امّا طواف كعبه

حاجى بايد قلباً متوجه عظمت ، خوف و خشيت ، و محبّت خدا باشد و بداند كه با اين طواف شبيه فرشتگان مقرّبى است كه بر اطراف عرش طواف مى‏كنند و نبايد چنين پندارى كه هدف طواف مادّى و فيزيكى خانه است ، بلكه دلت بايد به ذكر صاحب خانه مشغول باشد تا آنجا كه جز به ياد او كلام را آغاز نكنى و جز به ياد او ختم نكنى ، چنان كه طواف كعبه نيز چنين است و بايد آگاه باشى كه طواف مطلوب همان طواف قلبى با حضرت ربوبى است و خانه مثال در عالم شهادت براى حضور در عالم غيب است ، چنان كه انسان مادّى تصويرى آشكار براى انسان حقيقى است كه با چشم ديده نمى‏شود و در عالم غيب است و عالم دنيا براى كسى كه در رحمت حق به رويش گشوده شود و عنايت الهى در پيمودن راه او را دستگير و مددكار باشد نردبانى براى رفتن به عالم غيب است . اشاره الهى به اين كه بيت معمور در آسمان در مقابل كعبه قرار گرفته است براى بيان همين موازنه است و اين كه طواف فرشتگان بر بيت معمور مانند طواف انسانها بر كعبه است ، توضيح اين مطلب

[ 462 ]

است ، ولى چون بيشتر مردم به اين مرتبه از طواف نمى‏رسند مأمورند كه حسب امكان تشبّه به آن كنند تا مشمول اين مضمون شوند كه : « هر كس به قومى شباهت پيدا كند از آنها شمرده مى‏شود » .

در بسيارى از موارد تشبيه شدّت مى‏يابد تا آنجا كه در حكم مشبّه به قرار مى‏گيرد و كسى كه به اين مرتبه از كمال و مقام دست يابد كسى خواهد بود كه در حق او گفته شده « كعبه او را زيارت مى‏كند و بر او طواف مى‏نمايد » و اين معنى از بعضى اولياء اللّه كه داراى قدرت مكاشفه بوده‏اند روايت شده است .