حيات انسانى بقدرى ابعاد متنوع دارد كه هيچ صندوق جبرى برونى نمى‏تواند همه آن ابعاد را در خود جاى بدهد

همه محققان و بررسى كنندگان در علوم انسانى ، مخصوصا كسانى كه در رشته‏هاى مربوط به ابعاد درون آدمى فعاليت مى‏كنند ، مى‏دانند كه هيچ عامل محيطى برونى قدرت انداختن انسان را در صندوق بى‏روزنه ندارد و اگر هم چنين قدرتى در محيط بوده باشد ، باز ابعاد درون ذاتى آدمى آن را بشكل قفس در آورده حدّاقل از ميان ميله‏هاى قفس ، به مافوق ظرفى كه او را در بر گرفته است ، خواهد نگريست ،

بعد ديگرى وجود دارد كه همان نگريستن به ماوراى قفس را مانند دارا بودن آن ماوراء ، تلقى نموده و خواهد گفت :

روز و شب با ديدن صيّاد مستم در قفس
بسكه مستم نيست معلومم كه هستم در قفس

اين مطلب نه بعنوان جبران شكست در جهان برون ذاتى گفته مى‏شود ، بلكه واقعيتى است كه حتى انسان‏هايى كه در جهان برون ذاتى پيروز مى‏شوند ، چون موفقيّت و پيروزى آنان به نتيجه مى‏رسد ، باز در ميان صندوق بزرگتر از شكست خوردگان قرار مى‏گيرند ، آنان نيز با همان بعد درونى كه صندوق را به قفس مبدّل مى‏سازد ، پاسخ حسّ كمال‏جويى و هدف‏گيرى‏هاى عالى خود را آماده مى‏كنند .

در اين مورد جمله زيباى آن نويسنده بزرگ را بياد مى‏آوريم كه مى‏گويد ،

« جوانى بسيار فقير را در كوچه ديدم كه دوست مى‏داشت ، كلاهش كهنه بود ، لباسش مستعمل بود ، آرنجهايش سوراخ بود ، آب در كفش‏هايش نفوذ مى‏كرد و ستارگان آسمانى در جانش » . ويكتور هوگو بنابراين در دنيا جايى براى شكست خوردن واقعى در هدف‏گيرى‏ها باقى نمى‏ماند .