3 الإستقامة على الهدى و الإجتناب عن الهوى

ألا فاعملوا في الرّغبة كما تعملون في الرّهبة . ( 4 ) ألا و إنّي لم أر كالجنّة نام طالبها ، و لا كالنّار نام هاربها . ( 5 ) ألا و إنّه من لا ينفعه الحقّ يضرره الباطل ، و من لا يستقم به الهدى يجرّ به الضّلال إلى الرّدى . ( 6 ) ألا و إنّكم قد أمرتم بالظّعن ، و دللتم على الزّاد . ( 7 ) و إنّ أخوف ما أخاف عليكم اتّباع الهوى و طول الأمل ، تزوّدوا في الدّنيا من الدّنيا ما تحوزون به أنفسكم غدا . [ 3 360 ] ( 8 ) قال الرّضيّ ، رحمه اللّه :

و أقول : إنّه لو كان كلام يأخذ بالأعناق إلى الزّهد في الدّنيا ،

و يضطرّ إلى عمل الآخرة ، لكان هذا الكلام فكفى به قاطعا لعلائق الآمال ، و قادحا زناد الإتّعاظ و الإزدجار ( 9 ) .

و من أعجبه قوله عليه السّلام : « ألا و إنّ المضمار اليوم و غدا السّباق و السّبقة الجنّة ، و الغاية النّار » فإنّ فيه مع فخامة اللّفظ ،

و عظم قدر المعنى ، و صادق التّمثيل ، و واقع التّشبيه سرّا عجيبا ، و معنى لطيفا ، و هو قوله عليه السّلام : « و السّبقة الجنّة و الغاية النّار » فخالف بين اللّفظين لاختلاف المعنيين ، و لم يقل :

« و السّبقة النّار » كما قال : « و السّبقة الجنّة » لأنّ الإستباق إنّما يكون إلى أمر محبوب و غرض مطلوب ، و هذه صفة الجنّة و ليس هذا المعنى موجودا في النّار نعوذ باللّه منها فلم يجز أن يقول :

[ 357 ]

سود بخشد و اجلش به وى زيان نرساند ، و هر كس در روزگار آرزو و پيش از حضور اجل كوتاهى كند ، پس بي شك كارش خسران آور و اجلش زيان آور است . به خود آييد [ 2 361 ] ( 3 ) 3 پايدارى بر راه راست و دورى گزيدن از خواست

در خوشى و آسايش به عمل كوشيد چنانكه در سختى و هراس مى‏كوشيد ( 4 ) متوجّه باشيد ، من مطلوبى چون بهشت نديدم كه طالبش سستى كند و بخوابد ،

و منفورى چون آتش دوزخ نديدم كه گريزان از آن به خواب رفته باشد . ( 5 ) آگاه باشيد ، كسى كه حق سودش نرساند ، باطل به يقين زيانش رساند ، و كسى كه هدايت او را به راه مستقيم ندارد ، حتما گمراهى به پرتگاهش كشاند . ( 6 ) هوشيار باشيد ، شما بى‏شبهه ( بر طبق قانون خلقت و خواه ناخواه ) به كوچ كردن مأموريد و به توشه راه دلالت شده‏ايد . ( 7 ) و بيمناكترين چيزى كه براى شما بيم دارم : پيروى از هوس و درازى آرزو است .

آن قدر در اين جهان از دنيا توشه و بهره گيريد كه فردا بتوانيد خود را با آن حفظ كنيد و در پناهگاه امن الهى در آوريد . [ 3 361 ] ( 8 ) سيّد رضى ، كه خدا او را رحمت كند گويد :

