12 پايان بخش بحثها
در بحثهاى گذشته خواصّ و ويژگيهاى گريه هدفدار و عارفانه بر حسين عليه
السلام روشن شد و نيز مشخص شد كه با وجود معلوم بودن حجم واندازه پاداش هر كار
شايسته اى در روايات ، چگونه حجم عظيم پاداش سوگوارى و گريه خالصانه بر
حسين عليه السلام غيرقابل سنجش است .
اينك ، مبادا كه اين حجم پرشكوه پاداش و خواصّ و
فضايل بر اين كار به ظاهر اندك ، شما را شگفت زده سازد و آنها را بسيار پندارى و از
اين راه دچار لغزش گردى ، چرا كه اين پاداش شكوهمند به خاطر گريه و گريه كننده
در سوگ حسين عليه السلام نيست ، بلكه در حقيقت براى خود حسين عليه السلام و در
برابر فداكارى و ايثار و جهاد بى نظير او در راه خداست و اگر اين نكته ظريف و عميق
آنچنانكه شايسته است ، مورد تعمّق قرار گيرد نه حجم عظيم پاداش سوگوارى بر حسين
در نظر كسى بسيار مى نمايد و نه باعث شگفتى مى شود.
در زندگى فرمانروايان سخاوتمند، بسيار شنيده شده است كه در برابر خدمت ناچيز يا
قصيده ستايش آميزى به بخششهاى شگفت آورى دست مى يازند.
براى نمونه : يكى از آنان به شاعرى كه تنها يك شعر در ستايش او سروده بود
يكصدهزار درهم بخشيد، سپس آن مبلغ را تا روز چهارم به چهار برابر افزايش داد كه
شاعر از ترس پشيمان شدن شاه از بخشش هنگفت خويش از شهر گريخت . امّا شاه گفت :
اگر مانده بود ممكن بود تا پايان موجودى خزانه كشورش ، ناچار شود به بخشش خود
ادامه دهد.(637)
و نيز در زندگى زنان سخاوتمند حكايت شده است كه : خالصه ، معشوقه هشام ، همه
زيور آلات خود را به شاعرى بخشيد كه با جايگزين كردن حرفى به جاى حرفى
ديگر، شعرى را كه در نكوهش او گفته شده بود، به شعر ستايش و مدح او
تبديل ساخت .(638)
آرى ! هنگامى كه فرمانروايى همه موجودى خزانه خويش را كه تمامى ثروت اوست
اينگونه سخاوتمندانه به شاعرى كه تنها به زبان و با يك شعر او را ستوده است ،
مى بخشد و يا بانويى تمام زيور و آلات خود را براى
تبديل شعر نكوهشى به شعر ستايش ، هديه مى دهد، بايد ديد كه آفريدگار آسمانها و
زمين كه بخشنده ترين بخشندگان و فرمانرواى حقيقى جهان هستى است و بخشايش بسيار
هم ، جز بر بخشايندگى اش نمى افزايد، چنين قدرتى نسبت به انسان والايى كه سر و
جان و زندگى وامكانات خويش را در طبق اخلاص نهاده و در راه او نثار مى كند و براى
انجام فرمان او با وجود تشنگى و قرار گرفتن در حلقه محاصره دشمن و نظاره بر
دورنماى تيره و تار خاندان و كودكانش ، خويشتن را آماج شمشيرها و زخم زبانهاى بسيار
مى سازد، بر چنين انسان فداكار و بى نظيرى چه بخشايش وصف ناپذير و چه حجم
پرشكوهى از پاداش ارزانى خواهد داشت ؟
بنابراين هنگامى كه خدا هر آنچه تصوّر گردد، در برابر اخلاص وعرفان و فداكارى
بى نظير حسين عليه السلام به او ارزانى مى دارد، پس شگفت انگيزنخواهد بود كه
آمرزش خود و بهشت برين را پاداش سوگوارى خالصانه و گريه هدفدار و عارفانه
بر او قرار دهد. اين تعجّب بيجا و انكار عجولانه ، نوعى
بخل ورزيدن به خداى بخشاينده و كاستن از شكوه و عظمت بى نظير حسين عليه السلام و
پاداش پرشكوه خدا به او و نوعى آزردن قلب مصفّاى دخت گرانمايه محمّد صلى الله
عليه و آله است ، چرا كه پاداشهاى وعده داده شده در روايات ، براى سوگواران آن
حضرت به نوعى تجليل از هدف والا و پاداش اخلاص و اوج فداكارى حسين عليه السلام
است ، نه پاداش كار سوگواران و هنگامى كه پذيرفتيم فداكارى بى نظير است ، چه
جاى شگفتى است كه پاداش هم بى نظير باشد؟
براى نمونه : هنگامى كه به خاطر كوچاندن ظالمانه حسين عليه السلام و خاندانش از
خانه و وطن خويش ، قلب شما دردمند و اشك ديدگانتان جارى مى گردد و پاداش سوگوار
بر حسين عليه السلام در نامه عمل شما نوشته مى شود، اين پاداش بزرگ نه پاداش
گريه شماست كه كسى آن را بسيار پندارد، بلكه اين پاداش ، در حقيقت پاداش شكيبايى
قهرمانانه و هدفدار و حماسه سازى است كه در برابر آوارگى و تبعيد و رانده شدن از
خانه وكاشانه و كشور به جان خريده شده است .
پاداش مقاومت در برابر بيدادى است كه نه تنها حق زندگى بر روى زمين را براى
عدالت خواه و حريّت طلبى چون حسين عليه السلام
تحمّل نمى كرد، بلكه سر بريده و پيكر به خون آغشته او را نيز به
حال خود رهانمى ساخت .
آرى ! اين پاداش پرشكوه در برابر آن حماسه پرشكوه است . اينك بايد ديد كه آيا اين
پاداش براى آن فداكارى يك پاداش اضافى است ؟
و نيز هنگامى كه قلب شما به خاطر محاصره ناجوانمردانه اردوگاه حسين عليه السلام و
بستن غذا و آب به روى آنان متاءثّر مى گردد و اشك ديدگانتان جارى مى شود، پاداشى
كه براى اين گريه عارفانه در كارنامه زندگى شما نوشته مى شود، پاداش پاره
پاره شدن و گداخته گرديدن جگر و مجروح شدن زبان و پژمرده شدن لبها و تيره و
تار شدن دنيا در نظر او از فشار تشنگى و شعله ور شدن قلب آن گرامى در برابر
اهانتها و ناسزاگوييها و جسارتهاى جاهليّت اموى است كه بى شرمانه مى گفتند:
(همچنان آب را بر روى تو خواهيم بست تا با لب تشنه به دوزخ واردگردى .)
و نيز روايتى كه مى فرمايد: (اشك ديدگانى كه در سوگ حسين عليه السلام جارى
است ، اگر بر شعله هاى خشمگين آتش دوزخ فرو ريزد، آن را خاموش خواهد ساخت
.)(639) چنين اثرى ، اثر پاداش فداكارى بى نظير او و گداخته شدن جگر او از
تشنگى به خاطر زنده ساختن ارزشهاى والاى الهى و برچيدن بدعتهاى ابليسى است ، نه
پاداش اشك فردسوگوار.
و نيز هنگامى كه قلب شما بر زخمهاى بى شمار او جريحه دار مى گردد و سيلاب
اشكتان جارى ، پاداشى كه براى شما مقرّر شده است درحقيقت پاداش
تحمّل زخمهاى بى شمارى است كه آن گرامى در راه خدا و عدالت به جان خريد؛ آنچنانكه
تنها بر پيشاروى بدن مقدّسش بيش از چهارهزار زخم تير و هفتاد و چهار نيزه و هفتاد زخم
شمشير وارد آمده بود و اگر طول بدن انسان را در نظر بگيريم انبوه زخمها و وارد آمدن
زخم بر روى زخم را مشاهده خواهيم كرد و به جاى اشك ، خون خواهيم گريست .
و نيز هنگامى كه قلب شما بر چگونگى شهادتش متاءثّر مى شود واشك از چشمانتان جارى
، پاداش ياد شده در روايات نه بر سوز دل و اشك شماست ، بلكه تنها براى بريده
شدن سر مقدّس او و چگونگى شهادت او نيز نيست ، بلكه به خاطر آن است كه پس از
ضربات بسيار و زخمهاى بى شمار در حالى كه آن بزرگوار در راز و نيايش با خدا
بود و بر درياى خون دست و پا مى زد، با شمشير بيداد بى رحمانه بر او تاختند و سر
مقدّسش را از بدن جدا ساختند و فاجعه اى كه بزرگتر از آن در آسمانها و زمين
قابل تصوّر نيست ، پديدآوردند.
عنوان هفتم : پرشكوه ترين وسيله نجات
در اين بخش از ويژگيهاى زيارت حسين عليه السلام كه پرشكوه ترين وسيله نجات
انسانهاست سخن رفته است .
از فضايل زيارت آن گرامى از جهات متعدّد ...
از صفات زائران او و ره آورد زيارتش براى آنان ،
از مقررات شرعى زيارت او،
از آداب و شرايط شرعى زيارت او،
از آثار و خواصّ زيارتش ،
از اوقات مخصوص زيارتش ،
از جايگزينهايى كه خداوند به لطف خاصّ خويش براى زيارتش قرار داد،
از خطابهاى ويژه به آن حضرت در زيارتها،
از زائران پيش از شهادت پرافتخارش ،
از زائران پس از شهادت جانسوزش ... .
آرى ! در اين بخش در اين محورهاى دوازدهگانه بحث خواهد شد.
فضيلتهاى يازدهگانه
زيارت عارفانه و خالصانه آن حضرت فضيلتهاى ويژه اى دارد كه از جهات مختلفى در
خور تعمّق است .
