جمله سوم : تخفّفوا تلحقوا

پس از آن كه امام ( ع ) انسانها را توجّه مى‏دهد به اين كه هدف در پيش و مرگ در پشت سرشان است متذكّر مى‏شود كه سبقت گيرندگان به سوى هدف كسانى هستند كه در سفر آخرت به رضوان خدا برسند و چنان كه مى‏دانى قطع علايق و سبكبار بودن در سفر سبب سبقت گرفتن و رسيدن به پيشينيان است .

بدين گونه امام ( ع ) با دو كلمه انسانها را امر مى‏كند كه براى رسيدن به مقصد سبكبار باشند .

كلمه اوّل اين است كه « سبكبار باشيد » . سبكبار بودن كنايه از دستور دادن به زهد حقيقى است كه قوى‏ترين وسيله قرب به حضرت حق است .

و زهد عبارت است از كنار گذاشتن هر چيزى كه انسان را از توجّه به قبله حقيقى باز مى‏دارد و دورى از فرو رفتن در ماديّات دنيا و جاذبه‏هاى آن ،

و دور ساختن هر چه غير از حق متعال و موجب خوددارى از ايثار است .

اين حالت سنگينيها و بارهاى گرانى را كه مانع از صعود و رسيدن به درجات خوبان است سبك مى‏كند ، آن بارهاى گرانى كه باعث داخل شدن به وادى هلاكت مى‏شود .

[ 658 ]

اين فرموده امام ( ع ) در معناى شرط و به صورت استعاره كنايه‏اى آمده است .

كلمه دوم اين است كه : « تا به مقصود برسيد » . اين كلمه اجزاى شرط است ، با اين توضيح كه اگر سبكبار شويد خواهيد رسيد . و مقصود از « تلحقوا » رسيدن به درجات سابقين يعنى اولياى خداست كه به جايگاه عزّت حق رسيده‏اند . ملازمه ميان سبكبار بودن و رسيدن به سابقين قبلاً توضيح داده شد .

چون در بخشش الهى بخلى نبوده و از آن ناحيه كوتاهى قابل تصوّر نيست .

چنان كه توضيح داده شد زهد حقيقى نيز قوى‏ترين سبب سلوك الى اللّه است ، پس هر گاه نفس انسان آمادگى دورى جستن از غير خدا را پيدا كند و براى كسب نور به ذات كبريايى او توجّه كند آنچه استعداد كسب فيض را پيدا كرده باشد بدان دست مى‏يابد و به درجات سابقين مى‏رسد و به ساحل عزّت پروردگار و جاى امن او وارد مى‏شود .