من مى‏گويم : اگر سخنى باشد كه گردنها را گرفته به پرهيز در دنيا و پارسايى سوق دهد و به تلاش براى آخرت ناچار كند فقط همين سخن است . سخنى است كافى براى بريدن پيوندهاى وابستگى به آرزوها و برافروختن شعله شوق پندپذيرى و از نبايسته‏ها بازگشتن . ( 9 ) و عجيب‏ترين قسمت از اين خطبه ، گفتار آن حضرت عليه السّلام است كه « ألا و إنّ اليوم المضمار و غدا السّباق ، و السّبقة الجنّة ، و الغاية النّار » چه در اين كلام علاوه بر استوارى و سنگينى لفظ ، و بزرگى قدر معنى ، و راستى تمثيل ، و واقعيت تشبيه سرّى عجيب و معنايى بس لطيف است ، كه مى‏توان در اين جمله امام « السبقة الجنّة و الغاية النار » يافت ، در اينجا دو لفظ مختلف آورده زيرا معنا مختلف است ، و نگفته است : « السبقة النار » چنانكه گفت « و السبقة الجنّة » ، چون مسابقه فقط به سوى چيزهاى محبوب و مقصد مطلوب است ، كه همان صفت بهشت است ،

و اين مقصد در آتش كه از شرّ آن به خدا پناه مى‏بريم وجود ندارد ، پس جايز نبود

[ 358 ]

« و السّبقة النّار » بل قال : « و الغاية النّار » ، لأنّ الغاية قد ينتهي إليها من لا يسرّه الإنتهاء إليها ، و من يسرّه ذلك ، فصلح أن يعبّر بها عن الأمرين معا ، فهي في هذا الموضع كالمصير و المال ، قال اللّه تعالى : قُلْ تَمَتَّعوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إلَى‏ النَّارِ [ إبراهيم 30 ] ، و لا يجوز في هذا الموضع أن يقال : سبقتكم إلى النّار ، فتأمّل ذلك ،

فباطنه عجيب ، و غوره بعيد و كذلك أكثر كلامه ، عليه السّلام ( 10 ) .

و قد جاء في رواية أخرى : « و السّبقة الجنّة » بضمّ السّين و السّبقة ، عندهم ، إسم لما يجعل للسّابق إذا سبق من مال أو عرض ، و المعنيان متقاربان ، لأنّ ذلك لا يكون جزاء على فعل الأمر المذموم ، و إنّما يكون جزاء على فعل الأمر المحمود .

( 11 )

[ 359 ]

كه بگويد : « و السبقة النار » ، بلكه گفت : « و الغاية النار » ، چون غايت چيزيست كه خواه ناخواه كار بدان منتهى مى‏شود ، خواه منتهى شونده بدان مسرور نباشد و خواه مسرور باشد ، لذا مى‏توان به كلمه غايت از هر دو حال تعبير كرد . غايت در اينجا مانند كلمه « المصير و المآل » است ، خداوند متعال گويد : « بگو بهره گيريد تا مى‏توانيد ، چه سرنوشت نهايى شما به سوى آتش شدن است » ، و در اين جا جايز نيست گفته شود : « سبقتكم إلى النّار » . پس در اين مطلب نيك بينديش ، زيرا باطنش بس عجيب و لجّه‏اش بس عميق است . چنين است بيشتر سخنان آن حضرت عليه السلام .

و در روايت ديگرى : « و السبقة الجنّة » بضمّ سين ، گفته شده است . سبقة ، در اصطلاحات عربى ، جايزه‏اى نقدى يا كالايى ، است كه براى سبقت گيرنده تعيين مى‏كنند هر دو معنى به هم نزديك است ، و به هر حال آن چيزيست كه جزاى كار بد و ناپسند نيست ، بلكه تنها به پاداش كار پسنديده مى‏دهند .

[ 360 ]

[ 1 354 ] ما روي مثل هذا الفصل في مصادر أخرى :

الف « البيان و التبيين » :

« أمّا بعد ، فإنّ الدّنيا قد أدبرت و آذنت بوداع ، و إنّ الآخرة قد أقبلت و أشرفت باطّلاع . و إنّ المضمار اليوم ، و السّباق غدا . . . » .

ب « الغارات » :

عن عبد الرحمان بن نعيم ، عن أشياخ من قومه ، أنّ عليّا عليه السّلام ، كان كثيرا ما يقول في خطبته :

« أيّها النّاس ، إنّ الدّنيا قد أدبرت و آذنت أهلها بوداع ، و إنّ الآخرة قد أقبلت و آذنت باطّلاع .

