حضرت فرمود : انّا قد اصبحنا . . . حتّى تحلّ بنا

امام ( ع ) زمان را به دو صفت ستمگرى و سختى ، مذمّت و بدگويى كرده است . پس از نسبت دادن عدالت به زمان و شمارش اوصافى براى آن در مقايسه با نظام جهان و بقاى آن صفاتى را ، بد و شر دانسته است ، و از آن ميان پنج صفت را يادآورى كرده است : اوّل آن كه در اين زمان نيكوكار ، بدكار قلمداد مى‏شود بدين شرح : بدكاران به دليل كسالت و سستى به انجام فرامين خداوند بپا نمى‏خيزند ، بخشش نيكوكار را معلول رياكارى يا تظاهر يا ترس و يا طمع براى چيزى به حساب مى‏آورند . و ديگر فضيلتها و رذيلتها نيز به همين حساب گذاشته مى‏شود . تمام اين امور براى سرزنش فضيلت ، و از جهت بدخواهى و حسد صورت مى‏گيرد ، شايد ، بتوانند نيكوكاران را از قماش خود به حساب آورند و آنها را در بدكارى به خود وابسته سازند .

[ 141 ]

دوّم اين كه در اين روزگار ، ستمگر بر كبر و سركشى خود مى‏افزايد ، زيرا اساس ستمگرى نفس امّاره است . نفس فرمان دهنده به بدى ، در روزگارى كه عدالت حاكم باشد ، همواره يا در بيشتر موارد ، مغلوب واقع مى‏شود . و بدين هنگام اگر خواهان ستمگرى باشد ، جلوه زودگذر و فرصت طلبى مرحله‏اى است . بنابر اين ظالم اگر در روزگار برقرارى عدالت ظلم كند و يا از حدّ خود تجاوز كند ، به دزدى ماند ، كه هر لحظه ممكن است گرفتار شود . ستمگر نيز در دوران دادگرى ، با توجّه به مواظبت شريعت ، خوار مى‏گردد و زير نظارت نگهبانان قرار خواهد داشت .

ولى به روزگار ضعف ديانت ، ظالم به غارت‏گرى مى‏ماند كه به دليل توانايى‏اش مورد مؤاخذه قرار نمى‏گيرد ، توجّهى هم به نهى كننده دينى ندارد ،

بنابر اين روشن است كه ستمگرى‏اش افزون مى‏گردد . اگر فزونى ستم را پيش از روزگار رسول خدا ( ص ) در نظر بگيريد و با روزگار عدل و داد عهد پيامبر ( ص ) مقايسه كنيد موضوع بخوبى روشن مى‏شود .

سوّم اين كه در روزگار بد ، اهل دانش از دانايى خود بهره نمى‏گيرند . اين فرموده حضرت در ملامت كسانى است كه مطابق دانش خود دستورات شرع را به كار نمى‏گيرند ، با اين كه شايسته است انسان براى آخرت كار كند زيرا سود بردن از دانش به هنگامى است كه توأم با عمل باشد .

در جاى ديگر حضرت به همين امر اشاره مى‏كند و مى‏فرمايد : علم آميخته به عمل است علم ، عمل را فرياد مى‏زند ( مى‏طلبد ) ، اگر عمل به علم پاسخ مثبت داد ، پايدار مى‏ماند و گرنه كوچ مى‏كند و مى‏رود . منظور از كوچ كردن دانش سود نبردن از آن و مراد از فرياد زدن عمل از سوى علم ، توأم بودن با عمل است چنان كه سزاوار مى‏باشد .

چهارم از ناسازگارى روزگار و يا از صفات بد آن اين است كه مردم از

[ 142 ]

آنچه نمى‏دانند نمى‏پرسند . اين فرموده حضرت توبيخ و ملامت كسانى است كه در جستجوى دانش كوتاهى مى‏ورزند . ملامت از اين بابت كه چرا از آنچه نمى‏دانند سؤال نمى‏كنند و توبيخ آنها از اين جهت كه به دليل كم توجّهى و كوتاهى در كشان از كمالات و فضيلتها به خوشيهاى حسّى ، آنى و زودگذر سرگرم شده‏اند .

پنجمين ويژگى بد اين زمان اين است كه مردم به هشدارهاى مهمّى كه داده مى‏شود ، توجّه نمى‏كنند ، تا زمانى كه گرفتار شوند ، به دليل اين كه به پايان كارشان نمى‏انديشند ، و سرگرمى به امور ظاهرى ، آنان را از توجّه به مصالح و تفكّر درباره پيآمد آن باز مى‏دارد .

اين فرموده حضرت ملامت افرادى است كه در امر جهاد كوتاهى كرده‏اند ،

و ضمنا توجّه دادن و آگاهانيدن آنان است بر اين كه ، به دليل كوتاهى در امر جهاد ، منتظر بروز حادثه عظيمى باشند .

ويژگيهاى پنجگانه‏اى كه حضرت درباره زمان آورده‏اند ، براى صلاح و اصلاح جهان امورى زيانبارند . به همين دليل ، زمانى را كه در بردارنده اين خصوصيّات باشد به « عنود و شديد » ستمگر و سختگير توصيف فرموده‏اند . نظر به همين خصلتهاى رايج در آن روزگار بوده كه امام ( ع ) مردم را به چهار دسته تقسيم و فرموده است :