با عبارت « غير مقنوط من رحمته » به اولين خصوصيّت ذات مقدس حق تعالى

كه در اين آيه كريمه : وَ رَحْمَتى وَسِعَتْ كل شَى‏ء [ 1 ] آمده اشاره فرموده است و آيه كريمه ديگر كه : لا تَيْأَسُ مِنْ رُوحِ اللَّه اَنّهُ لا تَيْأَسُ مِنْ رُوحِ اللَّهِ اَلاّ القَوْمُ الْكافِرُونَ [ 2 ] . اين ويژگى حق تعالى ، چيزى است كه عقل آن را اثبات مى‏كند . زيرا بنده بهنگام دريافت توجّهات خداوندى و دستيابى به نعمتهاى الهى ، ارتباط تمام موجودات را جزئى و كلّى به مدبّرى

[ 1 ] سوره اعراف ( 7 ) آيه ( 156 ) : رحمت من همه موجودات را فرا گرفته .

[ 2 ] سوره يوسف ( 12 ) آيه ( 87 ) : از رحمت خداوند نوميد مباشيد كه هيچ كس جز كافران از رحمت خداوند نوميد نيست .

[ 253 ]

حكيم درك مى‏كند و مى‏داند كه هيچ چيز خالى از مصلحت و حكمت نيست بنابر اين استنباط مى‏كند ، كه خداوند هر چيزى را براى مصلحتى خاص ايجاد كرده ، و بدين منظور از وى پيمان عبادت و پرستش گرفته شده است . تا به بارگاه اصلى و مبدأ آغازين كه همانا ثبوت توحيد و ستايش مطلق است جذب شود و از آتش فروزان ، و جهنّمى سوزان در امان بماند و مصداق ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِنْسَ إِلاّ لِيَعْبُدُونَ [ 3 ] جلوه‏گر شود . بدين لحاظ از روح و رحمت حق بهنگام نزول امور واجبه ، از چيزهايى كه شر و بدى محسوب مى‏گردند مأيوس نمى‏شود ، بلكه به اميدوارى‏اش مطمئن‏تر گشته و قلبش به دريافت توجّهات حق تعالى وابسته‏تر مى‏شود ، زيرا جز كسانى كه قوه بينائى دلشان را از دست داده‏اند و اسرار خداوندى را درك نمى‏كنند ، نااميد نمى‏گردند . آرى آنان در ستمگريشان مدهوش‏اند و همانها زيان كارانند .