مسئله يكم آيا حق داريم موضوع هيولى و ماده مطلق و حامل عمومى را طور ديگر مطرح كنيم ؟

آيا فرض هيولى و يا حامل عمومى و يا ماده مطلق كه حامل صور بينهايت و تموجات پديده‏ها بوده باشد ، مستند به واقعيت است يا جنبه روانى دارد ؟ شايد طرح مسئله باين صورت موجب تعجب بعضى از متفكران باشد كه بگويند : لازمه اين طرح اينست كه پيشتازان فراوانى از پرچمداران فلسفه فريب يك فعاليت ذهنى را خورده و مفهومى ساخته شده در ذهن را واقعيت پنداشته‏اند و در نتيجه بشر را در قرون و اعصار طولانى از روبرو شدن با حقيقت صحيح در اين مسئله محروم نموده‏اند مى‏گوئيم :

اگر طرح سئوال منطقى باشد و ما بوسيله دليل قاطعانه باين نتيجه برسيم كه آرى ، فرض هيولى ، حامل عمومى و ماده مطلق جنبه روانى دارد ، پيشتازان مزبور را بباد دشنام نخواهيم گرفت و درباره آنان بدبين هم نخواهيم گشت ، بلكه با تمام تعظيم بمقام والاى آنان در جهان‏بينى ، به اصرار متفكران ديگرى كه با تقليد از آنان ، ما را از عظمت‏هاى محصول مغزشان محروم ساخته‏اند ، تأسف خواهيم خورد . و بدانجهت كه بقول نيلزبوهر :

« ما در نمايشنامه بزرگ وجود هم بازيگريم هم تماشاگر » اشتباه آن پيشتازان را يكطرف نهاده ، بخود اين اجازه را خواهيم داد كه مسئله را با طرح جديدترى غير از طرح آنان مورد بررسى قرار بدهيم .