23 قوله عليه السلام : و لا أطلق عنهم عظيم الزّلفة ربق خشوعهم :

تقرّب جويى فراوان فرشتگان بخداوند ، گردنشان را بريسمان خضوع بند آورده و آزادشان نگذاشته است .

از ويژگى نزديكان به سلاطين دنيا اين است ، كه هر قدر شخص به پادشاه نزديكتر شود ، قوّت نفس بيشترى يافته و هيبت سلطان در نظرش كمتر مى‏شود .

چنين بازتابى بدين لحاظ است كه مدّت پادشاهى ، شاهان دنيا تمام شدنى است و بعلاوه سلطنت براى آنها امرى اكتسابى است ( نه حقيقى ) نزديك شوندگان به سلطان تصوّر همانند بودن خود را با پادشاه دارند . پس رسيدن به پادشاهى را مانند سلاطين براى خود بعيد نمى‏دانند . ولى سلطنت خداوند بلحاظ عظمت و عزّت و عرفان نامتناهى است ، بنابراين عارفى كه خواهان تقرّب بخداست ، هرگز تصوّر تخفيف يافتن هيبت حق تعالى را نكرده و خشوع و عبادتش نسبت بخداوند نقصان نمى‏يابد . بلكه هر چه معرفتش درباره حق سبحانه و تعالى افزون شود عظمت و بزرگى خداوند را در نفسش بيشتر احساس مى‏كند ، زيرا در سلوك ،

عظمت خداوند ، با معيار و ميزان عرفان محاسبه مى‏شود . بنابراين هر تغييرى كه در سر منزل عرفان پديد آيد ، عظمت آفريدگار بيشتر دانسته مى‏شود و به همين نسبت ، يقين قلبى عارف كامل‏تر مى‏گردد ، و نقصان و كمبود ذاتى خود را بهتر درك مى‏كند ، و بدين سبب خشوعش كامل ، و خضوعش شدّت مى‏يابد .

[ 758 ]

امام ( ع ) لفظ « ربق » را براى آن مقدار از خشوع كه براى فرشتگان حاصل مى‏شود استعاره به كار برده‏اند .