موضوع

مقصد نهايى قيامت است ، بار خود را در اين جهان سبك بگيريد ، حركت همگان به هم پيوسته است ، تا با موفقيت به مقصد برسيد .

[ 270 ]

21 المخفّف الملحق و من خطبة له عليه السّلام التوجّه إلى الغاية ، تخفيف الأوزار للفلاح و اللّحاق إلى دار القرار

فإنّ الغاية أمامكم ، و إنّ وراءكم السّاعة تحدوكم ، تخفّفوا تلحقوا ، فإنّما ينتظر بأوّلكم آخركم . [ 1 272 ] ( 1 ) [ قال السيّد الشريف الرّضي ] :

و أقول : إنّ هذا الكلام لو وزن ، بعد كلام اللّه ، سبحانه ،

و بعد كلام رسول اللّه ، صلّى اللّه عليه و آله ، بكلّ كلام لمال به راجحا ، و برّز عليه سابقا . ( 2 ) فأمّا قوله ، عليه السّلام : « تخفّفوا تلحقوا » ، فما سمع كلام أقلّ منه مسموعا و لا أكثر محصولا ، و ما أبعد غورها من كلمة و أنقع نطفتها من حكمة و قد نبّهنا في كتاب « الخصائص » [ 2 272 ] على عظم قدرها و شرف جوهرها . ( 3 )

[ 271 ]

21 سبكبار رستگار از جمله خطبه‏هاى آن حضرت عليه السّلام است رهنمونى به مقصد نهايى ، سبكبار شدن براى رستگارى و به آخرت رسيدن

بيگمان مقصد نهايى و پايانى پيش روى شما است ، و ساعت نهايى قيامت در پشت سرتان شما را پيوسته مى‏راند ، در اين راه سبكبار باشيد تا به هدف بپيونديد ، چه هيچ چاره‏اى نداريد جز اينكه از پيش رفتگان شما چشم به راه در پى آيندگانتان مى‏مانند [ 1 273 ] ( 1 ) [ سيّد شريف رضى گويد ] :

« من مى‏گويم : اگر اين سخن ، پس از سخن خداوند سبحان و سخن رسول خدا ، صلّى اللّه عليه و آله ، با هر سخنى سنجيده شود ، كفّه‏اش مايل شود و بر همه رجحان يابد و در ميدان مسابقه بر هر سخنى پيشى گيرد . ( 2 ) امّا گفتار آن حضرت : « تخفّفوا تلحقوا » كلامى تا اين اندازه كوتاه در شنيدن و فراوانى از جهت معنى و بار فرهنگى شنيده نشده است ، چه اندازه لجّه آن بس ژرف و سرچشمه حكمتش بسى صاف است و ما در كتاب « الخصائص » عظمت قدر و شرافت گوهر آنرا روشن كرده‏ايم . ( 3 )

[ 272 ]

[ 1 270 ] ما نقل مثل هذه الكلمة في مصادر أخرى :

« أبو جعفر محمّد بن جرير الطبري » في « تاريخ الرسل و الملوك » :

و بويع عليّ يوم الجمعة لخمس بقين من ذي الحجّة و الناس يحسبون من يوم قتل عثمان ، رضي اللّه عنه ، فأوّل خطبة خطبها عليّ حين استخلف فيما كتب به إليّ السريّ ، عن شعيب ، عن سيف ، عن سليمان بن أبي المغيرة ، عن عليّ بن الحسين حمد اللّه و أثنى عليه ، فقال :

« إنّ اللّه عزّ و جلّ ، أنزل كتابا هاديا ، بيّن فيه الخير و الشرّ ، فخذوا بالخير و دعوا الشّرّ . الفرائض أدوّها إلى اللّه سبحانه ، يؤدّكم إلى الجنّة . إنّ اللّه حرّم حرما غير مجهولة ، و فضّل حرمة المسلم على الحرم كلّها ، و شدّ بالإخلاص ، و التّوحيد المسلمين . و المسلم من سلم النّاس من لسانه و يده إلاّ بالحقّ ،

لا يحلّ أذى المسلم إلاّ بما يجب . بادروا أمر العامّة ، و خاصّة أحدكم الموت ، فإنّ النّاس أمامكم ،

و إنّ من خلفكم السّاعة تحدوكم . تخفّفوا تلحقوا ، فإنّما ينتظر النّاس أخراهم . اتّقوا اللّه عباده في عباده و بلاده ، إنّكم مسؤولون ، حتّى عن البقاع و البهائم . أطيعوا اللّه عزّ و جلّ و لا تعصوه ، و إذا رأيتم الخير فخذوا به ، و إذا رأيتم الشّرّ فدعوه ، وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضعَفُونَ فيِ الْأرْضِ » ( الأنفال 41 ) . ( ج 4 ، ص 436 ) .

[ 2 270 ] خصائص أمير المؤمنين ، عليّ بن أبي طالب عليه السّلام ، الشريف الرضي ، ص 87 ، من منشورات مكتبة و مطبعة الحيدرية ، و طبع بالافست ، من منشورات الرضي قم .

[ 273 ]

[ 1 271 ] ترجمه روايت « تاريخ طبرى » :

در روز آدينه پنج روز از ماه ذى حجّه مانده با على بيعت شد برخى از مردم گمان مى‏كنند كه در روز كشته شدن عثمان با او بيعت شد نخستين خطبه‏اى كه على پس از پذيرش خلافت ايراد كرد در ضمن مطالبى كه سرّى ، از گفته شعيب ، از سيف ، از سليمان بن ابى مغيره ، از على بن الحسين ، براى من نوشت اين بود كه گفت : خداى را سپاس فرستاد و ستايش كرد و سپس گفت :

خداى عزّ و جلّ ، كتابى راهنما فرو فرستاد كه خير و شرّ را به روشنى در آن بيان كرد ، پس خير را برگزينيد و از شرّ دست بكشيد . احكام واجب را به قصد نزديك شدن به خداى سبحان بگزاريد تا شما را به سوى بهشت بكشاند . خدا ، بى‏گمان چيزهايى را ناروا شمرده كه براى شما ناشناخته نيست ، و در ميان نارواها حرمت مسلمان را بر همه آنان برتر گذاشته است ، يكتويى و يكتا پرستى را به مسلمانان سخت سفارش كرده است . و مسلمان كسى است كه مردم ، جز بر پايه حق ، از زبان و دست او در آسايش باشند ، آزار هيچ مسلمانى ، جز در موردى كه واجب شده است ، روا نيست . به سوى مرگ به شتاب روى آريد كه سرنوشت عام و خاصّ شما است ، مردم در پيش روى شما قرار دارند ، و ساعت نهايى قيامت در پشت سرتان پيوسته شما را به پيش مى‏راند . در اين راه بار خود سبك گيريد تا به هدف بپيونديد ، چه بى‏گمان مردم از پيش رفته چشم به راه در پى آيندگان خود هستند . خداى را پروا پيشه كنيد درباره بندگان و سرزمينهايش ، بدون شك شما بايد پاسخگوى همه كارهايتان حتى از جهت سرزمينها و چارپايان باشيد . خداى عزّ و جلّ را فرمان بريد و از دستورش سر نپيچيد ، و چون خير را ديديد بدان چنگ زنيد و چون شرّ را ديديد از آن دست بكشيد ،

« و آن هنگامى را به ياد آريد كه مردمى اندك و در اين جهان ناتوان نگه داشته شده بوديد » .

[ 274 ]