شرح

مى‏گويم ( شارح ) اين كلام حضرت با سخن سابق امام ( ع ) مناسبت دارد ،

و دليل ايراد اين كلام در آغاز جنگ صفّين اين بوده است كه با وجود اصرار شديد يارانش بر شروع جنگ ، چند روزى حضرت آنها را از شتابزدگى درباره كارزار با مردم شام بازداشت . تعلّل حضرت در جنگ ، اين توهّم را براى اصحابش پيش آورد كه ، امام ( ع ) قصد جنگ ندارد . بعضى پا را از اين فراتر نهاده به آن بزرگوار نسبت عجز و ناتوانى داده گفتند كه از مرگ مى‏ترسد و گروهى ديگر گفتند :

درباره جنگ با مردم شام مردّد و مشكوك است .

امام ( ع ) شبهه دسته اول را كه مى‏گفتند : تمام اين امروز و فرداها به دليل كراهت داشتن از مرگ است چنين جواب دادند : به خدا سوگند ، باكم نيست كه من بر مرگ وارد شوم و يا مرگ به سوى من آمده و بر من وارد شود . درستى اين ادّعا را حضرت با سوگند به نام مقدس حق تعالى تأكيد كرده‏اند ، پر واضح است كه شخص عارف از مرگ پرهيزى ندارد ، به ويژه نفس مقدس آن بزرگوار ، چنان كه در اين باره قبلا توضيح داديم .

نسبت وارد شدن در مرگ و خارج شدن مرگ به سوى انسان نسبت مجازى است كه از باب تشبيه مرگ به حيوانى خطرناك آورده شده است . پس از پاسخ شبهه دسته اول ، به جواب دسته دوّم پرداخته كه مى‏گفتند : درباره جنگ با مردم شام ترديد دارد .

حضرت مى‏فرمايند : به خدا سوگند ، تأخير درباره جنگ به دليل هدايت مردم شام صورت مى‏گيرد ، توضيح بيان امام ( ع ) اين است : هدف اصلى پيامبران و اولياى خدا هدايت مردم به راه راست و بيرون آوردن آنها از تاريكى جهل و

[ 312 ]

نادانى است . بدين منظور كه مردم ، زندگى و آخرتشان از بركت وجود انبيا و اوليا سامان يابد . وقتى كه معلوم شد هدف مورد نظر و خواست واقعى امام ( ع ) از جنگ و صلح اين باشد ، به دست آوردن اين مقصود از آسانترين طريق اهميّت بيشترى دارد . بنابراين حضرت ناگزير بوده است كه جنگ را به تأخير اندازد و هدايت‏يابى اهل شام را از طريق مسالمت‏آميز انتظار داشته باشد ، بدين اميد كه شايد افرادى را جاذبه عنايت خداوندى دريابد و لطف حق سبب پيوسته شدنشان به راه خدا گشته هدايت يافته و به نورانيّت روشنائى ، كمال و سعادت راه يابند و ديدگانشان به نور رفتار و كمال امام روشن شود .

هدايت‏يابى آنها بدين طريق دوست داشتنى‏تر بود براى امام از اين كه آنها را در عين گمراهى و ضلالت بكشد ، هر چند تمام گمراهان با كوله‏بار گناهانشان به محضر خداوند وارد گشته ، و خود در گرو اعمال بدشان خواهند بود . چنان كه حق تعالى مى‏فرمايد : « كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهينَه [ 1 ] » « و لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ اِلاّ عَلَيها وَ لا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ اُخرى [ 2 ] با توجه به آيات كريمه گناه مردم شام بر ضرر خودشان به حساب مى‏آيد كه به امام ( ع ) پشت كرده بودند . ولى امام ( ع ) با توجّه به وظيفه امامت اميد به ارشاد آنها داشت و جنگ را به تأخير مى‏انداخت .

[ 1 ] سوره مدثر ( 74 ) آيه ( 38 ) : هر نفسى در گرو عملى است كه انجام مى‏دهد .

[ 2 ] سوره انعام ( 6 ) آيه ( 164 ) : هيچ كس جز براى خود عملى انجام نمى‏دهد و هيچ گناهكارى گناه ديگرى را بر دوش نمى‏كشد .

[ 313 ]