خدعه منافقين در حال نماز

آيه 17 : خدعه منافقين در حال نماز
ان المنافقين يخادعون الله و هو خادعهم و اذا اقاموا الى الصلوة قاموا كسالى ير اون الناس و لا يذكرون الله الا قليلا (112)
ترجمه : منافقان به خدا نيرنگ مى زنند در حالى كه او آنها را فريب مى دهد چون به نماز برخيزيد با بى ميلى مى ايستند، در چشم مردم خود نمايى مى كننند و جز اندكى خدا را ياد نمى كنند.
تفسير آيه
در اين آيه شريفه پنج صفت از صفات منافقان را بيان مى كند كه عبارتند:
1- آنها براى رسيدن به اهداف شوم خود از راه خدعه و نيرنگ وارد مى شوند و حتى مى خواهند: ((به داخل خدعه واقع شده اند، زيرا براى بدست آوردن سرمايه هاى ناچيزى سرمايه هاى بزرگ وجود خود را از دست مى دهند )). (ان المنافقين يحادعون الله و هو خادعهم ) تفسير فوق از ( و او) در (( و هو خادعهم )) كه (و او حاليه ) است استفاده مى شود و اين درست شبيه داستان معرفى است كه از بعضى بزرگان نقل شده است كه به جمعى از پيشه وران مى گفت : از اين بترسيد كه مسافران غريب بر شما كلا بگذارند،كسى گفت اتفاقا آنها افراد بيخبر و ساده دلى هستند ما بر سر آنها مى توانيم كلاه بگذاريم ،مرد بزرگ گفت منظور من هم همانست ، شما سرمايه ناچيزى از اين راه فراهم مى سازيد و سرمايه بزرگ ايمان را از دست مى دهيد!
2- آنها از خدا دورند و از راز و نياز با لذت نمى برند و به همين دليل :(( هنگامى كه بنماز بزخيزند سر تا پاى آنها غرق كسالت و بى حالى است )) (و اذا قاموا الى الصلوة قاموا كسالى ).
3- آنها چون به خدا و وعده هاى بزرگ او ايمان ندارند،اگر عبادت يا عمل نيكى انجام دهيد، آن نيز از روى ريا است نه به خاطر خدا! (يراؤ ن الناس ) بلكه براى نشان دادن به مردم است .
4- آنها اگر ذكرى هم بگويند و يادى از خدا از صميم دل و از روى آگاهى و بيدارى نيست و اگر هم باشد بسيار كم است . (و لا يذكرون الله الا قيلا)
5- آنها افرادى سرگردان و بى هدف و فاقد برنامه و مسير مشخص اند، نه جزء مؤ مناند و نه در صف كافران ! طبق آيه بعدى كه دنباله اين آيه مذكور،ذكر شده است ((مذبذبين ذلك لا الى هولاء و لا الى هولاء) پس آنها افراد سرگردان و بى هدف و بى برنامه هستند نه در جزء مؤ منان هستند و نه در صف كافران ! (113)
داستان آيه 17
ريا كردن و دزدترين دزدان در نماز.
امير المؤ منين على عليه السلام فردى را ديدند كه نمازش را به سرعت مى خواند، همچون كلاغى كه بر زمين منقار مى زند حضرت از وى پرسيد:((چه مدت به اين شكل نماز خوانده اى ؟ )) گفت ((مدتى است كه اين گونه نماز مى خوانم )) حضرت فرمود:((مثل تو مثل كلاغى است اگر به اين حال دنيا بر وى ، بر غير دين پيامبر صلى الله عليه و آله مرده اى )) سپس فرمود ((همانا دزدترين دزدها كسى است كه از نماز خود بدزدد.)) (114) (اين صفت در افراد رياكار و منافق به چشم مى خورد).
باز در داستان ديگر از نماز گزار رياكار آمده است : كه چادر نشينى مسلمان به ، شهر آمد، داخل مسجد شد، ديد مردى با خشوع نماز مى گذارد توجهش به وى معطوف گرديد پس از نماز به او گفت :چه خوب نماز مى خوانى ،جواب داد علاوه بر نماز ،روزه هم دارم و اجر نماز گزار صائم دو برابر نمازگزار غير صائم است . مرد اعرابى كه مجذوب او شده بود گفت :در شهر كارى دارم كه بايد آن را انجام دهم ،بر من منت بگذار و قبول كن كه شترم را نزد شما بگذارم تا بروم و برگردم او پذيرفت و چادرنشين با اطمينان خاطر شتر را به وى سپرد و از پى كار خود رفت . نمازگزار رياكار با دورشدن اعرابى بر شتر نشست و با سرعت آن محل را ترك گفت . پس از ساعتى مرد چادر نشثين برگشت ولى نه از نمازگزار اثرى ديد و نه از شتر در اطراف و نواحى مسجد جستجو كرد، نتيجه اى نگرفت ، بيچاره ناراحت و متاثر گرديد و يك شعر گفت كه مضمون و مفاد شعر اين چنين است : به نمازش ‍ به شگفتم آورد و روزه اش مجذوبم ساخت ،اما نمازگزار روزه دار ناقه جوانم را با سرعت راند و برد. (115)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.