دنيائى كه گرايش به آن جوهر هستى انسانى را تباه خواهد ساخت پست‏تر از برگ‏هاى تباه شده است

ما در سرتاسر نهج البلاغه با تحقير و توهينى كه أمير المؤمنين عليه السلام درباره دنيا ابراز فرموده است ، رويارو هستيم . ممكن است بعضى از سطح‏نگران ناآگاه از مقاصد أمير المؤمنين ( ع ) چنين گمان كنند كه اين تحقير و توهين به اضافه اينكه درباره جهانى كه ما خود جزئى از آن هستيم ، صحيح نيست ، با آن مطالبى كه أمير المؤمنين در تعظيم و تكريم دنيا فرموده است ، تناقض دارد پاسخ اين توهم كاملا روشن است . زيرا أمير المؤمنين ( ع ) جهان هستى را كه مظهر آيات الهى است ، همواره مورد تعظيم و مردم را براى شناخت و بهره‏بردارى از آن تحريك و تشويق فرموده است . جهان هستى و آيات الهى كه در همه اجزاء و روابط آن مشهود است غير از زندگى دنياپرستانه است كه همان زندگى طبيعى محض ناميده ميشود . عشق و پرستش و گرايش به چنين زندگى هر اندازه هم كه گسترده و نافذ در جهان باشد ، بدانجهت كه تباه كننده جوهر هستى انسانى است بى‏ارزش‏تر از پست‏ترين اشياء است .

[ 277 ]