لعمر ابيك . . . به جان پدرت سوگند اى عمرو . . .

منظور كلام حضرت در مثل آوردن ، بسروده شاعر ، اين است ، كه مثل من در داشتن اندك سرزمينى تحت فرمانروايى ، مانند پسمانده غذاى ظرف است .

اين مثال بگونه استعاره به كار رفته ، و لفظ « اناء » را حضرت براى دنيا و لفظ « وضر » را ، براى كوفه بعاريه آورده‏اند ، وجه مشابهت و تشبيه . حقارت و ناچيزى مورد نظر بوده است ، باقى مانده غذا به نسبت غذا و كوفه به نسبت كل سرزمينى است كه دشمن بر آن تسلّط يافته است .

به روايت كسانى كه « أناء » را به فتح « أ » قرائت كرده‏اند ، معناى فرموده حضرت چنين مى‏شود : مثل من ، با اين مقدار اندك از سرزمين تحت حكومت و فرمانروايى ، به مثل شخصى ماند كه ظرف غذاى خوش منظره‏اى را ببيند ، با اين حال كه سودى جز نگاه از آن ظرف نداشته باشد . در اين صورت لفظ « أناء » استعاره است براى كلّ بلاد اسلامى ، و لفظ « وضر » استعاره است ، براى آن مقدار اندك از سرزمين ، با منظره‏اى زيبا و حقيقتى ناچيز ، كه در اختيار حضرت

[ 43 ]

بوده است . اگر استعاره كلام را مطابق اين روايت بدانيم ، « وضر » استعاره « دوم » خواهد بود .

در بيان علّت اين كه چرا حضرت ، صرفا ، كوفه را مورد خطاب قرار داده‏اند ،

با وجودى كه بصره و برخى از سرزمينهاى ديگر نيز ، زير فرمانروايى و خلافتش بوده است ، بايد گفت : عموم افرادى كه تا حدّى در جنگ مى‏توانست بدانها اعتماد كند ، باز هم همان مردم كوفه بوده‏اند