ترجمه

« آماده شدن من براى پيكار با مردم شام با اين كه هنوز جرير در نزد آنهاست به معناى بستن راه صلح بر روى آنها و منصرف ساختن مردم شام از امر خير طاعت و بيعت است ، به فرض اين كه چنين اراده‏اى كرده باشند امّا من براى جرير مدّتى تعيين كرده‏ام ، كه از آن تجاوز نمى‏كند ، مگر به يكى از دو صورت :

[ 236 ]

گول معاويه و شاميان را بخورد ، و يا فرمان مرا معصيت كند .

نظر من در اين باره اين است كه شما خويشتن‏دارى كرده ، به آرامى و تأنّى عمل كنيد ، هر چند آمادگى شما را نفى ننموده و آن را مى‏ستايم . چشم و دماغ اين موضوع را بررسى كرده ، ظاهر و باطنش را سنجيده‏ام و در نهايت به اين حقيقت رسيده‏ام ، كه يا بايد به پيكار مخالفان برخيزم و يا به آنچه پيامبر ( ص ) از جانب خدا آورده است ، كافر گردم .

آرى براى مسلمين خليفه‏اى ( عثمان ) بود كه در ديانت چيزهاى جديدى را بوجود آورد و براى مسلمانها مشكلاتى را ايجاد كرد . كجرويها را بوى تذكّر دادند ،

درباره وى چيزها گفته و سرانجام بر او شوريده و او را تغيير دادند . »