![]() |
![]() |
![]() |
كسى كه مىخواهد به مهمانى برادر دينىاش برود، قبل از هر چيز بايد امورىرا مراعات كند. بعضى از اين امور برگرفته از بيانات شيواى ائمه اطهارعليهم السلامهستند و بعضى ديگر مراعات كردن آنها از نظر اخلاقى وعرفى برما لازماست كه بامراعات كردن آنها، سعادت دنيوى واخروى نصيب ما خواهد شد.
اگر كسى بخواهد بدون دعوت به منزل كسى برود و مهمان شود، قبل ازهر چيز بايد به هر وسيله كه امكان دارد صاحبخانه را در جريان بگذارد وبه هيچوجه سرزده وارد خانه كسى نشود، جز در موارد ضرورى كهاطلاع دادن ممكن نباشد.
خداوند تبارك و تعالى مىفرمايد: «يا ايها الذين آمنوا لاتدخلوا بيوتا غيربيوتكم حتى تستانسوا وتسلموا على اهلها; (1) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! درخانههايى غير از خانه خود وارد نشويد تا اينكه اجازه بگيريد و براهل آنخانه سلام كنيد».
ميزبان بايد از قبل آمادگى پذيرايى از مهمان را داشته باشد، و اگر كسىسرزده وارد خانه برادر دينىاش شود، امكان دارد چيزى در خانه براىخوردن نداشته باشد و غذاى زن و بچه خود را براى او بياورد و حق آنها راضايع نمايد، و يا اينكه ازاين جهت كه نتوانسته از مهمان پذيرايى كند،خجالتبكشد و خداى نخواسته براى تامين معاش مهمان دستبه كارخلاف شرع بزند.
مدتى پيش در صفحه حوادث جرايد نوشته بودند: شخصى كه دستبهسرقت از همسايه ديوار به ديوار خود زده بود، به دام افتاد. وى در بازجويىكه از او به عمل آمد، اعتراف كرد: چون نتوانسته است از مهمانى كه برايشرسيده بود، خوب پذيرايى كند و حق او را ادا نمايد، دستبه سرقت زده تاپولى به دست آورده و غذايى براى مهمان عزيزش فراهم آورد. پليس به صدقگفتههاى وى پى برد و او را آزاد نمود!
امام جعفر صادقعليه السلام مىفرمايد: كسى كه بى دعوت به خانهاى رفته وغذايى بخورد، قطعهاى از آتش را خورده است. (2) .
غذايى كه مهمان ناخوانده مىخورد، حق زن و بچه صاحبخانه بوده استكه اوبا ورود بى موقع خود آنها را از حقشان محروم كرده است. حقالناسفرداى قيامتبه صورت آتش شده و به خورد انسان داده خواهد شد.
چه بسابسيارى از افراد كه مىخواهند به مسافرت بروند و يا دنبالكار واجبى روانه گردند، اما بهخاطر رسيدن مهمان ناخوانده، از كار وزندگى عقب مىمانند و در بعضى مواقع ضررهاى جبرانناپذيرى برصاحبخانه وارد مىشود.
اما اگر مهمان از قبل اطلاع داده بود ميزبان او را از مشكل خود باخبرمىكرد و مهمان مىتوانستبه جاى ديگرى برود و يا اينكه ميزبان برنامهخود را عوض كرده و خود را براى پذيرايى از او آماده بكند.
يكى از دوستانم تعريف مىكرد: روزى تصميم گرفتم براى تفريح وهواخورى و صله ارحام دست زن و بچه را بگيرم و سفرى به اصفهان داشتهباشم، تا هم سرى به فاميل بزنم و هم خستگى كار از تنم برود.
روز پنجشنبه تمام لوازم سفر را آماده كرديم و در صندوق عقب ماشينجا داديم تا براى سفر به منزل برادرم كه در اصفهان بود برويم، اما براى اين كه سرزده وارد شده باشيم، تلفنى به او نزدم و سر ساعتبا هزار ذوق و شوق حركت كرديم.
