شخصيت على بن ابيطالب همانست كه در مبارزه با كفر ديده‏ايد

شما چه خيال ميكنيد ؟ من در آنروزگار گذشته روياروى كفر ايستاده و لحظه‏اى از مبارزه با كفر كوتاهى نكرده‏ام . مگر من با آن تبهكاران خصومت شخصى داشتم ، مگر من از آنان مال و منال و اعتبارات دنيا توقع داشتم ، مگر من در آنروزگار از حق و حقيقت بيگانه بوده و براى باطل تلاش ميكردم ؟ شما بهتر از همه ميدانيد ، اگر چه بروى خود نميآوريد كه پيكار و نبرد من در صفوف خداجويان حق پرست به رهبرى پيامبر عظيم الشأن اسلام جز براى اعتلاى كلمه حق و نجات دادن آن غوطه‏وران در زندگى جهنمى درهم و دينار و خودپرستى و نادانى و عصبيت‏هاى نژادى و قومى و شرك به خداى يگانه ، نبوده است .

من امروز در برابر شما همانم كه ديروز در برابر منكرين آيات الهى و ارزشهاى

[ 296 ]

« حيات معقول » انسانها بوده‏ام . عامل پايدارى شخصيت من همين اصول و قوانين پايدار انسانى است كه نه ديروزى ميشناسد و نه امروز و فردائى .

شما اى قريش ، از من و حاميان من چه ميخواهيد ؟ اين چه حسادت و تنك نظرى و دون صفتى است كه براه انداخته‏ايد ؟ مگر من از خدا خواسته بودم كه خلقت مرا برتر از شما و با اين وضع خاص كه دارم ، بسازد . آن خالق يكتا و قادر و مختار مطلق در دودمان محمد ( ص ) خصوصياتى را تعبيه نموده و از آنان انجام وظيفه عبوديت را خواسته است . اين دودمان پاك آن خصوصيتها را با كمال علم و آگاهى و از روى آزادى و تحمل محروميت‏ها و مشقت‏ها و گذشت از همه امتيازات دنيوى آنها را به فعليت درآورده و از آنها در راه مشيت خداوندى بهره‏بردارى نموده‏اند . اين چه جاى حسادت و رقابت و خودخورى و انتقام گيرى است برويد خرمن هستى خود را از آتش هوى‏پرستى و خودخواهى و مقام و ثروت پرستى مصون بداريد و شمع فروزان ديگران را خاموش مكنيد ،

بله ،

زانكه هر بدبخت خرمن سوخته
مى نخواهد شمع كس افروخته

[ 297 ]