7

« اِلهى ما عَبَدتُكَ خَوفاً مِن عِقابِكَ وَ لا رَغْبَةً فى ثَوابِكَ وَ لكِن وَجَدتُكَ اَهلاً لِلعِبادَةِ فَعَبَدتُكَ » 1 .

( اى خداى من ، ترا نه براى ترس از عذابت عبادت كردم و نه براى تمايل به پاداشت ، ترا شايسته عبادت ديدم و بندگيت نمودم ) .

سه سخنان او در الهيات ، چه در نهج البلاغه و چه در منابع معتبرى كه از آن شخصيت نقل شده است ، عارى از هر گونه بازيگرى‏هاى ذهنى و ساخته شده‏هاى مغزى معمولى است ، چنانكه در موقع تفسير الهيات نهج البلاغه خواهيم ديد ، آن حقيقتى را كه على بن ابيطالب ( ع ) معرفى مى‏نمايد و اوصاف و رابطه او را با جهان هستى بيان مى‏كند ، جز با تجلى خود آن مبدء اعلا در درونش امكان‏پذير نمى‏باشد . مى‏گويد : « من هرگز شك نكرده‏ام » .