![]() |
![]() |
![]() |
محبت و علاقه خاصى به اهلبيت رسالت داشت و شيفته آنان بود.
روزهاى وفيات و مواليد و غيره كه در ارتباط بااهلبيتبود از ديوان مرحومكمپانى اشعارى مىخواند و اشك مىريخت در اين سنوات اخير كه در مناسبتهاىمختلف در منزل مجلس توسلى داشتند همين كه گوينده يا مداح شروع به خواندنمرثيه مىكرد حالت عزا و گريه در ايشان ديده مىشد و گاهى هم كه در اثر سنگينىگوش مطلب خواننده برايشان مفهوم نبود با به خاطر آوردن مصائب اهلبيت،و حديث نفس گريه و عزادارى مىنمودند.
به سادات بسيار علاقه داشت و احترام مىكرد و اين علاقه موروثى پدرشبود كه مىفرمود پدرم يك سطر دعايى براى سادات درست كرده بود كه بعد از هرنمازى آن دعا را مىخواند و نيز مىفرمود: من خودم لايق نيستم اما افتخار مىكنمكه فرزند كسى هستم كه به سادات زياد احترام مىگذاشت و نيز مىفرمود: من عبدعبيد كليه سادات هستم.
هر روز كه براى اداى فريضه ظهر و عصر به حرم حضرت معصومه مىآمدندتوفيق زيارت حضرت معصومهعليها السلام را هم داشتند.
در موردتوسل به حضرت معصومهعليها السلام فرمودهاند:
دستم باد مىكرد و قاچ قاچ مىشد و لذا هميشه بايد خاك تيمم همراهمباشد كه تيمم كنم چون نمىتوانستم وضو بگيرم و معالجات هم تاثير نمىكرد تااينكه به حضرت معصومهعليها السلام متوسل شدم و ملهم شدم كه دستكش دستم كنمو چنين كردم خوب شد.
با علاقه فراوانى كه به زيارت خانه خدا و قبور معصومينعليهم السلام داشتند تا اواخرعمر شرايط و زمينه فراهم نشده بود اين اواخر يك بار به خانه خدا مشرف و بهزيارت قبر رسولاللهصلى الله عليه وآله و ائمه بقيععليهم السلام نائل گشتند و يك بار هم به عتبات عالياتمشرف شدند، اما زيارت مشهد مقدس مكرر نصيبشان شد و به اين زيارتها خيلىاهميت مىدادند. هنگام تشرف به حرم ائمه معصومينعليهم السلام در عتبات عالياتو مدينه طيبه و مشهد مقدس زيارت جامعه كبيره را از اول تا به آخر در حال قيامو بكاء مىخواند و چند بار در وسط خواندن عينك را پا ك و اشك چشم را بادستمال خشك مىكرد گاهى يك ساعت طول مىكشيد و ابدا احساس خستگىنمىكرد با قد خميده و در سن كهولت و پيرى و ضعف مزاج، مشاهده اين حالتموجبتحير وتعجب ناظرين مىگرديد آرىاولياى خدا هنگامى كه سرگرم مناجاتبا محبوب حقيقى مىشوند از خود غافل مىگردند و از عالم ماده و عوارض آنبىخبر مىشوند.
هنگامى كه شنيدند كتابى در مورد حضرت سيدالشهداعليه السلام نوشته و منتشرشده كه داستان كربلا را بد تحليل و توجيه كرده سختبرآشفته و كتاب و مؤلف آنرا در خطبههاى نماز جمعه سخت مورد انتقاد قرار دادند و زمانى كه بحث انكارولايت تكوينى ائمه اطهارعليهم السلام از طرف برخى از كج فهمان مطرح شد رسالهاى كوتاهدر اثبات ولايت تكوينى آن بزرگواران نوشتند كه در همين كتاب چاپ خواهد شد.
در يك كلام، محبت و ولايت اهلبيتعليهم السلام در عمق جان ايشان ريشه داشت.
بسمالله الرحمن الرحيم
خيلى مورد تعجب است كه امروز درباره عزادارى براى سالار شهيدان و سرورآزادگان حسينبن على عليهالسلام، از طرف دشمنان ديرينه اسلام، و يا دوستاننادان غربزده شبهات و وسوسهها القا مىشود. در صورتى كه با مراجعه به سيرهائمه معصومين عليهمالسلام و روايات وارده از اهل بيت عصمت و طهارت مطلبكاملا واضح، و استحباب و رجحان شرعى آن در صورتى كه همراه با ارتكاب حرامنباشد جاى هيچگونه ترديدى نمىباشد.
در حديث است كه هيچ پيغمبرى نيامده مگر به زيارت كربلا آمده و گفته:
«فيك تدفن القمر الازهر» همچنين قصه روضه خواندن جبرئيل امين براى آدم ابوالبشر و نوح شيخالمرسلين على نبينا و آله و عليهمالسلام.
و قصه زكريا در تفسير كهيعص.
و گريستن ائمه معصومين عليهمالسلام، بلكه رسول اكرم صلواتالله عليه.
و حضرت امير عليهالسلام در سفر صفين هنگامى كه به زمين كربلا رسيدآنقدر گريست كه بىهوش شد.
داستان دعبل و خواندن اشعار مصيبت در حضور حضرت ثامن الحججعلىبن موسىالرضا عليهماالسلام.
و يا داستان عربى كه در حضور موسىبن جعفر عليهماالسلام خواند:
«عجبت لمصقول علاك فرنده» الى آخر اشعار.
و سفارش خود حضرت ابىعبدالله عليهالسلام:
شيعتىمهماشربتمماءعذب فاذكرونى او سمعتم بغريب او شهيد فاندبونى
مگر حب اولياى خدا و بغض اعداء خدا بر مصداق: «هل الايمان الا الحبوالبغض» ضرورى دين ما نيست، و يكى از راههاى تحصيل حب اهل بيت پس ازشناخت صحيح، و معرفت كامل ائمه معصومين و مقام ولايت آنان، ذكر مصائبو مناقب الگوهاى كامل انسانيت و قرآن مجسم، و گريستن براى آنان است، تا برسدبه حدى كه به لسان حال مترنم به اين مقال شود:
تبكيك عينى لا لاجل مثوية بل انما عينى لاجلك باكية
تا در اثر گريه آنان حبى خالصانه در دل پديدار گردد.
و البته به دنبال حب، تشبه به محبوب و پيروى از راه هدف محبوب،و فداكارى و جانبازى در راه حق، و مبارزه با ظلم و فساد، و آموختن راه و رسمجانبازى و فداكارى، همگى امرى است طبيعى.
مهمترين اثرى كه از اقامهعزاى حسينى، و زنده نگه داشتن اين حماسهپرشور، نسلا بعد نسل حاصل مىشود اين است كه، دين خدا داراى آن اهميتاست كه جا دارد پاكترين خونها در راه آن ريخته شود، و پاكترين افراد از اهل بيتعصمت و طهارت، در راه آن به اسارت درآيند.
يا ليتنا كنا معكم فنفوز فوزا عظيما.
بر امت اسلام است كه در شدائد و گرفتاريهايى كه از جانب اجانب و كفار،براى اسلام و مسلمين پيش آمده، با توسل به ائمه اطهار و گريه خالصانه بر سيدمظلومان و سرور آزادگان، در رفع گرفتاريها از خدا كمك بخواهند كه سيره بزرگان ازعلما، چنين بوده است. والسلام على من اتبع الهدى، و جانب الغى والردى.
حرره الاحقر محمد على العراقى 25 شعبان المعظم 1401