جهت اول جامعيّت
خداى جهان آفرين ، حكمت رسايش اقتضا كرد كه بندگان خويش را به انجام يك سلسله
كارهاى شايسته ، به صورت واجبات و مستحبّات موظّف سازد. هر كدام از اين سلسله وظايف
آثار خاصّ و نقش سازنده اى در تقرّب به پيشگاه او دارد كه به واسطه انجام بخشى از
آنها براى هميشه ، نمى توان از بخش ديگرش بى نياز بود؛ درست همانند غذا در رابطه
با صحّت و سلامت و رشد بدن ، كه هم طعم شايسته آن مورد نظر است و هم خواصّ و
ويتامينهاى بايسته آن ، كه هيچكدام جاى ديگرى را نمى گيرد. به همين جهت است كه برخى
از دانشمندان بر اين انديشه اند كه انسان نبايد تنها به انجام برترين مستحبّات در
عبادت خدا بسنده كند، چرا كه آثار و خواصّ ديگر كارهاى شايسته و عبادتهاى مستحبّى از
او فوت مى شود و زيارت پيشواى شهيدان يك نوع اطاعت الهى است كه خواصّ هر كار
عبادى واجب و مستحبّ، زبانى و عملى ، قلبى و بدنى ، در آن گردآورده شده است . براى
نمونه :
نماز
نماز، كه برترين عمل عبادى و معراج انسان باايمان و ستون محكم دين خداست ، در زيارت
حسين عليه السلام از دو راه گنجانيده شده است و زائر او بدان توفيق مى يابد.
1 نمازهايى كه هر زائر عارف و عاشق پس از زيارت آن گرامى در كنار قبر شريفش مى
خواند كه پاداشش بى نهايت است .
2 نمازهايى كه فرشتگان مى خوانند و پاداش آن را نثار زائر آن حضرت مى سازند.
همانگونه كه در روايات آمده است :
(هفتاد هزار فرشته نمازگزار كه نماز هر كدام با نماز يك ميليون انسان برابرى مى
كند، در كنار قبر او نماز مى گذارند و ثواب نمازشان نصيب زائران بامعرفت قبر حسين
عليه السلام است .)(640)
زكات
زكات ، يك عمل شايسته عبادى است و هر بار زيارت حسين عليه السلام ثواب هزار بار
پرداخت زكات پذيرفته شده را، دارد. همانگونه كه در روايت به اين مطلب تصريح شده
است .(641)
حجّ بيت ا للّه
عمل عبادى حجّ برتر از ديگر كارهاى شايسته است ، حتّى از نماز، چرا كه علاوه برآن
محتواى عظيم عباديش ، نماز هم دارد.
در روايات ، در مقايسه حجّ و زيارت آن حضرت ، گاه براى زيارت او پاداشى
معادل يك عمره و گاه يك حجّ و گاه دوازده حجّ و در برخى بيست حجّ و در برخى بيست و دو
حجّ و گاه صد و هشتاد حجّ و زمانى صد هزار حجّ ارزيابى شده است و گاه هر گامى در
راه زيارت او معادل يك حجّ و هر برداشتن گامى به سوى كوى او، با يك عمره ، برابر
شناخته شده است .(642)
در روايت مردى به نام بشير دهّان در مورد زيارت آن حضرت در شبانه روز عرفه آمده است
كه : (فردى از شما كه بر ساحل فرات غسل زيارت مى كند، آنگاه به كوى دوست حركت
مى نمايد، اگر به راستى عارف به حق حسين عليه السلام و اقتدا كننده به او باشد،
خداوند براى هر گامى كه برمى دارد و مى نهد، پاداشى
معادل يك صد حجّ پذيرفته شده و يك صد عمره پاك و شايسته ، بدو عنايت مى
كند.)(643)
در برخى روايات اين معادله با اين قيد همراه مى شود كه پاداش حجّ با پيامبر، در
برخى ديگر از روايات به صورت پاداش حجّ پذيرفته شده با پيامبر و در برخى
ديگر به دو، ده ، سى ، پنجاه و صد حجّ، افزايش مى يابد.
در برخى روايات اين معادله به صورت شگفت آورى اوج مى گيرد و زيارت حسين عليه
السلام نه ثواب انجام حجّ با پيامبر، بلكه به ثواب حجّ شخصى آن حضرت مى رسد
آن هم نه يك حجّ از حجّهايى كه آن گرامى انجام داد، بلكه فراتر از اين .
اين مطلب را پيشتر در روايتى از پيامبر گرامى آورديم كه در بخشى از آن مى فرمايد:
(هر كسى فرزندم حسين عليه السلام را با معرفت زيارت كند، خداوند براى او پاداشى
معادل پاداش نود حجّ، از حجّهاى انجام شده همه عمر مرا دركارنامه عملش مى
نويسد.)(644)
روشن است كه تفاوت ميان روايات ، هيچ مشكلى ايجاد نمى كند، چرا كه اين تفاوت پاداش ،
برخاسته از تفاوت درجات عرفان و اخلاص و ايمان زائرين نسبت به خدا و پيامبر و ائمّه
عليهم السلام ، به ويژه خود پيشواى شهيدان و نيز برخاسته از درجات يقين و باور آنان
بر كرامت و عظمت حسين عليه السلام از آن جمله اين امتياز شگرف است كه پيامبر فرمود:
حسين منّى وانا من حسين
بنابراين ، تفاوت پاداش ، برخاسته از تفاوت عرفان و ايمان و اخلاص و مهر به آن
حضرت است . براى نمونه :
در روايت آمده است كه پاداش زيارت آن حضرت با حجّ پيامبر برابرى مى كند، به نظر
مى رسد از جمله دلايل اين معادله اين است كه :
هنگامى كه زائر حسين عليه السلام در اوج شور و شوق و با قلبى لبريز از عشق به او
و نياى بزرگش به بارگاه او روى مى آورد در حقيقت بيت اللّه واقعى را زيارت كرده است
، آن هم نه با قلب خودش ، بلكه با قلبى مشابه و مناسب با قلب مصفّاى پيامبر از نظر
مهر به حسين عليه السلام .
و هنگامى كه در كنار قبر مطهّرش حضور مى يابد يا از راه دور با نهايت شور و عشق
قلبش را به سوى او متوجّه مى سازد و با اندوه عميق قلبى به خاطر مصايب وارده بر او،
آن حضرت را زيارت مى كند، چنان است كه گويا با قلب پيامبر آهنگ او كرده است .
پس ، هنگامى كه قلب مطهّر پيامبر بر او مهر مى ورزد تا جايى كه اگر در
حال سجده است و حسين بر پشت او، مى كوشد تا او را با مهر و محبّت به زمين
گذارد.(645)
حال اگر زائر حسين عليه السلام لحظات بر خاك افتادن آن گرامى را با زخمهاى بى
شمار و با ضربت كارى عنصر پليدى چون ابن وهب (646) در ذهن خويش مجسّم سازد و
از دل و جان بر او درود خالصانه و سلام عاشقانه و برخاسته از
دل ، هديه كند، چنان است كه گويى پيامبر آهنگ حسين كرده است و نيز از آنجايى كه حسين
عليه السلام برتر از خانه خداست ، پاداش زيارت او به تفاوت درجات ايمان و
عرفان زائرانش به طور متفاوت تا 90 حجّ انجام شده در همه عمر پيامبر اوج مى گيرد و
اينكه در اين حدّ متوقّف شده و فراتر نمى رود، خود رمزى و سرّى از رموز و اسرار
مربوط به پيامبر است .
صدقه
انفاق و صدقه در راه خدا پاداش بزرگى دارد، امّا همانگونه كه در روايات آمده است
زيارت حسين عليه السلام پاداش هزار صدقه پذيرفته شده را دارد.(647)
روزه
روزه نيز عمل بزرگ عبادى است و سپرى است در برابر آتش جهنّم ، امّا زيارت آن حضرت
چنانكه در روايت صحيح آمده است ، پاداش هزار روزه و روزه دار را، دارد.(648)
يارى رسانى در راه خدا
يارى رسانى در راه خدا و همكارى و هميارى ، پاداش ارزنده اى دارد امّا زيارت آن حضرت
پاداشش فراتر از آن است .
در روايت آمده است كه : (هر كسى حسين عليه السلام را زيارت كند، همانند كسى است كه
هزار مركب ، زين و لجام كرده براى خدمت در راه خدا، مجهّز و آماده ساخته است .)(649)
جهاد
در زيارت عارفانه آن حضرت پاداشى است معادل پاداش هزار شهيد از شهداى
بدر،(650) بلكه فراتر از آن . از زيارت عارفانه و خالصانه او پاداشى بسان
پاداش به خون غلطيدن در راه خدا نيز دريافت مى گردد.(651)
آزادى بردگان
در زيارت آن حضرت پاداش بزرگى ، بسان پاداش آزاد ساختن هزار نفر در راه خداست
.(652)
در روايت است كه : (هر كسى قبر مطهّر او را با پاى پياده زيارت كند به هر قدمى كه
برمى دارد و مى نهد، پاداشى معادل آزاد ساختن برده اى از فرزندان
اسماعيل را خواهد داشت .)(653)
ذكر خدا
در مورد ذكر و ستايش خدا، همين بس كه در روايت است كه : (خداوند تبارك و تعالى ، از
عرق زائر عارف آن حضرت كه در راه زيارت او ريخته شده ، هفتاد هزار فرشته
ستايشگر و تقديس كننده ، خلق مى كند.)(654)
علاوه بر آن زيارت آن حضرت پاداش ديگرى
معادل ستايش و ذكر خدا و سپاس او را به همراه دارد و نيز درك ثواب ذكر فرشتگان مقرّب
، در زيارت آن حضرت است .
صله رحم
از جمله كارهاى شايسته و اطاعت خداوند، صله رحم و نيكى كردن به مردم باايمان است و
زيارت حسين عليه السلام صله رحم با خاندان وبستگان حقيقى پيامبر است كه پدر واقعى
امّت است و نيكى نمودن به پيامبر و على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام است
(655) و نيز زيارت آن حضرت نيكى نمودن به خود آن حضرت است كه تجسّم نيكيها و
شايستگيها و والاييهاست .
