2 اختلاف روانى انسانها

اگر هم بگوييم كه همه افراد انسانى از نظر ماهيت روان و نيروها و استعدادهاى آن ، مثل همديگرند ، با اينحال همينكه مبادى خلقت آدمى ( اجزاء نطفه پدر و مادر ) شروع به تفاعل نمودند ، اين مبادى در مجراى معينى با حركت در موقعيت‏هاى اختصاصى ، رشد پيدا مى‏كنند و در طول زندگى با وراثتهاى مخصوص و عوامل محيط طبيعى و اجتماعى خاص حركت مى‏كنند .

اين دو نوع اختلاف نه تنها ضد حكمت و منطق نيست ، بلكه عين منطق و حكمت است ، زيرا بدون دو اختلاف مزبور ارتباط انسانها با يكديگر مانند ارتباط چند عدد آجرى است كه رويهم گذاشته شود كه نتيجه‏اى جز افزايش كميت ندارد . در صورتى كه بدون پيوستگى‏هاى تفاعلى و تكاپوهاى ايجاد كننده تأثير و تأثر ، زندگى حتى براى دو انسان هم قابل تصور نيست . اين همان قانون كلى است كه خداوند متعال در قرآن مجيد گوشزد كرده است :

يا اَيُّهَا النَّاسُ اِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ اُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ اَتْقاكُمْ 1 .

( اى مردم ، ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را گروه‏ها و قبيله‏ها قرار داديم تا معرفت بيكديگر براى هماهنگى در زندگى داشته باشيد ، باارزش‏ترين شما در نزد خدا باتقواترين شما است ) .