2 رابطه احساس مركب با شناخت

با اينكه در جريان ارتباط حواس و ذهن با جهان گسترده در ديدگاه ما هدف ناآگاه ما اينست كه هر موضوعى را كه از راه حواس به ذهن منتقل ميسازيم ، آن موضوع را بدون اختلاط با پديده‏ها و موضوعات ديگر كه در پيرامون آنها وجود دارد ، در ذهن منعكس بسازيم و آنها را در صفحه خالى ذهن منعكس نموده بطور مستقل و مجرد احساس نمائيم ، ولى معمولا دو نوع اختلاط عينى و ذهنى مانع رسيدن به اين هدف ميگردد :

نوع يكم چنانكه در بالا اشاره كرديم ، اشتغال دائمى ذهن به تموجات و تأثراتى است كه در نتيجه ارتباط دائمى ذهن و حواس با جهان عينى در جريان است .

نوع دوم ارتباط موضوع محسوس با موضوعات و پديده‏هايى است كه در

[ 269 ]

جهان عينى با محسوس در ارتباط و تاثير و تاثير دائمى ميباشند . بنابراين اگر ما يك موضوع واحد را احساس كرديم ، در حقيقت اين يك واحد قراردادى است ، نه واحد حقيقى ، اين مسئله در نمودهائى كه متشكل از اجزاء تركيب يافته ميباشند ، كاملا روشن است . انعكاس يك درخت در مجموعه‏اى از از منظره‏اى كه متشكل از درخت‏هاى بزرگ و نهال‏ها در يك رديف يا در رديف‏هاى متنوع و در دامنه مخصوصى از كوه يا در سطح هموار در ذهن .

غير از انعكاس همان درخت در يك دشت بى‏درخت و بى‏نهال و بى‏چشمه‏سار ميباشد . انعكاس چشم بدون ابرو در ذهن غير از انتقال چشمى ميباشد كه با ابرو در ذهن منعكس ميشود . انتقال يك برگ درخت بى‏حركت غير از انتقال برگ به اضافه حركت است . روشنتر از همه انتقال سه شاخه پنكه برقى به ذهن از نظر درك و شناخت با حركت سريع آن سه شاخه كه نمايش دائره دارد ، بسيار متفاوتست .