3 بخش سوّم از فوايدى كه در اين كلام امام ( ع ) بدان پرداخته است ،

ادّعاى فاسد و نادرستى بوده كه عمرو در حقّ آن حضرت داشته است ، بطلان ادّعاى ويرا امام ( ع ) به دو صورت توضيح داده‏اند .

صورت اوّل به ويژگى و خصلت خود امام ( ع ) مربوط است كه آن حضرت مدام بياد مرگ و انديشه روز معاد و رستاخيز بوده است . به گواهى وجدان كسى كه مدام بياد مرگ باشد ، آرزوهايش را در دنيا محدود مى‏گرداند و از خداوند متعال هراسناك است . و مواظب خواهد بود كه مبادا ناگهان مرگ به سراغش بيايد ، در حالى كه او سرگرم شهوات و لهو و لعب باشد . كسى كه داراى چنين حالتى باشد چگونه تصوّر مى‏رود ، كه بذله‏گو و شوخ طبعيهاى افراطى داشته باشد .

[ 4 ] اين اشعار منسوب است به حارث بن نضر خثعمى م .

[ 578 ]

صورت دوّم به خصوصيّات اخلاقى و رفتار عمرو عاص مربوط است .

عمرو عاص از كسانى بود كه آخرت را از ياد برده بود . روشن است كسى كه آخرت را در نظر نداشته باشد ، و حساب كتاب قيامت را به هيچ انگارد ، دست به هر كارى مى‏زند . براى پيشرفت كارش در دنيا دروغ مى‏گويد ، مردم را فريب مى‏دهد ، حيله و نيرنگ و هر آنچه از محرّمات خداوند پيش آيد مرتكب مى‏شود ،

و باكى ندارد كسى كه داراى چنين ويژگيهايى باشد هرگز به گفتارش اعتماد نيست .

پس از اين كه امام ( ع ) خصلتهاى عمرو عاص را توضيح مى‏دهد ، مفاسدى كه از فراموشى آخرت برايش پيش آمده است بيان مى‏دارد و آن اين كه به شرط واگذارى حكومت مصر از جانب معاويه ، عمرو عاص با معاويه بيعت مى‏كند ،

كه با امام بر حق بجنگد ، غافل از اين كه جنگ با امام بر حق بمعنى خروج از دين است آرى اين بهايى بود كه عمرو عاص در مقابل حكومت مصر پرداخت .

[ 579 ]