عروس شيطان
خداوند در جهان از هر چيز جفتى آفريده و نر و ماده اى قرار داد. تا با زناشويى
نسل آنها گسترش يابد.
شيطان به خاطر يك بوسه زدن بر يكى از پادشاهان جبار و ظالم هزاران انسان بى
گناه را نابود كرد.
شيطان ، براى گمراه كردن انسان از يك شيوه ثابت استفاده نمى كند، بلكه براى هر
كسى شيوه مخصوص به خود آن را به كار مى برد تا موفق شود. براى هر كسى راه و
روشى جداگانه دارد. يكى از راههاى مؤ ثر و موفق آن ملعون ، عبادت نمودن و نماز
خواندن او است . براى منحرف كردن نمازگزاران از حربه نماز استفاده مى كند؛ زيرا
اگر كسى كه راضى نيست خود را به هر گناهى بيالايد و نمازهايش پشتوانه معنوى او
است ، هيچ گاه به فرمان او در نمى آيد كه شب بخورد يا آدم بكشد تا دزدى كند. مسلما
به فرمان او گردن نمى نهد ناگزير، بايد راهى بيابد كه بتواند آرام آرام او را
منحرف كند و به مقصود خويش راهنمايى نمايد و آن ، هم دردى و هم راهى با او در لباس
نماز خوان و عابد است .
همين طور كه شيطان در دنيا دست از انسان بر نمى دارد و هميشه به
دنبال اوست و فريبش مى دهد، در قيامت هم نمى خواهد از انسان دست بردارد و از او جدا شود؛
حتى وقتى داخل جهنم شد، از خداوند متعال خواهش مى كند كه با طرفداران و پيروانش به
جهنم رود و با هم عذاب شوند. در بعضى از اخبار وارد شده : چون روز قيامت شود خداوند
متعال امر فرمايد كه ابليس را به جهنم ببرند.
همين طور كه خداوند عالم بهشت را به جاى جانها و مالهاى ايشان به مؤمنان مى فروشد،
شيطان هم چيزى (دنيا) را كه ملك خود مى داند، به طرف داران سست ايمان و از خدا بى خبر
و خودباختگان دنيا مى فروشد.
همه چيز حتى درختان و گياهان در زمستان مى خوابند. شياطين هم مانند همه آنها مى خوابند.
اما چگونگى خواب و وقت و مدت آن به درستى معلوم نيست . آنها كجا مى خوابند و چگونه
خواب مى روند، مشخص نيست . فقط نحوه خواب آنها را مى توانيم اين گونه بگوييم . از
روايات به دست مى آيد كه : شياطين به خلاف پيامبران بر روى صورت و پيامبران به
پشت مى خوابند.
گاهى شيطان از دست بعضى افراد گلايه مى كند. او تمام دنيا را از آن خود مى داند و مى
گويد: چون مؤمنان مى دانند كه دنيا از آن من است ، آن را دشمن مى دارند و
دنبال آن نمى روند، اما عده اى هستند كه دنيا را طالبند و به آن عشق مى ورزند.
شيطان همان طور كه از عده اى در امان است و به آنها اميد دارد، از عده اى هم مى ترسد به
طورى كه هر وقت آنان را مى بيند فرار مى كند. از جمله : عالمانى هستند كه به علم خود
عمل مى كنند و مردم را هدايت و دين و عقايد آنان را محكم مى نمايند. مردم را بيدار كرده و به
سوى رستگارى مى كشانند.
اگر مى خواهيد از دشمن قدار انتقام بگيريد، اگر مى خواهيد انتقام خود و پدران و مادران و
نياكان خويش را از دشمن ديرينه انسان بگيريد، اگر مى خواهيد قدرت و شوكت خود را در
برابر دشمن سركش چندين هزار ساله به نمايش گذاريد، اگر مى خواهيد ضربه محكم
و كارى را بر دشمن خستگى ناپذير خود فرود آوريد، اگر مى خواهيد دشمن با سابقه
خود را از اطرافتان برانيد و تا هميشه ماءيوسش كنيد، اگر مى خواهيد ديگر آن دشمن
سرسخت و پركار به سراغ شما نيايد و روى شما سرمايه گذارى نكند، اگر مى خواهيد
دشمن ترين دشمنان خود را كه شيطان رجيم باشد مغلوب و منكوب كنيد، اگر مى خواهيد آن
ملعون را بكوبيد و دست و پاى او را خرد نماييد، نماز بخوانيد.
گاهى كردار انسان براى شيطان به قدرى ارزش دارد و او را
خوشحال مى كند كه مى گويد: من به اين اعمال راضى شدم ؛ گرچه او هيچ كار ديگرى
انجام ندهد.
شيطان هم مانند جارچيان دنيا براى جمع كردن مردم به زير پرچم خود
طبل مى زند، طبلى دارد كه هر وقت مى خواهد مردم را از ياد خدا
غافل كند و هر دسته اى را به هر راهى كه مى خواهد بكشاند،
دوال (324) را محكم بر طبل مى زند. وقتى صداى آن بلند شد مردم هر چند
مشغول نماز و دعا، جماعت و جمعه ، يا در مسجد و تكيه باشند، كار خود را رها كرده و با
عجله خود را به زير پرچم آن ملعون مى رسانند.
هر كس براى رواج مذهب و عقيده و افكار خود كتاب مى نويسد و به وسيله آن ، مرام خود را
ميان مردم انتشار مى دهد. كتاب و نوشته نه فقط براى يك
نسل بلكه براى نسل هاى بعد نيز مورد استفاده قرار مى گيرد.
اين طور نيست كه شيطان از عمل خلاف خود حقيقتا
خوشحال باشد بلكه ناراحت هم است . گاهى اوقات پيش پيامبران الهى آمده و درخواست
توبه و عفو نموده است . باز هم كبر و نخوت ، غرور و بد ذاتى ديرينش مانع از توبه
او شده و باز به حال قبل باقى مانده است .
شيطان با اين همه خباثت ذاتى كه بر شمرديم ، از درگاه الهى ماءيوس و نااميد نمى
شود، در اماكن مقدسه و پيش افراد بزرگ و مقدس و اولياى خدا ظاهر مى شود و از آنان مى
خواهد تا واسطه شوند كه گناه وى بخشوده شود. منطقش اين است كه من هر چه گناهان
بزرگ انجام دهم ، نافرمانى خداوند متعال كنم ، رحمت خدا از آن بزرگ تر است ، و اميد مى
رود كه خداى بزرگ گناهان بزرگ مرا هم بيامرزد.
چند كار است كه اگر انسان آنها را انجام دهد وسوسه شيطان از او دفع مى شود و آن
ملعون تا مدتى قادر نيست او را وسوسه نمايد.
شيطان بارها و بارها كاسه گدايى پيش پيامبران برده و از آنان ميوه و طعام بهشتى
طلب نموده است ، ولى آنان چون او را مى شناختند چيزى به وى نداند. از جمله :
|