آيا ممكن است كره زمين روزى بشكل يك وطن واقعى براى عموم انسانها از هر نژاد و هر مكتب كه بوده باشند درآيد ؟

پاسخ مثبت باين سئوال پيش از پاسخ مثبت بسؤالات زير امكان‏پذير نميباشد .

-----------
( 1 ) اعلاميه جهانى بشر ماده 29 .

[ 206 ]

1 آيا امكان دارد كه آشيانه‏هاى طبيعى بشرى ، بطورى تفسير و توجيه شود كه از رحم مادر گرفته تا خاندان و وطن را بعنوان گذرگاه بآشيانه قاره و سپس همه كره زمين ، تلقى نموده و طعم جهان وطنى را بچشد ؟

2 آيا تضادها و اختلافات روانى و نژادى و جغرافيائى و اقتصادى و ايده‏ئولوژيك ميتواند بجاى رقابت‏هاى كشنده ، بشكل آن اختلافات و تضادها برآيد كه موجب تفاعل و تكاپو گشته و بعنوان ايجادكننده تكامل انجام وظيفه نمايد ؟

3 آيا پيشتازان بمعناى عمومى حاضر خواهند گشت كه از موقعيت‏هايى كه عناوين وطن و نژاد و مكتب براى آنان ميسر ساخته است ، دست بردارند و مرزها را برطرف كنند ؟

4 آيا اعلاميه جهانى حقوق بشر و سازمان ملل متحد در اين راه قدم مؤثرى ميتوانند بردارند ؟

5 آيا اتحاد جهان وطنى با حفظ اختلافات نژادى و وطن‏هاى طبيعى و عقايد مكتبى ، از راه دموكراسى و سياست‏هاى خردمندانه امكان‏پذير خواهد بود ، يا به پذيرش عمومى مقدارى از ايده‏هاى كلى جهان وطنى نيازمند است كه بوسيله تحول و جهش‏هاى انقلابى به جوامع و ملل روى زمين قابل هضم خواهد گشت ؟

بجز پاسخ سؤال شماره 5 كه راه وصول بايده جهان وطنى را مطرح مى‏كند ، بعقيده ما پاسخ سؤالات چهارگانه مثبت است و دلايل و شواهد قطعى چه از نظر روانى و چه از نظر مشاهدات تاريخى گذشته و رويدادهاى معاصر امكان‏پذير بودن جهان وطنى را اثبات ميكند .

فقط مسئله‏اى كه وجود دارد و اميد ما را در اين مورد ممكن است به نوميدى مبدل بسازد ، مسائل مربوط به سؤال شماره 3 است .

آيا اين اطمينان براى پيشتازان جوامع و متصديان امور اجتماعى وطن‏ها

[ 207 ]

ايجاد خواهد گشت كه مؤسسات بين المللى كه ميخواهند ايده جهان وطنى را پياده كنند ، راست ميگويند ؟ آيا نكند اين مؤسسات نقش دانه پاشيدن در مقابل آشيانه‏ها را بعهده گرفته‏اند كه صاحب وطنان را از آشيانه‏ها بيرون بريزند و در دام ماهرانه خود گرفتارشان بسازند ؟