مهلت شيطان تا چه موقع است ؟
اين كه تا چه زمان شيطان زنده خواهد ماند؟ كى ميرد؟ به دست چه كسى كشته مى شود؟
رواياتى وارد شده و احتمالاتى داده اند كه از اين قراراند:
در روايات ديگرى وارد شده كه : شيطان به مرگ طبيعى از دنيا نمى رود، بلكه او را مى
كشند و در آخرالزمان كشته مى شود. حال چه كسى او را مى كشد، اختلاف است . بعضى از
روايات مى گويند: امام زمان (عج ) وقتى ظهور كند آن ملعون را مى كشد. امام صادق عليه
السلام فرمودند: وقتى قائم ما قيام كند، مى آيد در مسجد كوفه شيطان هم مى آيد و به
زانو در مقابل آن حضرت قرار مى گيرد و مى گويد: واى از اين روز سختى كه در كمين من
است . در اين موقع امام زمان (عج ) موهاى جلوى پيشانى او را مى گيرد و آن ملعون را گردن
مى زند.(85)
گفتيم كه شيطان از طايفه جن بود، و قرآن هم اين مطلب را با صراحت بيان مى كند و مى
فرمايد:
به درخواست شيطان و اذن خدا، فرشتگان آن ملعون را به آسمان بردند. روزى كه به
آسمان رسيد شنبه و زمانى كه به آسمان هفتم رسيد روز جمعه بود.
شيطان در ميان فرشتگان مشغول عبادت بود تا وقتى كه خداوند اراده فرمود براى خود در
زمين جانشين خلق فرمايد. به ملائكه خطاب نمود كه من مى خواهم خليفه اى در زمين قرار
دهم ، و آنان را از مقصود خود آگاه نمود.(95)
بعد از آن كه خداوند قالب آدم عليه السلام را از خاك و آب ، سرشت و او را به وجود
آورد، آن قالب را مانند كوه عظيمى كنارى گذشت . شيطان در اين مدت در آسمان پنجم و از
خازنين آن بود. وقتى وى آن قالب گلى را مى ديد از سوراخ بينى او وارد و از عقب او
خارج مى شد. و با دست بر شكم او مى زد و مى گفتد: خداوند تو را براى چه چيزى خلق
كرده ؟ مدت هزار سال به اين وضع بود، بعد از اين مدت خداوند
متعال از روح خود در او دميد.(99)
وقتى خداوند به ملائكه خطاب كرد و فرمود: مى خواهم در روى زمين خليفه و جانشينى
براى خود قرار دهم ، ملائكه موافق نبودند. به خدا اعتراض كردند و گفتند: اين كه مى
خواهى خلق كنى ، در آينده خون ريز و مفسد خواهد شد. بعد از آن كه خداوند جواب آنان را
داد، تسليم شدند. به ايشان خطاب فرمود: وقتى من خليفه خود (آدم عليه السلام ) را خلق
كردم و از روح خود در آن دميدم ، همه شما در برابر او سجده كنيد.(102)
وسوسه شيطانى معمولا تدريجى و گام به گام است . او نمى تواند يك باره و
ناگهانى بر انسان مسلط شود و او را به دام خود و بدبختى بكشاند. بلكه آرام آرام و
گام به گام در او نفوذ مى كند تا بر او تسلط
كامل يابد.
بزرگ ترين اشتباه شيطان از آن جا سرچشمه گرفت ، او فكر مى كرد چون از آتش
فروزان خلق شده ، واقعا از آدمى كه از خاك به وجود آمده بهتر و بالاتر است ؛ در حالى
كه اگر قدرى از تعصب و تكبر و لجاجت پايين مى آمد مى فهميد كه به
دلايل ذيل آدم عليه السلام از او برتر است .
بعد از اين كه خداوند آدم را آفريد و از روح خود در او دميد به ملائكه دستور داد كه او را
سجده كنند، همه سجده كردند، مگر ابليس . سپس دستور خارج شدن از بهشت براى
شيطان صادر شد. ملائكه هم به او حمله كردند، او از ترس جان خود فرار كرد و خود را
مخفى نمود.
بعد از آن كه بار شيطان به بهشت رفت ، در همان دهان مار، شروع كرد با آدم عليه
السلام صحبت كردن - آدم هم خيال كرد سخن گو مار است . مى گفت :اى آدم ! خدا نمى خواهد
كه شما براى هميشه در بهشت بمانيد و هر كس از اين درخت بخورد جاويد مى ماند، خدا با
اين دستورى كه به شما داد، قصد خيانت داشته ! از آن بخوريد تا جاويد بمانيد!
بدنيست قدرى از وسوسه هاى شيرين و دل پذير شيطان كه توانست با آنها آدم و حوا را
بفريبد و از مقام و مرتبه خود به زير آورد بيان كنيم .
|