استبداد و خودكامى عثمان

سخنى است كه على « ع » درباره كشتن عثمان فرموده است :

اگر به كشتن عثمان فرمان داده بودم خودم كشنده‏ى او بودم ، و اگر جلوگيرى كرده بودم پشتيبانش بودم [ 1 ] ليكن كسيكه او را يارى كرده نمى‏تواند بگويد : من بهترم از كسى كه او رها كرده و كسى كه او را رها كرده نمى‏تواند بگويد : كسى كه او را يارى كرده بهتر از من است [ 2 ] . من اكنون سبب قتل او را براى شما مى‏گويم : عثمان

باعث شد مردم بر ضد خليفه سوم شورش كنند شركت داشت .

[ 1 ] منظور على « ع » اين است كه به كشتن عثمان فرمان نداده بود وگرنه خودش كشنده او بود ، در حاليكه مى‏دانيم على « ع » در اين باره بى‏تقصير بوده ، و از طرفى با شمشير خود از او دفاع نكرده وگرنه ياور او بود . جلوگيرى على « ع » از كشتن عثمان قابل ترديد نيست ، زيرا او بود كه فرزندان خود حسن و حسين « ع » را فرستاد تا مردم را از وى دور سازند .

[ 2 ] يعنى كسانى كه او را يارى كردند از كسانى كه دست از وى كشيدند بهتر نيستند . بنابراين پشتيبان او نمى‏تواند بگويد : من بهترم از كسى كه او را رها كرده ، و كسيكه دست از او كشيده ، نمى‏تواند بگويد : پشتيبان او از من بهتر است . منظور امام « ع » اين است كه عقيده‏ها بر اين اتفاق دارند كه پشتيبانان عثمان داراى فضيلتى نبودند كه بر دست كشندگان برترى داشته باشند .

[ 164 ]

با خودكامى ، خلافت را بخود اختصاص داد و بد كرد كه چنين كارى نمود و شما هم بى‏صبرى كرديد و در اين بى‏صبرى بد كرديد ، و خداوند درباره خودسر و بى‏طاقت حكم ثابتى دارد .