153. برترى هنر بر ثروت

153. برترى هنر بر ثروت

حكيم فرزانه اى پسرانش را چنين نصيحت مى كرد: ((عزيزان پدر! هنر بياموزيد، زيرا نمى توان بر ملك و دولت اعتماد كرد، درهم و دينار در پرتگاه نابودى است ، يا دزد همه آن را ببرد و يا صاحب پول ، اندك اندك آن را بخورد، ولى هنر چشمه زاينده و دولت پاينده است ، اگر هنرمند تهيدست گردد، غمى نيست زيرا هنرش در ذاتش باقى است و خود آن دولت و مايه ثروت است ، او هر جا رود از او قدرشناسى كنند، و او را در صدر مجلس جا دهند، ولى آدم بى هنر، با دريوزگى و سختى لقمه نانى به دست آورد.))

سخت است پس از جاه تحكم بردن
خو كرده به ناز، جور مردم بردن

(آرى بى هنر، پس از حكمفرمايى و ستم بر زيردستان ، تحت فرمان زيردستان قرار مى گيرد، و آن كس كه نازپرورده است ، بى مهرى به او، براى او بسيار سخت است . )

وقتى افتاد فتنه اى در شام
هر كس از گوشه اى فرا رفتند (395)
روستا زادگان دانشمند
به وزيرى پادشاه رفتند
پسران وزير ناقص عقل (396)
به گدايى به روستا رفتند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.