شرح

در اين فصل از سخنان خود امام ( ع ) حال بنى اميه و طول زمانى كه حكومت مى‏كنند و مشكلاتى كه از ناحيه حكومت آنها بر سر مردم مى‏آيد به تصوير كشيده و با جمله : يظن الظان نهايت رنج و زحمت جامعه را در طول فرمانروايى آنها متذكر مى‏شود .

در عبارت فوق « حتى يظن الظان . . . » امام ( ع ) براى دنيا اوصافى را به شرح زير بيان مى‏كند :

1 دنيا « معقولة [ 1 ] » است . دنيا را در دست بنى اميّه به شترى تشبيه كرده است . چنان كه زانوى شتر را بسته و او را حبس مى‏كنند . بنى اميّه دنيا را به نفع خود عقال و حبس كرده و منافع آن را مى‏برند .

2 شير دنيا براى بنى اميّه است . دنيا را به ناقه شير دهى تشبيه كرده است ،

همچنان كه منافع شتر را صاحب شتر و شير آن را شيردوش استفاده مى‏كند بنى اميّه ناقه دنيا را بخود اختصاص داده و منافع آن را مى‏برند .

3 دنيا منافع صاف و خالصش را تقديم بنى اميه مى‏كند . اينكه دنيا نفع خالص و بى غش خود را به بنى اميّه ارزانى مى‏دارد نسبت مجازى است ( زيرا دنيا

[ 1 ] عقال زانو بند شتر را مى‏گويند م .

[ 641 ]

عاقل نيست تا نفع خود را به كسى اختصاص دهد ) .

در عبارت ديگر امام ( ع ) كه فرمود : « دنيا تازيانه و شمشيرش را از مردم بر نمى‏دارد » نيز نسبت مجازى است و كنايه از شكنجه و قتلى است كه بنى اميّه در دوران حكومت خود بر مردم روا مى‏دارند . لفظ سبب را به جاى مسبّب به كار برده‏اند ، اعمال خشونت بار بنى اميّه به زمان آنها نسبت داده شده است ( كنايه در اداى مقصود از تصريح گوياتر است . ) ( پس از بيان ظلم و تعدّى بنى اميّه ) امام ( ع ) گمان كسى كه پندارش بر ادامه و استمرار حكومت بنى اميّه باشد ، تكذيب كرده ، دوران فرمانروايى آنها ، و لذّت بردن از حكومتشان را ناچيز شمرده ، و كلمه « مجّة » را براى بيان اين تحقير استعاره آورده است ، و به كنايه مى‏فرمايد : دوران خوش گذرانى آنها به كوتاهى نوشيدن يك جرعه آب است كه هنوز تمام آن از گلو فرو نرفته است . دوران فرمانروايى بنى اميّه پايان مى‏يابد و تمام آبى را كه براى فرو بردن بدهان برده بودند ناگزير ، بيرون مى‏ريزند .

سپس امام ( ع ) براى تأكيد بر زوال حكومت بنى اميه مى‏فرمايد : « تمام آنچه بدهان برده بودند بيرون افكنند » كنايه از اين است كه فرمانروايى آنها بزوال كامل مى‏انجامد . كوتاهى دوران فرمانروايى بنى اميه را بطور استعاره به لقمه‏اى از غذا تشبيه كرده است ، كه هنوز طعم آن را نچشيده است از دستشان خارج مى‏شود .

[ 642 ]