ابزار شيطان
براى گمراه كردن هر كس وسيله مخصوصى لازم است كه بتوان با آن ، طرف را منحرف
كرد. با يك وسيله نمى شود همه افراد را فريب داد.
پس برنده ترين سلاح كه شيطان مى تواند به آسانى با كمك آن به آرزوهايش
برسد، زن است و اين سلاح ، فراوان و همه جا يافت مى شود.
از جاهايى كه خوش آيند شيطان است ، و بى اختيار مى رقصد و كف مى زند، هنگامى است
كه زن با شوهر خود نزاع كند و سر و صدا راه بيندازد.
شياطين بزرگ - آمريكا و انگلستان و سردمداران كفر و شرك - برنامه مخصوص به خود
دارند و با پياده كردن آن ، حكومت مى كنند. و آن سياست - تفرقه بينداز و حكومت كن - است .
سپس در جايى مى نشينند و به كار دو طرف مى خندند.
شيطان هم مثل سردمداران ستم ، براى مهار و تسليم كردن و بازداشتن از راه حق و كشاندن
انسان به سوى خود، زنجيره هايى دارد كه آنها را به گردن انسان مى اندازد و ايشان را
به راهى كه بخواهد مى كشاند.
شيطان از بعضى كارها خوش حال مى شود و از بعضى كارهاى ديگر ناراحت . از بعضى
كارها آن قدر ناراحت مى شود كه جز گريه كار ديگرى از دست او ساخته نيست . آن ملعون
در چند جا گريه مى كند. از جمله :
اولين كسى كه به دروغ گريه نمود شيطان بود. (آن ملعون به واسطه گريه ،
دل بعضى را مى سوزاند، بعضى را غافل گير مى كند و بر آنها مسلط مى شود و
منحرفشان مى سازد.) اولين گريه دروغين او پيش حوا بود. وقتى كه از فريب دادن آدم
عليه السلام ماءيوس شد، در حالى كه گريه مى كرد و اشك مى ريخت نزد حوا آمد و او
دلش به حال شيطان سوخت . پرسيد: چرا گريه مى كنى ؟ گفت : اى حوا! دلم به
حال تو مى سوزد حيف از اين زيبايى و جوانى تو كه مى ميرى و زير خاك مى شوى .
بعضى كردارهاى انسان آن قدر بر شيطان ناگوار است كه او را به فرياد و فغان مى
آورد و از ناراحتى رنجور و نحيف مى شود. به اين داستان توجه كنيد:
دشمن وقتى نتوانست از راه هاى ساده و عادى بر حريف خود غالب شود و او را به زمين زند،
دنبال كمين گاهى مى گردد، تا در پناه آن و در وقت مناسب ، بر حريف خود حمله كند و
ناگهان او را در جاى خود از پاى در آورد و اين شگرد خوبى است .
شيطان هم مانند شهروندان كشورها رئيس جمهور، دولت و كابينه اى دارد. و كابينه او
مركب از بيست نفر است . كارهاى خود را با كمك آنها انجام مى دهد. براى هر كارى وزيرى
تعيين كرده ، به انحراف كشيدن مردم را به آن كابينه سپرده است . افراد كابينه اش از
فرزندان خود او هستند. در هر صبح و شام تخت خود را مى گذارد و بر آن مى نشيند، افراد
كابينه دورش جمع مى شوند، او هم دستورهاى لازم را به آنها مى دهد، هر كس در پى
ماءموريت خود مى رود. اسامى كابينه او از اين قرار است :
احمد حرب كه يكى از زهاد و اهل حال و كشف بوده بامدادى از بازارى در نيشابور مى
گذشت . ديد شيطان ، پرچمى بر افراشته و دور او شياطين صف بسته اند.
ميدان محل اجتماع و محل تجارت و خريد و فروش اجناس گوناگون است .
شيطان براى خود زندگانى مخصوصى مانند: شهر، رودخانه ، خوابگاه ، نهارخورى و
فرودگاه دارد. فرودگاه جايى است كه اجازه مى دهند روز و شب
وسايل حمل و نقل از اطراف آسمان به آنجا فرود آيد. فرودگاه شياطين يعنى جايى كه
هميشه آن جا مى نشينند! و آن روح پليد كسى است كه به زبان و اعضاى ديگر خود گناه
مى كند، دروغ مى گويد، فحاشى مى كند، تهمت مى زند، غيبت مى نمايد، آبروى مردم را
مى برد. زخم زبان مى زند، به ناموس مردم نگاه مى كند، با دست و پا و جميع اعضا و
جوارح مرتكب گناه مى شود.
|