4 تعديل خود طبيعى

تجربه‏هاى همه جانبه در تمامى ادوار تاريخ بخوبى نشان داده است كه رهايى بى‏قيد و شرط خود طبيعى سنگين بارترين زنجير بدست و پاى من ايده آل انسانى بوده است . چنين مينمايد كه قوانين هستى از عينك هر مكتبى هم كه بنگريم ،

يك زنجير كلّى براى ما تعبيه نموده است .

اگر اين زنجير را بدست و پاى خود طبيعى كه غرايز حيوانى خام است ،

نزنيم ، بطور جبر بگردن من ايده‏آل انسانى خواهيم زد . ما كه در پيچاندن اين زنجير به دور خود ، اختيارى احساس ميكنيم ، بايستى آن را به دست و پاى طغيانگر و ويرانگر خود طبيعى بپيچانيم . حيات طبيعى من ايده‏آل انسانى بقول افلاطون و همه متفكران مصلح و در رديف اول پيشوايان الهى ، در اينست كه غرايز حيوانى خام را تعديل كنيم و در غير اين صورت امتيازات و عظمت‏هاى تكاملى ما چيزى جز سايه‏هاى گسترده همان غرايز نخواهد بود .

اين مادّه بقدرى اهميت حياتى دارد كه ميتوان گفت بدون آن ، انسانيت و رسالتش جز موهومات چيز ديگرى نميباشد . بى‏اعتنايى متفكران علوم انسانى به اصل تعديل خود طبيعى است كه موجب شده است كه عالى‏ترين قوانين حقوقى مانند مجلل‏ترين و با شكوه‏ترين كاخى بوده باشد كه بر قله‏هاى كوه آتش‏فشان بنا شده است .