جمله يكم

« من معتقدم كه فرزند ابيطالب نخستين عرب بود كه با روح كلى رابطه برقرار نمود » .

مسلم است كه دو كلمه « روح كلى » براى غوطه‏وران در محسوسات عالم طبيعت بهيچ وجه قابل درك و هضم نخواهد بود ، ولى انسان متفكر هر اندازه هم كه در محسوسات فرو رفته باشد ، نمى‏تواند وجود قوانين كلّى طبيعت را كه محسوسات از آنها پيروى مى‏كنند ، ناديده بگيرد و منكر شود . اگر وجود قوانين كلى پذيرفته شود ، بدون ترديد يك جريان ثابت در طبيعت در مافوق حركت و سكون قطعى خواهد بود .

روشن است كه اين جريان ثابت موضوعات پايدارى را اثبات مى‏كند كه از دستبرد حركت و دگرگونى‏هاى فيزيكى و شيميائى در امان مى‏باشد .

يكى از آن موضوعات ثابت كه در ايده‏هاى عالى بشرى از آغاز انسان شناسى تا كنون ديده مى‏شود ، موضوعى است كه با كلمات گوناگون بيان مى‏شود ، مانند « انسانيت » ، « كمال اعلا » ، « ايده‏آل اعلا » . . . كلمه « روح كلى » از اين ديدگاه علمى فلسفى كه گفتيم ، داراى مفهوم و معناى معقول و قابل پذيرش مى‏باشد . بنابراين شما مى‏توانيد بجاى « روح كلى » ، كلماتى از قبيل « انسانيت » « كمال اعلا » و « ايده‏آل اعلا » را بكار ببريد ، زيرا براى تفسير شخصيت على ( ع ) كه رابطه او را با عالى‏ترين حقيقت انسانى نشان بدهد . همين كلمات كافى مى‏باشد .