قوله عليه السّلام : المأمول مع النقم المرهوب مع النعم ، المرجوّ من النعم ( خ )

« كسانى كه دچار خشم خدا باشند . باز هم به او آرزو بسته‏اند و كسانى كه داراى نعمتهاى الهى هستند از وى هراسان و بيمناكند . » خداوندى كه هم سخت‏گير و هم مورد آرزو و برآورنده نياز است ، هم نعمت مى‏دهد و هم مورد ترس كه مبادا بر اثر ناسپاسى نعمتها را سلب كند .

[ 381 ]

اين دو صفت « مأمول » و « مرهوب » دلالت بر كمال ذات و عموميّت فيض و بخشندگى خداوند داشته ، و بيان كننده اين حقيقت هستند . خداوند از نعمتهايى كه به بندگان ارزانى مى‏دارد ، هدف خاصّى براى خود ندارد ، بلكه اقتضاى ذات او اين است ، هر موجودى كه استحقاق فيض‏گيرى داشته باشد چون وجود او ، جود مطلق ، و بخشش همگانى است ، فيوضات خود را بر فيض گيرنده ، عطا مى‏فرمايد . شرح مطلب اين است كه ، هرگاه براى بنده‏اى از بندگان ،

عذاب و پيشامد ناگوارى پديد آيد ، آماده آمرزش خواهى و شكرگزارى مى‏شود ، تا خداوند آمرزش و غفران را بوى افاضه كند و عذاب از او برطرف شود . با وجودى كه نعمتهاى الهى در مورد چنين بنده‏اى فراوان است ، انتظارش اين است كه خداوند او را مورد عنايت قرار دهد ، چه تنها خداوند است كه مى‏تواند آرزوهايش را برآورد و از او رفع مشكل كند ، عذاب و سختيها را برطرف كند و نعمتها را بر بنده‏اش استمرار بخشد ، بنابر اين ، بخشندگى و آمرزش ويژه حق تعالى است .

خداوند در قرآن كريم به همين حقيقت اشاره فرموده است : وَ اِذا مَسَّكُمُ الضُّرُ فِى الْبَحْرِ مَنْ تَدْعُونَ اِلاّ ايّاهُ ، در نعمت بخشيدن خداوند چنين است كه با وجود بى‏توجّهى بندگان و غفلت آنان از شكرگزارى ، تنها اوست كه مشكلات را رفع و عذاب و سختيها را برطرف مى‏كند . بنابراين با وجودى كه خداوند بر بنده‏اى خشم گرفته باشد ، مى‏توان به او اميد بست و از وى نعمت خواست . در هر حال تنها او ، آرى تنها او كمك دهنده است ، و گريزى از او جز به او نيست .

امّا ديگران كه مخلوق او هستند ، در خشمشان آرزوى رحمت نبوده و هنگامى كه نعمت دهند ترس از آنان همراه نعمت دهندگى نيست . هيچ موجودى نمى‏تواند هم مرجع آرزو و هم مورد ترس ، كه دو حالت متضادّند واقع شود .

[ 382 ]