شرح

بيشتر اين خطبه از خطبه‏اى است كه قبلاً يادآورى كرديم كه وقتى امام ( ع ) شنيد طلحه و زبير بيعت خود را شكسته‏اند ايراد فرمود . در اين خطبه كم و

[ 662 ]

زيادى وجود دارد كه سيّد رضى قبلاً بعضى از آنها را نقل كرده است هر چند كه وى دليل كم و زيادى و تكرار آن را بيان كرده ، امّا ما تمام خطبه را نقل مى‏كنيم تا به مقصود دست يابيم . امام ( ع ) پس از حمد خدا و درود بر پيامبر ( ص ) خطبه را چنين ايراد مى‏فرمايد :

مردم خداوند جهاد را واجب كرد و آن را بزرگ شمرد و يارى دهنده دينش قرار داد . سوگند به خدا دنيا و دين اصلاح نمى‏شود مگر با جهاد . شيطان جمعيّت خود را گرد آورده و لشكر و همه كسانى را كه از او پيروى مى‏كنند فراهم آورده است تا مرام و روش و نيرنگهاى خود را بازگرداند و تجديد كند ، من حركتهايى را مى‏بينم ،

سوگند به خدا طلحه و زبير از هيچ كار ناپسندى درباره من دريغ نورزيدند و ميان من و خود به انصاف رفتار نكردند ، آنها طالب حقّى هستند كه خود بدان عمل نكرده‏اند و از من قصاص خونى را مى‏خواهند كه خود ريخته‏اند ، بر فرض كه من شريك آنها در قتل عثمان باشم باز سهم آنها به عهده خودشان است . و اگر آنها به تنهايى عثمان را كشته باشند قصاص از آنها بايد مطالبه شود . اوّلين نتيجه عدالتخواهى آنها بر عليه خودشان است . من از آنچه كه انجام داده‏ام عذر نمى‏خواهم و از خود دور نمى‏كنم زيرا با يقين كارى را انجام مى‏دهم ، نه اشتباه مى‏كنم و نه كسى مى‏تواند من را به اشتباه بيندازد . آنها ( طلحه و زبير و اياديشان ) گروه سركش و ياغى‏اند .

اراذل و اوباش اطراف آنها را گرفته و سر و صدا راه انداخته‏اند ، تاريكى و گمراهى اطراف آنها را گرفته تا باطل را به جايگاه اوّلش برگردانند . اى دعوت كننده فريبكار چه كسى را فرا مى‏خوانى ؟ چيز ناآشنايى در كار نيست آنچه در پيش روست و روش معمول است جنگ در راه خداست . به خدا سوگند اگر جنگى پيش آيد باطل رسوا مى‏شود و زبانش قطع مى‏گردد . اگر چنين وضعى پيش آيد گمان نمى‏كنم راه روشنى در پيش داشته باشد . به خدا سوگند كسى را كه كشته‏اند پيش از مرگ از گناهانش توبه نكرد و از خطاهايش پوزش نخواست و از شورشيان عذرخواهى

[ 663 ]

نكرد تا بپذيرند و از آنها يارى نخواست تا ياريش كنند . سوگند به خدا براى آنها حوضى را پر آب كنم كه كسى نتواند آن را خالى كند و از آنها كه در آن افتاده‏اند كسى را نجات نيابد و از آن سودى نبرند . من به حجّتهاى الهى و علم او درباره آنها راضيم . من آنها را به حقّ دعوت مى‏كنم و عذرخواهيشان را مى‏پذيرم پس اگر باز گردند و توبه كنند و حرف حق را بپذيرند و در پيشگاه خدا زارى كنند توبه قابل پذيرفتن است و از جانب من مزاحمتى نخواهد بود ، و اگر امتناع ورزند تيزى شمشير را بر آنها قرار خواهم داد كه در اين حالت شمشير باطل را نابود و اهل ايمان را يارى مى‏كند با هر نامه عملى نويسندگان آنها بر آنها شاهدند . به خدا سوگند زبير و طلحه و عايشه مى‏دانند كه حق با من است و آنها بر باطلند .

بايد دانست كه امام ( ع ) در آغاز به فضيلت جهاد توجّه داده است و مقصود امام ( ع ) بيان فرار مردم از جنگ با اهل بصره است . پس امام ( ع ) نخست به وجوب جهاد از جانب خداوند اشاره فرموده و كتاب خدا از آن پُر است چنان كه مى‏فرمايد : « وَ جاهِدُوا بِاَمْوالِكُمْ و اَنْفُسِكُمْ » [ 1 ] و امثال اين نيز وارد شده است .

پس از بيان وجوب جهاد ، امام ( ع ) فضيلت جهاد را در پيشگاه خداوند تعالى بيان مى‏فرمايد و در اين معنى سخن حق تعالى است : « لا يَسْتَوِى القاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ غَيْرَ اُولىِ الضَّرَرِ و المُجاهِدُونَ فى سَبيلِ اللَّه باَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدينَ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ عَلَى القاعِدين دَرَجَةً و كُلاً وَعَدَ اللَّهُ الحُسْنى وَ فَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدينَ عَلى الْقاعِدينَ اَجْراً عظيماً دَرَجاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً و كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً » [ 2 ] .

[ 1 ] سوره توبه ( 9 ) : آيه ( 41 ) : با مال و جانتان در راه خدا جهاد كنيد .

[ 2 ] سوره نساء ( 4 ) : آيه ( 95 ) : هرگز مؤمناتى كه بدون عذر از جنگ باز نشينند با مجاهدان در راه خدا كه با مال و جانشان پيكار كنند برابر نيستند ، خداوند آنها را كه با مال و جانشان در راه خدا مى‏جنگند بر آنها كه از جنگ با كفّاره ، مى‏گريزند برتر داد و آنها را درجات و مغفرت خاص بخشيد و خداوند بخشنده و رحيم است .

[ 664 ]

سپس امام ( ع ) اشاره فرموده است كه خداوند جهاد را پيروزى دين خدا و ياور دين قرار داده است و اين معنى از اين آيه استفاده مى‏شود كه : اِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرُكُمْ [ 2 ] مقصود از يارى خدا يارى دين خدا و بندگان شايسته اوست ، زيرا خداوند بى‏نياز مطلقى است كه حاجتى به كمك و پشتيبان ندارد . سپس امام ( ع ) بدرستى سوگند ياد مى‏كند كه صلاح دين و دنيا ممكن نيست ، مگر به جهاد ، زيرا اگر جهاد در راه خدا و مقاومت دين داران نباشد زمين و شهرها خراب مى‏شوند چنان كه خداى تعالى فرموده است : وَ لَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الاَرضُ و لكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ على العالَمينَ [ 3 ] .

امّا نظام يافتن دين روشن است ، زيرا تلاش دشمنان دين در مورد براندازى آن ناكام مى‏ماند ، امّا كلام امام ( ع ) كه فرمود شيطان گروه خود را بسيج كرده و جمعيّت خود را فراهم آورده است قبلاً توضيح داده شد .