شهيد توكل قره گزلو

تهذيب به معناي پاك كردن خود از خويها و عادات حيواني است. هرگاه صفات رذيله را از وجود خود بيرون نموديم آنگاه خود را ميشناسيم و هرگاه خود را شناخيتم خداي خود را بهتر ميشناسيم. يكي از بهترين راههاي شناختن نفس و تهذيب خود، به جاي آوردن نمازهاي واقعي است كه در آن فقط و فقط خداوند مد نظر باشد. شهيد توكل قره گزلو

خاطره

باران خيلى تند مى آمد. بهم گفت «من ميرم بيرون.» گفتم «توى اين هوا كجا مى خواهى برى؟» جواب نداد. اصرار كردم. بالاخره گفت «مى خواهى بدونى؟ پاشو تو هم بيا.» با لندرور شهردارى راه افتاديم توى شهر. نزديكى هاى فرودگاه يك حلبى آباد بود. رفتيم آنجا. توى كوچه پس كوچه هايش پر بود از آب و گِل و شل. آبِ وسط كوچه صاف مى رفت توى يكى از خانه ها. درِ خانه را كه زد، پيرمردى آمد دم در. ما را كه ديد شروع كرد بد و بيراه گفتن به شهردار. مى گفت «آخه اين چه شهرداريه كه ما داريم؟ نمى آد يه سرى بهمون بزنه، ببينه چى مى كشيم؟» آقا مهدى بهش گفت «خيله خُب پدرجان. اشكال نداره. شما يه بيل به ما بده، درستش مى كنيم». پيرمرد گفت «بريد بابا شماهام! بيلم كجا بود؟» از يكى از همسايه ها بيل گرفتيم. تا نزديكى هاى اذان صبح توى كوچه، راه آب مى كنديم.   شهید مهدی باکری
منبع : کتاب باکری انتشارات روایت فتح

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.