خودبينى ، تعصب ، ستمگرى

قسمتى از خطبه مفصلى است كه بنام « قاصعه » [ 1 ] خوانده مى‏شود :

مانند ( قابيل ) مباشيد كه بدون آنكه خداوند فضيلتى در او قرار داده باشد بر پسر مادرش تكبر ورزيد و در اثر حسد به خودبينى گرائيد و آتش خشم در دل او تعصب را شعله‏ور ساخت و شيطان باد تكبر را در بينى او دميد و بدنبال آن خداوند او را از پشيمانى برخوردار نمود . پس از تكبر توأم با تعصب و خودبينى جاهليت از خدا بترسيد از خدا بترسيد ، زيرا آن دميدن گاههاى شيطان است كه بوسيله آن ملل گذشته و پيشينيان را فريب داده است .

از افراد بد كه به نيكى خوانده مى‏شوند پيروى مكنيد كه آنان كسانى هستند كه شما آب تيره‏شان را با آب صاف خود نوشيده و باطلشان را در حق خود داخل ساختيد . آنها اساس گناه هستند كه شيطان آنان را مركب گمراهى و سپاه خودش قرار داده تا بوسيله آنها

[ 1 ] وجه تسميه اين خطبه به قاصعه بخاطر آنست كه على « ع » در اين خطبه ، گردنكشان و ستمگران را تحقير كرده است و « قصع » بمعنى تحقير كردن است .

[ 226 ]

بر مردم چيره شود و آنها را براى خود مترجم گرفته تا بمنظور ربودن افكار شما و ورود در چشمها و دميدن در گوشهايتان به زبان آنها سخن بگويد ، روى اين اصل شما را هدف تير و جاى پا و دستگيره خود قرار داده است . پس شما از كيفر خدا كه به ملل متكبر و خودخواه پيش از شما رسيده عبرت بگيريد و از جايگاههاى چهره‏ها و محل افتادن پهلوهايشان ( يعنى از قبرها ) پند بيآموزيد و از چيزهائى كه ايجاد كننده تكبر است بخدا پناه ببريد چنانكه از حوادث ناگوار روزگار به او پناهنده مى‏شويد من نظر كردم هيچيك از جهانيان را نيافتم كه بدون علتى كه اشتباهكارى نادانان را در بر دارد يا دليلى كه به افكار بيخردان مى‏چسبد ، براى چيزى از چيزها تعصب نشان دهد ، تنها شما هستيد كه براى امرى كه علت و سبب آن معلوم نيست اظهار تعصب مى‏كنيد ، اما شيطان براى اصل خود بر آدم تعصب نمود و او را در خلقتش سرزنش كرد و گفت : « من از آتشم و تو از گلى » اما ثروتمندان و خوشگذرانان ملتها از جهت نعمتها تعصب بخرج دادند پس گفتند : « ما اموال و اولاد بيشترى داريم و معذب نخواهيم بود » 1 .

اگر چاره‏اى جز تعصب نيست بايد تعصب شما براى خصلتهاى پسنديده و كارهاى شايسته و امور نيك باشد : خصلت‏ها و كارهائى كه بزرگان و دليران به وسيله اخلاق پسنديده و عقلهاى عظيم در آن بر

-----------
( 2 ) سوره سبا آيه 35 .

[ 227 ]

يكديگر برترى مى‏جويند . پس براى خصلتهاى ستوده از قبيل : حفظ حق همسايه ، وفاى به عهد ، پيروى از نيكوكاران ، نافرمانى گردنكشان ، خوددارى از ستم ، بزرگ شمردن خون‏ريزى ، انصاف با مردم ، فرو بردن خشم و دورى جستن از تبهكارى در زمين ، تعصب به خرج دهيد ، و از كيفرهائى كه در اثر بدرفتارى و اعمال ناپسند بر ملل پيش از شما فرود آمده بترسيد و خوبى و بدى حالات آنان را بخاطر بياوريد و بترسيد از اينكه مانند آنها باشيد .

آگاه باشيد خداوند مرا به جنگ با ستمگران و پيمان‏شكنان و فسادگران در زمين فرمان داده است . من با پيمان شكنان مبارزه كردم و با انحراف يافتگان جهاد نمودم و آنان را كه از دين خارج شدند ذليل و خوار گردانيدم . اما از شيطان گودال [ 1 ] بوسيله‏ى صداى وحشتناكى كه در اثر آن ، طپش قلب و لرزش سينه‏اش را شنيدم ، بى‏نياز گرديدم .

اگر خداوند در يورش بر بقيه‏ى ستمگران اجازه دهد آنان را هلاك ساخته و دولت را از آنها ميگيرم مگر كسانيكه در اطراف شهرها پراكنده شوند .

من از گروهى هستم كه آنان را ملامت سرزنش كننده‏اى در راه خدا باز نمى‏دارد : سيماى آنان سيماى راستگويان و سخنانشان سخن

[ 1 ] شيطان گودال ، يكى از روساى خوارج بود كه او را ذوالثديه مى‏گفتند و او را در گودالى كشته يافتند .

[ 228 ]

نيكوكاران است . آباد كننده شب [ 1 ] و نشانه و راهنماى روز هستند . تكبر ، سرفرازى ، فساد و خيانت نمى‏كنند . دلهايشان در بهشت و بدنهايشان مشغول كار است .