ترجمه

« بندگان خدا از خدا بپرهيزيد ( گناه نكنيد ) به واسطه اعمال نيك خود بر مرگهاتان پيش دستى كنيد ( پيش از مرگ اسباب آسودگى بعد از مردن را فراهم آوريد ) آنچه برايتان باقى مى‏ماند با آنچه از دستتان مى‏رود خريدارى كنيد . از جهان كوچ كنيد زيرا براى كوچ دادن شما كوشش فراوانى به خرج داده مى‏شود ، پس براى مرگ مهيا شويد كه بر سرتان سايه افكنده است . همچون گروهى باشيد كه بر آنان بانگ زده شده و از خواب غفلت بيدار گشته و دانستند جهان فانى اقامتگاه آنان نيست پس آن را به بهشت جاودانى ، تبديل كردند . ( مردم آگاه باشيد ) خداوند سبحان شما را بيهوده نيافريده ، و مهمل نخواهد گذاشت . پس هر كس فرمان خدا را ببرد به بهشت و هر كس نافرمانى كرد جايش جهنّم است . ميان هر يك از شما با بهشت و دوزخ ، جز مرگى كه ناگاه فرود آيد نيست . دوران زندگانيى كه به يك چشم بهمزدن گم گشته ، و ساعتى ( بناى ) آن را منهدم سازد به كوتاهى سزاوارتر است و غايبى كه جايگاه اصلى خود را گم كرده و دو عامل شب و روز او را « به سوى آن جايگاه » ميرانند به شتاب كردن ، سزاوارتر است . انسانى كه سعادت و خوشبختى و يا شقاوت و بدبختى به سوى او مى‏آيد ( و در حقيقت نمى‏داند به كدام يك از اين دو مى‏رسد ) البتّه سزاوار بهترين ساز و برگها مى‏باشد ، بنابر اين ( بندگان خدا ) در دنيا براى بيرون شدن از آن به اندازه‏اى كه فرداى ( قيامت ) جانهاى خود را با آن بتوانيد حفظ و نگهدارى كنيد توشه برداريد . از عذاب خدا بنده‏اى پرهيز كرد كه خويشتن را پند داد ، بر توبه سبقت گرفت و بر خواهشهاى نفسانى چيره شد زيرا مرگ پوشيده از اوست و حرص و آز فريبنده او و شيطان گماشته بر اوست ، و گناه را در نظر او آرايش مى‏دهد ، تا بر آن سوار شود ( آن را مرتكب شود ) ( شيطان ) انسان را به آرزوى توبه مى‏نشاند ، تا آنرا به تأخير افكند تا مرگ ناگاه بر او هجوم آورد ،

در حالى كه به كلّى از آن بى‏خبر بوده است . پس آه از حسرت آن صاحب غفلتى كه ( فرداى قيامت ) عمرش بر او حجّت و دليل بوده ، و روزگار او را به بدبختى كشانده

[ 350 ]

باشد . ( يعنى عمرى كه وسيله سعادت او بوده آن را در راه شقاوت خود صرف كرده باشد ) . از خداوند سبحان مى‏خواهم كه ما و شما را از كسانى قرار دهد كه هيچ نعمتى او را به طغيان و نافرمانى نيفكنده و هيچ فايده و نفعى او را از طاعت پروردگار ، باز نداشته و پشيمانى و اندوهى او را بعد از مرگ در نيابد » .