بحث اوّل تعريف خبر ،

خبر را بدين سان تعريف كرده‏اند : « خبر آن است كه بتوان به گوينده آن عنوان راستگو يا دروغگو داد » [ خبر سخنى است كه با صرف نظر از گوينده آن ، در آن احتمال صدق يا كذب داده شود ] .

امام فخر رازى بر اين تعريف اشكال كرده و گفته است : « تعريف صدق و كذب جز با خبر ممكن نيست زيرا در تعريف صدق و كذب گفته مى‏شود : صدق خبرى است كه مطابق با واقع باشد ، و در تعريف كذب گفته مى‏شود : كذب خبرى است كه مطابق با واقع نباشد . و هر گاه بخواهيم خبر را با صدق و كذب تعريف كنيم دور ايجاد مى‏شود » .

[ 87 ]

خواجه نصير الدين طوسى كه برترين علماى متأخر است به اين اشكال اين گونه پاسخ داده است : « حقيقت اين است كه صدق و كذب از عوارض ذاتى خبر است ( جنس و فصل نيستند ) . بنابر اين تعريف خبر به آن دو تعريف به رسم است براى شرح اسم و روشن كردن خبر از بين ساير جملات مركّب ، و اين دور نيست . زيرا چيزى كه به حسب ماهيّت روشن باشد ، گر چه در بعضى از موارد با غير خودش مشتبه شود و نياز به توضيح داشته باشد ، همچنين چيزهايى از عوارض ذاتى كه بى‏نياز از تعريف باشند يا جانشين عوارضى باشد كه از اشتباه به دوراند ، هرگاه در توضيح جمله خبرى از آنها استفاده شود دور نخواهد بود . ايراد امام فخر در بيان دور اشاره دارد به اين كه بايد جمله خبرى ، خالص و عارى از اشتباه باشد . البته در اين تعريف زمانى دور تحقق پيدا مى‏كند كه اعراض ذاتى ( صدق و كذب ) هنگام تعريف نيازمند جمله خبرى باشد و در اين صورت به بيان نوعى از تركيبات نياز پيدا مى‏شود كه احتمال اشتباه در آن هست زيرا جمله خبرى كه در تعريف صدق و كذب به كار رود در واقع معنايش روشن نيست با اين كه در مفهوم صدق و كذب اشتباه وجود ندارد . و نيز ممكن است بگوييم مقصود ما از خبر ، تركيبى است كه مشمول صدق و كذب شود . همان طور كه اگر در تعريف حيوان شبه دور پيش آيد ما مى‏توانيم بگوييم كه مقصود ما از حيوان در تعريف انسان ، حيوانى است كه موقعيّت جنس را داشته باشد نه حدّ تام را ، بنابر اين دور واقع نمى‏شود . ( اگر تصوّر شود كه در تعريف انسان به حيوان دور لازم مى‏آيد به دليل اين كه هر گاه بخواهيم حيوان را كه جنس است بشناسيم بايد انواع آن را از جمله انسان را قبلا بشناسيم و گاه انسان را به حيوان ناطق تعريف مى‏كنيم لازم است قبلا حيوان را بشناسيم . در پاسخ مى‏گوييم كه اوّلا شناخت انسان صرفا از طريق ذكر حيوان نيست و مى‏توانيم انسان را مستقل از حيوان و از طريق رسم ،

اعراض و فصل بشناسيم مانند اين كه بگوييم انسان انديشمند است . ثانيا حيوان

[ 88 ]

در تعريف انسان به عنوان جنس آورده مى‏شود نه حدّ تام صدق و كذب و جمله خبرى چنين حالتى دارند يعنى تعريف صدق و كذب تنها محدود به خبر نيست و هر گاه صدق و كذب را در بيان خبر بياوريم براى رفع اشتباه است كه جمله خبرى با انواع جملات ديگر اشتباه نشود ) .

خبر را به گونه ديگرى نيز تعريف كرده‏اند و آن بدين طريق است كه : « خبر سخنى است كه بروشنى مقتضى استناد امرى به امر ديگر به صورت نفى يا اثبات باشد » .

اين كه نحويان يكى از اجزاى جمله خبرى را خبر ناميده‏اند ( مانند قائم در جمله زيد قائم ) يك امر مجازى است .