ألا و إنّ المضمار اليوم ، و السّباق غدا ، ألا و إنّ السّبق الجنّة و الغاية النّار . . . » .

[ 2 356 ] ما روي مثل هذه الفقرة من الخطبة في مصادر أخرى :

الف « البيان و التبيين » :

« ألا و إنّكم في أيّام أمل من ورائه أجل ، فمن أخلص في أيّام أمله قبل حضور أجله فقد نفعه عمله و لم يضرره أمله ، و من قصّر في أيّام أمله قبل حضور أجله فقد خسر عمله و ضرّه أمله . . . » .

ب « الغارات » :

« ألا و إنّكم في أيّام مهل من ورائه أجل يحثّه عجل ، فمن عمل في أيّام مهله قبل حضور أجله نفعه عمله و لم يضرّه أمله . ألا و إنّ الأمل يسهي القلب و يكذّب الوعد و يكثر الغفلة و يورث الحسرة ،

فاعزبوا عن الدّنيا كأشدّ ما أنتم عن شي‏ء تعزبون ، فإنّها غرور و صاحبها منها في غطاء معني [ ظ :

مغطي ] ، و افزعوا إلى قوام دينكم : بإقامة الصّلوة لوقتها ، و أداء الزّكوة لحلّها ، و التّضرّع إلى اللّه و الخشوع له ، و صلة الرّحم ، و خوف المعاد ، و إعطاء السّائل ، و إكرام الضّيف ، و تعلّموا القرآن و اعملوا به ، و اصدقوا الحديث و آثروه ، و أوفوا بالعهد إذا عاهدتم ، و أدّوا الأمانة إذا ائتمنتم . . . » .

[ 3 356 ] ما روي مثل هذه الفقرة في مصادر أخرى :

الف « البيان و التبيين » :

« ألا فاعملوا للّه في الرّغبة كما تعملون له في الرّهبة . ألا و إنّي لم أر كالجنّة نام طالبها ، و لا كالنّار نام هاربها . ألا و إنّه من لم ينفعه الحقّ يضرّه الباطل ، و من لم يستقم به الهدى يجر به الضّلال . ألا و إنّكم قد أمرتم بالظّعن ، و دللتم على الزّاد ، و إنّ أخوف ما أخاف عليكم : اتّباع الهوى و طول الأمل » . ( الجاحظ ، ج 2 ، ص 66 ) .

[ 361 ]

[ 1 355 ] ترجمه روايات منابع ديگر :

الف « البيان و التبيين » :

پس از ( سپاس و ستايش پروردگار و درود بر رسول اكرم ) ، بى‏گمان اين جهان روى برتافته اعلام جدايى كرده است ، و ديگر جهان بدين سو روى نهاده در حال سر كشيدن و پرتو افكندن است . بدون شك هنگام تمرين امروز است ، و روز مسابقه فرد است . . .

ب « الغارات » :

از عبد الرحمان بن نعيم ، و او از شيوخ قوم خود نقل كرده است ، كه على عليه السّلام در سخن خود بارها مى‏گفت : مردم ، بى‏گمان اين جهان روى برتافته به مردم خود اعلام جدايى ، و جهان پسين روى نهاده سركشيدن و آمدن را اعلام كرده است . هان بدانيد كه هنگام آماده شدن و تمرين همين امروز است ، و روز مسابقه فردا . هش داريد كه گوى سبقت بهشت و خط پايانى آتش است . . .

[ 2 357 ] ترجمه روايات منابع ديگر :

الف « البيان و التبيين » :

هان هشيار باشيد كه شما در روزهاى آرزو به سر مى‏بريد كه سر رسيد و پايانى به دنبال آنست ،

پس هر كس در روزهاى آرزوى خود ، پيش از فرا رسيدن سر رسيدش ، خالصانه عمل كرد ، عملش به او سود رسانيده فرا رسيدن ناگهانى مرگ زيانى به او نمى‏رساند ، و هر كس در روزهاى آرزو ، پيش از فرا رسيدن سررسيد ، كوتاهى ورزد ، سرمايه عمل خود را به باد داده آرزويش به زيان او مى‏انجامد . . .

