عنصر شخصيت در ارزشيابى شهادت

شخصيت شهيد بدانجهت كه يك موجود جاندار است ، داراى حياتى است كه بقول بعضى از زيست‏شناسان ( اوپارين ) هفت ميليون چرا ؟ در آن وجود دارد ، يعنى حيات پديده‏ايست كه براى شناخت حقيقى آن هفت ميليون مسئله بايد مطرح و پاسخ داده شود . از طرف ديگر شخصيت شهيد مانند ساير انسانها تبلورگاه مسائل بيشمارى است كه ناشى از ابعاد حقوقى و اقتصادى و مذهبى و اخلاقى و سياسى و تاريخى و علمى و جهان‏بينى او ميباشد . مغز يك شهيد مانند مغزهاى مردم ديگر از 12 تا 15 ميليارد رابطه الكتريكى دارد كه با ميليونها شبكه ارتباطى مشغول فعاليت ميباشند . از طرف ديگر مختصات روانى هر فردى از انسان ، بالغ بر هزار مختص است كه با تركيبات تفاعلى آنها ممكن است صدها هزار مسئله جدى براى روان‏هاى آدميان مطرح نمايند .

هيچ‏يك از اين مسائل و ابعاد و تركيبات و مختصات به اهميت پديده « شهادت » كه يك شخصيت آنرا مى‏پذيرد نميرسد . زيرا چنانكه در بحث پيشين گفتيم :

« شهادت عبارتست از پايان‏دادن به فروغ درخشان حيات در كمال هشيارى و آزادى و آشنائى با ماهيت حيات كه از ديدگاه معمولى عقل و خرد در متن طبيعت ،

مطلوب مطلق ميباشد ، در راه وصول به هدفى كه والاتر از حيات طبيعى است .

بديهى است كه شخصيت شهيد با اقدام به شهادت ، نابود كردن حيات طبيعى را با آنهمه مسائل و ابعاد و مختصات و امتيازات و تركيب‏ها ، مورد تصميم قطعى قرار داده ، از جويبار حيات باتمام آزادى و هشيارى مى‏جهد . بنابراين ،

[ 9 ]

اهميت شهادت به اندازه اهميت هستى آزادانه در برابر نيستى محض است .

وقتى كه ميگوئيم : « حسين بن على عليه السلام شهيد شد » يا « سقراط پياله سم شوكران را از دست زندانبان با آزادى كامل در ادامه حيات گرفت و سركشيد » چه ميگوئيم ؟ و موقعى كه ميگوئيم : « حر بن يزيد رياحى با غوطه‏ور بودن در ميان حيات طبيعى و لذايذ و امتيازات آن ، اقدام به خاموش ساختن شعله حيات خود نمود و شهيد گشت » چه ميگوئيم ؟ و همچنين وقتى كه ميگوئيم : « ديروز يك فرد عادى هنگاميكه در ميان جمعى از خودگذشتگان در راه تحقق بخشيدن به آرمانهاى عالى انسانيت قرار گرفت ، ناگهان سطوح روانى او به هيجان درآمد و با اينكه ميتوانست از كارزار بركنار شود ، مقاومت ورزيد و شهيد گشت » همه اين شخصيت‏ها به شهادت نائل گشته‏اند . اگر چه همه آنان در دست شستن از جان خود كه مطلوب مطلق است ، مشتركند و از اينجهت همه آنان با اهميت‏ترين پديده « حيات معقول » را دريافته‏اند ، با اينحال مراتب شخصيت اختيارى كه براى خودساخته و هدفى كه از شهادت منظور نموده‏اند و طول زمانى كه در حركت در مرز زندگى و شهادت سپرى كرده‏اند و با نظر به كميت و كيفيت فراز و نشيب‏هائى كه در مسير خود به سوى شهادت ، پشت‏سر گذاشته‏اند ،

ارزش شهادت آنانرا بسيار متفاوت ميسازد . اين نكته مهم را هم در نظر بگيريم كه اگر پديده شهادت چيزى بود كه در همه تاريخ بشرى يكبار اتفاق ميافتاد ،

يعنى تاريخ بشر تنها يك فرد شهيد داشت ، باز اهميت شهادت فوق همه پديده‏هاى حيات بشرى بود . چه رسد به اينكه در گذرگاه قرون و اعصار ، كاروانيان منزلگه شهادت متجاوز از ميليونها پاكان اولاد آدم بوده ، پيشتاز برجسته‏اى چون حسين بن على ( ع ) و اعضائى با شخصيت‏هاى عظيم در اين كاروان كوى الهى شركت داشته‏اند . براى توضيح بيشتر درباره شخصيت‏هاى شهداى راه حق مراحل سه گانه شهادت را مطرح ميكنيم :

[ 10 ]