شرح

ياران امام ( ع ) بارها وى را از كشته شدن ناگهانى به دست پور ملجم لعنة اللّه عليه ترسانده و به عرض رسانده بودند ، كه از او برحذر باشد . چه اين كه ابن ملجم بارها به كنايه قصد پليد خود را ابراز كرده بود .

روايت شده است ، كه روزى اشعث ( يكى از ياران حضرت ) ابن ملجم را

[ 338 ]

در حالى كه شمشيرش را حمايل داشت ملاقات كرد . به او گفت حال كه زمان جنگ نيست به چه نيّتى شمشير بسته‏اى ؟ ابن ملجم در پاسخ گفت : قصد دارم بزرگ اين محلّ را به قتل رسانم . اشعث خدمت امام ( ع ) رسيد و وى را از گفته ابن ملجم و جسارتش آگاه ساخت . حضرت فرمود : « هنوز كه مرا نكشته است ؟ » به روايت ديگر ، روزى امام ( ع ) بر منبر خطبه مى‏خواند و اصحاب خود را پند و اندرز مى‏داد . ابن ملجم كه روبروى منبر نشسته بود ، سخنان حضرت را شنيد و با اشاره به آن بزرگوار گفت : به خدا سوگند روزى اصحابت را از شرّ تو آسوده خواهم كرد . هنگامى كه حضرت سخنرانى خود را به پايان رسانده قصد مراجعت به خانه را داشت ، ابن ملجم را در حالى كه مسلّح بود دستگير كرده به حضور آوردند . حضرت فرمود . مى‏خواهيد چه كنيد ؟ عرض كردند او درباره شما چنين مى‏گفت امام فرمود : « او را آزاد بگذاريد ، هنوز كه مرا نكشته است از جانب خدا براى من صيانت و حفاظت برقرار است . » در اين عبارت حضرت « جنّة » را كنايه از توجّهات الهى به آماده كردن اسباب حفاظت و نگهدارى خود در طول زندگى آورده‏اند اين جمله « به صورت استعاره بالكنايه از قضا و حكم خداوند به كار رفته ، وجه تشبيه و استعاره اين است : بدان‏سان كه شخص داراى سپر ، از تير و ديگر ابزار جنگى صدمه‏اى نمى‏بيند ، با فراهم بودن اسباب زندگى ، انسان ، در امان بوده ، از تيرهاى مرگ خطرى متوجّه او نمى‏شود « حصينة » را براى سپر صفت آورده ، و با ذكر اين صفت استعاره ترشيحيّه مى‏شود . بعلاوه دليلى بر محكمى و استوارى سپر نيز مى‏باشد . منظور از كلمه « يومى » ، روز من ، وقتى است كه ضرورتا بايد بميرد .

دور شدن سپر را ، كنايه از منتفى شدن برخى عوامل و اسباب زندگى ، كه لزوما منجرّ به مرگ مى‏شود و تيرهاى بيمارى به هدف مى‏رسد آورده است .

امام ( ع ) تسليم كردن انسان به مرگ را به سپر نسبت داده‏اند ، بملاحظه

[ 339 ]

تشبيه كردن سپر به انسانى كه از شخص حمايت كند ، و سپس او را براى كشتن تسليم غير كند ، كه در اين صورت تير مرگ به خطا نمى‏رود .

حضرت لفظ تير را ، براى بيماريهايى كه موجب مرگ مى‏شوند استعاره آورده ، و به خطا نرفتن تير را كنايه از مرگ حتمى گرفته‏اند . واژه « كلم » را براى اثرى كه از اسباب بيمارى حاصل مى‏شود ذكر كرده‏اند ، وجه شباهت در هر دو ( تير و بيمارى ) هلاكتى است كه حاصل مى‏شود ، در « كلم » و اثر بيمارى وجه شباهت آزردگى و رنجى است كه وجود دارد . لفظ تير را براى بيمارى استعاره آورده ، و با ذكر واژه « طيش » آن را ترشيح و تزيين كرده‏اند و همچنين لفظ « كلم » را براى اثرى كه از اسباب بيمارى حاصل مى‏شود ، استعاره آورده و با بيان « لا يبرأ » آن را ترشيح كرده و زينت داده است :

درباره همين حقيقت ، شعرى به آن حضرت نسبت داده شده است .

اىّ يوم من الموت افرّ
يوم لم يقدر ام يوم قدر [ 1 ]

يوم لم يقدر فلا أرهبه
يوم قد قدّر لا يغنى الحذر

حضرت اشاره به فرموده حق تعالى دارد : وَ ما كانَ لِنَفْسٍ اَن تَمُوتَ اِلاّ بِاِذْنِ اللَّهِ كِتاباً مُؤَجَّلاً [ 2 ] ، وَ لِكُلِّ اُمَّةٍ أَجَلٌ فَاِذَا جائَهُمُ الأَجَلُ لا يَسْتَأخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ [ 3 ] .

[ 1 ]

كدام روز از مرگ فرار كنم
روزى كه مقدّر است يا روزى كه مقدّر نيست

روزى كه مقدّر نيست از آن نمى‏ترسم
روزى هم كه مقدّر است فرار سودى ندارد

[ 2 ] سوره آل عمران ( 3 ) آيه ( 145 ) : هيچ كس جز به فرمان خدا نخواهد مرد كه اجل هر كس در لوح قضاى الهى به وقت معين ثبت است .

[ 3 ] سوره اعراف ( 7 ) آيه ( 34 ) : هر قومى را دوره‏اى و اجل معينى است كه چون فرا رسد لحظه‏اى مقدّم و مؤخر نتوانند كرد .

[ 340 ]