نسبيت هدف‏ها و وسيله‏ها

يك مقدمه مختصر را پيش از ورود به بيان نسبيت هدف و وسيله مورد توجه قرار مى‏دهيم : متفكرين و نويسندگانى هستند كه از كلمه نسبيت ، آرمان‏هاى مطلق معرفتى و زندگانى عينى را استخراج مى‏كنند .

اين سئوال اساسى براى ما مطرح است كه آيا نسبيت مفهوم مستقلى است كه بدون دريافت مفهوم مخالف آن ، يعنى مفهوم مطلق مى‏تواند قابل درك بوده باشد ؟ آيا امكان دارد ما فرد را بدون زوج ، جزء را بدون كلّ ، منها را بدون بعلاوه ،

تاريكى را بدون روشنايى ، كوچك را بدون بزرگ ، متناهى را بدون غير متناهى دريافت نمائيم ؟ مسلم است كه دريافت هر يك از امور مزبور بدون توجه و دريافت مفهوم مخالف آن امكان‏پذير نمى‏باشد ، زيرا اصل اولى و بديهى در مفاهيم اضافى ( كه رابطه تضايف دارند ) اينست كه تصور هيچ يك بدون تصور يا دريافت ديگرى ممكن

[ 86 ]

نيست . و چون نسبيّت و مطلق از مفاهيم اضافى هستند ، ناچار تصور هيچ يك بدون دريافت ديگرى معقول نخواهد بود .

ممكن است بعضى چنين اعتراض كنند كه اگر چه ما در هر مورد كه كلمه نسبيت را بكار مى‏بريم ، مفهومى از مطلق را دريافت نموده‏ايم ، ولى اين يك دريافت ذهنى خالص است كه عينيّت واقعى مطلق را اثبات نمى‏كند .

اين اعتراض بمطلبى كه ما گفتيم ، وارد نيست ، زيرا هنگامى دو حقيقت ضدّ يا مخالف واقعى يكديگر مى‏باشند كه هر دو در يك قلمرو قرار گرفته باشند ، اگر بدن شما در حال شديدترين تأثر از گرما بوده باشد ، در همان حال مى‏توانيد سرماى در حدّ درجه يخ را در ذهن خود تصور نماييد ، بدون اينكه اين دو پديده عينى و ذهنى با يكديگر تضاد و تخالف موجب گلاويز شدن داشته باشند ، زيرا گرماى عينى با سرماى ذهنى نه تضاد سازنده دارند و نه تضاد ويران كننده ، بنابراين ، مطلق ذهنى نمى‏تواند مفهوم مخالف يا ضد نسبيت عينى بوده باشد ، پس اگر بپذيريم كه نسبيت واقعيت دارد ، بايد بپذيريم كه مطلق نيز واقعيتى دارد كه مخالف يا ضدّ آن است . رابطه مستقيم نسبيت و مطلق را در پديده‏ها و روابط جهان هستى بخوبى مى‏توان مشاهده كرد ، ما در عين حال كه با پديده‏ها و روابط محسوس و در تحول و غير قابل تكرار روبرو هستيم و همچنين در قلمرو ارزش‏ها كه همواره در مجراى عينيت با نسبيت با آنها مواجه مى‏شويم ، قوانين كلى در هر دو قلمرو ، اساس كار و معرفت ما مى‏باشند ، اين قوانين كلّى كه از مطلق بودن برخوردار هستند متّكى و مستند بهمان واقعيات عينى بوده‏اند ، نه اينكه ساخته شده‏هاى ذهنى محض ما بوده باشند .