نوگرايى در انديشه

بسيار در اقليت اسف‏انگيزى هستند كسانى كه از نوگرايى در انديشه برخوردار باشند . بطور اكثريت چنين است كه مردم در هنگام ورود به مرزهاى ميانسالى پرونده معلومات و قوانين مربوط به آن‏ها را مى‏بندند و به زندگانى خود ادامه

-----------
( 1 ) شناخت روش‏هاى علوم فيليسين شاله ترجمه آقاى يحيى مهدوى ص 42 .

[ 159 ]

مى‏دهند و نمى‏دانند كه مقتضاى موجوديت مغزى و روانى آدمى چنين است كه :

روز نو و شام نو باغ نو و دام نو
هر نفس انديشه نو ، نو خوشى و نو عناست

نوگرايى در انديشه نتايج فوق العاده عالى دربردارد . از آن جمله :

1 طراوت و شادابى حيات كه از شكستن يكنواختى حلقه‏هاى زنجير زندگى ناشى مى‏گردد .

2 تجديد نظر در شناخت‏هاى گذشته كه با شرايط مخصوص ذهنى و محيطى تحصيل شده بودند .

3 دست يافتن به حقايق جديدتر كه رابطه انسان را با جهان و ديگر انسانها منطقى‏تر مى‏سازد .

اين گفتار از پيشتازان معارف بشرى مشهور است كه در هر موقعى كه به نتايج فكرى گذشته‏مان مى‏نگريم ، از محدوديت و نقص آنها شرمنده مى‏شويم و تجديد نظر را در آنها ضرورى مى‏بينيم . اينجانب نيز در آثار گذشته‏ام كه مينگرم همين وضع روانى را در خود احساس مى‏كنم ، لذا با اينكه روش من در انديشه‏هاى فلسفى ، با سيستم بسته نبوده و همواره مسائل فلسفى را به عنوان مقدمات يا مسائلى كه بايستى در تفكرات فلسفى مورد توجه قرار بگيرد ، مطرح كرده‏ام ، تاكنون از تجديد چاپ ارتباط انسان جهان كه در جلد يكم و بعضى از مطالب جلد دوم آن تجديد نظر لازم است ، خوددارى كرده‏ام ، همچنين در آخر جلد چهاردهم از تفسير و نقد و تحليل مثنوى با اعتقاد كامل نوشته‏ام كه اين مجلدات مقدماتى براى اين نوع از تفسير مثنوى مى‏باشد و باين ترتيب اميدوارى خود را براى تحقيقات عالى‏تر در آينده ابراز نموده‏ام . 95 و الأشباه المؤتلفة و الأضداد المتعادية ( و انواعى از همسان‏هاى قابل ائتلاف و اضداد تكاپوگر [ بانسان عنايت فرمود ] ) .