محبت و گرايشى كه مبدل به عبادت و شرك مى‏گردد

هيچ‏يك از اقسام چهارگانه محبت و گرايش كه در مبحث گذشته گفتيم براى رهبران الهى معبوديتى اثبات نمى‏كند ، تا در نتيجه مبدل به شرك گردد . آنچه كه باعث مى‏شود آدمى از مسير توحيد منحرف گردد ، اينست كه براى انسان مورد گرايش ، استقلالى در قدرت و عوامل اراده و تصرف در جهان و انسان ، منظور نموده و او را مورد پرستش قرار بدهد .

چنانكه در فرقه غلاة ( غلو كنندگان ) درباره على بن ابيطالب ( ع ) و گروهى از مسيحيان درباره عيسى ( ع ) ديده ميشود ، مخصوصا اگر به لوازم گفتارشان معتقد باشند . همچنين در بعضى از متصوفه درباره اقطابشان . اگر پيروان مكتب‏هاى مزبور نه بعنوان ذوق‏پردازى و اظهار محبت و گرايش بيكى از اقسام چهارگانه‏اى كه در مبحث گذشته گفتيم اعتقاد جزمى به استقلال پيشوايان خود در قدرت و عوامل اراده و تصرف در جهان و انسان داشته باشند ، بدون ترديد از راه توحيد منحرف‏اند .

[ 47 ]

در اصول عالم تشيّع هرگز چنين اعتقادى صحيح تلقى نمى‏شود . در هيچ يك از منابع معتبر شيعه ، ائمه معصومين عليهم السلام شايسته پرستش معرفى نشده‏اند كه سهل است بلكه انحراف از توحيد كسانيكه چنين عقيده‏اى را بپذيرند نيز مسلم گشته و جاى كمترين اختلاف نيست . از طرف ديگر روش تفريطى گروهى ديگر ، آن بندگان محبوب خداوندى و رشديافتگان عالم هستى و مقربان درگاه الهى را ، مانند افراد معمولى تلقى كرده مقام آن اولياء اللّه را از روى حسادت يا ديگر اغراض غير الهى پايين مى‏آورند درك و دريافت حدّ وسط كه مناسب واقعيت پيشوايان معصوم باشد ، كار آسانى نيست از متفكر معروف نظام معتزلى چنين نقل شده است كه :

« علىّ بن ابيطالب محنة على المتكلّم ، ان و فى حقّه غلا و ان بخسه حقّه اساء و المنزلة الوسطى دقيقة الوزن حادّة الشّأن صعب المراقى الاّ على الحاذق فى الدّين » 1 .

( على بن ابيطالب مشقتى است براى كسى كه درباره او سخن ميگويد ، اگر بخواهد حق او را ادا كند ، غلوّ خواهد كرد و اگر از حق او بكاهد ، درباره او مرتكب بدى شده است . حدّ متوسط داراى ميزان دقيق و وضع تند و مراتب دشوارى است كه كسى جز دارندگان مهارت در دين نمى‏تواند از عهده درك آن برآيد ) .

در مجلد اول در معرفى شخصيت على از ديدگاه على ( ع ) دستور او را در لزوم عقيده حدّ وسط متذكر شديم .