فرموده حضرت : انبئت بسرا . . . منكم :

آغاز گفتار آن بزرگوار ، براى بسيج كردن مردم به جهاد و پيكار است . بنابراين ، ابتدا ، مردم را از هجوم بسر بن ابى ارطاة به قلمرو حكومت عراق و بيرون رفتن يمن از دست آنها ، آگاه مى‏سازد و سپس آنها را از گمان درستى كه : « بزودى دشمن پيروز خواهد شد » مى‏ترساند و سپس علتهاى پيروزى دشمن را از روى قراين و نشانه‏هاى اين رويداد ،

بر مى‏شمارد .

حضرت چهار چيز را كه علّت آن خود مردم كوفه بودند و موجب شكست آنها شد و چهار امر را كه خصلت ، پيروان معاويه بود و علت پيروزى آنها شد ، نام مى‏برد و در پى هر چيزى ضد و مخالفش را مى‏آورد ، تا مناسبت و مشابهت ، روش پيروانش با روش دشمن روشن شود ، و سپس با توجّه به دين و جوانمردى ، مردم كوفه را بدورى گزيدن از بد انديشى فرا مى‏خواند .

شرح بيان حضرت ( ع ) :

نخستين گام روش دشمن در كسب پيروزى ، وحدت اجتماعى و پشتيبانى آنها از يكديگر بود ، هر چند بر باطل رفتار مى‏كردند . غير حق بودن رفتارشان :

تصرّف غاصبانه سرزمين عراق بود كه اشغال كردند .

گام نخست ياران آن بزرگوار ، ضد رفتار دشمن و آن جدايى آنها از يكديگر در گرفتن حقشان بود . زيرا تصرّف مسلمانان در سرزمين اسلامى بدستور ولى امر

[ 44 ]

و امام برحق انجام گرفته بود .

دوّمين گام روش دشمن ، فرمانبردارى و اطاعت از پيشواى ستمگرى بود ،

كه به باطل فرمان مى‏داد بر عكس كار دشمن ، روش پيروان امام ( ع ) در سرپيچى از فرمان امام بود كه امر حقّ او را ، اطاعت نمى‏كردند .

سومين نوع رفتار دشمن ، بازگرداندن امانت بصاحب امانت بود ، يعنى به پيمانشان در وفادارى به بيعتى كه با معاويه كرده بودند ، پايبند بودند ، و ضد رفتار آنها خيانتى بود كه مسلمانان در پيمانشان ، نسبت به بيعتى كه با امام كرده بودند ،

مرتكب شدند و از حضرت در جنگ پشتيبانى نكردند . حيله و نيرنگ مردم كوفه تا بدان حد رسيد ، كه براى آيندگان به صورت ضرب المثل درآمد .

چهارمين وجه امتياز پيروان معاويه نسبت به ياران امام ( ع ) اين بود كه آنها ،

سرزمين خود را آباد كرده ، و كارها را به پيروى از رهبرشان منظّم ساخته بودند ،

بر خلاف پيروان ظاهرى حضرت ، كه به دليل بيرون رفتن از فرمان امام ( ع ) موجب از هم گسيختگى كارها و فساد و تباهى امور شده بودند .

البتّه بخوبى روشن است ، كه چهار ويژگى مثبت در كارهاى دشمن ، سبب درستى و صلاح جامعه و نظام يافتن دولت و چيرگى و پيروزى مى‏شد ، از طرفى رفتارهاى ضد رفتار دشمن ( مردم كوفه ) ، قوى‏ترين اسباب دگرگونى و شكست خوردگى بود .