7 هنر در حيات معقول

مباحث مربوط به هنر را در رساله‏اى بنام « فلسفه هنر از ديدگاه اسلام » مطرح نموده‏ايم . در آن مباحث سه نظريه اساسى را درباره هنر مورد بررسى قرار داده‏ايم كه عبارتند از : 1 هنر براى هنر 2 هنر براى انسان 3 هنر براى انسان در حيات معقول در تفسير نظريه سوم نخست هدف زندگى و زندگى هدفدار را باين نحو تعريف كرده‏ايم : آرمانهاى زندگى گذران را با اصول « حيات معقول » اشباع نمودن و شخصيت انسانى را در تكاپو بسوى ابديت كه به فعليت رساننده همه ابعاد روحى در جاذبه پيشگاه الهى است بثمر رسانيدن . زندگى هدفدار كه همان « حيات معقول » است ، عبارت از حيات آگاهانه‏اى كه نيروها و فعاليتهاى جبرى و جبرنماى زندگى طبيعى را با برخوردارى از رشد آزادى شكوفان در اختيار ، در مسير هدفهاى تكاملى نسبى تنظيم نموده ، شخصيت انسانى را كه تدريجا در اين گذرگاه ساخته ميشود وارد هدف اعلاى زندگى مينمايد . اين هدف اعلا شركت در آهنگ كلى هستى وابسته به كمال برين

[ 253 ]

است . [ 1 ] بنابراين هنر براى انسان در « حيات معقول » عبارتست از تجسيم كننده « واقعيت آنچنانكه هست » و يا « واقعيت آنچنانكه بايد » بوسيله احساس تصعيد شده انسانى كه از آگاهى به حيات هدفدار خود و حيات هدفدار ديگران برخوردار است .

اين فعاليت مغزى با احساس تصعيد شده نه تنها زنجيرى بر دست و پاى انسانهاى ناظر بر اثر هنرى نميزند ، بلكه چون خود هنرمند از « حيات معقول » بهره‏مند است ، لذا با آن اثر هنرى كه بوجود ميآورد ، نيروها و فعاليتهاى جبرى و جبرنماى زندگى طبيعى را در راه رشد آزادى شكوفان در اختيار براى مردم جامعه تفسير و توجيه مينمايد . بدين ترتيب هر اثر هنرى در « حيات معقول » ذات حيات انسانها را از اسارت و بردگى جبر و جبرنما نجات ميدهد و آنرا براى شركت در آهنگ كلى هستى آماده مى‏سازد . آن اثر هنرى كه با انگيزگى « حيات معقول » در جامعه پديدار ميگردد ، نه تنها يك پديده جالب و برطرف كننده ملالت‏هاى زندگى طبيعى محض است ، اصلا « حيات معقول » ملالت خاطر و افسردگى ندارد ، تا آثار هنرى براى برطرف ساختن آن مورد استخدام و توجه قرار بگيرد . بلكه موجى از خود « حيات معقول » است كه اين حيات را در ديگر افراد جامعه تقويت و طعم آنرا به ذائقه همگان مى‏چشاند . چون اين حيات است كه همواره پويا و آبيارى كننده همه پديده‏هاى نوظهور در مسير تحولات بشريست ، لذا قرار دادن هنر بعنوان موجى از « حيات معقول » عاليترين تعهديست كه اساسى‏ترين عامل شكننده قالب‏هاى تصنعى و با برترى دادن هنر بر خواسته‏هاى حيوانى و تمايلات « حيات طبيعى

[ 1 ] در رساله هنر تعريف « حيات معقول » چنين است : تكاپوئى است آگاهانه ، هر يك از مراحل زندگى كه در اين تكاپو سپرى ميشود اشتياق و نيروى حركت به مرحله بعدى را ميفزايد . شخصيت انسانى رهبر اين تكاپو است . آن شخصيت كه لطف ازلى سرچشمه آن است ، گرديدن در بينهايت گذرگاهش ، ورود در جاذبه پيشگاه ربوبى كمال مطلوبش البته با كمى دقت روشن مى‏شود كه اين تعريف توضيح دهنده همان تعريف است كه در متن آورده‏ايم .

[ 254 ]

محض » آنرا به جامعه عرضه ميكند و نميگذارد هنر در استخدام مكتب‏هائى قرار بگيرد كه آگاهى‏ها و آزادى‏ها و هدف‏گرايى بشرى را در قالب‏هاى پيش ساخته محدود سازد و بخشكاند . براى اطلاع بيشتر درباره « هنر در حيات معقول » لطفا به رساله « فلسفه هنر از ديدگاه اسلامى از انتشارات موزه هنرهاى معاصر » مراجعه شود .