لغات

مزلق : جايى كه گام در آن استوار نمى‏شود .

حض : لغزيدن .

تهجد : عبادت در شب .

غرار : خواب اندك .

ارجف : شتاب كرد .

مخالج : امور سرگرم كننده .

اكمش : تصميم خود را عملى كرد ، در جايى گام نهاده است كه راه بازگشت نيست .