8 احاطه بيواسطه

منظور ما از احاطه درك‏كردن موضوع بطور همه جانبه است ، تفاوت ميان اشراف و احاطه در اينست كه اشراف عبارتست از سلطه درك بر آن جنبه موضوع كه مورد توجه ما قرار گرفته است ، و احاطه عبارتست از سلطه درك برهمه جنبه‏هاى موضوع . البته روشن است كه ما در اين مبحث نزاع لفظى نداريم و لذا مى‏توانيم بگوئيم : هريك از دو كلمه اشراف و احاطه را مى‏توان بجاى ديگرى به كاربرد ، ولى در اينكه ما دو نوع يا دو قسم سلطه بر موضوع ميتوانيم داشته باشيم ، ترديدى نيست : سلطه بر جنبه خاصى از يك موضوع كه بطور قراردادى آن را اشراف مى‏ناميم و سلطه همه جانبه بر موضوع كه آنرا احاطه مى‏ناميم . آنچه كه در جريان شناخت‏ها متداول است ، اشراف است نه احاطه ،

[ 265 ]

زيرا هر يك از رشته‏هاى علوم جنبه‏اى مخصوص از موضوعات را به عهده ميگيرند يعنى موضوعات جهان عينى و روانى براى تكاپوگران شناخت ، تقسيم به جنبه‏ها و ابعادى مى‏شود كه هر يك از رشته‏هاى علوم يك يا چند بعد موضوع را مورد بررسى و تحقيق قرار ميدهد . اين روش با داشتن فايده بسيار مهم كه عبارتست از تخصص ، ضرر اسف‏بارى را هم نتيجه ميدهد و آن اينست كه بجهت محدوديت بعدى از موضوع كه براى شناخت مطرح شده است ،

شناخت نيز محدود مى‏گردد بطوريكه ممكن است يك دانشمند از نزديكترين بعد مربوط به مورد شناسائى‏اش غافل بوده باشد .