فرموده است : من ابدى صفحته للحقّ هلك [ عند جملة ( جهلة ) النّاس ] و كفى بالمرء جهلا ان لا يعرف قدره

اين جمله براى آگاه كردن مردم است به اين حقيقت كه هر كس بى‏پروا حقّ را در مقابل هر باطلى اظهار كند و عقيده جاهلان را رد كند و آنها را در زمانى بر تلخى حق و دشوارى آن وا بدارد از دست و زبان جاهلان در معرض هلاكت قرار مى‏گيرد ، زيرا كسى كه مكروه را پشت سر انداخته و در نكوهش آن مى‏كوشد ، جزو آنان محسوب نمى‏شود .

سپس امام ( ع ) به جهل اشاره فرموده و كمترين درجه آن را ياد كرده چنين فرموده‏اند كه كمترين درجه جهل براى پستى شخص كفايت مى‏كند چه رسد به زياد آن ، و كمترين مقدار جهل آن است كه انسان مقام و منزلت خود را در بين

[ 8 ] ثلاث مهلكات : شح مطاع ، و هوى متبع ، و اعجاب المرء بنفسه .

[ 612 ]

مردم نشناسد و ارزش خود را نسبت به آحاد مردم بررسى نكند و همين مقدار از جهالت براى هلاكت انسان كافى است ، زيرا نشناختن خود ، منشأ بسيارى از صفات پست و نابود كننده است مانند خود بزرگ‏بينى ، به خود باليدن و سخن باطل گفتن و نيز با وجود نقص ، ادّعاى كمال كردن ، و در بيشتر احوال از حدّ خود تجاوز كردن ، چنان كه على ( ع ) در جاى ديگر مى‏فرمايد : « خدا بيامرزد كسى را كه قدر خود را بشناسد و از حد خود تجاوز نكند [ 9 ] . » در اين كلام مقصود امام ( ع ) ايجاد نفرت كردن از جهل در بين مردم است ،

تا به مقدارى كه به شناخت جهل دست مى‏يابند ، خود را براى رعايت حق خالص كرده و آن را يارى كنند ، و چه بسا كه از اين كلام امام ( ع ) : من ابدى صفحته . . . چگونگى توجه دادن و مأنوس ساختن سرشت جهّال به حقيقت ،

فهميده شود . بدين توضيح كه سزاوار نيست تمام حقايق يكباره و بدون پرده براى نادانان عرضه شود ، زيرا بيان كليّه حقايق موجب تنفّر آنها و بر هم ريختگى نظام زندگيشان مى‏شود ، بلكه لازم است آنها اندك اندك و بتدريج با حقايق انس گيرند . انس گرفتن آنها با حقيقت در بعضى امور به دليل دشوارى حق نسبت به فهمشان يا نسبت به استحكام اعتقاد باطلشان كه در برابر حق دارند ، موجب مى‏شود كه باطل را در ظاهر حق ، وسيله فريب قرار دهند . چنان كه اين نوع برخورد با جهّال در قرآن كريم و سنّت پيامبر وارد شده كه عبارت است از صفاتى كه جسم بودن خدا را مى‏رساند و چيزهايى كه درباره خداوند متعال روا نيست كه بر ظاهرش حمل شود . البتّه حمل اين صفات بر ظاهر ، آن چنان كه نادانان مردم گمان مى‏كنند ، امرى باطل است ولى چون همين ظاهر سبب نزديكى و علاقه‏شان به وجود خالق مى‏شود و باعث نظم امورشان مى‏شود در شريعت وارد شده است .

[ 9 ] رحم اللّه امرء عرف قدره و لم تبعّد طوره .

[ 613 ]