بحث پنجم تمثيل و مثل

تمثيل عبارت است از تشبيهى كه از اجتماع امور مقيّد به يكديگر حاصل شود و به دو صورت ملاحظه مى‏شود :

1 به صورت استعاره هر گاه به شخص مردّد در كارى بگوييم تو را چه مى‏شود ، مى‏بينيم كه يك گام به جلو برمى‏دارى و يك گام به عقب ، معنايش اين است كه مانند شخصى است كه براى انجام كارى يك گام به پيش و يك گام به پس بر مى‏دارد . به اين دليل اين نوع تمثيل استعاره است كه الفاظ تشبيه در آن به كار نرفته است .

2 گاهى شكل استعاره ندارد ، بلكه الفاظ تشبيه آورده مى‏شود مانند سخن حق تعالى : « مَثَلُ الّذيِنَ حُمِّلوا التَّوراة ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الحِمارِ » [ 63 ] .

در اين تمثيل لفظ تشبيه به كار رفته است . مثل ، تشبيه رايجى است كه فراوان به كار مى‏رود . بدين معنا كه مورد دوم شبيه مورد اول است ( مانند ضرب‏المثل نوش دارو بعد از مرگ سهراب ، كه در مورد گذشتن كار از كار به كار مى‏رود ) مثلها كلا شكل حكايت را دارند يعنى تغييرى در ضرب المثل داده نمى‏شود ، به

[ 63 ] سوره جمعه ( 62 ) : آيه ( 5 ) : وصف حال آنان كه تحمّل ( علم ) تورات كرده و خلاف آن عمل كردند به حمارى ماند كه بار كتاب بر پشت كشد .

[ 117 ]

اين دليل كه امر دوم مانند امر اول است . مانند كسى كه از شما حرف شنوى ندارد ، عربها مى‏گويند از قصير اطاعت نمى‏شود [ 64 ] .

در ضرب‏المثل الفاظ تغيير نمى‏كند و اگر الفاظ ضرب‏المثل كم يا زياد شود مثل گفته نمى‏شود .