مطلب دوم توجّه به سراى آخرت و بيدارى از لحاظ آمادگى براى آن است .

چنين معنايى از اين فراز سخن امام بزرگوار كه : ألا و انّ الآخرة قد اقبلت و اشرفت باطّلاع ، معلوم مى‏شود .

و چون آخرت سرايى است كه خصوصيات وجودى انسان پس از مرگ از قبيل خوشبختى و بدبختى و درد و لذّت را داراست و گذشت عمر انسان را براى رسيدن به آن سرا و دستيابى بر محتوياتش از خير و شرّ نزديك مى‏كند ، به اين

[ 92 ]

سبب آوردن لفظ « اقبال » براى رو آوردن ، به طور مجاز براى دنيا مناسب است .

آنگاه امام ( ع ) آخرت را كه در حال رو آوردن است به دليل شرافتش بر دنيا ، مانند موجود بلند مرتبه‏ايى نسبت به موجود پستى دانسته است و به همين مناسبت لفظ « اشراف » را براى آن به كار برده و به خاطر مغبوط بودن كارهاى آخرت آن را تشبيه به شخص آگاهى كرده است كه از بالا به پايين مى‏نگرد و لفظ « اطلاع » را براى آن استعاره آورده است .

ممكن است منظور از اشراف و اطّلاع داشتن آخرت ، اشراف و اطلاع داشتن خداوند باشد ، و به خاطر جلال و عظمت خداوند به طور كنايه ، به آخرت تعبير شده است چنان كه از شخص فاضل و دانشمند به پيشگاه و محضر تعبير مى‏شود . در اين صورت صفت آگاهى و اطّلاع قرينه براى اين معناست .