✅ بقیة الله? آیت الله جوادی آملی ? از القاب برجسته

بقیة الله

? آیت الله جوادی آملی

? از القاب برجسته آن ذات قدسی «بقیة الله» است؛ حالا یا چون #خلیفة_الله است، مظهر «هو الباقی» است یا چون ﴿وَ أَمَّا مَا ینفَعُ النَّاسَ فَیمْكُثُ فِی الأرْضِ﴾[1] است، «هو البالقی» است یا چون موجودِ «عند الله»ی است: ﴿مَا عِندَكُمْ ینفَدُ وَ مَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ﴾[2] است؛ به هر تقدیر او #بقیة_الله است و شاگردانی که در دامنه این قلّه به سر می برند، آنها نه تنها سهمی از «بقیة الله»ی دارند، آنها ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ هستند!

? تعبیر قرآن از جامعه فقها و علما و حکما و محققان این نیست که آنها عالِم هستند، چون خیلی ها عالِم هستند. تعبیر قرآن این نیست که اینها باقی هستند که در نهج البلاغه آمده است: «الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِی الدَّهْر».[3] قرآن به همان دلیل که حرف اول و آخر را می زند، برای عالمان دین مقامی قرار داده است که گرچه به حسب ظاهر خبر است؛ ولی در واقع انشا است؛ یعنی بکوشید: ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ بشوید! ﴿فَلَوْلاَ كَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِكُمْ﴾، ﴿أُولُوا﴾؛ یعنی ﴿أُولُوا﴾، ﴿أُولُوا بَقِیةٍ ینْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِی الأرْضِ﴾،[4] نه تنها باقی باشید، نمیرید، نه تنها «بقیة الله» باشید، صاحب مُلک و مِلک بقا باشید! ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ باشید که غنی تر و قوی تر از ﴿أُولِی الأبْصَارِ﴾[5] است، قوی تر و غنی تر از ﴿أُوْلِی الألْبَابِ﴾[6] است، بقا مِلک شما باشد! می توانید #باقی_بودن را تصاحب کنید، این چه مقامی است؟ فرمود، چرا یک عده ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ نشدند؟ یک؛ چرا ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ به وظیفه شان عمل نکردند و جلوی فساد را نگرفتند؟ دو؛ ﴿فَلَوْلاَ كَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِكُمْ﴾، چرا ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ درست نکردند؟ چرا حوزه ای درست نکردند که «اولوا بقیة الله» مظهر «بقیة الله» شود، شاگرد «بقیة الله» شود، ولی «بقیة الله» شود، جزء ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ شود؟ چرا چنین کاری نکردند؟! اگر چنین کاری کردند، چرا امکاناتی به آنها ندادند که جلوی فساد را بگیرند؟ ﴿فَلَوْلاَ كَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِكُمْ أُولُوا بَقِیةٍ﴾ که ﴿ینْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِی الأرْضِ﴾، نه تنها در یک شهر، در نتیجه شاگردان ولی عصر کسانی هستند که مظهر «هو الباقی» باشند، #مظهر_بقای_الهی باشند و نائب «بقیة الله» باشند، در محدوده ولایت، ولی «بقیة الله» باشند، در حوزه شاگردان آن حضرت، جزء ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ باشند که #بقا در اختیار آنها باشد، ماندنی باشند! این اصل اول.

? جامعه ای ماندنی است که #فکر_ماندنی داشته باشد، فکری که با بنای عقلا و عرف و امثال آن است که اگر از محدوده شریعت بگذریم، به کشور چین و ژاپن برسیم، هم همین حرف هاست! این دیگر «بقیة الله» نیست، این دیگر ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ نیست، فرمود شما چرا جامعه ای نساختید که در آن ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ تربیت شود؟ صاحبان بقا بشوند؟ ﴿أُوْلِی الألْبَابِ﴾؛ یعنی لُب، مِلک اوست، ﴿أُولِی الأبْصَارِ﴾؛ یعنی بصیرت و بصیر بودن، مِلک و مُلک اوست، ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾؛ یعنی بقا مِلک اوست، دیگران را می توانند زنده نگه بدارند، کسی ولی بقاست که جلوی مرگ دیگران را بگیرد. ممکن است خود باقی باشد؛ اما نتواند جامعه ای را زنده کند، جامعه ای را نگه بدارد: ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ #مردان_الهی هستند که مالک و مَلِک بقا هستند و می توانند جامعه را سر پا نگه بدارند، فرمود شما می توانید این باشید! این هم دو.
اولاً فرمود شما تک تک در حوزه های شخصی بخواهید: ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ تربیت کنید، این مقدور نیست:
نهنگ آن بِه که با دریا ستیزد ٭٭٭ ز آب خرد ماهی خرد خیزد[7] اگر بخواهید فکر نو؛ یعنی فکر عمیق علمی این را پیدا کنید، ناچار هستید ده ها سال، حرف های دیگران را جمع کنید، #یک؛ به عرض دیگران برسانید، #دو؛ تعامل متقابل بین شما و دیگران باشد، #سه؛ آن عُرضه را از خود داشته باشید که حق را از ناحق تشخیص بدهید، #چهار؛ آن حق را تحقیق کنید به احق برسانید، #پنج؛ تا بشوید باقی، #شش؛ بعد بشوید: ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾، #هفت؛ تا بتوانید جامعه را زنده کنید.

[1]. سوره رعد، آیه7.
[2]. سوره نحل، آیه96.
[3]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، حکمت147.
[4]. سوره هود، آیه116.
[5]. سوره حشر، آیه2.
[6]. سوره بقره، آیه179 و 197.
[7]. نظام، خمسه، خسرو و شیرین، بخش48.

? سخنرانی در همایش اساتید حوزه علمیه قم
تاریخ: ۱۳۹۵/۰۲/۳۰

استاد حسن عباسی
? @Hasanabbasi_ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.