سير كردن محرومان
و از كارهاى شايسته و مورد سفارش ، غذا دادن به گرسنگان و محرومان است . غذادادن در
روز قحطى ، به ويژه به يتيمى كه خويشاوند باشد، يا به بينوايى خاك نشين
.(656)
و زيارت آن حضرت بسان سيراب ساختن خاندان محاصره شده و تشنه اوست و نيكى و
احسان در حق پيشواى بزرگى است كه در راه حق و عدالت به خاك افتاده است ، همانگونه
كه در زيارت آن حضرت مى خوانيم كه :
السّلام على المطروح بالعراء
سلام بر شهيدى كه پيكر مقدّسش بر روى شنهاى تفتيده بيابان نينوا، افتاده بود.
ديدار مردم باايمان
از كارهاى شايسته كه خداوند بدان وعده پاداش داده است ، ديدار مردم باايمان و سلام و
درود گفتن بر آنان و احترام آنهاست . اين تكريم واحترام به انسانهاى شايسته و باايمان
، گرچه به اندازه يك بار از جا برخاستن در مجلس و جا دادن به آنان يا تواضع در
برابرشان باشد، پاداش بزرگى خواهد داشت و حسين عليه السلام سالار مؤ منان است و
زيارت او و مهر و محبّت ورزيدن به او و تعظيم در برابر شخصيّت ملكوتى او پاداشى
وصف ناپذير براى زائر او خواهد داشت .
وام نيكو
از كارهاى شايسته و مورد سفارش ، وام نيكو دادن به خداست . خداوند از وام نيكودادن به
انسان باايمانى كه گرفتار باشد، به وام نيكوى به خدا نام برده است و زيارت
خالصانه و عارفانه حسين عليه السلام نوعى وام نيكو به آن حضرت است و روشن است
كه وام نيكو به پيشواى مؤ منان و بزرگ مردى كه گرفتار و دور از خانه و كاشانه و
رانده شده از حرم پيامبر است و مردم بر اثر ستم رژيم اموى از او بريدند تا آنجايى
كه پيكر پاكش به خون آغشته بر روى خاك ماند و كسى جراءت نزديك شدن بدان را
نداشت .
آرى ! اينك زيارت آن گرامى ، بااخلاص و عرفان و عشق به او، بزرگترين وام نيكو
براى خداست و خدا خود مى داند آن وعده پاداشى كه به وام نيكوى به خود را داده است ،
براى زائر آن حضرت چگونه چند برابر خواهد ساخت ؟ و پاداش پرارزش او به كجا
خواهدرسيد؟
عيادت بيماران
از كارهاى شايسته ، عيادت بيماران به خاطر خداست . خداوند ترك اين كار پسنديده را،
نكوهش كرده است ، به گونه اى كه در روايت آمده است . مى فرمايد:
(بنده من ! چرا هنگامى كه بيمار شدم از من عيادت نكردى ؟)(657)
و زيارت حسين عليه السلام اگر نيك بينديشيم ، نه تنها عيادت بيمار است ، آن هم نه
بيمارى كه گرفتار تب شديد يا سردرد است ، بلكه عيادت بيمارى با بدن مجروح و
لب تشنه ، گرفتار و دلسوخته ، بيمارى با بدن پاره پاره و فراتر از آن با پيكر
پايمال شده است . اين مضمون جانگداز در رؤ ياى صحيحى از مادر گرانقدرش فاطمه
عليها السلام رسيده است كه در زيارت فرزندش حسين عليه السلام بدان مرثيه سرايى
كرده است كه :
ايّها العينان فيضا رضيضا
لم امرِّضه قتيلا
لا ولا كان مريضا(658)
اى ديدگان من ! سيلاب اشك جارى سازيد و خشك نشويد.
و بگرييد كه در كربلا، شهيدى با پيكر درهم كوبيده شده و سينه
پايمال شده بر روى خاك مانده است .
من در آنجا نبودم تا در لحظات شهادتش او را پرستارى كنم و او بيمار هم نبود، بلكه در
راه دين خدا به دست ستمكاران به شهادت رسيد.
پس ، اينك ، هنگامى كه قصد زيارت آن حضرت را نمودى ، نيّت عيادت او را بنما چنانكه
گويى به هنگام شهادت ، او را پرستارى نموده و پيكر پاكش را بر روى ريگهاى
تفتيده عيادت مى كنى و به هنگام ورود به آستان مقدّسش همين احساس را با نظاره به قبر
شريفش خواهى داشت .
تجهيز بدن انسان باايمان
احترام به انسان با ايمانى كه از دنيا رفته است ، به ويژه اگر غريب و دور از نزديكان
و خاندانش باشد، پاداشش بى شمار است و زيارت حسين عليه السلام از نزديك در حقيقت
تشييع پيكر مقدّس و بر خاك افتاده او و غسل و كفن بر بدن برهنه او و دفن بدن مقدّس او
در قلبها و دلهاست ، چرا كه دلها، كانون مهر به او و او در دلهاى باايمان است .
شادمان ساختن مردم باايمان
از كارهاى شايسته ، شادمان ساختن انسان باايمان و دميدن نسيم فرح بخش سرور بر
دلهاى مؤ من است . اين كار برترين كارهاست و در سخت ترين شرايط عالم برزخ و
رستاخيز همنشين زيباى انسان مى گردد.(659)
در روايت از امام صادق عليه السلام آمده است كه : (اگر زائر حسين عليه السلام بداند
كه با زيارت عارفانه و خالصانه و هدفدار حسين عليه السلام چه نسيم شادمانى بر
قلبهاى مصفّاى پيامبر و على و فاطمه و حسن و امامان نور عليهم السلام و شهيدان خاندان
پيامبر مى وزد و چه ثمره پرارزشى از دعاى آنان به او باز مى گردد و چه پاداش
پرارزشى در دنيا و آخرت براى او خواهد بود، دوست مى داشت كه نه تنها حسين را
زيارت كند، بلكه هميشه كنار قبر شريف او براى زيارت
منزل گزيند.)(660)
زيارت امام حسين عليه السلام
از كارهاى شايسته ، زيارت حسين عليه السلام است كه مورد سفارش قرار گرفته است و
از شگفتيها اينكه با زيارت آن حضرت ، نه تنها پاداش زيارتش
حاصل مى شود بلكه با يك بار زيارت ، پاداش زيارت او تا روز رستاخيز در نامه
عمل انسان ثبت مى گردد و اين مطلب در روايتى آمده است كه خواهد آمد.
جهت دوّم درجات مختلف زائران
خواصّ و پاداش زيارت آن حضرت به تناسب اختلاف حالات زائرانش مختلف است و زائر
در هر مرحله اى از مراحل به پاداشى كه سرآمد ديگر پاداشهاست ، دست مى يابد.
نگارنده از روايات معتبر، شانزده فضيلت براى آن حضرت دريافت داشته و خلاصه
كرده است :
1 نخست اينكه : هنگامى كه فردى تصميم به زيارت آن حضرت مى گيرد خداوند
گناهانش را مورد بخشايش قرار مى دهد و هنگامى كه در راه زيارت او گام مى سپارد، آنها
را از كارنامه عملش محو مى نمايد و در مرحله بعد كارهاى شايسته اش را چند برابر مى
سازد و همينگونه در هر مرحله اى به كارهاى نيك او افزوده مى شود تا وارد بهشت گردد.
هنگامى كه آهنگ زيارت آن حضرت نموده و غسل كند، پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله
ندايش مى دهد كه :
يا وفد اللّه ! ابشروا بمرافقتى فى الجنّة
اى روى آورنده به خدا! و اى ميهمان او! بشارتت باد به همراهى من در بهشت .
و اميرمؤ منان عليه السلام به او ندا مى دهد كه :
انا ضامن لقضاء حوائجكم
من ضامن برآورده شدن خواسته هاى شما هستم .
و آن دو گرامى از چپ و راست همراهيش مى كنند تا از زيارت بازگردد.(661)
2 زائر حسين عليه السلام پس از تصميم به زيارت و آمادگى ، وارد مرحله دوّم مى شود
و وسايل حركت خويش را برمى گيرد تا به سوى كوى دوست حركت كند، اينجاست كه همه
آسمانيان ، بشارتش مى دهند.(662)
3 هنگامى كه در راه سفر و تهيّه زاد و توشه براى زيارت آن حضرت ، هزينه نمايد، در
برابر هر درهم از هزينه اش پاداشى هم چون كوه احُد بدوارزانى مى دارد و چند برابر
آنچه انفاق نموده است جايگزين آن مى سازد و همه بلاها را از او بر مى گرداند.
در روايتى آمده است كه : (براى هر درهم بخشش زائر حسين عليه السلام درراه خدا، ده
هزار درهم پاداش مى دهد.)
