آيا افزايش كميت افراد عامل افزايش ارزش است ؟

وقتى كه فردى به فرد ديگر اضافه مى‏شود ، مسلم است كه از نظر طبيعى يك فرد با دو فرد متفاوت است . هر چه را كه يك فرد براى بقاى زندگيش استهلاك مى‏كند ، دو فرد با فرض وحدت شرايط دو برابر آن را مستهلك مى‏نمايند ، هر چه را كه يك فرد به تنهايى توليد مى‏كند ، دو فرد در همان شرايط دو برابر آن را توليد ميكنند و چنين است در ديگر شئون زندگى همين طور موقعى كه هر يك از افراد با پديده‏هاى قراردادى محكوم به قانونى باشد ، دو فرد با يك فرد متفاوت است ، مثلا كسى كه بيك فرد جنايت كرده است ، سزاوار كيفر جنايت بيك فرد است و كسى كه به دو فرد جنايت نموده است مستحق كيفر به جنايت بر دو فرد مى‏باشد . افزايش اثر با افزايش كميّت در كشف واقعيات نيز جريان دارد . هنگاميكه براى گرفتن رأى درباره موضوعى اقدام مى‏شود ، بدون ترديد اكثريت افرادى كه رأى معينى را ابراز مى‏كنند ، رأى مخالف اقليت را از كار مياندازند . همچنين قدرت عضلانى و مادى انسانى با افزايش كميّت بيشتر و مؤثرتر است .

آنچه كه مورد بحث و تأمّل عميق است ، پديده ارزش است كه نبايستى با موضوعات فوق مخلوط شود .

براى توضيح اين حقيقت مى‏توانيم مسئله زير را مطرح كنيم : اگر حادثه ناگوارى اقتضاء كند كه دو نفر قربانى آن حادثه گردند ، و فرض كنيم كه اگر يك نفر وارد صحنه شود و خود را به كشتن بدهد ، دو نفر نجات پيدا مى‏كنند . آيا منطقى است كه با فرض نبودن ساير عوامل مهم‏تر ، تنها با نظر به كميّت ، فردى را اجبارا و بدون رضايتش بجاى آن دو نفر قربانى كنيم ؟ بنابراين ارزش از مختصات انسانى است و كميّت تاثيرى در آن ندارد .