مسئله دوم تعريف اين عامل تنظيم و توجيه كننده چيست ؟

متفكران و بانيان مكتب‏هاى بزرگ در پاسخ به اين سئوال اختلاف نظر دارند . گروهى معتقدند كه طبيعت بشرى ذاتا خوب است و اگر آلودگى‏ها و ناپاكى‏هاى محيطى او را بحال خود بگذارد ، هم « خود » ها را تنظيم ميكند و هم فعّاليت‏ها و پديده‏هاى روانى را در جريان « خود » هاى تكاملى استخدام مينمايد .

گروه دوم ميگويند : طبيعت آدمى حقيقتى است بيطرف از خوبى و بدى ، و هدف‏گيرى‏هاى تكاملى او مستند به محيط و تعليم و تربيت‏ها است كه جريان « خود » ها را رو به تكامل يا رو به سقوط توجيه مينمايد .

گروه سوم عامل كوشش را از جنبه معنوى عالى آدمى جستجو ميكنند و ميگويند : با نظر به دو جنبه‏اى بودن انسان ( جنبه مادّى محض و جنبه معنوى ) نميتوان اين عظمت را كه توجيه تكاملى « خود » ها ناميده مى‏شود ، از جنبه مادى محض او سراغ گرفت ، زيرا از آن جنبه انسان سودجويى است لذت پرست و بس . پس جنبه معنوى انسان است كه مى‏تواند « خود » ها را در مسير تكاملى بجريان بياندازد .

اين جنبه معنوى مربوط به پرتو مافوق طبيعت است كه ذات آدمى را كمال جو و كمال ياب مى‏نمايد .