آنگاه فرمود: (و فراتر از همه اين پاداشهاى مادّى ، خشنودى خدا و دعاى خير پيامبر، على
و امامان نور عليهم السلام است كه بدرقه راه اوست .)(663)
4 هنگامى كه از منزل خود خارج مى شود از جهات ششگانه او ششصد فرشته او را
همراهى مى كنند.(664)
5 به هنگام راهپيمايى به سوى كوى او، به هر چيز و هر نقطه اى گام نهد دعايش مى
كنند.(665)
چون گامهايش را برمى دارد و مى نهد، به هر گامى ، هزار كار شايسته دارد.(666)
اگر بر كشتى نشسته باشد با حركت كشتى ندايش مى دهد كه : (آگاه باش كه
رستگار شدى و بهشت به وجود شما خوشبخت گرديد.)(667)
هنگامى كه بر مركب سوار شود با حركت هر دست آن ، پاداش هزار كار شايسته خواهد
داشت .(668)
6 هنگامى كه در راه كوى دوست ، خورشيد بر او بتابد گناهانش را، بسان آتشى كه
هيزم را مى بلعد و نابود مى كند، از بين مى برد.(669)
7 هنگامى كه از شدّت حرارت هوا، عرق مى كند و يا رنج و خستگى بر او دست مى دهد
روايت شده است كه : (از عرق او هفتاد هزار فرشته پديد مى آيد كه تا روز برپايى
رستاخيز، ستايش خدا مى كنند و براى زائر حسين عليه السلام بخشايش او را مى
طلبند.)(670)
8 هنگامى كه با آب فرات ، غسل زيارت مى نمايد همه گناهانشان مى ريزد. آنگاه پيامبر
ضمن ميهمان خدا خواندن او، بشارت بهشت و همنشينى خود را به او مى دهد و اميرمؤ منان
عليه السلام برآورده شدن خواسته ها و برطرف ساختن گرفتارى دنيا و آخرت او را
تضمين مى نمايد.(671)
9 هنگامى كه پس از غسل زيارت ، به سوى او حركت مى كند، به هر قدمى كه برمى دارد
و مى نهد، يكصد حجّ و يكصد عمره پذيرفته شده و يك صد ميدان جهاد به همراه پيامبر،
بر ضدّ بدترين دشمنان حق و عدالت ، پاداش دريافت مى دارد.(672)
10 با نزديك شدن به كوى دوست ، گروههاى مختلف فرشتگان ، در دسته هاى ده
هاهزار، به استقبال او مى شتابند كه از جمله آنها چهارهزار فرشته اى خواهند بود كه روز
عاشورا براى يارى او اعلان آمادگى كردند و او نپذيرفت و آنگاه از جانب خدا دستور
يافتند تا پس از شهادتش در آستان او باشند.(673)
11 هنگامى كه زائر آن حضرت ، مرقد منوّر او را با معرفت زيارت مى كند، آن گرامى
بدو نظر مى افكند و بر او دعا مى كند و از پدر و نياى بزرگش نيز مى خواهد، تا او را
دعا كنند.(674) آنگاه فرشتگان و از آن پس همه پيامبران او را دعا مى كنند و تمامى
پاداشهايى كه براى عبادتها برشمرديم ، در نامه عملش نوشته مى شود. و سرانجام
فرشتگان با او مصافحه مى كنند و بر چهره اش نشانى از نور عرش نقش مى بندد كه
اين زائر مرقد فرزند پيامبر و مرقدپيشواى شهيدان است .(675)
12 هنگامى كه به سوى خاندانش برمى گردد، گروههايى از فرشتگان از آن جمله
هفتادهزار فرشته همراهيش مى كنند و جبرئيل و
ميكائيل و اسرافيل بدرقه اش مى نمايند و دو فرشته نگهبان او از او خداحافظى مى كنند
و مى گويند:
(اى دوست خدا! تو مورد بخشايش خدا قرار گرفته اى ، به راستى كه تو از حزب خدا
و پيامبر و امامان نور هستى ، بخداى سوگند كه نه تو آتش دوزخ را خواهى ديد و نه
آتش دوزخ تو را و نه به تو طمع خواهد كرد.)(676)
آنگاه ندا مى دهند كه :
(گوارا باد بر تو! پاكيزه و رستگار شدى و بهشت نيز به وجود تو مفتخر
شد.)(677)
13 هنگامى كه پس از اين زيارت ، به مدّت يك
سال يا دو سال بعد، از دنيا برود فرشتگان در تشييع جنازه او حاضر و براى او طلب
بخشايش خدا مى كنند.(678) و حسين عليه السلام به ديدارش مى شتابد. روايت است كه
آن حضرت فرمود:
من زارنى فى حياته ، زرته بعد وفاته
هر كسى مرا در زندگى اش زيارت كند، پس از مردنش بازديدش خواهم كرد.
ممكن است بازديد او از زائرش پس از مرگ يا شب
اوّل قبر باشد ويا....
پس ، اى غريبان خفته در گورها!
اى تنهايان در قبر!
اى وحشت زدگان در قبر!
اى كسانى كه مى دانيد هنگامى كه روح از بدنتان خارج شد، هيچ كسى با شما ديدار
رويارو نخواهد داشت ، بلكه اگر كسى به ديدار شما بيايد با بودن فاصله دومترى از
خاك و گل ميان شما و او، از شما ديدار مى كند.
اى كسانى كه رابطه و رويارويى ميان شما و مردم قطع مى شود! نه ، شما پس از مرگ
چهره آنان را مى نگريد و نه آنان چهره شما را، بدانيد كه اگر اين سعادت را داشتيد كه
حسين عليه السلام به ديدار شما بيايد، آن حضرت در آن شرايط به طور روبه رو با
شما ديدار مى كند، هم شما او را مى نگريد و هم او شما را.
با اين وصف آيا احتمال مى دهيد كه پس از ديدار آن حضرت از شما و درود و سلام گفتن بر
شما، باز هم وحشت و گرفتارى برايتان باقى بماند؟
هرگز!
امّا بدانيد كه آن حضرت به همان اندازه ، شما را ديدار و مورد عنايت قرارخواهد داد كه در
زندگى او را زيارت نموده ، دل در گرو عشق او نهاده ، به او اقتداكنيد.
14 اگر زائر حسين عليه السلام در راه زيارت او از دنيا برود، فرشتگان پيكر او را
تشييع مى كنند و از بهشت براى او حنوط و كفن مى آورند وبرروى كفن او مى پوشانند و
بر او نماز مى گذارند و زير پايش را با بويى خوش ومعطّر، فرش مى سازند.) و
زمين را از سوى او كنار مى زنند تا جاى او فراخ و خوش باشد و درهاى رحمت آسمان به
رويش گشوده مى شود و آنگاه آسايش و روزى خوش ، تا قيام قيامت بر او
نازل مى گردد.(679)
15 هنگامى كه زائر آن حضرت در راه زيارت او زندانى گردد و يا كتك بخورد، از امام
صادق عليه السلام روايت شده است كه :
(به هر روز زندانى شدن يا كتك خوردن ، در روز قيامت پاداش و شادمانى خواهد داشت و
اگر پس از زندانى شدن كتك هم بخورد براى هر ضربه اى ، حوريه اى خواهد داشت و
براى هر دردى هزاران پاداش كار نيك و محو هزاران گناه و دريافت هزاران درجه و هم سخن
پيامبر خواهد بود تا از حساب رستاخيز نجات يابد و فرشتگان عرش او را مورد مهر
قرار مى دهند و بدو گفته مى شود آنچه دوست دارى بخواه .
از سوى ديگر اذيّت كننده او را براى حساب مى آورند و جنايت او به قدرى است كه بدون
سؤ ال و پاسخ ، به شدّت مورد بازخواست قرار مى گيرد و از آب جوشان دوزخ و چرك و
خونابه آن دريافت مى دارد و بر بندى از آتش كشيده مى شود و بدو مى گويند به خاطر
جنايتى كه مرتكب شدى اينك طعم تلخ كيفرت را بچش ! چرا كه تو ميهمان خدا و پيامبر را
زندانى ساختى و شكنجه كردى و شرايط دردناك او را به زائر حسين عليه السلام نشان
مى دهند و مى گويند: اينك بنگر آيا انتقام تو از او گرفته شد و او خدا را سپاس مى
گذارد و مى گويد: سپاس خداى را كه انتقام مرا و پسر پيامبر را از او گرفت
.)(680)
16 و نيز از امام صادق عليه السلام آمده است كه :
(اگر زائر حسين ، در راه زيارت او كشته شود با نخستين قطره خون ، همه گناهانش مورد
بخشايش قرار مى گيرد و سرشت ملكوتى او بسان سرشت پيامبران به گونه اى
شستشو داده مى شود كه از سرشت حيوانى كافران و فاسقان پاك و پاكيزه و خالص مى
گردد؛ همينگونه قلب او شستشو داده مى شود و هر ناخالصى از آن زدوده و لبريز از
ايمان مى گردد. و در حالى خدا را ملاقات مى كند كه از همه ناخالصيها خالص است و
شفاعت خاندان و هزاران نفر از برادران دينى اش بدو ارزانى شده است . فرشتگان به
همراه جبرئيل و فرشته مرگ ، نماز او را مى خوانند و كفن و حنوط او از بهشت هديه مى
گردد و آرامگاهش بر او گسترده و نورباران مى گردد.
درى از درهاى بهشت به رويش گشوده مى شود و فرشتگان از بهشت بر او هديه مى آورند
و پس از هيجده روز، به ملكوت پر مى كشد و تا آستانه رستاخيز با دوستان خدا همچنان
در آنجا خواهد بود.
پس از آغاز برپايى رستاخيز، او نيز سر از رحم خاك برمى دارد و بارديگر با پيامبر
و على و امامان نور عليهم السلام مصافحه مى كند. آنان بشارت كاميابى و نجات بدو مى
دهند و او را به همراه خود مى برند تا از حوض كوثر مى نوشد و هر كه را دوست دارد مى
نوشاند ... .)(681)
جهت سوّم پاك سازى از گناه
اثر ديگر زيارت آن حضرت اين است كه : زائر حسين عليه السلام پس از زيارت
عارفانه و خالصانه به گونه اى خاص ، از گناهان پاك مى گردد.
در روايات متعدّدى حدود چهل روايت تعبير شده است كه :
(خداوند گناهان گذشته و آينده او را خواهد بخشيد.)(682)
و در روايات ديگرى بدين صورت كه :
(او بسان روز تولّدش ، از همه گناهان پاك و پاكيزه مى شود.)(683)
در برخى از روايات آمده است كه :
(زائر عارف او بسان پارچه و لباسى كه پس از شستشو پاك مى گردد، از همه
گناهان پاكيزه مى شود.)(684)
و شگفت آور اينكه در روايتى آمده است كه :
(با اوّلين گام خالصانه و عارفانه براى زيارت او، پاك و پاكيزه مى گردد.
