تفسير كوثر
جلد پنجم
نوشته: يعقوب جعفرى
سخنى در آغاز
خداوند منّان را سپاسگزاريم كه تا كنون توفيق نوشتن پنج جلد از تفسير كوثر را به ما عنايت فرمود و عاجزانه از او مى خواهيم كه ما را همچنان از لطف سرشار خود بهره مند سازد تا اين تفسير را به پايان بريم.
پس از انتشار چهار جلد از تفسير كوثر، برخى از اساتيد و بزرگان و محققان و قرآن پژوهان، طى تماسهايى نويسنده را مورد تشويق قراردادند و اظهار نظرهايى كردند و پيشنهادهايى نمودند كه چراغ راهمان شد. ما در اينجا از لطف و مرحمت و حسن ظنّ آنان تشكر مى كنيم و به عنوان نمونه، اظهار نظر مكتوب دو تن از آنان را مى آوريم تا سپاسى باشد از نظر پاك و خطاپوششان كه مايه دلگرمى ما گرديد:
1 ـ نظر حضرت آية الله سبحانى درباره تفسير كوثر:
ايشان پس از ذكر مقدمه اى با عنوان «نهايت ناپذيرى بهره مندى از قرآن» و بيان تاريخچه نهضت تفسيرنگارى، در مورد تفسير كوثر چنين مرقوم فرموده اند:
از دست آوردهاى اين نهضت قرآنى در دهه دوم قرن پانزدهم، تفسير گرانسنگ و ارزشمند «كوثر» است كه با شيوه اى بس متناسب با نيازهاى
روز نگارش يافته و براى مخاطبان خاص خود هديه گرانبهايى را تقديم داشته است. مؤلف محترم كه خود يكى از پيش كسوتان علوم قرآنى در حوزه علميه قم مى باشد، به نگارش چنين تفسيرى دست زده كه از ويژگيهايى كه هم اكنون يادآور مى شويم برخوردار است:
1 ـ پس از نقل آياتى چند كه با هم پيوند خاص دارند، همراه با ترجمه روان، به نكات لغوى و ادبى آيات پرداخته، و اين بخش ادبى را از تفسير آيات جدا كرده است.
2 ـ از يادآورى احتمالات بى پايه كه تفاسير را پركرده خوددارى نموده و محكم ترين و استوارترين احتمال در مفاد آيه را متذكر مى شود.
3 ـ از ذكر شأن نزولها جز در مواردى كه مى تواند ابهام آيه را برطرف كند، چشم پوشيده و از روايات پيشوايان (ع) بهره كافى برده است.
4 ـ در اين تفسير علاوه بر اينكه از سخنان مفسران شيعه و سنى استفاده شده، مطالب جديد و ابتكارى فراوانى وجود دارد.
5 ـ در برخى از آيات به يك رشته مسائل فقهى و علمى و فلسفى و تاريخى اشاره شده كه براى خود بررسى گسترده مى طلبد، لكن براى پرهيز از تحميل آن بر آيات، اين مطالب را پس از تفسير آيات طى بحثهاى مستقلى مطرح مى كند.
6 ـ ويژگى ششم آن كه در حقيقت ـ بيت القصيد ـ اين خصوصيات است اين است كه اين تفسير براى خود مخاطبان خاصى دارد، و مخاطبان آن دانشجويان حوزه و دانشگاه و كسانى كه معلوماتى در آن پايه دارند، مى باشد.
ما اين اثر مفيد و سودمند و افتخار آفرين را به جامعه قرآنى تبريك گفته، مطالعه آن را به عموم دانشجويان وپژوهشگران قرآنى توصيه مى نماييم، و اين خدمت بزرگ و جاويد را به مؤلف محترم، حجة الاسلام و
المسلمين جناب آقاى يعقوب جعفرى كه خود يكى از نويسندگان باسابقه حوزه علميه و صاحب آثار علمى ارزنده اى است، تبريك وتهنيت مى گوييم وتوفيقات روزافزون معظم له را از خداوندبزرگ خواهانيم.
قم ـ مؤسسه امام صادق(ع)
جعفر سبحانى 22/4/78
2 ـ نظر قرآن پژوه محترم آقاى بهاءالدين خرمشاهى درباره تفسير كوثر:
ايشان طى نامه اى خطاب به مؤلف، چنين مرقوم فرموده اند:
با عرض سلام و اهداء تحيات قلبى از دريافت نامه مهرآميز مورخ 28/1/78 حضرتعالى همراه با چهار مجلد از تفسير گرانقدر كوثر فوق العاده شاد شدم و ساعتها به مطالعه آن مشغول شدم. تفسيرى است بسيار متين و پرمغز و خوش تدوين و پراطلاع و سرشار از نكات علمى كه با نثرى روشن و روان و خوشخوان نگاشته شده است نه ايجاز مخلّ دارد و نه اطناب مملّ و احاطه علمى و قرآن شناسى شامخ مؤلف از سراپاى آن آشكار است و در عين حرفه اى و تخصّصى بودن، براى غير متخصصان هم مفهوم است. از خداوند بزرگ خاشعانه مسألت دارم كه توفيق اتمام اين تفسير عالى ارجمند را به آن جناب مرحمت فرمايد.
