? سلام مولای من، سلام پدر…

? سلام مولای من، سلام پدر…

? می‌خواهم از جور زمانه بگویم و بنویسم از فسادی که جهان را چون پرده‌ای فراگرفته اما زمان فرصتی است اندک و انسان آدمی است ناتوان. پس ذره‌ای از درد دلم را به زبان می آورم تا بدانی چقدر دلگیر و خسته‌ام. آغاز نامه به جهانبان جهان و جهانیان خدای هر دو جهان. مولای من می‌دانی چند سال است انتظار می‌کشم. از وقتی سخن گفته‌ام و معنای سخن خود را فهمیده‌ام انتظارت را می‌کشم. بیا و این انتظار مرا پایان بده.

? چقدر جور زمانه و ناله مظلومانه کودکانی را که زیر ستم اند بشنوم و سکوت کنم؟ خودت بیا و این جهان سیاه را پایان بده و آباد و شاد کن. روز جمعه، روز خودت، روز منتظرانت به سراغ حافظ رفتم تا با فالی، دلِ شکسته و سینه‌ی زخمی ام را مرهمی باشم. میدانی چه آمد؟ یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور.

❄️ ولی من چطور غم نخورم، بخاطر روزهایی که نبوده ای تا لحظات تلخ غم را کنارمان باشی. یا روزهایی که به یادت نبودم و با گناه شب شدند. همان روزهایی که در تقویم خاطره ها در منجلاب گناه و زشتی با قلم جهل ثبت کرده ام. بهترین روز، فقط روز ظهور توست. کی شود که با قلم عقل و راستی بر صفحه دل حک کنم و با صدای بلند فریاد بزنم که: «امام من، منجی دنیا، حضرت مهدی آمد…»

#منبرک_و_دلنوشته_مهدوی ۲۳

✅ کانال “مهدیاران”
T.me/joinchat/ESW1Az_J7HTsdzr4CymTtw

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.