46 - خوابى از سليمان بن وهب درباره واثق
احمد بن مدبر گويد:
در زمان معتمد مردى كه او را على بن محمد بن احمد بن عيسى بن زيد بن على بن ابى
طالب عليه السلام مى ناميدند ظهور كرد. نسابين در نسب صاحب النزج
اشكال كرده اند.
يحيى بن هبيره روزى در دويان ، يك نفر سپاهى را ديد و به حاجب خود گفت :
عبدالملك بن مروان وقتى از جنگ با مصعب بن زبير فارغ شد، مردم را براى جنگ با
عبدالله بن زبير فرا خواند. حجاج بن يوسف ثقفى به پيش او آمد و گفت :
بخش عمده در آمدهاى دولت صرف زنان دربار عباسى مى گشت و آنان غرق در نعمت
بودند. زبيده خاتون شيفته لباسهاى گران قيمت بود تا آنجا كه بهاى يكى از
پيراهنهاى او به پنجاه هزار دينار بالغ مى شد. اين رفاه منحصر به زنان عباسى نبود،
بلكه چون يك مرض ، زنان وزيران و ديگر دولت مردان را فرا گرفته بود.
ابوجعفر بناى شهر را فقه را كه در دوران ابوالعباس آغاز شده بود، شروع كرد و گفت
:
يعقوب بن داود از موالى بود. صولى گويد: داود پدر يعقوب و همچنين برادرانش جملگى
دبيران نصر بن سيار امير خراسان بودند.يعقوب بن داود اظهار تشيع مى كرد و در
ابتداى امر به فرزندان عبدالله بن حسن بن حسن
مايل بود و پيش آمدهايى نيز در اين باره براى وى كرد.
ابو عبيد الله معاويه بن سيار وزير مهدى عباسى بى نهايت متكبر و سركش بود. گويند
چون ربيع پس از درگذشت منصور و گرفتن بيعت ، براى مهدى ، از مكه بازگشت ، به
محض فرا رسيدن ، به خانه ابوعبيدالله مذكور رهسپار شد. پسرش
فضل بدو گفت :
گويند على بن اسماعيل به بغداد مسافرت كرد. او را نزد هارون بردند. هارون از
اسماعيل در مورد موسى بن جعفر عليه السلام
سوال كرد. او به بدگويى و سعايت از امام پرداخت ، و به دروغ گفت :
گويند چون رشيد برامكه را منكوب كرد و ايشان را از بيخ و بن برانداخت ، شعرا را از
سرودن شعر در رثاى ايشان منع كرد و دستور داد هر كس درباره برامكه شعرى بگويد،
وى را مؤ اخده كنند. در اين اوقات يكى از پاسبانان خليفه گذارش به خرابه اى افتاد و
ديد شخصى آنجا ايستاده كاغذى دارد كه در آن شعرى چند در رثاى برامكه نوشته شده
است و آن اشعار را مى خواند و گريه مى كند. پاسبان وى را گرفته نزد رشيد آورد و
داستان را برايش نقل كرد. رشيد آن شخص را فرا خواند و در اين باره از وى پرسش كرد.
آن شخص نيز اعتراف نمود. رشيد بدو گفت :
نشريه اردنى ((شيحان )) در تاريخ ششم دسامبر 1999 برابر با 16 آذر، در بخش
خبرى خود اقدام به درج بخشهايى از سخنان عبدالمنعم ابوزنط، از نمايندگان
اسلامگراى اردن نمود كه در مسجد مصعب بن عمير، در استان ((مادبا)) در رابطه با علت
وقوع زلزله در تركيه ايراد كرده بود.
|