پس ، به هر گامى درجه اى دريافت مى دارد و به جايى مى رسد كه خداوند ضمن خطاب
به او مى فرمايد: بنده من ! هر چه مى خواهى بگو، كه پذيرفته است .)(685)
و در روايت ديگرى آمده است كه :
(پس از نماز زيارت حسين عليه السلام ، فرشته اى به سوى او مى شتابد ومى
گويد: پيامبر درود وسلامت مى رساند ومى فرمايد: گذشته ات مورد بخشايش خداست ،
اينك زندگى را از سر بگير و مراقب رفتارت باش .)(686)
جهت چهارم اثر رهايى بخش
زائر آن حضرت نه تنها خود نجات يافته است ، بلكه سبب نجات و رهايى ديگران مى
گردد. در روايتى از امام صادق عليه السلام كه فرمود:
(زائر عارف حسين عليه السلام ، در روز رستاخيز براى صد نفر از دوزخيان شفاعت مى
كند.)(687)
و در روايت ديگرى است كه بدو ندا مى رسد كه :
(هان اى زائران حسين عليه السلام دست هر كسى را دوست داريد بگيريد و به بهشت وارد
كنيد.)(688)
جهت پنجم تا روز رستاخيز
هر كار شايسته اى پاداشش تا روز رستاخيز باقى مى ماند، امّا خودِ كار پس از انجام ،
پايان مى پذيرد؛ امّا زيارت حسين عليه السلام كار بزرگى است كه تا قيامت از زائر او
گسست ناپذير است و خود عمل شايسته همچنان تا قيامت امتداد مى يابد.
در اين مورد امام صادق عليه السلام فرمود:
(هنگامى كه فردى از خانه اش ، به قصد زيارت آن حضرت خارج مى شود، از همانجا
تا رسيدن به هدف ، هفتصد فرشته او را همراهى مى نمايند. پس از زيارت او، ندايى مى
رسد كه گذشته ات مورد بخشايش قرار گرفته است ، اينك از اين پس ، زندگى را از
سر بگير و مراقب رفتارت باش ! آنگاه ، همان فرشتگان او را تا رسيدن به خانه اش
همراهى مى كنند و پس از خداحافظى از او تا آخرين روز زندگى اش همواره زيارت حسين
عليه السلام مى كنند و پاداش كارشان از آن اوست .)(689)
جهت ششم پاداش و عمل وصف ناپذير
زائر حسين عليه السلام به پاداش و عملى دست مى يابد كه انجام آن از او امكان پذير
نيست . براى نمونه :
به پاداش حجّهاى پيامبر صلى الله عليه و آله دست مى يابد. اين مطلب در روايات
متعدّدى آمده است ، لطيفترين آنها اين روايت است :
يكى از ياران امام صادق عليه السلام آورده است كه :
(در نخستين روزهاى حكومت منصور، امام صادق عليه السلام وارد نجف شد وبه من فرمود
كه سر راه بروم و در آنجا انتظار آمدن مردى را بكشم كه از طرف قادسيه خواهد آمد و
آنگاه پس از ورود او، سلام حضرت را بدو ابلاغ و او را به محضر حضرتش دعوت كنم
.)
اين مرد، كه موسى نام دارد، مى گويد:
(در اجراى دستور، سر راه شتافتم و زير حرارت شديد خورشيد، تا سرحدّ ياءس و
نوميدى از آمدن مسافر مورد نظر، به انتظار نشستم تاسرانجام از راه رسيد و پس از
رساندن پيام امام صادق عليه السلام او را به نزديك خيمه حضرت راهنمايى كردم و خودم
كنار در خيمه از آنان دورتر به گونه اى كه آنان را نمى ديدم ، امّا سخنانشان را مى
شنيدم ، نشستم .
امام صادق عليه السلام از آن مرد پرسيد: (از كجا آمدى ؟)
پاسخ داد: (از دورترين نقطه يمن .)
آنگاه حضرت همه ويژگيهاى منطقه زندگى او را به او باز گفت و او تصديق كرد. آنگاه
فرمود: (هدف از آمدن به اين نقطه چيست ؟)
گفت : (براى زيارت حسين عليه السلام آمده ام .)
فرمود: (تنها به قصد زيارت ؟)
گفت : (آرى ! تنها براى زيارت سالارم و نمازگذاردن در كنار قبر او و نثار درود بر او
از نزديك ....)
امام عليه السلام فرمود: (در زيارت آن حضرت چه پاداش و اثرى مى نگرى ؟)
گفت : (ما از زيارت او بركت در مال و اولاد و سلامتى و عمر و برآورده شدن خواسته هاى
خويش مى نگريم .)
فرمود: (برادر يمنى ! آيا بر اين پاداشها چيزى بيافزايم ؟)
پاسخ مثبت داد.
امام صادق عليه السلام فرمود: (پاداش زيارت عارفانه حسين عليه السلام با پاداش
حجّ پذيرفته شده با پيامبر، برابرى مى كند.)
آن مرد شگفت زده شد.
امام صادق عليه السلام فرمود: (آرى ! بلكه با دو حجّ پذيرفته با پيامبر.)
و باز بيشتر شگفت زده شد.
و امام صادق عليه السلام همواره بر پاداش زيارت عارفانه حسين عليه السلام افزود
تا به سى حجّ پذيرفته شده و پاك و پاكيزه به همراه پيامبر صلى الله عليه و آله
رسيد.(690)
جهت هفتم پاداشى بى نظير
به بركت زيارت حسين عليه السلام انسان هدفدار، به
عمل و پاداشى مى رسد كه اصولاً نه انجام آن برايش امكان پذير است و نه به دست
آوردن پاداشش ، همانند رسيدن به حجّ و پاداشى چون حجّ پيامبر كه در گذشته روايت آن
را آورديم .(691)
جهت هشتم وعده خدا
خداوند سوگند ياد كرده است كه زائر عارف آن حضرت را محروم و نوميد و
دچارورشكستگى روز رستاخيز نسازد.
اين مطلب را از امام باقر عليه السلام آورده اند كه فرمود:
(حسين عليه السلام به صورت بسيار مظلومانه و اندوهبار و با لب تشنه و مشتاق به
لقاى حقّ، به شهادت رسيد و خداوند بر خود لازم ساخت كه هيچ مشتاق به كوى او، و
بلازده و گناهكار و غم زده و تشنه كام و مصدوم و رنجديده اى ، به كوى او نشتابد و
خداى را در آنجا نخواند و به وسيله حسين عليه السلام به بارگاه او تقرّب نجويد، جز
اينكه خداوند، گرفتاريش را رفع و خواسته هايش را روا و گناهانش را مورد بخشايش
قرار دهد و در عمر و روزى اش بيافزايد.)(692)
فاعتبروا يا اولى الابصار
جهت نهم نهايت آرزوها
ويژگى ديگر در زيارت حسين عليه السلام اين است كه رسيدن به بهشت برين كه
نهايت آرزوى هر انسان است در پرتو آن ، حاصل مى شود.
در روايت است كه :
(خداوند، هنگامى كه زائر عارف او را در راه زيارت او، شبانگاهان بيدار و روزها خسته
مى نگرد، بدو نظر لطفى مى افكند كه بهشت برايش تاءمين مى شود.)(693)
جهت دهم بالاترين اثر:
ويژگى ديگر اين است كه زيارت آن حضرت آثار خاصّى در پى دارد. از آن جمله در
روايات بسيارى آمده است كه : (عمر انسان را زياد و روزى او را پربركت مى
سازد.)(694)
در زيارت عرفه آمده است كه :
(زيارت آن گرامى در عقايد برحق ، آرامش قلب و اطمينان خاطر به بار مى آورد و
شبهات و نگرانيها را برطرف مى كند.)(695)
روشن است كه اين اثر اطمينان بخش از هر اثر ارزشمند ديگرى برتر است ، چرا كه هر
اثر ديگرى در گروآن است .
و نيز از آثار آن اين خواهد بود كه مرگهاى ناگوار و شقاوتمندانه را دفع و رفع مى
كند.(696)
و ديگر اينكه زائر حسين عليه السلام و پدر و مادر و برادرش تا روز رستاخيز از همه
هول و هراسها به وسيله پيامبر بيمه شده اند و آن حضرت نجات آنان را تضمين فرموده
است .(697)
جهت يازدهم برتر از ديدار امام حاضر
از آثار ديگر زيارت آن حضرت اين است كه ، زيارت او برتر و پرفضيلت تر از
پاداش زيارت امام حاضر است ؛ مثلاً اگر حضرت صادق عليه السلام حىّ و حاضر باشد
و شما به حضور او شرفياب گردى و با او گفتگو نمايى ، اين سعادت بزرگى است .
امّا زيارت حسين عليه السلام بالاتر از اين است .
مردى از شيعيان آورده است كه به امام صادق عليه السلام گفت : (هنگامى كه حسين عليه
السلام را زيارت كردم ، شوق ديدار شما نيز در انديشه ام پديدار شد و مرا وادار كرد
تا رنج اين سفر طولانى را براى ديدار شما، به جان بخرم .)
امام صادق عليه السلام فرمود: (به وعده هاى پروردگارت ، يقين داشته باش . تو از
سراى بزرگ مردى كه حق پرشكوه ترى از من بر شما دارد، آمده اى .)
پرسيدم : (چه حق بزرگترى از وجود گرامى شما، بر من دارد؟)
فرمود: (حق او اين است كه وقتى بر او وارد شدى ، خداى را در حرم او بخوانى و
خواسته هايت را به بارگاه او ببرى .)(698)
امام باقر عليه السلام به ديدار زائران حسين عليه السلام مى شتافت .
مردى به نام حمران مى گويد قبر حسين عليه السلام را زيارت كردم وقتى بازگشتم ،
امام باقر عليه السلام با جمعى از نوادگان على عليه السلام به ديدار من آمد و به من
فرمود: (حمران ! بشارتت باد! هر كسى قبر شهيدان خاندان پيامبر را با نيّتى صاف و
پاك ، زيارت كند از گناهانش پاك مى گردد، درست بسان روز تولّدش .)(699)
و از شگفتيهاى آثار زيارت آن حضرت اين است كه ، لحظات بارش رحمت خدا بر زائران
حسين عليه السلام نيز جالب و دايره اش وسيعتر است .
