أما و اللّه لوددت انّ لى بكم الف فارس من بنى فرس بن غنم

مقصود آن بزرگوار از مشخّص كردن گروهى خاص ، خواست اجمالى از خداوند است براى در اختيار نهادن افرادى حرف شنو و فرمانبر به جاى كوفيان و اين مشخّصات را ، در قبيله‏اى از بنى فراس كه پدرش غنم است ديده‏اند . « غنم » با فتح « غ » و سكون « ن » فرزند تغلب بن وائل بوده است . چرا از ميان تمام قبايل نام اين قبيله را برده‏اند ؟ به دليل مشهور بودنشان به شجاعت و جانبدارى ، و پذيرش سريع دستور فرمانده در انجام كار ، مورد عنايت قرار گرفته‏اند .

معناى بيت « هنالك . . . تا پايان » همان معنا و مفهومى است كه سيد رضى ( ره ) توضيح داده است وجه مشابهت اين شعر با موضوع سخن امير مؤمنان ( ع ) اين است :

قبيله‏اى كه حضرت دوست داشته‏اند به جاى پيروان و يارانش باشند ، به سواركارى و جنگجويى و سرعت اجابت فرمان رهبر ، و وحدت و اجتماع در دفع دشمن ، و يارى رساندن به حق معروف بوده‏اند ، چنان كه شاعر بدين اوصاف آنان را ستوده است . و براى همين مقصود هم امام ( ع ) آرزوى داشتن آنها را به جاى مردم كوفه داشته است . امير مؤمنان ( ع ) از بيان تمام اين مطالب ، منظورش بدگويى ، سرزنش و تحقير بظاهر يارانش ، مى‏باشد ، بدين طريق كه ديگران بر مردم كوفه برترى داشته‏اند و حضرت نسبت به سستى و سهل‏انگارى كه از اطاعت فرمان او و عدم دفاع از دين خداوند داشته‏اند ، نفرت پيدا كرده است و آنان را توبيخ مى‏كند .

[ 50 ]