درياى دل امام حب الله را در حد اعلا دارد

درياى دل امام حب الله را در حد اعلا دارد

وجود امام عليه السلام که داراى محبت بى ساحل خداست همه اين کمالات را که در حديث فوق ديديم داراست وبه خاطر گداختگى در حب الله آن چنان شده که مصداق اتم گفته خودشان است: امام رضا عليه السلام در وصف امام مى فرمايند: الامام البدر المنير، والسراج الزاهر، والنور الساطع، والنجم الهادى فى غياهب الدجى، واجواز البلدان والقفار ولجج البحار. الامام الماء العذب على الظما والدال على الهدى والمنجى من الردى. الامام النار على اليفاع، الحار لمن اصطلى به والدليل فى المهالک، من فارقه فهالک. الامام السحاب الماطر والغيث الهاطل والشمس المضيئه والسماء الظليله والارض البسيطه والعين الغزيره والغدير والروضه. الامام الانيس الرفيق والوالد الشفيق والاخ الشقيق. والامام البره بالولد الصغير ومفزع العباد فى الداهيه الناد. الامام امين الله فى خلقه وحجته على عباده وخليفته فى بلاده والداعى الى الله والذاب عن حرم الله. الامام المطهر من الذنوب والمبرا عن العيوب المخصوص بالعلم الموسوم بالحلم نظام الدين وعز المسلمين وغيظ المنافقين وبوار الکافرين. الامام واحد دهره، لا يدانيه احد ولا يعادله عالم ولا يوجد منه بدل ولا له مثل ولا نظير، مخصوص بالفضل کله من غير طلب منه له ولا اکتساب بل اختصاص من المفضل الوهاب.(10)

امام ماه تابان، چراغ فروزان، نور درخشان وستاره اى است راهنما در شدت تاريکيها ورهگذر شهرها وکويرها وگرداب درياها. امام آب گواراى هنگام تشنگى وراهبر به سوى هدايت ونجات بخش از هلاکت است. امام آتش روشن بر بلندى است، وسيله گرمى گرما طلبان ورهنما در هلاکت گاههاست، هر که از او جدا شود به هلاکت رسد. امام ابرى است بارنده، بارانى است شتابنده، خورشيدى است فروزنده، آسمانى است سايه دهنده، زمينى است گسترده، چشمه اى است جوشنده، وبرکه وگلستان است. امام همدم ورفيق، پدر مهربان، برادر برابر، مادر دلسوز به کودک، وپناه بندگان خدا در گرفتاريهاى سخت است. امام امين خدا در ميان خلقش وحجت او بر بندگانش وخليفه او در بلادش ودعوت کننده به سوى او ودفاع کننده از حرمتهاى اوست. امام از گناهان پاک واز عيبها برکنار است. مخصوص به علم وبه خويشتن دارى نشان داراست، موجب نظام دين وعزت مسلمانان وخشم منافقان وهلاک کافران است. امام يگانه زمان خويش است، کسى به همطرازى او نرسد، دانشمندى با او برابر نباشد، جايگزين ومانند ونظير ندارد، تمامى فضيلت را داراست بى آنکه خود او در طلبش رفته وبه دست آورده باشد بلکه امتيازى است که خدا به فضل وبخشش به او عنايت فرموده. پس، عاشق که انقلاب ماهيت يافته ونور شده است، هنگامى که قلب ودلش نارالله شد، نورالله شد، سحاب الله شد، ارض الله شد ومنبع نور وحرارت گرديد محيط خود را نيز گرمى وضياء مى بخشد. در ايام وليالى متبرکه که تابش نور حق بيشتر از مواقع ديگر است ولحظات وزش نسيمهاى رحيمى حق بر جهان است، دلها زلال تر مى گردد ودعاها بهتر به هدف اجابت مى خورد، چرا که در اثر انقلاب ماهيت در حرارت عشق وجود او مانند زجاج مى گردد که هادى نور مى شود (المصباح فى زجاجه الزجاجه کانها کوکب درى)(11) وهمين صفا موجب تجلى حق در آن مى گردد وسخن خدا از آن مى جوشد، وخود مى خروشد وديگران را نيز به جوش وخروش مى کشد. واز طرفى، چنين فردى که محب وعاشق است، از ديگر سو محبوب اولياء واصياء مى گردد وارتباط دو طرفه عشق ميان او واولياء خدا برقرار مى گردد. قال النبى صلى الله عليه وآله: اذا احب الله عبدا من امتى قذف فى قلوب اصفيائه وارواح ملائکته وسکان عرشه ومحبته ليحبوه فذلک المحب حقا. طوبى له ثم طوبى له ثم طوبى له، وله عند الله شفاعه يوم القيامه.(12)

پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله فرمودند: هنگامى که خداوند بنده اى از امت مرا دوست بدارد در دل برگزيدگان وارواح فرشتگان وساکنان عرش خود محبت او را مى افکند که آنان او را دوست بدارند. پس خوشا به حال او، پس خوشا به حال او، پس خوشا به حال او. وبراى اوست در نزد خداوند مقام شفاعت در روز قيامت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.