بهره‏بردارى از نيروها و استعدادهاى مثبت و سازنده در راه زندگى آزادانه رو به هدف تكاملى

هر فرد و اجتماعى در هر شرايطى كه قرار بگيرد ، اگر در مسير زندگى خود با اصل مزبور قدم بردارد ، آن فرد يا اجتماع ارزش انسانى خود را بدست آورده است . بنابراين اگر فرض شود در يك اجتماع مركب از ميلياردها نفوس ،

تنها يك فرد در مسير زندگى خود با اصل مزبور قدم برميدارد ، آن فرد داراى ارزش انسانى است و ديگران كه با امكان حركت در مسير زندگى با اصل مزبور ، از آن حركت امتناع مى‏ورزند ، داراى ارزش انسانى نيستند ، اگر چه آن انسانها از جنبه‏هاى قوانين اجتماعى و طبيعى و حتى قوانين الهى ، انسان و داراى شخصيت مى‏باشند .

رسالت كلى بوجود آوردن ارزش باين معنا را ، جزء هدف‏هاى خود ميداند و بدون فعاليت‏هاى رسالت كلى و كوشش رسالت‏هاى جزئى به پيروى آن ، بشر از بدست آوردن ارزش مزبور چه در حالت فردى و چه در قلمرو اجتماعى محروم خواهد ماند .

اين بود مباحثى از مواد رسالت كلى ، تكميل اين مواد با كمك و عنايات خداوندى در مجلدات بعدى مطرح خواهد گشت .

[ 167 ]