اينجا يك پايگاه درست كند او نفت ما را برد و پايگاه درست كرد /ملت ما اين طور/ خيانت
هـاى ايـنهااين طور بود ما نمى توانيم خيانت هاى اينها را بشمريم . خداى تبارك و تعالى
احـاطـه دارد و بـعـدهـا هـم كـم كـم اشـخـاصـى كـه مـطـلع بـر ايـن
مـسايل هستند و بر همه مسايل هم مطلع نيستند بعدها هم كم كم كشف خواهد شد. در هر صورت
تا اينجا رسيده است و الان پريشانى زيادى
در اين مملكت به واسطه خيانت هايى كه اينها كردند هست . ارتش ما را اين را ارتش غير ملى
و مـتـكى بر غير تربيت كردند و اقتصاد ما را بكلى شكست دادند و ما الان در همه چيز محتاج
بـه اينكه /از اينكه / از خارج بياوريم . در صورتى كه مملكت ما اگر يك استانش درست
كـشـت مى شد براى همه ما كفايت مى كرد ما صادر كننده بوديم و امروز همه چيزها را احتياج
بـه خـارج داريـم دامـدارى ما را از بين بردند. مراتع مارا مراتع بسيار غنى ما را كه /در/
وقـتـى آمـده بـودنـد از طـرف مـلكـه انـگـلسـتـان (ايـن طـور كـه
نقل كردند) براى مطالعه آن چيزى آن مراتعى كه بنا بود به او بدهد گفته بودند غنى
ترين مراتع دنياست براى دامدارى اين را دادند به ديگران . مراتع ما را ملى كردند يعنى
از دست ملت گرفتند و دادند به اجانب جنگل هاى ما را ملى كردند وآنها را دادند به اجانب .
اگـر كـسـى بـخواهد آن جنايات و خياناتى كه اين سلسله كردند و خصوصا اين دومى اين
جنايات و خياناتى كه اين شخص بر ملت ما كرد بخواهد بنويسد و بگويد طولانى خواهد
بـود و مـن امـيـدوارم كـه مـطـلعـيـن آنـهـايـى كـه اطـلاع بـر ايـن
مسايل دارند و كسى نداريم كه به همه مسايل مطلع باشد آن مقدارى كه مطلع هستند اميدوارم
كه بنويسند و بگويند تا دنيا بداند ما چه ابتلايى داشتيم و الحمدلله امروز دست آنها و
دسـت اربـاب هـايـشـان كـوتـاه شـده اسـت و امـيـدهـا هـم بـايـد بـريـده شـود. نـبـايـد
خيال كنند كه اگر چنانچه يك قدرى سستى پيدا شد ما باز خواهيم آمد. خير در ايران ديگر
سـسـتـى پيدا نمى شود و ملت ما بيدار است و هشيار است و هشيار شد. بچه هاى كوچك ما هم
الان بيدار شده اند و يك همچو ملتى را اگر چنانچه اتكاء به خدا بكنند كسى نمى تواند
شكست بدهد چنانچه نتوانستند.
اتكال به خدا بكنيد تا جبرئيل امين با شما همراه باشد
و مـن از مـلت خـودم و از هـمـه شـمـا و از هـمـه مـلت هـاى مـسـلم مـى خـواهـم كـه
اتـكـال بـه خـدا بـكـنـيـد در هـمـه كـارهـا اتـكـال بـه خـدا بـكـنـيـد قـدرت هـا در
مـقـابـل قـدرت خـدا هـيـچ اسـت قـوه هـا در مـقـابـل قـوه الهـى نـابـود اسـت .
اتـكـال بـه خـدا بكنيد غلبه به هر چيزى مى كنيد. پيغمبر اسلام با آنكه يك نفر بود در
مقابل همه دشمن ها با اتكال به خدا غلبه كرد بر همه و وقتى وارد مكه شد (مكه اى كه او
را آنـقـدر زجـر داده بـودند) وارد مكه شد پيروزمندانه با فتح با نصر وارد شد و دنيا را
روشـن كـرد. نـهـضـت رسـول اكـرم نـهـضـت انـسـانـى بـود نـهـضـت الهـى بـود
مثل قدرت هاى ديگر نبود كه شيطانى است براى منافع شخصى يا براى دولتدارى قيام
كـردنـد و آدمكشى مى كنند. خير يك قدرت الهى دنبال اين بود تعليمات الهى بود كه ملت
هـايـى كـه بـه سنگ پرستى و بت پرستى و آتش پرستى و بدتر از اينها مبتلا بودند
ايـنـها را موحد كرد و نور توحيد و پرچم توحيد را بر همه ممالك اسلام سايه افكن كرد.
