تـرجـمـه :
و بـظـلم و ستم گروهى كشته شدند و عدهاى هم اسير، و
جمعى آواره و دور از وطن و يا از حق خود محروم شدند
شرح : حضرت سجاد در هنگام ورود به مدينه پس از مراجعت از شما فرمود:
ايـهـا النـاس ان الله وله الحـمـد ابـتـلا نـا بـمـصـائب جـليـلة و ثـلمة فى السلام عظيمة ،
قـتـل ابـو عـبدالله الحسين ، وسبى نساوه و صبيته ، و دار و ابراسه فى البلدان من فوق
عال السنان و هذه الرزية التى لا مثلها رزية (253) (اى مردم خداوند تبارك وتعالى
كه ستايش او را سزا است ما را بمصائب بزرگى بيازمود، و رخنه بزرگ در اسلام پديد
آمد، ابو عبدالله الحسين و نزديكانش شهيد شدند، و زنان و فرزندانش اسير گشتند و سر
او را بر نيزه در شهرها بگرداندند، و اين مصيبتى است كه مانند آن مصيبتى نيست .
و شـايـسـتـه اسـتـكه دراينجا پاره اى از اشعار تائيه قصيده معروف از دعب
خزاعى را هم ذكر نمائيم .
|
افاطم قومى يا ابنة الخير فاندبى
|
|
و قبر بارض الجوز جان محلها
|
|
و قبر ببا خمرى لدى القربات
|
|
و قبر بطوس يالها من مصيبة
|
|
الحت على الاحشاء باز فرات
|
|
عـلى بـن مـوسـى ارشـد الله امـره
|
|
مـو صـلى عـليـه
افضل الصلوات
|
|
قبور ببطن النهر من جنب كربلا
|
|
الى الحشر حتى يبعث الله قائما
|
|
فاما المهمات التى لست بالغا
|
|
تـو فـوا عـطـاشـا بـالفـرات فـليـتـنـى
|
|
تـو فـيـت فـيـهـم
قبل حبن وفاتى
|
اى فـاطمه اى دختر بهترين خلق خدا برخيز و نوحه سراى بر ستارگان رخشنده آسمانها
بـه سـرزمـيـن فـرات و قـبـورى در كـوفـه و ديـگر در مدينه طيبه (كه قبور چهار نفر از
اولادهـايـت ) اسـت ، و آن دگر كه در فخ است ـ نام موضعى است در نزديكى مكه (254) ـ
كـه در ود و تـحـيـات مـن نـثـار نـان باد. و قبرى ديگر در سرزمين جوزجان . و قبرى هم در
بـاخـمرى ـ در شش فرسخى كوفه ـ كه از دوى القربى هستند، و قبرى هم در بغداد است
كه مدفن نقى مطهر و پاك است (يعنى امام موسى كاظم عليه السلام ) كه خداوند رحمان او
را در غرفه هاى بهشتى جا داده است .(255)
(سـپـس ) عـلى بـن مـوسـى الرضـا عليهما السلام كه خداوند كارش را رونق دهد و بهترين
صـلوات را بـر او نثار فرمايد، ديگر حوادث مهمى كه مرا توان ذكر آن نيست واز حقيقت آن
آگاه نيستم تا قدرت بيان آنرا داشته باشم ، و قبرهائى است در كنار نهر فرات كه در
سـرزمين كربلا واقع است كه خوابگاه ابدى آنان است و در كنار شط فرات واقع است ، و
آل رسـول تـشـنـه كـام در كـنـار نـهـر فـرات جـان دادنـد اى كـاش مـنـهـم بـودم ميان آنان و
قبل از فرا رسيد اجلم مى مردم .
خـلاصـه آن سـفـارشـهـائى كـه رسـول خـدا صـلى الله عليه و آله و سلم درباره عترت و
اهـل بـيـت كـرده بـود كـه آنـان راهـنـمـا و همچون ستارگانى هستند در زمين براى هدايت مردم
مـتـاسـفـانـه بـدان عـمل نشد بلكه برخلاف آن هم رفتار كردن چنانكه حضرت سجاد عليه
السـلام در آن سخنرانى خود كه پس از اسيرى و مراجعت از شما در بيرون مدينه براى آن
مردم بيان نمود بدان اشاره كرد. و ما آن را سابقا آورديم .