اوايل شب وارد اصفهان شديم و مستقيم به منزل برادرم رفتيم. وقتى بهآنجا رسيديم، يكى از بچهها با خوشحالى به سمت زنگ پريد وانگشت روىآن گذاشت. ماهمگى منتظر باز شدن در بوديم، اما هرچه منتظر مانديم،خبرى نشد. دوباره و سه باره زنگ زديم، اما انگار هيچكس در خانه نبود.زنگ در خانه همسايه را به صدا در آورديم و از آنها احوال برادرم راپرسيديم. گفتند: خانه برادرش در قم است. امروز ظهر رفتهاند، آنجا سربزنند.
وقتى به قضيه پى برديم، فهميديم آنها هم مثل ما فكر كردهاند وخواستهاند بى خبر مهمان ما شوند!
از آن روز به بعد تصميم گرفتيم هرجا خواستيم براى مهمانى برويم، قبلاآنها را بهوسيله تلفن يا نامه خبردار كنيم تا دچار گرفتارى نگرديم.
اگر كسى براى مهمانى دعوت شد، در صورتى كه بداند ميزبان فقطشخص او را دعوت كرده، حق ندارد كس ديگرى را همراه ببرد حتى فرزندخود را هم نمىتواند همراه ببرد، در غير اين صورت گناه بزرگى را مرتكبشده است.
امام جعفر صادقعليه السلام مىفرمايد: وقتى براى خوردن غذا دعوت شديد،فرزند خود را همراه نبريد، زيرا اين كار معصيتبوده و غذا خوردن آن بچهحرام است. (3) .
بچه تكليفى نسبتبه خوردن غذاى حلال و حرام ندارد، اما خوردنغذاى حرام علاوه بر اينكه اثر وضعى بر روح و روان كودك مىگذارد، پدرآن بچه هم كه او را همراه برده است، معصيتكار محسوب مىشود فرداىقيامتبايد جوابگوى عمل خلاف شرع خود باشد.
ولى اگر مىداند ميزبان راضى است كه كس ديگرى را همراه خود ببرد، دراين صورت همراه بردن بچه و ديگران اشكالى ندارد. معمولا دعوتهايى كهاز طرف برادران دينى مىشود، اين نكات نيز مراعات مىگردد.
اگر ميزبان غريبه باشد (از برادران دينى نباشد) تا وقتى كه اجازه ندادهاست نبايد كسى چيزى بخورد، چون درست است كه بهطور رسمى به مهمانىدعوت شده است و بدون دعوت نيامده، اما خوردن غذا بايد با اجازه باشد.
اما اگر ميزبان برادر دينى انسان باشد، در اين صورت چون خداوند كريماجازه داده كه مؤمنان از اموال يكديگر بخورند، مىتواند بدون اجازه غذا وچيزهاى ديگر بخورد.
خداوند تبارك و تعالى در اين مورد مىفرمايد: «ولا على انفسكم انتاكلوا من بيوتكم او بيوت آبائكم او بيوت امهاتكم او بيوت اخوانكم او بيوتاخواتكم او بيوت اعمامكم او بيوت عماتكم او بيوت اخوالكم او بيوت خالاتكماو ما ملكتم مفاتحه او صديقكم ليس عليكم جناح ان تاكلوا جميعا او اشتاتا; (4) و باكى برشما نيست كه از خانههاى خود و پدران خود و مادرانتان و برادرانو خواهران و عمو و عمه و دايى و خاله خويش غذا تناول كنيد يا آنكه از هرجا كه كليد آن در دستشما استيا خانه رفيق خود باكى نيست كه ازمجموع ياهر يك از اين خانهها طعام خوريد».
