نتيجه يكم اصرار شديد پيامبران الهى و كتب آسمانى براى تحصيل بينائى ،

آن تحصيل بينائى كه با هدف‏گيرى آزادانه ميباشد . بينائى آزادانه يكى از نتايج خودشناسى واقعى است كه بدون آن ، همه ارتباطات حسى و عقلانى ما با جهان هستى ، نوعى لمس كورانه نمودها است كه موجوديت آنها را از راه لمس درك ميكنيم ، ولى از شناخت واقعى و بهره‏بردارى از آنها محروم ميمانيم . اگر با يك دقت بيشتر در موضوع بينائى بمعناى بصيرت وارد اين مسئله بشويم ، خواهيم ديد : آن بينائى نافذ و عميق كه موجب آشنائى نزديك با واقعيات جهان هستى ميگردد ، از هنگامى در درون آدمى شروع ميشود كه به آزادى دست بيابد . نسبت آزادى به بينائى ، نسبت آب به گياهان و درختان است كه به تمام اجزاء آنها نفوذ ميكند . اغلب مطالعات و بررسيها و ارتباطات ما با واقعيات هستى در ميان پوششى از آراء و عقايد ديگران و شرايط ذهنى خودمان انجام ميگيرد و بهمين جهت است كه ما بجاى ارتباط با خود واقعيت‏ها ، با آن پوشش‏ها و هاله‏ها و پرده‏ها رابطه برقرار ميكنيم ، آنگاه آن رابطه را علم ميناميم آزادى از اين پوشش‏ها و هاله‏ها و پرده‏ها اولين گام در راه بينائى آزادانه ميباشد .