ترجمه

« آيا شناختن بنى اميّه مرا به دليرى و شجاعت ، آنها را از تهمت زدن به من باز نداشت ؟ آيا سابقه طولانى من در اسلام ، نابخردان را از متّهم ساختن من ( به قتل عثمان ) مانع نگرديد ؟ ( اگر من قاتل عثمان بودم از كسى هراس نداشتم كه منكر شوم ) .

البتّه پند دادن خداوند تهمت زنان را ( كه « انّ بَعْضَ الظَنِّ إثْمٌ » گمان بيجا در حق كسى بردن گناه است ) از سخن من بليغ‏تر است ( كنايه از اينكه بنى اميّه

[ 445 ]

به كلام خدا توجّه نكرده از گناه باكى ندارند ، تا بخواهند حرف مرا كه بنده خدايم قبول كنند ) . ولى من بر عليه آنها كه از دين خارج شوند استدلال قانع كننده دارم و دشمن پيمان شكنان و شكاكان مى‏باشم .

دلايل خود را درباره اين اتّهام بر كتاب خدا عرضه كنيد چنانچه مورد تاييد قرآن باشد قبول دارم در غير اين صورت از جارو جنجالهاى بى‏مورد هراسناك نمى‏شوم . خداوند بر گمانهاى بد و خصومتهاى بى‏دليلى كه در دل بندگان باشد و موجب اتّهام و زشت نامى كسى شود آنها را كيفر مى‏دهد . »