شرح

اين خطبه در بيان فضيلت پيامبر ( ص ) ايراد شده است . « واو » در « و النّاسُ »

[ 837 ]

بيان كننده حال است . يعنى خداوند پيامبر ( ص ) را به رسالت بر انگيخت ،

در حالى كه مردم از پيمودن راه خدا گمراه ، و از اينكه در كارهايشان چگونه عمل كنند ، و در چه مسيرى پيش روند سرگردان و در فتنه اشتباه گرفتار بودند . رفتار و كردارشان نظمى نداشت ، و به گمراهى بدعتها دچار بودند .

بعضى از شارحان كلمه « خابطون » را حاطبون قرائت كرده‏اند . اگر اين قرائت را در نظر بگيريم ، كلام استعاره‏اى خواهد بود . جهت استعاره اين است كه مردم در حال ضلالت و گمراهى و فتنه و فساد ، هر آنچه از اقوال و افعال بتوانند جمع آورى مى‏كنند ( هر حرفى به دهانشان بيايد مى‏زنند و هر كارى كه بتوانند انجام مى‏دهند ) چندان به صحّت و درستى اقوال و افعال بها نمى‏دهند . چنان كه عرب در مثل مى‏گويد : « حاطب ليل » اين مثل را درباره شخصى به كار مى‏برند كه چاق و لاغر و حق و باطل را در گفتارش به هم مى‏آميزد و اهميّتى بدان نمى‏دهد . با توجّه به اين قرائت معناى كلام حضرت اين خواهد بود كه در زمان فترت [ 1 ] مردم در فتنه قرار داشتند ، حق و باطل و زشت و زيبا را با هم مخلوط مى‏كردند .