محمد حلبى مىگويد: از امام صادقعليه السلام در مورد اين آيه كه خداوندمىفرمايد: ليس عليكم جناح ان تاكلوا من بيوتكم او بيوت آبائكم ... پرسيدم:معنى قول خداوند كه فرموده «او صديقكم» چيست؟
حضرت فرمود: به خدا قسم! اين مربوط به وقتى است كه انسان به خانهبرادر دينىاش مىرود و بدون اجازه از غذاهاى خانه او مىخورد و استفادهمىكند. (5) .
فضل بن يونس مىگويد: روزى در منزلم نشسته بودم كه خادمم داخل شدو گفت: شخصى دم در منزل است كه نامش موسى بن جعفر است و شما رامىخواهد.
گفتم: اى غلام! اگر اين شخص همان كسى باشد كه من گمان كردهام، تو رادر راه خدا و به شكرانه اين مژده آزاد مىكنم.
من جلو در رفتم و ديدم امام موسى كاظمعليه السلام است. تعارف كردم و آنحضرت داخل شد. خواستم حضرت را بالاى اتاق بنشانم، حضرت فرمود:اى فضل! صاحبخانه بايد بالا بنشيند مگر آنكه مهمان از سادات باشد.عرض كردم: شما هم كه از سادات هستيد. پس بفرماييد بالا بنشينيد.آنگاه گفتم: فدايتشوم! غذايى براى دوستانمان مهيا ساختهام. اگر اجازهبفرماييد آن را حاضر كنم تا شما هم ميل كنيد.
حضرت فرمود: اى فضل! مردم از خوردن اينگونه غذاها - بدون دعوت بهمنزلى رفتن و غذا خوردن - كراهت دارند، ولى من اشكالى در آن نمىبينم.
به غلام گفتم: مقدمات غذا را فراهم كن و آب و تشتبراى شستندستها بياور. او ظرف آب را ابتدا نزد حضرت آورد، ولى آقا فرمود:هر چيزى حدى دارد.
عرض كردم: حد اين كار چيست؟
فرمود: اين است كه ابتدا صاحبخانه دستهايش را بشويد تا مهماناننشاط پيدا كنند و با بسم الله شروع كرده و به حمد خدا ختم كند. (6) .
پيامبر گرامى اسلامصلى الله عليه وآله مىفرمايد: اگر مرا براى خوردن غذا به محلى كهمسافتى طولانى با مدينه دارد، دعوت كنند، قبول مىكنم. (7) .
امام جعفر صادقعليه السلام مىفرمايد: روزهدارى كه بر برادر دينىاش وارد شودو در نزد او غذا بخورد و از روزه خود به او چيزى نگويد و بر او منتنگذارد، خداوند ثواب روزه يك سال را براى او ثبت مىفرمايد. (8) .
روزهاى كه در اين روايتشريفه اجازه خوردن آن داده شده، روزهمستحبى است، چون روزه واجب را نمىتوان باطل كرد، مگر اينكه واجبموسع باشد.
خوردن غذاى حرام، علاوه بر اينكه عذاب اخروى دارد، در دنيا نيز اثروضعى بر جاى مىگذارد و انسان را از خدا دور مىكند.
هدف از مهمانى دادن و به مهمانى رفتن، نزديكى به خدا و جلب رضايتاواست، اما اگر اين مهمانى - به لتحرام بودن غذاى ميزبان - موجب دورىانسان از خدا و استحقاق غضب او شود، فايده ندارد و كسى نبايد بهخاطرانجام يك عمل مستحبى، مرتكب عملى حرام گردد.
رسول گرامى اسلامصلى الله عليه وآله مىفرمايد: عاجزترين مردم كسى است كه برادردينىاش او را دعوت به مهمانى كند و او بدون دليل و از روى هواى نفسدعوت او را قبول نكند. (9) .
مهمانى رفتن ثواب دارد، اما برترى بين فقرا و اغنيا نيست; يعنى اينطورنيست كه مهمانى در خانه اغنيا ثوابش بيشتر و در خانه فقرا كمتر باشد و يامهمانى در خانه فقرا ثوابش بيشتر باشد.
