قوله عليه السلام : يا اشباه الإبل غاب عنها رعاتها كلّما جمعت من جانب تفرقّت من جانب آخر .

در عبارت فوق تشبيهى را به كار برده و مردم كوفه را به گلّه شترى كه ساربان نداشته و از هر سو متفرّق‏اند مانند كرده است ، وجه شباهت بيان رذيلتى است كه امام ( ع ) در وجود آنها سراغ داشت . نشانه اين رذيلت تفرقه و پراكندگى بود كه بهنگام جنگ پيروان حضرت دچار آن بودند .

سپس جدايى و نامأنوسى آن مردم را به جدا شدن زن از بچّه‏اش در هنگام ولادت تشبيه كرده است ، تا بيان اين مطلب بغيرتشان برخورد كند .

تشبيه در مورد تسليم شدن زن به ولادت فرزند و جدا شدن از او بيان كننده زمان ولادت و يا ملامت و طعنى است كه براى افراد آورده مى‏شود .

امام ( ع ) پس از اين توبيخ به بيان فضيلت خود پرداخته ، تا دلهاى پيروان خود را قوّت بخشيده و ميان آنها الفت برقرار كند ، و بيّنه روشنى كه امام ( ع ) از جانب خداوند بر عليه آنها عرضه مى‏كرد ، آيات كريمه قرآن و ادلّه واضحى بود كه بر معرفت وجود حق تعالى و اعتماد كاملى كه بر پيمودن راه خداوند داشت ، چنان كه خداوند متعال مى‏فرمايد : قُلْ إِنّى عَلى بَيّنةٍ مِنْ رَبّى [ 7 ] . مقصود از « منهاج »

[ 7 ] سوره انعام ( 6 ) آيه ( 57 ) : بگو اى پيامبر من بر بينه‏اى از جانب پروردگارم هستم .

[ 856 ]

پيامبر ( ص ) طريقه و سنت پيغمبر ( ص ) مى‏باشد و راه روشنى الهى ، كه امام سالك آن بوده است شريعت و ديانت رسول گرامى اسلام است منظور از اين جمله امام ( ع ) « القطه لقطا » بررسى و تميز دادن راه حق از طريق ضلالت و گمراهى ، و سلوك بر مسير حقيقت مى‏باشد ، كه حضرت همواره مراقب آن بوده است .

امام ( ع ) فضيلت خود را با دستور به تبعيّت از اهل بيت و سمت‏گيرى در جهت آن رسول و پيروى از آن بزرگواران تكميل مى‏كند . دليل وجوب اطاعت از اهل بيت را سالك بودن آنها بر راه خدا ، و عدم انحراف از طريق حق ، دانسته است بدين توضيح كه اهل بيت مردم را دوباره به جاهليّت و گمراهى باز نمى‏گردانند . در اين كلام اشاره ضمنى به اين حقيقت است كه اگر مردم از غير اهل پيامبر تبعيّت كنند ، به دوران جاهليّت و ضلالت باز خواهند گشت .