شرح

مقصود از حمد در كلام امام ( ع ) شكر است و كلمه استتماماً و كلمات منصوب بعد آن مفعول له مى‏باشد . امام ( ع ) براى شكر خود و نتيجه در نظر گرفته است :

اوّل آن كه خداوند نعمت خود را تمام كرده است و بنده حق با زيادى شكر مستعدّ فراوانى نعمت مى‏شود . اين كلام امام ( ع ) به آيه كريمه قرآن توجّه دارد كه

[ 474 ]

فرمود : « لَئنَ شَكَرْتُمْ لاَزيَدنَّكُمْ » [ 2 ] آيه به ترغيب مزيد نعمت ، شكرگزارى را مى‏طلبد .

دوّم اين كه شكرگزارى تسليم شدن در برابر عزّت خداست زيرا بنده خداوند با كمال شكر آماده شناخت نعمت دهنده مى‏شود كه آن خداوند سبحان است و شناخت خدا مستلزم انقياد براى عزّت او و خشوع در برابر عزّت اوست .

اين سخن امام ( ع ) به اين آيه كريمه اشاره دارد : « وَ لئنْ كَفَرتُمْ اِنَّ عَذابى لَشَديدٌ » [ 3 ] .

اين آيه شريفه متضمن ترسى است كه مانع از مقابله نعمت خداوند تعالى به كفر است .

هنگامى كه انسان استعداد تماميّت نعمت و شايستگى كمال خضوع و انقياد خداوند متعال را داشته باشد بايد بداند كه همه اينها جز با عنايت الهى كه دست بنده را بگيرد و كششى كه او را از غرقاب معاصى و اسباب آن دور سازد حاصل نمى‏شود و هر يك از امور خير اسباب و مؤونه‏اى لازم دارد كه انسان را از افراط و تفريط باز دارد به اين دليل امام ( ع ) براى شكرگزارى نتيجه ديگرى را كه وسيله رسيدن به اين دو فايده ( استتمام نعمت و انقياد براى عزّت ) است معيّن مى‏سازد و آن توسّل به خداوند تعالى است براى دورى از معصيت .

امام ( ع ) به دنبال شكرگزارى ، از خداوند براى استعداد طلب يارى مى‏كند و براى اين استعداد شكر مجدّدى را تقاضا دارد و براى يارى طلبى خود علّتى را كه نيازمند است بيان داشته و جذبه‏هاى الهى را براى دورى از افراط و تفريط مى‏داند شك نيست كه دو فايده ياد شده ، بدون توسّل جستن به خدا و توكّل بر او حاصل نمى‏شود . اين است معناى سخن امام ( ع ) كه فرمود : استعصاما من

[ 2 ] سوره ابراهيم ( 14 ) : آيه ( 7 ) : اگر شكر نعمت به جاى آريد بر نعمت شما مى‏افزايم و اگر كفران كنيد به عذاب شديد گرفتار مى‏كنم .

[ 3 ] سوره ابراهيم ( 14 ) : آيه ( 7 ) : اگر شكر نعمت به جاى آريد بر نعمت شما مى‏افزايم و اگر كفران كنيد به عذاب شديد گرفتار مى‏كنم .

[ 475 ]

معصيته و استعينه فاقة الى كفايته .