ترجمه

« آگاه باشيد كه شيطان جمعيّت خود را برانگيخته است و همه امكانات خود را فراهم ساخته تا ستم را به جاى اوّليه خود بازگرداند و باطل را به اصل خود رجوع دهد . به خدا سوگند ( طلحه و زبير ) از هيچ ناروايى بر من دريغ نورزيدند و ميان من و خودشان انصاف را رعايت نكردند . آنها از من حقّى را مطالبه مى‏كنند كه خود ترك كرده‏اند و تاوان خونى را ( خون عثمان ) كه ريخته‏اند از من مى‏خواهند .

بر فرض كه من شريك آنها در خون عثمان باشم باز مكافات سهم آنها بر خودشان قرار دارد ، و اگر آنها بدون دخالت من خون عثمان را ريخته‏اند كيفر اين عمل بر خود آنهاست . بزرگترين دليل آنها بر عليه خودشان است . از مادرى شير مى‏خواهند كه از شير دادن باز ايستاده است ، مى‏خواهند بدعتى را زنده كنند كه مرده است . اى دعوت كننده نوميد ؟ دعوت كننده كيست و چه جواب مى‏شنود ؟ من حجّتى را كه مورد رضايت خدا باشد از آنها مى‏پذيرم و اگر نپذيرند تيزى شمشير را بر آنها خواهم نهاد و در اين حالت شمشير بهترين پاسخگوى باطل و ياور حقّ است .

تعجّب اين است كه آنها به من پيام فرستاده‏اند كه براى كارزار آماده باشم و در مقابل ضرب نيزه آنها مقاومت داشته باشم . گريه‏كنندگان به حالشان بگريند . من چه وقت از تهديد به جنگ ترسيده‏ام ؟ و چه وقت از ضرب شمشير و نيزه فرار كرده‏ام ؟ من به پروردگارم يقين داشته و شبهه‏اى در دينم ندارم كه از جنگ بترسم » .