نتيجه نوزدهم پس از آراستگى آدمى با هدايت ، توكل و آرامش و ظرفيت او در برابر ناگواريهاى دنيا ، بحد اعلا ميرسد ،

زيرا بديهى است كه هدايت آن روشنائى و بيدارى را نصيب انسان ميسازد كه بر اصول و قوانين حاكمه بر طبيعت و زندگى آگاه ميگردد ، خواسته‏ها و شناخته شده‏هاى خود

[ 27 ]

را كاملا ارزيابى ميكند ، توقع و انتظارش براى وصول به خواسته‏هايش در اين دنيا كه جايگاه تلاقى ماده و روح است ، از منطق عقلى تجاوز نميكند .

آشنائى او با طبيعت انسانها و پايدار نبودن موضع‏گيرى‏ها و موقعيت‏هاى گوناگون ، راه بهتر زيستن را براى او ميآموزد . هنگاميكه يك انسان هدايت يافت ، يك عرفان مثبت زندگى او را بشكل قانون در ميآورد ، باين معنى كه اگر از زندگى چنين شخصى قضايائى را بسازند ، آن قضايا بصورت قانون در ميآيد . از مختصات اساسى هدايت يكى هم اينست كه بداند :

لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِااللّهِ ( هيچ حركت و نيرويى بكار نميفتد مگر با نظارت خداوندى و تحت سلطه او ) :

ازمّة الأمور طرّا بيده
و الكلّ مستمدّة من مدده

ملا هادى سبزوارى ( علل و شرايط و شئون همه امور بطور كلى بدست خداونديست و استمداد همه موجودات از مدد اوست ) .

اين هدايت يافته در عين تلاش و پويندگى خستگى‏ناپذير در زندگى ، در دريائى از آرامش توكل و تكيه بر خدا ، « حيات معقول » خود را تأمين مينمايد .