جمله دوّم : و انّ ورائكم السّاعة تحدوكم .

مقصود از ساعت در اين عبارت قيامت صغراست كه منظور از آن حتمى بودن مرگ است . دليل اين كه قيامت صغرا در پشت سر قرار دارد آن است كه انسان طبعاً از مرگ نفرت دارد و از آن فرارى است و به حسب عرف و عادت چيزى كه انسان از آن فرار مى‏كند در پشت سر قرار مى‏گيرد و چون مرگ از وجود انسان تأخّر دارد و سرانجام انسان را در مى‏يابد پشت سر بودن مرگ و پيوستن آن به انسان تأخّر عقلى است ولى تشبيه شده است به چيزى كه

[ 1 ] سوره ذاريات ( 51 ) : آيه ( 56 ) : و ما جنّ و انس را نيافريديم مگر براى عبادت .

[ 657 ]

تأخّر حسّى دارد ناگزير لفظ وراء كه بيانگر جهت حسّى است به طور استعاره به كار رفته است .

امّا اين كه مرگ براى انسان آواز مى‏خواند بيان كننده اين حقيقت است كه چون آواز خواندن ، آرام و آهسته شتران را به پيش مى‏راند يادآورى مرگ و شنيدن نداى مناديان آن انسانها را مضطرب و ناراحت كرده و آنان را آماده مرگ و حركت به سوى لقاء اللّه مى‏كند . بدين طريق انسان همان گونه كه شتر به وسيله آواز ،

راههاى دور و سخت را مى‏پيمايد ، وى نيز راههاى آخرت را مى‏پيمايد .

بدين گونه تذكّر ، مرگ به آواز خوانى ساربان تشبيه شده است .