10 تبرّى .

مقصود از تبرّى اين است كه شخص قدرت و توان را از خود نداند و به چشم رضا و تزكيه به خودش ننگرد . هر گاه آيات وعد و مدح شايستگان را تلاوت كند نفس خود را جزو آنها نپندارد و در آن آيات اهل يقين و راستگويان را در نظر آورد و علاقه‏مند باشد كه خداوند او را در زمره صديّقان قرار دهد . و هر گاه آيات خشم و نكوهش گناهكاران را بخواند خود را جزو آنها بپندارد و از لحاظ كسب شفقت خداوند و ترس از او خود را مخاطب اين آيات فرض كند .

به يوسف بن استاط گفته شد هر گاه قرآن مى‏خوانى چه دعايى مى‏كنى ؟

گفت از خداوند متعال هفتاد مرتبه آمرزش گناهانم را مى‏طلبم .

هر گاه شخصى نفس خود را به هنگام قرائت گناهكار بداند موجب قرب و نزديكى به خدا مى‏شود زيرا كسى كه با وجود نزديكى به خدا خود را دور ببيند ،

خداوند مقام خوف را به او لطف مى‏فرمايد و اين موجب مى‏شود تا به درجه

[ 54 ] لقد تجلّى اللّه تعالى لخلقه فى كلامه و لكنّهم لا يبصرون .

[ 439 ]

بالاترى از قرب برسد . و كسى كه با وجود دورى خود را نزديك بداند به درجه پست‏ترى تنزّل مى‏يابد و هر گاه به خود با چشم رضايت بنگرد خود حجاب خود مى‏شود ، و اگر هرگز به نفس خود توجهى نداشته باشد جز خدا در قرائت خود مشاهده نمى‏كند و در اين صورت ملكوت براى او كشف مى‏شود . مكاشفات تابع حال كاشف است . بنابراين هر گاه آيات اميدوار كننده را تلاوت كند بر او بشارت غلبه مى‏كند و صورت بهشت برايش كشف مى‏شود چنان كه گويا بهشت را مى‏بيند و اگر بر او خوف غلبه يابد آتش برايش كشف مى‏شود آن گونه كه گويا اقسام عذاب را مى‏بيند . توضيح اين كه چون كلام خداوند تعالى به گونه‏هاى لطف ، سهولت ، شدّت ، رجاء و خوف صادر شده است . و اين بر حسب اوصافى است كه در آيات وجود دارد زيرا بعضى از آنها رحمت و بعضى لطف و دسته‏اى انعام و دسته‏اى بر شدّت و سختى دلالت دارند . از لحاظ مشاهده كمالات و صفات ، قلب در حالات مختلف دگرگون مى‏شود و به لحاظ هر حالتى از حالات آماده مكاشفه مناسب آن حال مى‏شود زيرا محال است كه حال مستمع در برابر آيات مختلف يكسان باشد . در قرآن سخنانى درباره رضا ، خشم ، انعام ، انتقام ،

جبروت ، بهشت و توجّه دلسوزى آمده است . اين ده ويژگى كه توضيح داديم آداب تلاوت بود و اكنون به متن برمى‏گرديم و مى‏گوييم :