بحث اوّل تعريف خطابه و فايده

آن خطابه فنّى است كه به اندازه ممكن عهده‏دار قانع كردن مردم است درباره موضوعى كه در نظر مى‏باشد مردم آن را تصديق كنند . منظور از عهده‏دار بودن اقناع مردم اين است كه براى بيان مقصود از رساترين عبارت بهره‏گيرد و تا آنجا كه ممكن است خطابه قانع كننده باشد .

خطابه در اقناع از غير خود موفّق‏تر است و فايده آن بيان مصالح جزئى است و گاهى بيانگر قوانين كلّى براى مصالح جزئى است مانند عقايد الهى و قوانين

[ 131 ] سوره فاطر ( 35 ) : آيه ( 28 ) : تنها مردان دانا مطيع و خدا ترسند .

[ 132 ] سوره توبه ( 9 ) : آيه ( 93 ) : منحصرا راه مؤاخذه براى كسانى است كه از تو رخصيت معافيت از جنگ مى‏طلبند .

[ 133 ] سوره رعد ( 13 ) آيه ( 40 ) : منحصرا ابلاغ رسالت با تو و حسابرسى با ماست .

[ 156 ]

عملى . عقايد الهى نسبت به قوانين عملى كلّى است .

خطابه از لحاظ راهنمايى مردم داراى منافع بزرگى است زيرا مردم را به عدالت و نيكى دعوت مى‏كند و از اين نظر فايده عام براى مردم دارد . فايده خطابه در ارشاد مردم به اين سبب است كه مردم در زندگى نياز به همكارى ،

معامله ، گفتگو و رفت و آمد دارند و به همين جهت نياز به دستوراتى دارند كه عملا براى اهداف مذكور مفيد باشد تا هر كدام به ديگرى اعتماد كرده و كار اجتماعى سامان يابد . از طرفى چون دستورات غير منطقى با مصالح جامعه امور را از هم مى‏پاشد ، نياز به احكامى است كه قابل قبول مردم و ريشه در عقايدشان داشته باشد و خطابه عهده‏دار همين وظيفه است ، زيرا برهان و جدل هر چند حقايق را با دليل اثبات و تصديق مى‏كند ولى عموم مردم از فهميدن برهان و جدل عاجزند . و جدل نسبت به برهان از نظر استدلال ضعيفتر است ولى برهان براى عموم مردم نسبت به خطابه كم فايده‏تر مى‏باشد . بنابر اين سخنى كه لازم است عموم مردم آن را بپذيرند بايد چنان باشد كه از فهم مردم دور نباشد بلكه با الفاظى شيرين نه الفاظ زشت و عاميانه باشد چنان كه به خواست خدا بعدا ويژگيهاى آن را ياد خواهيم كرد . قرآن كريم چنين به فن خطابه اشاره كرده است :

« اُدْعُ اِلى‏ سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ المَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتى هِىَ اَحْسَن » [ 134 ] .

در اين آيه منظور از راه پروردگار ، دين حق و منظور از حكمت ، برهان است براى كسانى كه توانايى فهم آن را داشته باشند و منظور از موعظه حسنه خطابه است .

خطابه براى كسانى است كه از مرتبه برهان پايين‏ترند و منظور از مجادله نيكو سخنان مشهور و مورد پسند است . خداوند در آيه مزبور جدل را از برهان و خطابه مؤخّر آورده است چون برهان و خطابه براى اثبات و اقناعند و مجادله براى

[ 134 ] سوره نحل ( 16 ) : آيه ( 125 ) : ( اى رسول ما ) خلق را به حكمت و برهان و موعظه نيكو به راه خدا دعوت كن و با اهل جدل به بهترين طريق مناظره كن .

[ 157 ]

دفاع به كار مى‏رود .

به تعبير ديگر غرض اوّل از گفتگو راهنمايى و ارشاد و اثبات عقيده و غرض دوّم پاسخ اشكال معاند است . بنابر اين روشن شد كه خطابه داراى نفع عمومى در مصالح اجتماعى است كه عامه از آن بهره مى‏برند و كارشان را نظم مى‏بخشند .