بایگانی برچسب: هر شب یتیم توست

هر شب یتیم توست دل جمکرانی‌‌ام

هر شب یتیم توست دل جمکرانی‌‌ام جانم به لب رسیده بیا یار جانی‌‌ام از بادها نشانی‌تان را گرفته‌‌ام عمری است عاجزانه پی آن نشانی‌‌ام طی شد جوانی من و رؤیت نشد رُخت «شرمنده جوانی از این زندگانیم» با من بگو که خیمه کجا می‌کنی به پا آخر چرا به خاک سیه می‌نشانی‌ام در این دهه اگر چه صدایت گرفته است …

ادامه نوشته »