قوله عليه السلام : و اوكار الطّيور

عرفاء و اهل حكمت فراوان لفظ طير و اوصاف آن را براى نفس ناطقه و فرشتگان استعاره به كار مى‏برند . چنان كه روايت پيامبر اكرم ( ص ) نيز به همين معنى اشاره دارد كه فرمود :

هنگامى ميّت بر دوشها حمل مى‏شود ، روحش بر بالاى نعش پرواز مى‏كند و بزبان حال مى‏گويد : اى خانواده و فرزندان من ، چنان كه دنيا مرا سرگرم داشت ، و فريب داد فريبتان ندهد . واژه « رفرفة » در حديث فوق بمعنى بال زدن پرندگان است و چنان كه قرآن در وصف فرشتگان مى‏فرمايد : أولى أَجْنِحَةٍ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ « فرشتگان داراى دو ، سه و چهار بال هستند » در حديث براى روح بال به كار رفته ، و در قرآن براى فرشتگان تصريح به بال شده است . ابو على در قصيده‏اى كه اوّل آن القى است درباره نفس چنين مى‏گويد :

[ 517 ]

به سوى تو از مكان بلند هبوط كرد
نفس ناطقه‏اى كه سزاوار عزّت و نيرومندىّ است [ 3 ]

منظور از لغت « ورقاء » نفس ناطقه مى‏باشد ، كه به آن هبوط را نسبت داده است . و باز ابو على در نوشته‏اى كه رساله طير ناميده مى‏شود به اين حقيقت اشاره كرده و مى‏فرمايد : گروهى براى صيد بيرون آمدند . طنابها را نصب كردند و دامها را گستردند و سپس روى آنها دانه افشاندند و خود در ميان گياهان مخفى شدند و من در ميان جمعيّتى از پرندگان بودم . در اين عبارت نفس را بمنزله پرنده‏اى فرض كرده ، كه در ميان پرندگان قرار داشته است .

وجه شباهت ميان نفس و پرندگان در اين إستعاره شركت اين دو در سرعت انتقال و تصرّف در امور متعلق به آنها مى‏باشد . نفس از محلّى به محلّى انتقال عقلى و پرنده انتقال حسّى پيدا مى‏كند .

هر گاه لفظ « طير » براى نفس استعاره آورده شود ، شايسته چنين استعاره‏اى اين است كه لفظ « وكر » هم براى بدن عاريه آورده شود . چون ميان ، لانه مرغ و بدن ، در مسكن بودنشان براى مرغ و نفس مشاركت است زيرا نفس بدون بدن و مرغ بدون آشيانه نمى‏توانند آرام بگيرند .

قوله عليه السلام : و أوجرة السّباع : « ارواح براى حضور در قيامت از پناگاه درندگان خارج مى‏شوند » كلمه « أوجرة » براى ابدان استعاره آورده شده است . و « سباع » اشاره به نفسهايى است كه مطيع و فرمانبردار قوّه غضبيّه باشند . از ويژگى قوّه خشم و غضب سلطه جوئى و انتقام گيرى است . چنان كه خصلت حيوانات درنده نيز همين است .