اصل چهارم

در مقابل وجدان درونى ، عالم بشريّت داراى يك وجدان برونى است كه عظماء و پيشتازان كاروان انسانيت ناميده شده‏اند . هيچ دوره‏اى و جامعه‏اى را سراغ نداريم كه بكلّى خالى از عدّه‏اى عظماء و پيشتازان انسان شناس بوده و مردم آن دوره و جامعه در تاريكى مطلق فرو رفته باشند . اين بزرگان و خمير مايه‏هاى انسانيت هماهنگ با وجدان درونى انسان‏ها در باز كردن راه به پيشرفت انسان‏ها و اخطار به اينكه اين زندگى چند روزه نميتواند آخرين منزلگه حركت آدميان بوده باشد ،

بهر گونه گذشت و فداكارى تن در داده‏اند . اگر براى بشريت بانگ و فرياد جدّى بتوانيم فرض كنيم ، همانا دو بانگ و فرياد است كه از وجدان درونى و وجدان برونى در فضاى تاريخ طنين مياندازد و بس .