در روايتى پس از ذكر لحظات نزول باران رحمت خدا در هر روز، آمده است كه :
(خداوند رحمت خويش را همواره بر زائران حسين عليه السلام و خاندان آنها، و كسانى كه
مورد شفاعت او قرار گيرند فرو مى فرستد؛ گرچه گناهكار و در خور آتش
باشند.)(700)
و از لطيفترين فضايل زيارت آن حضرت اين است كه : زائران آن حضرت
چهل سال پيش از اهل بهشت ، وارد آن مى گردند(701) وهرپديده اى از زائر آن حضرت
تبرّك مى جويد و از زائر آن حضرت به خاطر ديدن قبر شريف او انتظار نظر خير
دارد.)(702)
و از شگفتيهاى فضايل زيارت او كه از بسيارى روايات دريافت مى گردد، اين است كه
همه فضايل آن براى مردم بيان نشده است . در روايت است كه :
(اگر مردم مى دانستند در زيارت آن حضرت چه پاداش شكوهمندى است ، از شور و شوق
كوى او، جان مى باختند و بارها نفسهايشان در عشق كوى دوست ، بند مى آمد.)(703)
و در روايت ديگرى است كه :
(اگر مردم فضيلتهاى زيارت او را مى دانستند از دورترين نقاط گيتى ، به هر
صورت ممكن به زيارتش مى شتافتند.)
پاداش عمل و خواصّ آن
فضيلت خاصّ ديگرى در زيارت آن حضرت است كه به
دليل امتياز آن ، به صورت مستقلّى ترسيم مى گردد و پيش از ترسيم آن از مقدّمه
كوتاهى ناگزيريم .
حقيقت اين است كه اعمال شايسته و آثار انسان ساز و رهايى بخش آن در صورتى مى
تواند كارساز باشد كه فرد پس از انجام عمل شايسته ، با گفتار و رفتار ناشايسته و
گناه آلود خود موانع جدّى در اثر گذارى آنها پديد نياورد و اثر آنها را نابود نسازد،
چرا كه در غير اين صورت اعمال شايسته از اثر گذارى مطلوب ، باز مى مانند، درست
همانند موادّ غذايى و دارويى كه در شرايط خاصّ خود و با نبودن موانع تاءثير، در بدن
انسان اثرمى گذارد.
آرى ! آنچه در مورد پاداش و فضايل كارهاى شايسته و عبادت ونيايش و همانند آنها، آمده
است ، همه و همه مشروط به حفظ آنها پس از انجام و نبودن موانع در راه اثرگذارى آنهاست
، در غير اين صورت ممكن است فرد با دست يازيدن به گناه ، چنان موانع ويرانگرى
پديد آورد كه نه تنها آثار نجات بخش اعمال شايسته خويش را خنثى سازد؛ بلكه زمينه
سقوط و بدبختى خودش را هم فراهم نمايد و انسان
اهل نجات را اهل دوزخ سازد.
نكته ديگر اينكه : درجات و مراتب گوناگون و شرايط مختلف مردم در نجات از مشكلاتى
كه برشمرديم ، نيز از همين جا منشاء مى گيرد.
برخى از ايمان و عمل صالح ، به مقدارى بهره مند مى گردند و آن را به گونه اى
پاس مى دارند كه مى تواند آنان را در همان لحظات احتضار، از همه گرفتاريها نجات
بخشد، امّا برخى به اندازه اى كه ، پس از تحمّل كيفر دردناك حالت استغفار، نجات مى
يابند.
برخى پس از مدّتى كيفر و تحمل عذاب عالم برزخ نجات پيدا مى كنند و برخى پس از
عالم برزخ ، گروهى در روز رستاخيز و در برخى مواقف آن ، از مشكلات طاقت فرسا رها
مى شوند و گروهى ديگر پس از تحمّل عذاب روز رستاخيز دسته اى پس از
تحمّل عذاب دوزخ براى مدّتى ، نجات پيدا مى كنند و دسته اى به خاطر فقدان ايمان و
عمل صالح يا از دست دادن آن دو و پديدار شدن موانع و
حبطعمل در آتش ماندگار مى گردند.
امّا زيارت عارفانه و خالصانه حسين عليه السلام داراى پاداش و فضايلى است كه
سرآمد همه پاداشها است ، به گونه اى كه پس از انجام شايسته و بايسته آن ، اگر
موانعى هم پديد آيد، نمى تواند همه آثار و راهها وخواصّ نجات بخش آن را از پرونده
عمل شخص ، پاك و او را اهل شقاوت سازد، چرا كه در زيارت عارفانه و هدفدار آن حضرت
راههاى نجات بسيار و پاداشها متعدّد و گوناگون است . برخى از پاداشهاى آن ، آفت
پذير نيست و اگر موانع هم در برخى اثر گذارد و از نقش رهايى بخش آن بكاهد، راههاى
ديگرى براى نجات ، وجود خواهد داشت .
به عبارت ديگر: خداوند براى هر كدام از كارهاى شايسته اى كه انسان مى تواند در دنيا
انجام دهد، اثر خاصّى قرار داده است .
اثر رهايى بخش برخى از اعمال انسان ، در عالم برزخ است و برخى در روز رستاخيز.
و هنگامى كه براى اثر گذارى كارهاى شايسته انسان موانعى پديد آمد نه تنها آن
عمل شايسته در مكان و زمان و لحظات مناسب اثر مطلوبش را در رهايى انسان از مشكلات
ظاهر نمى سازد، بلكه در مراحل ديگر نيز بى اثر و بى خاصيّت مى گردد.
امّا اثر و پاداش زيارت عاشقانه و عارفانه حسين عليه السلام هرگز از بين نمى رود و
هرگاه گناه و نافرمانى انسان ، باعث شود كه در مرحله اى اثر مطلوب را در رهايى
انسان نگذارد، آثار و خواصّ ديگر آن در مراحل و مشكلات ديگر اثر مى گذارد و اين
شرايط از حالت احتضار، تا واپسين لحظات رستاخيز و حسابرسى و قرار گرفتن
سعادتمند و شقاوت پيشه در جايگاه مناسب خود ادامه دارد.
اين نكته از انبوه رواياتى كه در پاداش زيارت آن حضرت آمده است ، به خوبى دريافت
مى گردد. و در روايتى كه از خود امام حسين عليه السلام رسيده است به اين موضوع
تصريح شده است كه خواهد آمد.
و نيز همين نكته را جابربن عبداللّه انصارى هنگامى كه روز اربعين به زيارت پيشواى
شهيدان تشرّف يافت و به سبك ويژه اى امام محبوب خويش را زيارت كرد، بيان داشت .
از جمله فضايلى كه جابر براى زيارت حسين عليه السلام برشمرد اين بود كه گفت :
(اگر گام زائر عارف و شيفته او در مقامى از مقامات عالم برزخ و رستاخيز بلغزد، گام
ديگرش در مرحله بعد، آن را تثبيت خواهد كرد.)(704)
به بيان ديگر: هنگامى كه آثار و خواصّ و پاداش ثابت و
تزلزل ناپذير زيارت آن حضرت براى زائر عارف او ارزانى شد، چنين انسانى به
تناسب درجات و مراتب مختلف علم و ايمان زائران آن حضرت ، يا بسان تولّد يافته از
مادر، پاك و پاكيزه از گناه از دنيا مى رود و يا فراتر از آن به درجات والايى نيز
نايل مى گردد و به برترين مقامات ، همچون مقامات پيامبران و فرشتگان نيز مفتخر مى
گردد.
اينك ، اگر ارتكاب گناه مانع رسيدن او به اين درجات گردد و گناهكار از دنيا برود
بايد اميدوار باشد كه آثار و خواصّ زيارت آن حضرت به هنگام مرگ و لحظات احتضار،
يا مراحل نخستين عالم برزخ او را نجات بخشد و اگر نجات او به دلايلى از جمله گناه و
نافرمانى خدا، به تاءخير افتاد، اميد است كه در عالم برزخ مورد بخشايش قرار گيرد و
اگر قابليّت بخشايش در عالم برزخ را هم نداشت و موانع
نزول بخشايش ، كه ارتكاب گناه و معصيت خداست بسيار بود و در تمامى
مراحل عالم برزخ گرفتارش ساخت ، اميد است كه در روز رستاخيز كه پيامبر به همراه
جبرئيل در جستجوى زائران حسين عليه السلام وارد صحراى محشر مى گردد و با نگرش
بر چهره مردم و ديدن نشانى از نور كه بر پيشانى زائران حسين عليه السلام است آنها
را شناخته ،(705) دست آنان را گرفته ، از
مراحل سهمگين روزرستاخيز نجات مى دهد، اميد كه در آن
مراحل نجات يابد.
اگر فردى قابليّت اين را هم از دست داده و ظلمت گناهانش ، اثر نورانيّت زيارت آن
حضرت را نيز از چهره اش زدوده و همچنان در ميان مبتلايان به گرفتاريهاى روز رستاخيز
است ، باز هم راه نجات ديگرى خواهد داشت و آن هنگامى است كه در صحراى محشر ندا مى
رسد كه :
(شيعيان خاندان پيامبر كجايند؟)
در آن هنگام گردنهاى بى شمارى برافراشته مى شود، آنگاه ندا مى رسد كه :
(زائرين حسين عليه السلام كجايند؟)
گروهى بپا مى خيزند و بدانان گفته مى شود: (دست هر كسى را دوست داريد، بگيريد
و به بهشت وارد گرديد.)
و اينجاست كه هر كسى دست فردى را كه دوست دارد مى گيرد و او را به بهشت مى
برد.(706)
اگر زائرى در اين مرحله ، هم قابليّت نجات نداشت و موانع بخشايش موجود بود، باز هم
نبايد ماءيوس گردد، چرا كه راه ديگرى هست و آن هنگامى است كه طبق روايت امام صادق
عليه السلام در روز قيامت نداى خاصّى مى رسد كه : (زائران حسين كجايند؟)
گروهى گردن مى كشند، بدانان خطاب مى گردد كه : (از زيارت حسين عليه السلام چه
مى خواستيد؟)
پاسخ مى دهند: (پروردگارا! انگيزه و خواست ما، تنها دوستى وارادت به پيامبر و على
و فاطمه عليهم السلام بود و نثار مهر و محبّت به حسين عليه السلام به خاطر ستمى كه
در راه احيا دين و ارزشهاى الهى بدو رواداشتند.)
