ترجمه

« خداوند را به پاس تمام كردن نعمتش و فرمانبردارى در مقابل عزّتش و حفظ و نگهدارى از معصيتش سپاسگزارم و به دليل احتياجى كه به كفايت او دارم از او يارى مى‏طلبم زيرا هر كس را او هدايت كند گمراه نمى‏شود ، هر كس با او دشمنى كند رستگار نمى‏گردد ، هر كس را او كفايت كند نيازمند نمى‏شود ،

زيرا حمد خدا از هر چه سنجيده مى‏شود برتر و نسبت به آنچه مخزون شود بهترين ذخيره است [ 1 ] .

گواهى مى‏دهم كه خدايى جز او نيست و يگانه است و شريك ندارد ،

[ 1 ] ممكن است ضمير « فانّه » به خدا برگردد ، در اين صورت معناى جمله چنين است : چون خدا برتر از هر چيزى است كه مورد سنجش قرار گيرد و بهترين ذخيره و پشتوانه‏هاست . ويراستار .

[ 473 ]

گواهيى كه از روى اخلاص مستحكم و اعتقادى پاكيزه برمى‏خيزد ، هميشه تا زنده‏ايم به آن شهادت متوسل مى‏شويم و توسّل به آن را براى مشكلاتى كه در پيش داريم ( قيامت ) ذخيره مى‏كنيم ، زيرا كلمه شهادت لازمه ايمان و گشاينده باب احسان و خشنودى رحمان و راندن شيطان است .

گواهى مى‏دهم كه محمّد ( ص ) بنده و رسول اوست . خداوند او را با دينى مشهور و نشانه‏اى رسيده و نقل شده و كتابى نوشته و نورى رخشان و روشنايى تابان ، و دستورى روشنگر براى دفع شبهات باطل فرستاد . با بيّناتى روشن استدلال كرد و با مثلها و آيات قرآنى مردم را از عذاب خدا بر حذر داشت . مردم در فتنه‏ها بودند و ريسمان دين گسيخته و پايه‏هاى يقين متزلزل و كار ديانت درهم ريخته و دستورات آن پراكنده و راه خروج از آن تنگ شده و راه حق گم و معصيت آشكار شده بود . در اين شرايط خدا معصيت و شيطان يارى مى‏شد ، ايمان واگذار و دستوراتش متزلزل و نشانه‏هايش ناآشنا و از نظرها پوشيده شده بود . مردم از شيطان اطاعت كرده راه او را مى‏رفتند و به آبشخور او وارد مى‏شدند : علمهاى شيطان به وسيله آنها به راه مى‏افتاد و پرچمهايش برافراشته مى‏شد .

شيطان مردم را در زير فتنه‏ها بكوفت و لگدمال كرد و مانند چهارپايان بر روى پيكر آنها ايستاد ، با اين وضع همه مردم در فتنه‏ها ، و سرگردان و حيران بودند . در بهترين خانه‏ها ( كعبه معظمه ) و ميان بدترين همسايگان ، خوابشان بى‏خوابى و سرمه چشمشان اشك بود . سرزمينى كه دانشمند آن لجام خاموشى بر دهان داشت و جاهل افسار گسيخته و عزيز بود » .