نوع يكم نسخ بعضى از احكام دين گذشته با احكام دين فعلى

اگر چه متن اصلى و عناصر اساسى همه اديان الهى يكى است ، ولى اختلاف شرايط و محيطها در جوامع ايجاب مى‏كرده است كه بعضى از احكام خاص براى آن جوامع بوسيله پيامبران آورده شود . و در موقع ظهور پيامبر جديد كه آن شرايط

-----------
( 1 ) البقرة آيه 106 .

-----------
( 2 ) النحل آيه 101 .

-----------
( 3 ) الرعد آيه 39 .

-----------
( 4 ) النساء آيه 160 .

[ 220 ]

اختصاصى از بين مى‏رفت ، احكام تازه‏اى جانشين آن احكام منسوخه مى‏گشت . و چنانكه مسلم است احكامى كه در مجراى نسخ قرار مى‏گرفت ، بهيچ وجه مربوط به متن و عناصر اصلى اديان نبوده است تا اعتراضى كه دنى‏ديدرو بر اديان وارد مى‏كند ، منطقى بوده باشد ، زيرا هيچ دين الهى منسوخ نمى‏شود . به اضافه اينكه ديدرو خيال كرده است كه خداوند مانند قانونگذاران بشرى از قانونى كه وضع مى‏كند و سپس ناشايست بودن آن آشكار مى‏گردد ، پشيمان مى‏شود و آن قانون ناشايست را با قانون صحيح كه بعدا بنظرش ميرسد ، نسخ مى‏كند ديدرو اطلاعى از معناى نسخ ندارد . نسخ بمعناى آن نيست كه وى گمان كرده است ، نسخ عبارت است از ابراز سپرى شدن مدت حكم مقرر بجهت مرتفع شدن علّت واقعى آن حكم ، نه اينكه علت حكم استمرار داشته باشد و با اينحال خداوند بى‏جهت يا بجهت پشيمانى آن حكم را منسوخ نمايد .