بحث اوّل : در ماهيّت و تعريف آن دو است

مترادف عبارت است از دو يا چند لفظ مفرد كه به وسيله قرارداد براى معناى واحدى و به لحاظ واحدى ، معيّن

[ 56 ]

شده باشد مانند فرس و خيل كه در زبان عرب براى اسب ، و ليث و اسد براى شير و ابريشم و حرير براى نوعى پارچه در زبان عربى قرار داده شده است [ 11 ] .

قيد مفرد به اعتبار در تعريف ترادف گفته شده تا اسم و حدّ تامّ آن از تعريف ترادف خارج شود ، مانند انسان حيوانى است انديشمند كه در اين مثال انسان مساوى حيوان انديشمند قرار گرفته ولى مترادف نيستند ، زيرا انسان مفرد ولى حيوان انديشمند مركب است . و قيد « از لحاظ واحد » به تعريف اضافه شده تا موردى كه دو لفظ بر شى‏ء واحد به دو لحاظ دلالت مى‏كند از تعريف خارج شود مانند : صارم به لحاظ تيزى و سيف به لحاظ نامگذارى بر شمشير اطلاق مى‏شود و ترادف ندارد . همچنين صفت صفت مانند ناطق و فصيح كه به دو لحاظ بر انسان اطلاق مى‏شود ، اين موارد مترادف ندارند و متباين هستند .

امّا تعريف تأكيد : تأكيد عبارت از قوّت بخشيدن معناى يك لفظ به وسيله لفظى ديگر مى‏باشد مانند آنها همه‏شان آمدند . امام فخر ( ره ) در تعريف تأكيد سهل‏انگارى كرده است ، زيرا تأكيد را بدين‏سان تعريف كرده است كه : « آن لفظى است قراردادى براى قوّت بخشيدن آنچه از لفظى ديگر فهميده مى‏شود » و ميان تعريف تأكيد و تأكيد كننده فرقى نگذاشته است . تعريف امام فخر در حقيقت تعريف تأكيد كننده است نه تعريف تأكيد .