نادان را بياموز

قسمتى از نامه‏اى است كه على « ع » آن را به قثم بن عباس ، فرماندار خود در مكه ،

نوشته است :

نادان را بياموز و با دانا گفتگو كن . بايد در برابر مردم نماينده‏اى جز زبانت و دربانى جز چهره‏ات نداشته باشى . هيچ حاجتمندى را از ملاقات خود جلوگيرى مكن ، زيرا اگر آن حاجت در ابتداى عرضه آن ، از درهاى تو جلوگيرى شود ، در آخر كار هنگام روا كردن آن ،

مورد ستايش قرار نخواهى گرفت [ 1 ] .

به آنچه از مال خدا نزد تو جمع شده است نظر كن و آن را به عيالمندان و گرسنگانى كه نزد تو هستند انفاق كن ، البته بايد آن را به موارد فقر و تنگدستى برسانى ، و آنچه از آن زياد آمد بسوى ما بفرست تا به كسانى كه نزد ما هستند تقسيم نمائيم ، و به اهل مكه فرمان ده از كسانى كه در مكه اقامت گزيده‏اند كرايه نگيرند .

[ 1 ] منظور اينكه : اگر از تأمين خواسته كسى در ابتداى عرضه آن امتناع كردى ،

اگر چه بعدا آن را تأمين كنى ترا ستايش نمى‏كنند ، زيرا خوبى روا كردن حاجت ، در برابر بدى جلوگيرى ، قابل توجه نيست .

[ 255 ]