شرح

بايد دانست ، صراطى كه قرآن كريم بدان وعده داده ، هر چند در حقيقت آن اختلاف نظر است ولى امر مسلّمى است كه اعتقاد بدان واجب است . آنچه از ظاهر شريعت فهميده مى‏شود . و همه مسلمين و آنان كه معاد جسمانى را اثبات مى‏كنند بدان معتقدند اين است كه صراط جسمى است در نهايت باريكى و تيزى و بر روى جهنّم كشيده شده ، و راهى است كه به بهشت منتهى مى‏شود ، و آنان كه خود را براى خدا خالص گردانيده‏اند از آن مى‏گذرند ، امّا آنان كه از فرمان خداوند سرپيچى كرده‏اند از دو طرف پل بداخل يكى از درهاى دوزخ سقوط مى‏كنند .

حكما نيز به حقيقت اين پل اعتقاد داشته و آن را پذيرفته‏اند امّا اين تعريف كه ، صراط همچون مو ، باريك است تعريف ناصوابى است ، زيرا تشبيه كردن صراط به مو ، مانند تشبيه كردن مو ، به خط هندسى است كه حدّ فاصل ميان سايه و آفتاب . با اين كه خطّ هندسى ، نه از سايه به حساب مى‏آيد و نه از آفتاب .

صراط بمنزله همان خطّى است كه ، عرض برايش نمى‏توان تصوّر كرد . حقيقت صراط ، حدّ فاصل ميان اخلاق متضّاد مى‏باشد . مانند سخاوت كه حدّ وسط ميان ، ولخرجى و بخل ، شجاعت كه حدّ فاصل ميان بيباكى و ترس ، ميان روى در خرج كه حد وسط ميان اسراف و سخت‏گيرى ، تواضع كه حدّ فاصل ميان تكبّر و پستى ، عفّت كه حدّ وسط ميان شهوت و بى ميلى جنسى و عدالت كه حد فاصل ميان ستمگرى و ستمكشى است . حد وسط ميان اين اخلاق متضاد نكوهيده اخلاق پسنديده شمرده مى‏شود و هر يك از اخلاق حميده دو طرف افراط و تفريط دارند كه مذموم مى‏باشند . حدّ فاصل ميان افراط و تفريط و رعايت عملى آن از دو طرف متضاد در نهايت دورى و فاصله است كه در آن نبايد افراط و تفريطى باشد بدين توضيح كه چون فرشتگان بكلّى از صفات متضاد جدايند و از طرفى انسان هم نمى‏تواند خود را از اين صفات بكلّى جدا سازد ،

[ 544 ]

پس كمال شباهت او به ملائكه آن است كه تا حد امكان چنان خود را از دو طرف متضاد دور و به تعادل نزديك سازد كه گويا بكلّى از اين اوصاف جدا مى‏باشد ، پس چنان به سخاوت دقيق عمل كند كه گويا هرگز بخيل و در خرج لا ابالى نبوده است . بنابر اين صراط مستقيم و راه راست همان وسط حقيقى است كه به هيچ طرف تمايل نداشته باشد و اين چنين حدّ وسطى برايش عرض تصوّر نمى‏شود و از مو ، هم باريك‏تر است . با توجّه به همين معناى دقيق عدالت خداوند متعال فرموده است : و لن تستطيعوا ان تعدلوا بين النساء و لو حرصتم فلا تميلوا كل الميل [ 1 ] از امام صادق ( ع ) روايت شده است كه از آن حضرت معناى « اِهدِنا الصراط المستقيم » را پرسيدند . امام ( ع ) فرمود : يعنى اى خدا ، ما را به راهى كه منتهى به محبّت خودت مى‏شود ، و دينت را در دسترس ما قرار مى‏دهد ارشاد فرما و ثابت قدم بدار ، تا از پيروى هواى نفس دور بمانيم ، و براى و انديشه خود عمل نكنيم و به هلاكت نرسيم .

از امام حسن عسكرى ( ع ) روايت شده است كه فرمود : صراط بر دو گونه است يكى صراط دنيا و ديگرى صراط آخرت . صراط مستقيم دنيا اين است كه از زياده‏روى دور بمانى و كوتاهى در وظيفه نداشته باشى ، بر مسير حق پايدار مانده و به باطل گرايش پيدا نكنى . امّا صراط مستقيم آخرت ، طريق مؤمنين و پويندگان راه بهشت است ، كه از مسير بهشت به سوى دوزخ و عذاب الهى انحراف پيدا نكنى .

مردم در انتخاب يكى از اين دو راه متفاوتند . آن كه بر راه حق پايدار بماند و مسير صحيح را در پيش گيرد به راه آخرت رفته است و يقينا وارد بهشت

[ 1 ] سوره نساء ( 4 ) آيه ( 129 ) : هرگز نمى‏توانيد ميان زنها عدالت برقرار كنيد ، هر چند آزمند برقرارى عدالت باشيد پس سعيتان اين باشد كه تمام ميلتان را به جانب يكى از زنها معطوف نداريد .

[ 545 ]

مى‏شود و در امن و امان خواهد بود ، و آن كه به راه خطا رود به عذاب آخرت گرفتار خواهد شد .

پس از روشن شدن معناى صراط ، خواهى دانست كه « مزالق الصراط » در كلام امام ( ع ) كنايه از محلّى است كه انسان به يكى از دو سوى اعتدال ، يعنى طرف افراط ، يا تفريط كه سخت مورد نكوهش است ممكن است منحرف شود . آن جايگاه محلّ شهوات و خواهشهاى نفسانى و طبيعى و لغزشگاههاى هراسناكى است كه لازمه عبور از آن مواضع افراط يا تفريط ، و در نهايت كيفرهاى بزرگ اخروى است . اين مراحل ترسناك ، مراحلى است كه يكى بعد از ديگرى فرا روى انسان آشكار مى‏شود .