اينجاست كه ندا مى رسد: (هان اى زائران حسين ! اين محمّد و على و فاطمه و حسن و حسين
عليهم السلام بپاخيزيد و به آنان بپيونديد، شما با آنان هستيد به زير پرچم آنان كه
در دست على عليه السلام است برويد.) و آنان از هر سو به سوى پرچم خواهند رفت
.(707)
اينك ، شما اى گناهكاران ! اگر از زائران آن حضرت هستيد و به خاطر ارتكاب گناه ، اين
قابليّت را از دست داده ايد كه پيامبر و جبرئيل بيايند و دست شما را بگيرند و از
مراحل سهمگين رستاخيز نجاتتان بخشند و اگر از اين مقام محروم شده ايد كه دست كسى را
بگيريد و به بهشت برويد، پس ، اين ندا را پاسخ دهيد و بپاخيزيد و هنگامى كه اجازه
داده شد، بى درنگ به اين پرچم نجات بخش بپيونديد.
و اگر اين موفقيّت هم نصيب شما نشد، كه يكى بيايد و در صحراى محشر دست شما را
بگيرد و نجات دهد و خود هم با اين ندا توان قيام و پيوستن به پرچم رهايى
آل محمّد عليهم السلام را نداشتيد و بار گناه ، كمرت را خم نموده و تو را به خاك سياه
نشانده و غلها و زنجيرها زمينگيرت ساخته است ، باز هم از آثار رهايى بخش زيارت حسين
عليه السلام محروم نخواهى شد. منتظر مرحله ديگرى براى نجات باش ، مرحله اى كه
مرحله اميد بزرگ است كه در روز محشر رخ خواهد داد.
در روايت است كه : دخت گرامى پيامبر صلى الله عليه و آله در روز رستاخيز درحالى كه
لباس كرامت در بر و تاجى از نور بر سر و در هودج و مَرْكب مخصوصى نشسته و
جبرئيل هدايت كننده مركب او و گروهى از بانوان برگزيده ، همچون مريم و خديجه و
آسيه با انبوهى از فرشتگان با تشريفات خاصّى او را
استقبال مى كنند،(708) به سبك ويژه اى وارد محشر مى گردد. به بيان روايات
بسيارى پيراهن آغشته به خون حسين عليه السلام را با خود دارد و به سبك ويژه اى در
پيشگاه خدا به دادخواهى برمى خيزد و عرضه مى دارد:
(پروردگارا! دو فرزند گرانمايه ام ، حسن و حسين عليهما السلام را بر من بنمايان
.)
آنگاه خداوند آنان را به فاطمه عليها السلام مى نماياند، در حالى كه فرزندش حسين
بر پاى ايستاده و سر در بدن ندارد، رگهاى گردنش قطع و خون از آنها فوران مى
كند،(709) فاطمه عليها السلام با ديدن آن منظره جانسوز، ضجّه مى زند و خود را از
مركب به زير مى افكند، آنگاه در حالى كه پيراهن خونين فرزندش را به دست دارد به
دادخواهى برمى خيزد و عرضه مى دارد:
(بارخدايا! اين پيراهن گلگون ، فرزندم حسين است .)(710)
آنگاه ، دخت گرامى پيامبر صلى الله عليه و آله به شفاعت برمى خيزد، چرا كه به او
ندا مى رسد كه آنچه مى خواهد، بخواهد.
عرضه مى دارد: (پروردگارا! بخشايش و رحمت براى شيعيان .)
پيام مى رسد مورد بخشايش قرار گرفتند.
عرضه مى دارد: (براى شيعيان فرزندم حسين عليه السلام .)
باز هم پيام بخشايش مى رسد.
عرضه مى دارد: (بخشايش رهروان راه شيعيانم را مى خواهم .)
پيام مى رسد كه : (آسوده خاطر باش كه هر كسى راه و رسم شما را پيروى كند و به
ريسمان محكم شما چنگ زند، با شما خواهد بود و
اهل نجات است .)
اينجاست كه بانوى نمونه اسلام ، آسوده خاطر و شادمان مى شود و همه مورد شفاعتش
قرار مى گيرند و با او به سوى نعمتهاى خدا حركت مى كنند.(711)
پس ، هان ! اى كسى كه سعادت زيارت عارفانه و عاشقانه فرزندش حسين عليه السلام
به تو ارزانى شده و اى كسى كه اين مادر گرانقدر را در سوگ فرزندش يارى كرده اى
، اگر از راههاى نجاتى كه برشمرديم ، نجات پيدا نكردى ، اگر سعادت اينكه پيامبر
دست تو را درمحشر بگيرد، نداشتى ؛ اگر توان قيام و پيوستن به پرچم على عليه
السلام را نداشتى ، اميد كه مورد شفاعت فاطمه عليها السلام قرار گيرى و به هنگامى
كه گفت : (پروردگارا! بخشايشت را براى شيعيان خود و فرزندم حسين و پيروان آنان
مى خواهم .) نجات يابى .
اگر در اين مرحله هم نجات نيافتى ، اميد است كه در پرتو الطاف الهى كه به فاطمه
عليها السلام مى فرمايد: (هر كس به ولايت و محبّت شما چنگ زند و با شما باشد، مورد
بخشايش است .) شامل حال تو شود، چرا كه زيارت فرزندش حسين عليه السلام
محكمترين پيوند با آن گرامى است ، همينگونه سوگوارى و گريه بر او. چرا كه آن
حضرت به آنچه مربوط به حسين عليه السلام است ، توجّه خاصّى دارد.
بنابراين ، در حالى كه زائر حسين عليه السلام هستى ، فكر نمى كنم باز هم گرفتار
بمانى و به همراه او به بهشت راه نيابى .
امّا اگر باز هم از شدّت تأ ثير گناهانت در سرنوشت خود هراسانى و از نجات خود نوميد
و سرافكنده و همچنان خود را گرفتار عذاب و بى پناه در صحراى سوزان محشر مى
نگرى و از آن پس گرفتار در آتش دوزخ ، حتّى در اين مرحله دردناك نيز نبايد نوميدشد،
چرا كه تو حسين عليه السلام را با معرفت زيارت كرده اى و آن حضرت از تو بازديد
خواهد كرد و همان آخرين مرحله بازديد حسين عليه السلام از زائرانش ، آخرين فرصت و
روزنه اميد براى نجات توست ، چرا كه آن حضرت فرموده است كه :
من زارنى فى حياته زرته بعد وفاته
هر كسى مرا زيارت كند، پس از مرگش از او بازديد خواهم كرد.
و اگر آن گرامى شما را در آتش بنگرد، نجات خواهد داد و اين آخرين مرحله نجات براى
كوچكترين و ناچيزترين زائر حسين عليه السلام و گناهكارترين آنهاست .
پاداش و ره آورد زيارت آن حضرت
زائران بامعرفت و بااخلاص حسين عليه السلام به بركت زيارت پيشواى شهيدان به ره
آورد عظيم معنوى و والايى دست مى يابند از جمله اينكه :
1 خدا خطاب به فرشتگان مقرّب نموده ، بدانان مباهات مى كند و مى فرمايد:
(آيا زائران حسين را نمى نگريد كه چگونه با شور و شوق به زيارت او مى
شتابند؟)(712)
2 محبّت حسين عليه السلام فرد را چنان در كمند عشق او قرار مى دهد كه در هر فرصتى
به زيارت او مى شتابد و دل در گرو مهر او دارد.(713)
3 خدا با نظر رحمت به زائر حسين مى نگرد.(714)
4 هنگامى كه در قيامت خداوند براى زائران او سخن مى گويد، درفراز عرش ، همسخن
آفريدگارش مى شود.(715)
5 در چندين روايت آمده است كه مقامات برين برايش نوشته مى شود.(716)
6 در بهشت به همسايگى پيامبر و خاندانش مفتخر و بر سفره احسان آنان ، ميهمان مى
گردد.(717)
7 سرانجام جزو سعادتمندان مى گردد.(718)
8 به مقام فرشتگان گرامى خدا ارتقاء مى يابد.(719)
9 جزو يارى دهندگان فاطمه عليها السلام در زيارت و سوگوارى و مهر به حسين عليه
السلام است .(720)
10 خود و همه اعضاى وجودش ، همانند چهره ، گونه ، چشم و قلبش ،
مشمول دعاى خير امام صادق عليه السلام است ، چرا كه او فرد زائر و سوگوار، اعضا و
اندامهاى آنان را كه در سوگوارى حسين عليه السلام شركت دارند، دعا كرد و فرمود:
(بار خدايا! چهره هايى كه عارفانه و عاشقانه بر تربت او قرار مى گيرند و
ديدگانى كه بر او سيلاب اشك جارى مى سازند و قلبهايى كه بر او شعله ور مى
گردند و فريادهايى كه در راه اهداف ما طنين مى افكنند، همه را مورد مهرت قرار ده
.)(721)
11 زائر حسين عليه السلام امانت امام صادق عليه السلام نزد خداست ، چرا كه پيوسته
نيايشگرانه مى گفت :
... اللّهمّ انّى استودعك تلك الانفس
(پروردگارا! اين جانها و بدنها را تا رسيدن به حوض كوثر و تا هنگامه عطش روز
رستاخيز نزد تو به امانت مى سپارم .)
12 زائر حسين عليه السلام در حقيقت زائر خدا و پيامبر است .(722)
13 زائر حسين عليه السلام به مقام والايى اوج مى گيرد، كه همه شايستگان در
روزرستاخيز آرزو مى كنند كه : كاش حسين عليه السلام را عارفانه زيارت كرده
بودند.(723)
دو پاداش پرشكوه ديگر
از روايات ، دو امتياز و دو پاداش پرشكوه ديگر هم براى زيارت حسين عليه السلام
دريافت مى گردد كه در خور بحث جداگانه است .
