رؤياى شکفته کوچه کوچه جستجو، خانه خانه انتظار شهر من!شکفته اى در بهار مقدمش کينه را بگو: برو! از تمام سينه ها يک گل محمدى است، درشکنجه ى سکوت الفت جوان رسد، شوق جاودان رسد آزمون قرنهاست، اينکه ميرسد ز راه شهر من! شکفته اى در تبسّم بهار در بهار ملتهب، در بهار بى قرار سينه را بگو: بخوان!با …
ادامه نوشته »