گروه سوم علم خداوندى بهمه اجزاء و روابط و جريانات و اسرار جهان هستى

1 اَلَمْ تَعْلَمْ اَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِى السَّماءِ وَ الْأَرْضِ اِنَّ ذلِكَ فى‏ كِتابٍ 4 .

( آيا نمى‏دانى خداوند بهر چه كه در آسمان و زمين است ، دانا است [ آنچه كه در جهان هستى است ] در كتاب [ لوحه‏اى ] است ) .

2 قُلْ اَنْزَلَهُ الَّذى‏ يَعْلَمُ السِّرَّ فِى الْسَّماواتِ وَ الْأَرْضِ 5 .

-----------
( 1 ) الفتح آيه 27 .

-----------
( 2 ) البقره آيه 30 .

-----------
( 3 ) يس آيه 36 .

-----------
( 4 ) الحج آيه 70 .

-----------
( 5 ) الفرقان آيه 6 .

[ 105 ]

( بگو به آنان : اين قرآن را كسى فرستاده است كه راز آسمانها و زمين را مى‏داند ) .

3 وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلبَكُمْ وَ مَثْواكُمْ 1 .

( و خداوند سرنوشت تكاپو و قرارگاه نهايى شما را مى‏داند ) .

4 يَعْلَمُ ما يَلِجُ فىِ الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها 2 .

( خداوند مى‏داند آنچه را كه در زمين فرو مى‏رود و از آن بيرون مى‏آيد ) .

5 وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها اِلاَّ هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فى‏ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ اِلاَّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فىِ ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رطْبِ وَ لا يابِسٍ اِلاَّ فى‏ كِتابٍ مُبيْنٍ 3 .

( و در نزد او است كليدهاى غيب عالم هستى ، اين مبادى غيب را كسى جز او نمى‏داند و مى‏داند آنچه را كه در خشكى و درياست و يك برگى از درخت بر زمين نمى‏افتد مگر اين كه او را مى‏داند و هيچ دانه‏اى در ظلمات زمين و هيچ تر و خشكى نيست مگر اين كه در كتاب [ يا لوحه‏اى ] ثبت شده است ) .

6 وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فىِ الْأَرْضِ وَ لا فِى الْسَّماءِ 4 .

( وزن ذرّه‏اى در زمين و آسمان از پروردگار تو غايب نيست ) .

اين سه گروه از آيات باضافه گروه‏هاى ديگرى كه انواعى از معلوم خداوندى را بيان مى‏كند ، علم الهى را بهمه جزئيات و كليات و ثابت و متغير و پيش از وجود معلوم و پس از نيستى آن ، و همچنين بهمه رازهاى هستى بوضوح كامل اثبات ميكند . 43 ثمّ انشأ سبحانه فتق الأجواء و شقّ الأرجاء و سكائك الهواء [ 5 ]

-----------
( 1 ) محمد ( ص ) آيه 19 .

-----------
( 2 ) الحديد آيه 4 .

-----------
( 3 ) الانعام آيه 59 .

-----------
( 4 ) يونس آيه 61 و مضمون در سبا آيه 3 .

( 5 ) اَوَ لَمْ يَرَ الَّذينَ كَفَرُوا اَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما الانبياء آيه 30 .

( آيا آنانكه كفر ورزيدند ، نديده‏اند كه آسمانها و زمين‏ها بسته و يكپارچه بود ، و ما آنها را از هم باز كرديم ) .

كلمه « ثم » در جمله ثم انشأ بمعناى تأخير زمانى نيست ، بلكه اشاره به ترتيب كلام امير المؤمنين ( ع ) است . اين كلمه بمعناى جمع مطلق هم بكار مى‏رود ، چنانكه در آيه : وَ اِنّى لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‏ طه آيه 82 مى‏بينيم .

( و من بطور قطع بخشنده كسى هستم كه توبه كند و ايمان بياورد و عمل صالح انجام بدهد ) .

در اين آيه ثُمَّ اشاره بتأخير هدايت از توبه و ايمان و عمل صالح ندارد .

[ 106 ]

( سپس خداوند سبحان جوّها را از هم شكافت و جوانب و ارتفاعات فضا را باز نمود ) .