پاداش پرشكوه اوّل
علاوه بر پاداشها و امتيازات بسيارى كه براى زيارت آن حضرت برشمرديم روايتى با
سند معتبر نشانگر آن است كه :
(فرشته نويسنده اعمال شايسته و پاداش آنها، از همان لحظاتى كه فردى تصميم به
زيارت حسين عليه السلام مى گيرد، مشغول نوشتن آن
عمل بزرگ عبادى و پاداشش در نامه عمل زائر مى شود و اين كار تا روز رستاخيز ادامه
دارد.)(724)
چرا كه ماهيت زيارت آن حضرت عمل شايسته است نه در حكم
عمل شايسته ؛ بلكه از برترين و بالاترين باقيات صالحات است و آنچه انديشه ها را
بهت زده مى سازد، اين است كه در اين روايت شانزده فضيلت مخصوص است كه هر كدام
برتر از يك صد فضيلت است .
يكى از آن فضيلتها اين است كه به هر واژه اى از واژه هاى زيارتنامه ، بهره پرشكوهى
از رحمت خدا به زائر آن حضرت ارزانى مى گردد.(725)
و شگفت انگيزتر اينكه با اين وصف در روايت قيد شده است كه اين پاداش پرشكوه تنها
بخشى از پاداش زيارت آن حضرت است .
مفضّل مى گويد: امام صادق عليه السلام از من پرسيد: (ميان شما و قبر شريف حسين
عليه السلام چقدر فاصله است ؟)
پاسخ دادم : (يك روز و اندكى .)
فرمود: (آن حضرت را زيارت مى كنى ؟)
پاسخ دادم : (چرا!)
فرمود: (آيا مى خواهى با بيان برخى از پاداش زيارت او، شادمانت سازم ؟)
پاسخ دادم : (چرا، فدايت شوم .)
فرمود: (هنگامى كه فردى از شما، زاد و توشه خويش را به آهنگ زيارت آن حضرت
آماده مى سازد، آسمانيان او را بشارت مى دهند وهنگامى كه از
منزل خويش پياده يا با مركب حركت مى كند خداوند چهار هزار فرشته را مى گمارد تا
رسيدن به شهادتگاه حسين عليه السلام بر او درود مى گويند.)
آنگاه خطاب به من فرمود:
(هنگامى كه به شهادتگاه او رسيدى در كنار درب ورودى بايست و با اين واژه ها و
جملات پر محتوا او را زيارت كن كه براى هر واژه اى بهره شكوهمندى از رحمت خدا خواهى
داشت .)
از آن حضرت پرسيدم : (با كدام واژه ها؟)
فرمود: (اينگونه و با اين جملات :
اَلسّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللّه ،
اَلسّلامُ عَلَيْكَ ياوارِثَ نوُحٍ نَبِىِّ اللّه ،
اَلسّلامُ عَلَيْكَ ياوارِثَ اِبْراهيمَ خَليلِ اللّه ،
اَلسّلامُ عَلَيْكَ ياوارِثَ مُوسى كَليمِ اللّه ،
اَلسّلامُ عَلَيْكَ ياوارِثَ عيسى رُوحِ اللّه ،
اَلسّلامُ عَلَيْكَ ياوارِثَ مُحَمَّدٍ حَبيبِ اللّه ،
اَلسّلامُ عَلَيْكَ ياوارِثَ وَصِىِّ رَسُولِ اللّه ،
اَلسّلامُ عَلَيْكَ ياوارِثَ الْحَسَنِ الرَّضِىِّ،
اَلسّلامُ عَلَيْكَ ياوارِثَ فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللّه ،
اَلسّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الشَّهيدُ الصِّدِّيقُ،
اَلسّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الوَصِىُّ البارُّ التَّقِىُّ،
اَلسّلامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِكَ وَاءَناخَتْ بِرَحْلِكَ،
اَلسّلامُ عَلى مَلائِكَةِ اللّهِ الْمُحْدِقينَ بِكَ،
اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلاةَ وَاتَيْتَ الزَّكاةَ وَاءَمَرْتَ باِلْمَعْرُوفِ وَنَهَيْتَ عَنِالْمُنْكَرِ وَ
عَبَدْتَ اللّهَ مُخْلِصاً حَتّى اءَتاكَ الْيَقينُ،
وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَكاتُهُ.
سلام بر تو اى وارث آدم برگزيده خدا،
سلام بر تو اى وارث نوح پيامبر خدا،
سلام بر تو اى وارث ابراهيم دوست خدا،
سلام بر تو اى وارث موسى همسخن خدا،
سلام بر تو اى وارث عيسى روح خدا،
سلام بر تو اى وارث محمّد حبيب خدا،
سلام بر تو اى وارث وصىّ پيامبر خدا،
سلام بر تو اى وارث حسن پسنديده ،
سلام بر تو اى وارث فاطمه دخت گرانقدر پيامبر،
سلام بر تو اى شهيد صدّيق ،
سلام بر تو اى جانشين نيكوكردار و تقوا پيشه
سلام بر تو و جانهايى كه در آستانت بدرود گفتند و در اردوگاهت فرود آمدند؛
سلام بر فرشتگانى كه گرداگردت حلقه زده اند.
گواهى مى دهم كه تو به راستى نماز را برپاداشتى و زكات را پرداختى و به كارهاى
پسنديده فرا خواندى و از كارهاى ناپسند هشدار دادى و خداى را تا سرحدّ يقين و واپسين
لحظات ، خالصانه پرستش كردى .
درود خدا و رحمت و بركاتش بر تو باد.
آنگاه در كنار شهادتگاه او سعى كن كه به هر گامى كه بردارى و بگذارى ، پاداش به
خون غلطيدن در راه حق را خواهى داشت .
هنگامى كه به قبر شريف رسيدى ، آن را بوسه باران كن و با دست و چهره آن را لمس نما
و بگو:
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللّهِ فى سَمائِهِ وَاءَرْضِهِ.
درود بر تو اى حجّت خدا در آسمانها و زمين !
آنگاه نماز زيارت بگذار كه هر ركعت نماز تو در آنجا پاداش هزار حجّ وهزار عمره و آزاد
ساختن هزار برده و هزار بار قيام و پيكار در راه خدا به همراه پيام آورى از پيامبران
مرسل را خواهد داشت .
هنگامى كه از زيارت قبر او باز مى گردى اگر گوش جان سپارى و نداى ندا كننده را
بشنوى همه عمر در كوى او اقامت خواهى گزيد.
آن نداكننده مى گويد: هان ! اى بنده خوب خدا! خوشا به حالت ، بهره شكوهمندى
گرفتى و نجات يافتى خداوند گذشته ات را مورد بخشايش قرار داد. اينك ، زندگى را
از نو آغاز كن .)
اينك ، اگر زائر حسين عليه السلام در همان سال يا همان ماه و روز، جهان را بدرود گويد؛
تنها ذات اقدس الهى جان معطّرش را قبض مى كند و فرشتگان تا رسيدن به خانه اش
بر او درود مى فرستند، آنگاه مى گويند:
(پروردگارا! اين بنده تو كه قبر فرزند پيامبر محبوبت را زيارت نمود، اينك به
خانه اش بازگشته است برنامه ما چيست ؟)
ندامى رسد كه :
(درب خانه اش بمانيد و تا آخرين لحظات زندگى اش ستايش و تقديس خدا كنيد و
پاداش آن را در كارنامه زندگى او بنويسيد.)
و آنان هم ، چنان عمل خواهند كرد. هنگامى كه از دنيا رفت ، در تشييع جنازه و
غسل و كفن نمودن و نماز بر او حاضر مى گردند، آنگاه به بارگاه خدا عرضه مى دارند:
(پروردگارا! اينك وظيفه ما چيست ؟)
ندامى رسد كه :
(اينك ، در كنار قبر بنده شايسته ام بمانيد و تا روز رستاخيز خداى را ستايش و تقديس
كنيد و پاداش آن را در كارنامه زندگى او بنويسيد.)(726)
پاداش پرشكوه ديگر
پاداش پرشكوه ديگر، كه طبق روايات به زائر حسين عليه السلام ارزانى مى گردد، اين
است كه هر كس عارفانه و عاشقانه او را زيارت كند، چنان است كه گويى خدا را در
عرشش زيارت نموده است .(727)
اين كنايه از شدّت قرب به خدا و اوج به كمال است و فراتر از اين مقام اين است كه به
بركت زيارت حسين عليه السلام خدا از او ديدار مى كند، چرا كه در روايت آمده است كه :
(هر كس حسين عليه السلام را شب جمعه زيارت كند، زيارت خدا را درك مى كند و خدا از او
ديدار مى نمايد.)(728)
روشن است كه ديدار خدا و زيارت او، كنايه از لطف خاصّ او و باران رحمت خدا بر اوست و
كسى كه باران رحمت خدا بر او باريدن كند هرگز محروم نخواهد شد و از آن بى بهره
نخواهد گشت .
با دقّت در روايت كه نشانگر قرب خاصّ معنوى زائر حسين عليه السلام به بارگاه
خداست ، به اينجا مى رسيم كه در زيارت او، پاداش و بهره اى از رحمت الهى خواهد بود
كه فراتر از آن نشايد.
و در روايت ديگرى آمده است كه : (هر كس مى خواهد در روز رستاخيز به خدا نظر كند
بايد حسين عليه السلام را بسيار زيارت كند.)(729)
اين سه تعبير يعنى : (زيارت خدا)، (ديدار با خدا) و (نظر به رحمت خدا)
تعبيرهاى سه گانه اى هستند كه نهايت قرب و بالاترين درجه معنوى انسان را
نشانگرند. قربى كه فراتر از آن نيست و به خاطر همين نكته ظريف و عميق است كه اين
ويژگى را به صورت جداگانه بحث كرديم ، چرا كه اين خود با همه پاداشهاى زيارت
او برابر، بلكه بر همه آنها سرآمد است .
|