لغات

اهواء : انديشه‏ها وهى : ناتوانى ، ضعف كيت و كيت : كنايه از گفتارها ، و به معنى چنين و چنان است .

حاد عن الامر : از آن كار رو برگرداند ، سر باز زد .

جوهرى در شرح معناى حيدى و حياد مى‏گويد اين سخن مانند گفته ديگر عرب است : فيحى فياح . چنان كه فياح مثل قطام اسم براى غارت كردن و چپاول است ، حياد نيز اسم است براى دورى گزيدن و كناره‏گيرى از چيزى ، بنابر اين معناى حياد چنين مى‏شود : اى جنگ از من دور شو .

احتمال ديگر اين كه حياد اسم فعل باشد مثل « نزال » گويا فرمان دورى از جنگ دو

[ 106 ]

مرتبه با دو لفظ « حيدى ، حياد » صادر شده است .

اعاليل : جمع اعلال ، و آن جمع علّه به معناى تعلّل ورزيدن ، به كارى اقدام نكردن به دليل بيمارى يا مانع ديگر است .

اضاليل : جمع اضلال و آن جمع علّه است ضلّه اسمى است برگرفته از ضلال به معناى باطل و گمراهى .

مطول : زياد امروز و فردا كردن وعده‏هاى زياد براى پرداخت دين ، دادن و وفا نكردن به وعده .

جدّ : اجتهاد و كوشش ، تلاش .

اخيب : نااميدى افوق : تيرى كه قسمت بالاى آن شكسته باشد .

ناضل : تيرى كه به هدف نرسد .