ب « الغارات » :

هان هشيار باشيد كه شما در روزهاى درنگ به سر مى‏بريد كه سر رسيد و پايانى به دنبال آنست كه ارّابه ران شتابگر آن را به پيش مى‏راند ، پس هر كس در روزگار درنگ خود ، پيش از فرا رسيدن سر رسيدش ، به عمل پردازد اين عمل بدو سود رسانيده آرزويش زيانى وارد نياورد . هان بدانيد كه آرزو دل را به اشتباه اندازد ، وعده را دروغ بداند ، غفلت را بسيار گرداند و حسرت به دنبال گذارد ،

پس آن چنان از دنيا كناره گيريد كه از بدترين چيز كناره مى‏گيريد ، چه دنيا فريبكار است و خواستار آن در پس پرده‏اى از غفلت و بيخبرى از حقيقت دنيا قرار دارد . بيتاب براى اعمالى باشيد كه موجب استوارى دينتان مى‏باشد همچون : بر پاى ساختن نماز در وقت خود ، و پرداخت زكات در هنگام رسيدن آن ، و فروتنى و افتادگى براى خدا ، و پيوند با خويشان ، و ترس از روز معاد ، و بخشيدن به درويش ، و قرآن را بياموزيد و بدان عمل كنيد ، و حديث را راست دانسته از آن پيروى كنيد ، و عهد و پيمان را هنگامى كه تعهد مى‏كنيد به سر رسانيد ، و چون به شما اطمينان مى‏شود امانت را به صاحبش برگردانيد .

[ 3 357 ] ترجمه روايات منابع ديگر :

الف « البيان و التبيين » :

هان در آسايش و خوشى همانگونه به عمل پردازيد كه در روزهاى ترس و هراس بيگمان من چيزى همانند بهشت نديده‏ام كه خواستارش به خواب رود ، و همچون آتش چيزى نديده‏ام كه فرارى

[ 362 ]

[ 3 356 ] ب « الغارات » :

« و ارغبوا في ثواب اللّه ، و خافوا عقابه ، فإنّي لم أر كالجنّة نام طالبها ، و لم أر كالنّار نام هاربها ،

فتزوّدوا في الدّنيا من الدّنيا ما تحرزون به أنفسكم غدا من النّار ، و اعملوا بالخير تجزوا بالخير يوم يفوز أهل الخير بالخير » . ( الثقفي ، ج 2 ، ص 635 ) .

[ 363 ]

[ 3 357 ] از آن بخسبد هش داريد كه هر كس از حقّ بهره‏ور نشده است بى‏گمان باطل بدو زيان رساند ، و هر كس كه هدايت به پايدارى بر راه راستش نرساند ، بدون شك گمراهى از راه منحرفش كرده به پرتگاه كشاند . هان بدانيد كه به شما فرمان كوچ داده شده است و به رهتوشه رهنمون گرديده‏ايد ،

و بى‏گمان سهمگينترين چيزى كه مرا بر شما بيمناك ساخته : پيروى از خواست و درازى آرزوست .

ب « الغارات » :

براى به دست آوردن پاداش خدا رغبت نشان دهيد ، و از پاد افرايش بهراسيد ، زيرا من هرگز چيزى همچون بهشت نديده‏ام كه خواستارش از تلاش براى رسيدن بدان دست بردارد و بخسبد ، و چيزى چون آتش دوزخ نيز نديده‏ام كه گريزان از آن غفلت كرده آسوده بخوابد ، پس در اين جهان گذرا از نعمتهاى دنيا بدان اندازه توشه برگيريد كه فردا بتوانيد بوسيله آن خود را از آتش در پناهگاه امن الهى در آوريد ، و چنان به نيكى عمل كنيد كه روز بهره‏ور شدن نيكان از نتيجه نيكى شما هم پاداش نيك به دست آريد .

[ 365 ]