نتيجه رياضى بودن دستگاه طبيعت

پيش از توضيح اين نتيجه ، مجبوريم بيك واقعيت مهمى اشاره كنيم و آن اينست كه يك توجّه مختصر به فرهنگ و معلومات عربستان آن زمان ، بخوبى اثبات مى‏كند كه آيات فوق كه چهره رياضى دستگاه طبيعت را گوشزد مى‏كند ،

نمى‏تواند ساخته ذهن يك فرد معمولى اگر چه در حدّ اعلاى نبوغ هم فرض شود ،

بوده باشد . آيا مردم آن دوران در محيط عربستان ، حتى در رويدادهاى ناچيز زندگانى خود ، حساب و رياضى مى‏فهميدند آيا اصلا آنان توانايى آن را داشتند كه سر از شكم و زير شكم و خودخواهى خود درآورده و به آسمان بنگرند ، چه رسد باينكه عالم هستى را در برابر عقل و انديشه خود برنهند و چهره رياضى آن را بفهمند ؟ آيا اعجازى بالاتر از اين براى قرآن مى‏توان تصور نمود كه شخصى پيدا شود و در آن دوران تاريك چنان روشنايى به عالم هستى پيدا كند كه جريان محاسبه رياضى را در متن آن ، بازگو كند اينست دليل اعجاز قرآن .

بهر حال نتايجى كه براى رياضى بودن دستگاه طبيعت مى‏توان در نظر گرفت ،

متعدد و متنوع است . ما در اين مورد تنها بيك نتيجه مهم اشاره مى‏كنيم و آن نتيجه اينست كه جهان قانون دارد ، لذا فراوانى مجهولات ما در اين قلمرو پهناور دليل بى‏حسابى جهان نيست . بقول « اينشتين » : « جهان با شناسائى جهان متفاوت است » رويدادهايى كه بظاهر خلاف نظم و هماهنگى مى‏نمايد ، مستند به موضع‏گيرى ما و چگونگى قرار گرفتن آن رويدادها در حوزه ديدگاه ما است . دستورات اكيد

[ 99 ]

خداوندى در قرآن مجيد به نظر و تفكر در عالم طبيعت گوياترين دليل آن است كه جهان را مى‏توان با محاسبه دقيق مطالعه كرد و با آن آشنا گشت . البته يك مسئله ديگرى كه وجود دارد و ما در مباحث آينده بآن اشاره خواهيم كرد ، اينست كه :

دارا بودن جهان به چهره رياضى ، دليل آن نيست كه سيستم جهان حتى براى خدا هم بسته و غير قابل تصرف است .

عالم چون آب جوست بسته نمايد و ليك
مى‏رود و مى‏رسد نو نو اين از كجاست

40 و غرّز غرائزها و الزمها اشباحها ( هر يك از آن حقايق را به طبيعتى معين اختصاص داد و ملزم به تعيّن خود فرمود ) .