شرح

بنا به روايتى جمله « الوذام التربة » ، التّراب الوذمة آمده است ، كه البتّه فرق چندانى در معنى ندارند .

سيّد رضى در معناى سخنان امام ( ع ) فرموده است منظور از ليفوّقوننى اين است كه اندكى از مال بيت المال را به من داده‏اند ، چنان كه در هر مرتبه از دوشيدن

[ 458 ]

شتر ، اندكى شير به بچّه حيوان مى‏دهند ، و بدين قصد كه شتر اجازه دهد تمام شيرش را بدوشند . و « الوذام » ، جمع « وذمة » احشاى داخلى حيوان ، مانند شكنبه ،

جگر و امثال اينهاست كه به خاك آلوده شده باشد .

امام ( ع ) لفظ « تفويق » را براى بخشش اندك فرماندار كوفه سعيد بن عاص ،

استعاره آورده‏اند وجه شباهت در هر دو مورد بخشش اندكى است كه در دفعات مكرّرى صورت مى‏گيرد چنان كه به بچّه شتر مختصرى از شير مادر را مى‏دهند و سپس او را كنار مى‏زنند و شير شتر را مى‏دوشند . باز مجددا بچّه شتر را مى‏آورند مختصرى از شير مادر را مى‏دهند و باز كنار مى‏زنند ، و ما بقى شير شتر را مى‏دوشند حضرت مال اندكى كه از جانب امير كوفه براى وى ارسال شده بود به شير مختصرى كه به بچّه شتر مى‏دهند تشبيه كرده ، و لفظى كه در دوشيدن شتر به كار مى‏رود براى بخشش مال اندك استعاره آورده است .

مقصود از « تراث محمّد ( ص ) فوايدى است كه به بركت وجود پيامبر ( ص ) براى مسلمين حاصل شد » كه در لغت به مال متروكه ميّت اطلاق مى‏شود .

پس از اظهار ناراحتى شديد از بر خورد نادرست سعيد بن عاص ، سوگند ياد مى‏كند كه در صورت زنده ماندن ، بنى اميّه را از رياست و حكومت بر مسلمين محروم خواهد كرد . كلمه « نفض » را براى دور كردن آنها از پايگاه قدرت ، استعاره به كار برده است ، بر كنار كردن بنى اميّه را از امور اجرايى تشبيه كرده است به آنچه قصّاب از احشا و اعضاى داخلى بدن حيوان را به دور مى‏اندازد و به خاك ماليده مى‏شود .

عباراتى كه از امام ( ع ) در اين كلام آمده است به روايت صحيح همين بود كه ما ( شارح ) نقل كرديم نقل دوّمى هم در مقام روايت شده است كه قابل قبول نيست .

روتايت ديگرى درباره اين كلام امام ( ع ) با كمى نقصان و زيادى به طريق

[ 459 ]

ذيل نقل شده است . و مفهوم آن اين است : هنگامى كه سعيد بن عاص از جانب عثمان امير كوفه بود براى حضرت هديه كوچكى فرستاد حضرت ناراحت شد و فرمود : به خدا سوگند سعيد بن عاص همچنان فرمانبردار و غلام عثمان است .

بنى اميّه آنچه خداوند به پيامبرش بخشيده است . مثل سهم بيوه‏زنان و پابرهنگان براى ما مى‏فرستند ، بخدا سوگند اگر زنده بمانم و توفيق يابم چنان كه قصاب شكنبه و جگر گوسفند را به دور مى‏اندازد و به خاك ماليده شود ، آنها را از فرمانروايى به دور خواهم كرد .

[ 460 ]