شراب طهور روى ترا ز چشمه ى نور آفريده اند خورشيد هم به روشنى طلعت تو نيست! پنهان مکن جمال خود ازعاشقان خويش منعم مکن زمهر خود اى مه، که ذرّه را خيل ملک ز خاک در آستان تو عيسى وظيفه خوار لب روح بخش تست از پرتوى جمال تو در کوه وبرّ وبحر عمرى اسير هجر تو بود وفغان …
ادامه نوشته »