شرح حال كوتاهى درباره حضرتعالى در دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى آمده است كه اگر ملاحظه نفرموده ايد، ملاحظه فرماييد. به همين تفسير كوثر هم در آنجا اشاره شده است. برايتان سعادت دو جهان و همچنان دوام
عزت و عافيت و انس و حشر و نشر مادام العمر با قرآن كريم و معارف قرآنى از درگاه حضرت حق خواستارم.
دوستدار و دعاگوى شما
بهاءالدين خرمشاهى 4/2/78
خواننده محترمى از تهران با امضاى «كوثردوست» كه لابد امضاى مستعارى است ضمن تشويق مؤلف، دو بيت شعر فرستاده كه در زير مى آوريم:
به درياى معانى جستجو كن درّ و گوهر را *** منوّر كن به نور علم و دانش جان و پيكر را
حضورى گر همى خواهى تو در خلوتگه قرآن *** بيا همراه ما باش و بخوان تفسير كوثر را
* * *
سوره يونس
مشخصات و فضايل اين سوره
سوره مباركه يونس دهمين سوره از سوره هاى قرآنى است كه در مصحف شريف ثبت شده و از نظر ترتيب نزول، پس از سوره اسراء (بنى اسرائيل) و يا هود قرار دارد. اين سوره از سوره هايى است كه در مكه نازل شده و محتواى آن گواه روشنى بر مكّى بودن آن است; چون همان گونه كه خواهيم ديد، در اين سوره روى سخن با مشركان است و درباره توحيد و معاد و مبارزه با شرك و بت پرستى صحبت مى كند و اين، ويژگى عمومى سوره هاى مكّى است.
گفته شده كه سه آيه از اين سوره در مدينه نازل شده و آن، آيات 94 تا 96 مى باشد كه چنين آغاز مى شود، فان كنت فى شك ممّا انزلنا اليك فاسئل الذين يقرءون الكتاب من قبلك و از پيامبر خواسته مى شود كه از اهل كتاب پرسش كند. اگر نقل درستى اين گفته را تأييد كند، مى توان پذيرفت ولى در ظاهر آيه چنين دلالتى وجود ندارد چون درست است كه اهل كتاب در مدينه بودند ولى آنها گاهى به مكه مسافرت مى كردند و پيامبر در مواردى با آنان روبرو مى شد.
اين سوره در تمام مصاحف 109 آيه دارد، جز در مصحف شامى كه 110 آيه دارد و در اين مصحف جمله «مخلصين له الدين» در آيه 22 از اين سوره در ابتداى آيه قرار داده شده است.
براى قرائت اين سوره نيز فضيلتهايى نقل شده است، از جمله اينكه ابىّ بن كعب از پيامبر خدا نقل كرده كه فرمود: هركس اين سوره را بخواند براى او پاداشى ده برابر
تعداد كسانى كه به حضرت يونس ايمان آوردند و يا او را تكذيب كردند و به تعداد كسانى كه با فرعون غرق شدند داده مى شود.
و نيز از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمود:
من قرء سورة يونس فى كل شهرين او ثلاثة لا يخاف عليه ان يكون من الجاهلين و كان يوم القيامة من المقرّبين.
هركس سوره يونس را در هر دو ماه يا سه ماه يك بار بخواند بر او بيم نمى رود كه از جاهلان باشد و او در روز قيامت از مقرّبان خواهد بود.
مسلم است كه تلاوت سوره هاى قرآن اگر با تدبر و انديشه در معارف و مفاهيم آن همراه باشد نقش تعيين كننده اى در تربيت روحى و زدودن جهل از انسان خواهد داشت و قارى قرآن از آثار و بركات خاص قرآن برخوردار خواهند شد.
دورنمايى از اين سوره
اين سوره با ذكرى از آيات استوار قرآن كريم شروع مى شود و از شگفت زده شدن مردم مكه از اينكه كتابى بر مردى از آنان نازل شود سخن مى گويد و عكس العمل زشت كافران را كه پيامبر را يك جادوگر معرفى مى كردند، نقل مى كند، آنگاه از آفرينش آسمانهاو زمين در شش روز يعنى شش دوره خبرمى دهد و از آغاز و انجام آفرينش مى گويد و بعضى از پديده هاى جهان مانند آفتاب وماه و آمد و شد شب وروز را مطرح مى كند، آنگاه از كافران كه از آيات خدا غافل هستند ياد مى كند و در مقابل آنها از مؤمنان ياد مى كند كه هدايت شده اند و جايگاه آنها در قيامت بهشت است.
در ادامه سوره از اين حقيقت خبر مى دهد كه خداوند آنگونه كه در دادن جزاى اعمال خوب شتاب مى كند، در دادن جزاى اعمال بد مردم شتاب نمى كند و انسانها در مواقع رسيدن بلا همواره خدا را مى خوانند و چون آن بلا دفع شد، از خدا رويگردان مى شوند. سپس از امّتهايى ياد مى كند كه در گذشته به سبب ستمگرى