بـراى ايـنـكـه اتـكـالش بـه خـدا بـود جـبـرئيـل امـيـن پـشـت سـرش بـود. شـمـا هـم
اتـكـال بـه خـدا كنيد تا جبرئيل امين پشت سر شما با شما همراه باشد فرشتگان با شما
همراه باشند. من اميدوارم كه همه ملت هاى اسلام كه به واسطه تبليغاتى
كـه فـعـاليـت هـايـى كـه از اجـانـب شـد و ايـنـهـا را از هـم مـتـفـرق كـردنـد و
مقابل هم قرار دادند بيدار بشوند و همه با هم بشوند يك دولت بزرگ اسلامى يك دولت
زير پرچم لااله الاالله تشكيل بدهند و اين دولت بر همه دنيا غلبه بكند. خداوند همه شما
را تاييد كند موفق باشيد مويد باشيد.
والسلام عليكم ورحمه الله
تاريخ : 9/12/1357
فرمان به ثقه الاسلام آقاى مقدم
بسمه تعالى
جـنـاب مستطاب ثقه الاسلام آقاى آقا شيخ على مقدم دامت افاضاته به جناب عالى ماموريت
داده مـى شـود كـه بـه اتـفـاق آقـايان محمد على نظام زاده و جناب آقاى حسين رضوانى دامت
تـايـيـد اتـهـمـا !!! بـه جـزيـره كـيـش بـرويـد و امـلاك اخـتصاصى و ساختمان ها و ساير
امـوال شـاه مـخلوع و غاصب سابق و ديگر خاندان آنها را صورت بردارى كرده و نگهدارى
كنيد تا بعدا به مصارف لازمه و مشروعه برسد.
از خـداى تـعـالى دوام تـوفـيـقـات جناب عالى و آقايان محترم را خواستارم . و ضمنا آنچه
تاكنون در اين باب انجام داده ايد مورد رضايت بوده . انشاءالله موفق باشيد.
والسلام عليكم ورحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 14/12/1357
پيام به دانشجويان مقيم خارج از كشور
بسمه تعالى
بـديـن وسـيـله از عـمـوم آقـايان محترم و دانشجويان عزيز مقيم خارج از كشور كه در دولت
جابر سابق در حفظ اسناد سفارتخانه ها كوشش داشته اند تشكر مى كنم . اكنون با روى
كـار آمـدن دولت مـوقـت اسـلامـى جـناب آقاى بازرگان لازم است انتصاب سفيران و اعضاى
ديـگـر سـفـارتـخـانـه هـا بـا نظر وزارت امور خارجه همين دولت اسلامى صورت گيرد و
آقايان محترم از آنها پشتيبانى كنند و چنانچه احيانا اشتباهى در انتصاب ها صورت گرفت
مـى تـوانـنـد بـراى رفع آن با اين جانب يا با وزير امور خارجه تماس برقرار كنند. از
خداى تعالى توفيق همگان را خواستارم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 15/12/1357
فرمان به آقاى حاج طرخانى
بسمه تعالى
جـنـاب آقـاى حـاج عـلى حـاج طـرخـانى ايده الله تعالى جناب عالى به اتفاق آقايان حاج
اسدالله عسكر اولادى و حاج حبيب الله شفيق ماموريت داريد كه آنچه از دارايى و مستغلات و
زمـيـن هـاى كشاورزى و تاسيسات دامدارى به نام هژبر يزدانى مى باشد همه را در اختيار
گـرفـتـه و حـفـاظـت كـنـيـد. و آنـچـه را ممكن است فروخته و به صورت نقد در آوريد و در
حسابى به نام سه نفرى واريز نموده تا بعدا در مورد آن تصميمى اتخاذ شود.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 19/12/1357
تلگراف تسليت به حجت الاسلام و المسلمين آقاى طالقانى
حضرت حجت الاسلام و المسلمين آقاى طالقانى دامت افاضاته
پـس از اهـداى تـحـيـت از مـصـيـبـت وارده بـه جـناب عالى متاسفم . سلامت جناب عالى و غفران
مرحومه محترمه را از خداوند متعال خواستارم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 23/12/1357
فرمان انتصاب حجت الاسلام آقاى انوارى به امامت مسجد جامع نارمك
جـنـاب حـجـت الاسـلام آقاى حاج شيخ محى الدين انوارى دامت بركاته همان طورى كه اهالى
مـحـتـرم نارمك طى طومار ارسالى درخواست نموده اند جناب عالى براى اقامه جماعت و نشر
احـكـام مـقـدسـه و انـجـام امـور تبليغى در مسجد جامع نارمك بدان جا برويد. اميد است اهالى
مـحـتـرم نـيـز بـا شـما همكارى نموده وظايف مذهبى و تبليغى را به نحو احسن انجام دهيد. از
خداى تعالى عظمت اسلام و مسلمين و توفيقات همگان را خواستارم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 24/12/1357
|