فرموده است : و قام معه بنو ابيه يخضمون مال اللّه تعالى خضم الابل نبتة الرّبيع

فعل « يخضمون » در موضع حال قرار دارد و مقصود از « مال اللّه » بيت المال است و منظور امام ( ع ) در « بنى ابيه » ، بنى امية بن عبد شمس مى‏باشد و احتمال دارد كه مقصود امام ( ع ) تمام اقرباى عثمان باشد و بنى ابيه را از باب غلبه ذكور بر اناث آورده باشد . « خضم الابل » كنايه از توسعه زندگى آنها از بيت المال مسلمين به وسيله عثمان است و از بخششهاى بى‏جاى او مواردى به شرح زير نقل شده است :

1 به چهار نفر از قريش كه با دخترانش ازدواج كرده بودند چهار صد هزار دينار بخشيد .

2 وقتى كه افريقا فتح شد به مروان حكم صد هزار دينار و به روايتى يك پنجم افريقا را بخشيد .

[ 523 ]

3 از طرق مختلف روايت شده است كه ابو موسى اشعرى مال زيادى از بصره براى عثمان فرستاد و او ميان فرزندان و خانواده‏اش تقسيم كرد . در اين هنگام زياد بن عبيد نوكر حرث بن كلات ثقفى در نزد عثمان بود ، وقتى اين كار را ديد گريه كرد . عثمان به وى گفت گريه نكن ، عمر براى رضاى خدا بيت المال را به اقوامش نمى‏داد و من براى رضاى خدا به خانواده و اقربايم مى‏بخشم .

4 روايت شده است كه عثمان حكم بن ابى العاص را مأمور جمع آورى صدقات قضاعه كرد كه بالغ بر سيصد هزار دينار شد و عثمان همه آنها را به حكم بن ابى العاص بخشيد .

5 ابو مخنف روايت كرده است كه عبد اللّه بن خالد بن اسيد از مكّه با عدّه‏اى بر عثمان وارد شدند . عثمان دستور داد كه سيصد هزار درهم به عبد اللّه بدهند و به هر يك از افرادى كه همراه او بودند نيز صد هزار دينار و اين دستور را به عبد اللّه بن ارقم كه رئيس بيت المال بود نوشت ، عبد اللّه ارقم اين مقدار را زياد دانست و نامه او را ردّ كرد . عثمان به او گفت چه چيز سبب شد كه نامه مرا رد كنى با اين كه تو خزانه‏دار من هستى ؟ عبد اللّه پاسخ داد من مسؤول بيت المال مسلمين هستم و نه خزانه‏دار تو ، و اگر خزانه‏دار تو بودم غلام تو بودم و من كار بيت المال مسلمين را هرگز براى تو انجام نمى‏دهم . سپس كليدهاى بيت‏المال را آورد و بر منبر آويخت و عثمان كليدها را به نوكرش « نائل » سپرد .

واقدى روايت كرده كه پس از اين جريان عثمان به زيد بن ثابت امر كرد كه از بيت المال سيصد هزار درهم براى عبد اللّه بن ارقم ببرد . زيد بن ثابت با پول نزد عبد اللّه رفت و به او گفت : اى ابا محمد ، امير المؤمنين عثمان مرا نزد تو فرستاد و نظرش اين است كه ما تو را از تجارت بازداشتيم و تو وابستگان نيازمندى دارى ،

اين پول را بين آنها تقسيم ، و با آن زندگيت را تأمين كن عبد اللّه گفت من به تو نيازى ندارم ، من كار بيت المال را براى بخشش عثمان انجام ندادم ، علاوه بر اين

[ 524 ]

اگر اين مال از بيت المال است مزد من به اين مقدار نمى‏رسد و اگر از آن خود عثمان است من به وى نيازى ندارم .

خلاصه بخششهاى فراوان و كلان عثمان به اقوام و خويشانش در تاريخ مشهور است ، و امام ( ع ) خوردن بيت المال را به وسيله عثمان به خوردن گياه بهارى به وسيله شتر تشبيه كرده است . مناسبت تشبيه اين است كه چون شتر از خوردن علف بهارى لذّت مى‏برد با حرص و ميل زياد آنها را مى‏خورد آن گونه كه دو پهلويش بالا مى‏آيد . پرخورى شتر به اين دليل است كه علف بهارى پس از خشك بودن طولانى زمين در زمستان ، فرا مى‏رسد ، علاوه بر اين علفها تازه و سر سبزند . فراوانى و خوش خورى اموال بيت المال به وسيله اقوام عثمان پس از يك فقر طولانى تشبيه شده است .

به شترى كه علف بهارى را با ميل و حرص پس از پشت سر گذاشتن زمستان خشك مى‏خورد . تمام گفتار امام در مذمّت و توبيخ آنهاست به آن خاطر كه حرامهاى خدا را مرتكب شدند و اين دليل عدم شايستگى آنها براى خلافت است .