کلام شهدا:شهيد حميد رضا بهبود

کلام شهدا

بچه ها را بر میداشتیم و به دنبال آقا به روستاها می رفتیم. با توجه به تبلیغات ضدروحانی رژیم، ایشان جاهایی را انتخاب می کرد که سختی بیشتر و نیاز شدیدتر داشته باشند و به نوعی از نظر شرایط، زندگی در آنها مشکل تر باشد. در ورود ما به بعضی از روستاها با استقبال سرد روستائیان مواجه می شدیم. گاهی می شد که در اثر تبلیغات سوء رژیم علیه روحانیت، به حدی روستائیان با ما مخالفت می کردند که حتی از فروش نان به ما ابا داشتند، لذا ایشان به همراه خودشان نان خشک و پنیر می بردند. در همین روستاها آقا با شوق و علاقه ی فراوانی با شیوه های پیامبر گونه به هدایت و ارشاد مردم می کوشیدند و به ویژه توجه بیشتر ایشان بر روی نوجوانان و جوانان این گونه روستاها بود و می کوشیدند با برنامه های درسی، تفریحی، ورزشی و تربیتی خاصی که مورد توجه آنان باشد، در علاقمند ساختن آنان به اسلام مؤثر باشند. ایشان آن قدر در جذب مردم پشتكار و احساس مسئوليت به خرج می دادند تا مردم را آگاه سازند. رفتار روستائیان در روزهای آخر اقامت ما با روزهای ورودمان ،تفاوتی توصیف ناپذیر داشت. مردم با اصرار و التماس از خروج آقا از روستا جلوگیری می کردند و با گریه در جلو ماشین جمع می شدند واز آقا می خواستند که مجدداً در یک فرصت دیگر به ده بیایند، ولی ایشان به جای این کار که در رمضان بعد و یا محرم آینده به همان ده برگردند و از این روستای آماده و جذب شده استفاده کنند، این محل را به یک روحانی جدید می سپردند و خودشان به یک روستای دیگر می رفتند و روز از نو روزی از نو… منبع: شهيد مهدي شاه آبادي شهيد حميد رضا بهبود

خاطره ای از شهدا

 بچه ها را بر میداشتیم و به دنبال آقا به روستاها می رفتیم. با توجه به تبلیغات ضدروحانی رژیم، ایشان جاهایی را انتخاب می کرد که سختی بیشتر و نیاز شدیدتر داشته باشند و به نوعی از نظر شرایط، زندگی در آنها مشکل تر باشد. در ورود ما به بعضی از روستاها با استقبال سرد روستائیان مواجه می شدیم. گاهی می شد که در اثر تبلیغات سوء رژیم علیه روحانیت، به حدی روستائیان با ما مخالفت می کردند که حتی از فروش نان به ما ابا داشتند، لذا ایشان به همراه خودشان نان خشک و پنیر می بردند. در همین روستاها آقا با شوق و علاقه ی فراوانی با شیوه های پیامبر گونه به هدایت و ارشاد مردم می کوشیدند و به ویژه توجه بیشتر ایشان بر روی نوجوانان و جوانان این گونه روستاها بود و می کوشیدند با برنامه های درسی، تفریحی، ورزشی و تربیتی خاصی که مورد توجه آنان باشد، در علاقمند ساختن آنان به اسلام مؤثر باشند. ایشان آن قدر در جذب مردم پشتكار و احساس مسئوليت به خرج می دادند تا مردم را آگاه سازند. رفتار روستائیان در روزهای آخر اقامت ما با روزهای ورودمان ،تفاوتی توصیف ناپذیر داشت. مردم با اصرار و التماس از خروج آقا از روستا جلوگیری می کردند و با گریه در جلو ماشین جمع می شدند واز آقا می خواستند که مجدداً در یک فرصت دیگر به ده بیایند، ولی ایشان به جای این کار که در رمضان بعد و یا محرم آینده به همان ده برگردند و از این روستای آماده و جذب شده استفاده کنند، این محل را به یک روحانی جدید می سپردند و خودشان به یک روستای دیگر می رفتند و روز از نو روزی از نو… شهيد مهدي شاه آبادي
منبع : برگرفته از سايت آويني

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.