23

« و قد لقيه عند مسيره الى الشّام دهاقين الأنبار فترجّلوا و اشتدّوا بين يديه ، فقال : ما هذا الّذى صنعتموه ؟ فقالوا : خلق منّا نعظّم به امرائنا . فقال و اللّه ما ينتفع بهذا امرائكم و انّكم لتشقّون على انفسكم فى دنياكم و تشقون به فى آخرتكم و ما اخسر المشقّة وراءها العقاب و اربح الدعة معها الأمان من النّار » 1 .

( در راه شام [ كه بجنگ صفين مى‏رفت ] روستايان انبار [ 2 ] در برابرش به پايكوبى و جوش و خروش دسته جمعى پرداختند . امير المؤمنين فرمود : اين چه كارى است كه كرديد ؟ گفتند : اين يك اخلاق رسمى است كه اميران خود را با اين رفتار تعظيم مى‏كنيم . فرمود : سوگند بخدا ، امراى شما از اينگونه كارها سودى نمى‏برند و شما در اين دنيا خود را به مشقت مى‏اندازيد و در آخرتتان هم دچار

-----------
( 1 ) ك 3 شماره 37 ص 160 .

( 2 ) انبار شهرى است در كنار فرات در غرب بغداد معجم البلدان ياقوت حموى ج 1 ص 257 چاپ بيروت 1374 .

[ 274 ]

شقاوت مى‏گرديد چه خسارتى بدتر از مشقتى است كه عذاب الهى را در دنبال دارد و چه سودى بالاتر از آن آسودگى كه امان از آتش در پى آن است ) .