روزى امام حسن مجتبىعليه السلام به عدهاى از فقرا برخورد كرد، در حالى كهپاره نانى در پيش داشتند و مىخوردند.
وقتى چشمشان به امام حسنعليه السلام افتاد، گفتند: يابن رسولالله! بفرما با ماغذا ميل كن!
حضرت از اسب فرود آمد و در خوردن با آنها همراهى كرد و فرمود:خداى متعال متكبران را دوست ندارد، و بعد از غذا فرمود: فردا شما نيزدعوت مرا اجابت كنيد و به مهمانى من بياييد.
روز بعد حضرت براى آنها غذايى نيكو آماده كرد و همراه آنها در منزلخود غذا ميل فرمود. (10) .
اگر مهمان مىداند ميزبان بر وى منتخواهد نهاد، از اجابت دعوتخوددارى كند، زيرا با پذيرش دعوت او، در آينده پشيمانى به بار خواهد آمد.
و نيز اگر كسى بهخاطر مهمانى دادن از انسان انتظاراتى داشته باشد وبه تعبيرى به او رشوه بدهد تا براى او كارى غير قانونى انجام دهد، نبايددعوت او را قبول كند.
يكى از جاهايى كه معمولا در غيبتباز مىشود و غيبت نقل مجلسمىگردد، هنگام مهمانى است. در اينجا است كه مؤمن بايد جلو خود رابگيرد تا از ديگران غيبت نكند و اگر در آن مجلس از كسى غيبتشد،جلوگيرى و نهى از منكر كند.
امام محمد باقرعليه السلام مىفرمايد: هر كس نزد او از برادر مؤمنش غيبتى بشودو وى از او دفاع بنمايد و ياريش كند، خداوند او را در دنيا و آخرتنصرت نمايد و هر كس نزد او غيبتبرادر مؤمنش بشود و او را نصرت ويارى نكند و از او دفاع ننمايد با اينكه قدرت آن را داشته باشد كه از اوپشتيبانى كند و با اين حال ترك كند، خداوند او را در دنيا و آخرت ناچيز وحقير مىگرداند. (11) .
اگر مىتواند از غيبت ديگران جلوگيرى كند، بايد آن كار را انجام دهدوگرنه بايد مجلس را بهعنوان اعتراض ترك كند تا غيبت را نشنود.
سلام كردن يك سنت الهى است كه خداوند عزيز در قرآن كريم بر آنتاكيد كرده و خود نيز بارها به پيامبران و شهدا سلام كرده و به ما نيز دستورداده است: وقتى به خانه كسى وارد مىشويد، به اهل خانه سلام كنيد: «فاذادخلتم بيوتا فسلموا على انفسكم تحية من عندالله ...; (12) و هر گاه بخواهيد بهخانهاى داخل شويد خستبرخود سلام كنيد كه اين تحيت و سلام بركتىنيكو از جانب خدا است».
رسولخداصلى الله عليه وآله مىفرمايد: كسى كه داخل خانه شود، سلام كند كه سبب بركت مىشود و ملائكه در آن خانه انس مىگيرند. (13) .
1) نور (24) آيه 27 .
2) كيمياى سعادت ، ص 230 .
3) وسائلالشيعه ، ج 19 ، ص 11 ، ح 1 .
4) نور (24) آيه 61.
5) وسائلالشيعه ، ج 16 ، ص 434 ، ح 1 .
6) بحار الانوار ، ج 17 ، ص 200 .
7) قرب الاسناد ، ص 163 .
8) بحارالانوار ، ج 17 ، ص 206 .
9) وسائلالشيعه ، ج 16 ، ص 428 ، ح 9 .
10) كيمياى سعادت ، ص 237 ، با كمى تصرف .
11) عقاب الاعمال ، ص 570 .
12) نور (24) آيه 61 .
13) حلية المتقين ، ص 223 .
![]() |
![]() |
![]() |