حدود ماليات

قسمتى از توصيه‏اى است كه معمولا امام « ع » آن را براى كسيكه او را در جمع‏آورى صدقات استخدام مى‏كرده ،

مى‏نوشته است . اين توصيه سرشار از محبت حكمران پدر به فرزندانش مى‏باشد ، و شايسته است در قوانين نمونه دولتى كه افراد برجسته آن را در خواب مى‏بينند داخل گردد :

هنگامى كه بر قبيله‏اى وارد شدى ، بدون آنكه به خانه‏هايشان درآئى بر سر آب آنها فرود آى ، سپس با متانت و آرامش بسوى آنان برو ، تا بين آنها بايستى و بر آنان سلام كنى ، و درود بر آنان را كوتاه مكن .

پس مى‏گوئى :

اى بندگان خدا ، ولى خدا و خليفه او مرا بسوى شما فرستاده

[ 1 ] منظور از عذر آشكار ، عدالت است ، زيرا در حق كسى كه عليه او حكم كرده‏اى عذر تو عدالت است ، و همچنين در حق كسيكه او را به كيفر رسانده يا او را از سودى محروم كرده‏اى ، نزد خدا عدالت را اجرا كرده‏اى .

[ 246 ]

تا حق خدا را در اموالتان از شما بگيرم ، آيا خدا در اموال شما حقى دارد كه آن را به ولى او بپردازيد ؟

پس اگر كسى گفت : نه به او مراجعه مكن ، و اگر كسى گفت :

آرى بدون آنكه او را بترسانى و بيم دهى يا بر او سخت بگيرى يا او را به زحمت بياندازى ، همراهش برو و آنچه طلا و نقره به تو مى‏دهد بگير ، و اگر گاو و گوسفند يا شتر داشته باشد بى‏اجازه او نزد آنها مرو ، پس اگر نزد چارپايان آمدى ، مانند كسيكه بر صاحب آن تسلط دارد و سخت گيرى مى‏كند بر آنها وارد مشو ، و هرگز چارپائى را رم مده و مترسان و در مورد آن با صاحبش بدرفتارى مكن ، و مال را به دو قسمت تقسيم كن و او را مخير گردان : پس اگر اختيار نمود ، متعرض چيزى كه انتخاب كرده مشو ، و همچنين پيوسته قسمت نما تا مقدارى كه حق خدا در مال او است باقى بماند ، پس حق خدا را از او بگير ، پس اگر از تو تقاضاى فسخ تقسيم نمود تو فسخ كن [ 1 ] و دو قسمت را درهم مخلوط نما و آنچه را نخست بجا آورده بودى دوباره بجاى آور ،

تا حق خدا را در مال او بستانى .

[ 1 ] يعنى اگر پيش خود گمان كرد كه انتخاب مزبور خوب نيست و آنچه را از او به عنوان ذكات گرفته‏اى بهتر است از آنچه در دستش باقى مانده و از تو درخواست كرد از اين تقسيم صرفنظر كنى ، تو نيز صرفنظر كن و مال او بهم مخلوط نما و دوباره تقسيم كن .

[ 247 ]