توصیه هایی به افراد غریب

توصیه هایی به افراد غریب

چند توصیه برای آنان که دور از يار و ديار اند تا گرفتار غم غربت نشوند:
1. دفتري را براي تمرين ها، نکته برداري و ثبت روش هاي مقابله اي خلّاقانه که به ذهن دوستان و خودتان مي‌رسد يا بعدها مي‌خوانيد و مي‌شنويد، آماده کنيد. این کار به برنامة شما اهمّيت و نظم بيشتري مي دهد و با ذهن محسوس‌پسند و عيني‌گراي ما سازگارتر است.
2. گريه هم نعمتي است. همان گونه که مي گويند: «خنده بر هر درد بي درمان دواست»، گرية بهنگام و در حدّ متعادل نيز آرام بخش است.
3. هر سخن جايي و هر نکته مکاني دارد: بهتر است در «برنامه هاي مکتوب» فرصتي «معين» را به فکر کردن دربارة خانواده، تماس با آنان، چت، نامه نگاري، ايميل يا پيامک و… اختصاص داد. اين کار مانع مي شود که وقت و بی وقت در دل تنگي و بي تابي غرق شويد.
4. کار را به کاردان بسپاريد: غم جدايي از يار و ديار در آغاز نوعي ساز وکار دفاعي است که موجب کاهش ناراحتي و فشار رواني مي شود. اين غم جدايي، هميشه با فشارعصبي همراه است و اغلب رفته رفته با هشياري و فعّاليت ها و خوگيري و سازگاري فرد. امّا اگر فرد نتواند پس از دوري، نيازهاي رواني امنيت با موقعيّت جديد، محبوب بودن، تأييد اجتماعي و پيوندجويي با افراد جديد را به دست آورد و بر اضطراب خود چيره شود، به «افسردگى» نيز دچار مي شود. براي درمان اين افسردگي نيز بايد هم از روا نشناس باليني (روان درماني) و هم روان پزشک (دارو درماني) کمک بگيرد.
5. برچسب نزنيد: بهتر است پيش از بروز و حضور هر آفتي، با نشانه هاي آن آشنا شويم تا رويکردي پيشگيرانه داشته باشيم. اگر نشانه هايي از غم در شما ظاهر شد، به خود يا ديگران برچسب نزنيد. اجازه بدهيد متخصص(روان شناس باليني و روان پزشک) تشخيص دهد.
6. اصل مشکل را بپذيريد: شناسايي نشانه ها و پذيرش مشکل، اساسي ترين گام براي رويارويي با آن است. اگر مشکل را نپذيريم يا در پذيرش آن تأخير و تعلل کنيم، هزينه هاي فکري، زماني و رواني براي رفع آن چند برابر خواهد شد.
7. بفرماييد تو، جشنه: بسياري از ما، دچار «کمال گرايي افراطي» و تمايل به «خود بي نقص بيني» به شکل صريح يا ضمني هستيم. به سبب همين باور، نمي خواهيم بپذيريم که انسانِ کامل نيستيم. يک يا چند نقص را برابر با بي ارزش بودن، ردّ کلّ شخصيت و طرد اجتماعي مي دانيم. بنابراین، بايد از سويي خود را براي داشتن باورهاي نادرست ياد شده سرزنش کنيم، و از سوي ديگر به خود مژده دهيم که افراد بسياري اطراف ما به همين مشکل گرفتارند. ازنظر رواني، وقتي افراد متوجّه مي شوند که در عيب يا مشکلي تنها نيستند، خيالشان راحت تر مي شود و «بدون مقاومت» مشکل را مي پذيرند.
8. گول نخوريد: گاهي ممکن است اصل مشکل و خطر را بپذيريم، اما براي «اقدام عملي» فريب هوس و راحت طلبي خود را بخوريم. مهم ترين تفاوت انسان هاي موفّق با ديگران در همين نکته است. انسان هاي موفّق نمي گذارند بين تصميم و اقدام، هواي «بعدا بعدا» و «از فردا شروع مي کنم» بخورد. آنان مي دانند که در باغ تصميم و بوستان اختيار، سيب هاي قشنگ اراده با کرم هاي بعدا از بين رفته اند. آنان به ما مي گويند که بعدا يا به اين زودي نمي آيد يا هرگز نخواهد آمد. البته اقدام فوري به معناي کار نسنجيده و بدون حساب وکتاب، عاقبت انديشي و مشورت، و تعجيل در رسيدن به نتيجه نيست.
9. عجله کار شيطونه: شناسايي مشکل، پذيرش، آمادگي (رواني، ذهني و بدني) براي رويارويي و آغاز بدون تأخير، شالودة مقابله با مشکل است. بنابراين تا همين جا نيز کار کمي نکرده ايد. به خودتان براي مقابله فشار نياوريد.
10. اگر ترمز بريديم چه کنيم: اگر دور از خانه و کاشانه زندگي مي کنيد، ممکن است به برخي دلايل، چون ضعف هاي شخصيتي و وابستگي شديد، براي رسيدن به ديارتان ترمز ببريد و نتوانيد هيجان و رفتار (گريه، فرار از جمع و…) خود را کنترل کنيد در اين صورت، بايد سريع از روان شناس باليني و روان پزشک کمک بگيريد. [2]

پی نوشت :
1. محمد حسین قدیری، من مانده ام تنهای تنها، ص 18،

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.