نتيجه چهاردهم مقام راهنمايى شايسته كسانى است كه مردم را بسوى حق رهبرى كنند

( آيه شماره 17 ) سرتاسر تاريخ پر از راهزنانى است كه با بدست آوردن اشكالى از قدرت ، قيافه راهنمايان را بخود گرفته ، جوامع را مانند گردنه‏هائى تلقى نموده ، ميدانى براى تاخت و تاز خود قرار داده‏اند . بلى ،

اينان هم پيشوايانى بوده‏اند ، ولى به مقصد سقوط و آتش حركت مى‏كردند و مردم جامعه را به سقوط و آتش مى‏كشانيدند . كلمه مقدس راهنما و رهبر و پيشوا و قائد در همين تاريخ بشرى درباره راهزنانى مانند نرون و آتيلا و چنگيز و هيتلر بكار برده شده است . ساده‏لوحان و دون صفتان و مردم ترسو نيز بكار بردن اينگونه كلمات را درباره راهزنان و ابردزدها باور كرده ، حتى بخود همان راهزنان نيز امر را مشتبه ساخته‏اند . واقعا هتلر خود را رهبر مينامد ، چنگيز بعنوان رهبر يا ساهارا مى‏نويسد و دستور به پيروى از قوانين تدوين شده در آن يا ساهارا صادر ميفرمايد يكى از جملات بسيار رايج و فراوان در ميان جوامع و ملل همين جمله بوده است كه راهزنان ميگفتند : « دنبال من

[ 22 ]

من بيائيد » بكجا ؟ بآنجا كه همه امتيازات انسانى شما محو مى‏شود و شما را بشكل ابزارها و وسايل اشباع خود كامگى‏هاى من درميآورد بكجا ؟ بآنجا كه شما را از « كس » بودن شستشو مى‏دهيم و به « چيز » مبدل مى‏سازيم . آناستاس پيشوا بنا بنقل منتسكيو ماليات براى استنشاق از هوا وضع مى‏كند بكجا ؟

به واترلو ، براى چه ؟ براى غلطيدن در خاك و خون ، چند نفر ؟ صدها هزار نفر تا سقوط فرانسه اين پيشوا ، اين رهبر ناپلئون ناميده مى‏شود كه احتياطا بناپارت هم به آن اضافه مى‏شود . آقاى هيتلر بكجا ؟ به استالينگراد ، براى چه ؟ براى غلطيدن در خاك و خون ، مجموع محصول فعاليت‏هاى اين پيشوا كه هم آدلف است و هم هيتلر ناميده مى‏شود ، در حدود پنجاه ميليون كشته مى‏باشد . بكجا ؟

براى مطالعه كتاب « شهريار » ، نويسنده اين كتاب كيست ؟ شما چكار داريد نويسنده اين كتاب كيست ، شتابزده نباشيد نام آن را بعدا خواهيم گفت ، در اين كتاب چه نوشته است ؟ مؤلف اين كتاب كه پيشواى يكى از فلسفه‏هاى سياسى ناميده مى‏شود ، در توضيح معناى طبيعت انسان و اينكه انسان را چه بايد كرد ؟ داد سخن داده است .

او طرق گوناگون ضديت با انسان و راه‏هاى دقيق انسان‏كشى و نابود ساختن همه ارزشهاى انسانى را براى شما تعليم ميدهد و قدرت و قدرتمند را تا حد خدائى بالا ميبرد و نامش را هم فلسفه مى‏نامد و آنگاه متفكر نماهائى هم كه دامن‏زن آتش تنازع در بقاء هستند ، آن تفكرات را بنام فلسفه سياسى در كتابهايشان مى‏نويسند و در دانشگاهها تدريس مى‏كنند