نـقـل اسـت كـه حـضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها درمسجد پيغمبر اين اشعار را سر قبر
پيغمبر خطاب به پدر بزرگوارش سروده :
|
قد كان بعدك انباء و هنبثه
|
|
لو كنت شاهد هالم يكثر الخطب
|
|
انا فقدناك فقد الارض و ابلها
|
|
و اختل قومك فاشهد هم ولاتغب (256)
|
و جرى القضاء لهم بما يرجى له حسن المثوبة
ترجمه :
و قضاى الهى بر آنان جارى شد به چيزى كه حسن ثواب
(و پاداش نيكو) از آن اميد مى رود )
شـرح : بـدانكه هيچ يك از افراد انسان در اين عالم دنيا سالم از ابتلا و گرفتارى
نـخـواهد بود كما قال الله تعالى : لقد خلقنا الانسان فى كبد ـ بلد آيه 4 ـ يعنى
فـى تعب و مشقة (محققاً ما انسان را در رنج و سختى آفريديم ، (و رنج و مشقت از هر
سو در تمام شئون زندگى برانسان احاطه دارد.
در تـفـسـيـر مـجـمـع البـيـان ذيـل ايـن آيـه مـبـاركـه از ابـن عـبـاس و جـمـاعـتـى
نـقـل كـرده كـه انـسـان بـا مـطـائب دنـيـا و شدائد آخرت دست و پنجه نرم مى كند 0 و
پـيـوسـتـه در زد و خـورد اسـت ). و گويد فرزند آدم هميشه در اقدام به هر كارى رنج مى
برد تا از دار دنيا برود.
|
نابرده رنج گنج ميسر نمى شود
|
|
مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد
|
پـس بـنـابـرايـن تـفـسـيـر مـفهوم آيه چنين است كه انسان را در تعب و مشقت آفريديم ، و او
پيوسته متحمل مشقت و سختى است تا از دار دنيا مفارقتنمايد.
ابـتـداى مـشـقـت انـسان از رحم مادر شروع مى شود هنگامى كه روح در او دميه شود، و موقع
ولادت ، و ايـام شيرخوارگى ، و بازگرفتن از شير، و گرفتاريهاى ديگر زندگى كه
رفـتـه رفـهـت شديدتر مى شود تا هنگام سختى مردن و جان دادنش . و هر كس اندك تاملى
بـه دوران زنـدگـى خود نمايد به انواع مشقت و سختى كه در دوره زندگى خود ديده به
حقيقت اين گفتار را تصديق خواهد نمود.
در نـهـج البـلاغه خطبه 224 فرمايد: دنيا سرائى است كه گرفتارى و اندوه آنرا
فـرا گـرفـتـه ، و بـه مـكـر و بـى وفـائى شـهـرت يـافـتـه ، و هـمـواره بـه يـك
حـال نـيـسـت و اهل دنيا سالم نمى مانند، حالات مختلف و نوبت هاى دگرگون ، خوشى در آن
نـكـوهـيـده ، و امـنـيـت و آسـايـش از آن رخـت بـربـسـتـه ، و
اهـل دنـيا در آن هدف تيرهاى بلايند، و دنيا آنها را هدف تيرهاى خود قرار مى دهد، و آنها را
به مرگ خود نابودشان مى كند.
البـتـه ايـن رنج و محن و گرفتارى و سختى براى همه افراد نوع بشر كم و بيش هست ،
ولى بـه مـوجـب اخـبـار و روايـات براى اولياى خدا از پيغمبران واوصياء و اولياء عليهم
السلام سبب ارتفاع مقام و ارتقاء درجه آنان در قيامت است .
در مجلد دهم بحار ص 163(257) از حضرت صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود:
خـداونـد اوليـاى خود را با مصائبى روبرو مى سازد تا بدان وسيله به آنها اجر و
پـاداش رسـانـد بـدون آنـكـه گناهى از آنان سرزده باشد كه آن گرفتارى و مصيبت به
موجب آن گناه باشد.
و در هـمـان صـفـحـه (258) روايـت ديـگـرى ازامـام مـحـمـد بـاقـر عـليـه السـلام
نـقـل شـده ، كـه مـا بـراى اثـبـات ايـن مـطـلب تـرجمه قسمتى از آن را در اينجا مى آوريم :
پـاره اى مـصائب و گرفتارى ها كه از طرف ستمكاران و طغيانگران بر آنان (يعنى
شـيـعـيـان ) وارد شـده از قـبـيـل شـهـادت و شـكـنـجه و سختى هاى ديگر، و پيروزى ظاهرى
سـتـمـكـاران بـر آنان نه به خاطر آن است كه گناهى مرتكب شده باشند، و نه به خاطر
مـعصيتى است كه از آنان سرزده باشد، و يا مخالفت فرمان خدا را كرده باشند بلكه به
عـكـس اين نو ع مصائب و گرفتارى سبب درجات رفيعه آنان در بهشت و رسيدن به عزت و
شرفى است كه خدا براى آنان مقرر فرموده است .