تعريف فرد

گاهى فرد در مقابل كلّى قرار داده ميشود ، در اين حال معناى فرد عبارت است از يك موجود مشخص كه داراى موجوديت و تعيّن مخصوص به خود ميباشد . اين تعيّن شخصى مانع از آن است كه دو فرد از همه جهات و خصوصيات عين يكديگر بوده باشند ، اگر چه تشابه كامل ميان آن دو وجود داشته باشد . مفهوم آن كلّى كه فرد باين معنا در مقابلش قرار گرفته است ، عبارت است از مفهوم وسيعى كه شامل همه افراد آن بوده باشد ، مانند كلّى انسان كه بهمه افراد انسانى قابل تطبيق است . و هر يك از افراد انسانى مانند حميد ، على ، حسن . . .

كه موجود مشخص و تعين يافته عينى است ، فردى از كلى انسان مى‏باشد . چهار اصطلاح ديگر براى اين فرد بكار ميرود : جزئى ، شخصى ، مصداق ، مورد .

گاهى ديگر فرد در مقابل اجتماع منظور مى‏گردد . در اينصورت مقصود از فرد يك انسان است داراى تمايلات و نيروها و فعّاليت‏ها و استعدادهاى مخصوص به خود .