[ توضيح مترجم ]

شخص راستگو به عهد و پيمان خود وفا مى‏كند ، پس كسى كه وفا ندارد راستگو نيست . در جمله بعد اشاره به اشتباه مردمى است كه روى خوش به هر كس نشان دادن و به وعده‏هاى دروغ مردمدارى كردن ، را سپر زندگى مى‏پندارند .

در جمله سوّم : فريبكارى و دروغگويى از آثار بى‏ايمانى به روز واپسين است . در جمله‏هاى آخر بيان اين است كه خوبى و بدى و فضايل و رذايل در جامعه پست چگونه مشتبه مى‏گردد و الفاظ در غير معناى واقعى خود بواسطه دسيسه سياستمداران به كار برده مى‏شود هميشه مردان سياست ، مقابل مردان تقوى و فضيلت بوده‏اند ، و چون مردان فضيلت به حقيقت و وجدان پايبند بوده‏اند ، در برابر سياستمداران شكست مى‏خوردند . آرى ، در زندگى روزانه شكست مى‏ديدند تا در زندگى معنوى پا بر جا باشند و دچار شكست روحى نشوند .

[ 468 ]

41 الوفاء و الغدر و من خطبة له عليه السّلام

إنّ الوفاء توأم الصّدق ، و لا أعلم جنّة أوقى منه ، و ما يغدر من علم كيف المرجع . ( 1 ) و لقد أصبحنا في زمان اتّخذ أكثر أهله الغدر كيسا ، و نسبهم أهل الجهل فيه إلى حسن الحيلة . ( 2 ) ما لهم قاتلهم اللّه قد يرى الحوّل القلّب وجه الحيلة و دونها مانع من اللّه و نهيه ، فيدعها راي عين بعد القدرة عليها ، و ينتهز فرصتها من لا حريجة له في الدّين . ( 3 )

[ 469 ]

41 پيماندارى و دغلكارى و از خطبه‏هاى آن حضرت عليه السّلام است

وفا ، بى‏گمان ، همزاد با راستى است ، و من سپرى نگهدارنده‏تر از وفا سراغ ندارم ، و كسى كه بداند بازگشت ( به حق يا قيامت ) چگونه است ، دغلكارى نمى‏كند . ( 1 ) ما در روزگارى به سر مى‏بريم كه بيشتر مردمان آن دغلكارى را به نام زيركى اتّخاذ كرده‏اند ، و مردم نادان اين روزگار ، عمل چنين مردم فريبكار را به حسن تدبير نسبت مى‏دهند . ( 2 ) چه شده اين مردم را خدا آنان را بكشد بسا مرد باهوش و زيرك كه با توجّه به جنبه‏هاى گوناگون امر و زير و رو كردن آن راه چاره و حيله كار را مى‏داند ، ولى در مقابل اقدام خود امر و نهى خدا را مانع مى‏بيند ، پس با آنكه راه كار را آشكارا مى‏داند و بر انجام آن قدرت دارد ، آنرا فرو مى‏گذارد و مى‏گذرد ، ولى كسى كه در دين براى اجتناب از گناه باك ندارد ، بى‏تأمل از اين فرصت استفاده مى‏كند . ( 3 )

[ 470 ]