بایگانی ماهانه: دسامبر 2017

شـقايقى که در انـديشه ى شکفتن بود

شـقايقى  که در انـديشه ى شکفتن بود دل  شکسته ى در خون نشسته ى من بود بـه  انـتظار طلوع تو اى ستاره ى صبح دو  چشـم  منتظرم در قفس به روزن بود چه شد که دست ستم در حريم حرمت گل چو  شبروان،  به تکاپوى لاله چيدن بود؟! مـرا  بـه کشت آمل در خزان بى خبرى هـزار  خوشه ى بى حاصلى به خرمن بود جوانه  زد  گل خورشيد در دلم شب دوش کز  آفـتاب  خـيال تو، خانه روشن بود نگاه  ژرف تـو با من حديث هستى گفت که  چشـم مست تو، آيينه دار بودن بود چه  راز داشـت که باده زبان به خاموشى هـزار عقده گره در گلوى سوسن بود؟! گذشت  فرصت پروازم از کرانه ى خاک که  جـان  عرشى من در خرابه ى تن بود

ادامه نوشته »

اى مـهربان که نـام تو را يار گفته اند

اى مـهربان که نـام تو را يار گفته اند چشـم تـو را فروغ شب تار گفته اند از دسـت هاى مهر تو اعجاز چيده اند از  گام هـاى سـبز تو بسيار گفته اند مـا  بـا در ودريچه وروزن غـريبه ام بـا مـا سـخن هميشه زديوار گفته اند واکن  زنور پنجره اى رو به سوى آسمان کز ابـرهاى تـيره بـه تکرار گفته اند بر خيز وپرده برکش از آن روى تا که ما بـاور  کنـيم  آن چه ز ديدار گفته اند

ادامه نوشته »

کشـيده جـذبه چشـمانت، مـرا به خلوت بيداران

کشـيده  جـذبه چشـمانت، مـرا به خلوت بيداران نـثار  مـقدم سـبزت بـاد، شکوفـه هاى گل باران خوشم به جرعه اى از آن مى، که در کلام تو مى جوشد کم  از کرامـت دريـا نـيست، نـم پيـاله هشياران چه روزهـاى غـريبى را، در انـتظار تـو سـر کرديم طـنين غـربت مـا را داشـت، صداى طبل عزاداران درون سـيـنه يـارانت، زلال عـاطفه مـى جـوشد ودر  ادامـه  يک بـيعت، فـتاده دسـت عـلمداران بـه  يـمن نـام بـلند تـو، در ايـن سپيـده نورانى قـلم بـه دسـت شقايقهاست، علم به دوش سپيداران

ادامه نوشته »

غـزل تـر از غزل، گل تر ز گل، زيباتر از زيبا

غـزل  تـر  از غزل، گل تر ز گل، زيباتر از زيبا تـو  از (الله اکبـر) آمدى، از (اشهد ان لا …) شـهادت  مـى  دهـم معراج يعنى چشمهاى تو شـهادت مـى دهـم چشـم تو يعنى سور اسرا غـريبه  نـيستى، ايـن روزهـا بـسيار دلتنگم بــراى ايـن دل تـنهاترم دسـتى بـبر بـالا دلم زرد است، شب هايم همه سر است، يا خورشيد بـقيعستان اشکم بـسته شـد يـا (قبة الخضرا) تـو  مـى گويـى زمان ديدن هم، باز هم فردا! ومـن  مى گويم امشب، زودتر، حالا، همين حالا!

ادامه نوشته »

بـازآ كـه دل هنوز به ياد تو دلبر است

بـازآ  كـه دل هنوز به ياد تو دلبر است جـان از دريچه نـظرم چشم بر در است بـازآ  دگر كـه سـايه ديـوار انـتظار سـوزنده تر ز تابش خورشيد محشر است بـازآ  كـه  باز مردم چشمم ز درد هجر در  موج خيز اشك چو كشتى شناور است بـازآ كـه از فـراق تو اى غايب از نظر دامن  ز خون ديده چو درياى گوهر است اى  صـبح مـهر بخش دل از مشرق اميد بنماى  رخ كه طالعم از شب سيه تر است زد نقش مهر روى تو بر دل چنان كه اشك آئـينه دار چهـره ات اى ماه منظر است اى  رفـته از بـرابر يـاران (مـشفقت) رويـت به هر چه مى نگرم در برابر است

ادامه نوشته »

نـشسته ام بـه گذرگاه ناگهانى سرخ

نـشسته  ام  بـه گذرگاه ناگهانى سرخ در  انـتظار  خـطر، زيـر آسمانى سرخ نـشسته ام كـه بچيـنم عبور توفان را زجـاده  هـاى اسـاطيرى زمانى سرخ بـر  آن  سـرم كه بخوانم نمازى از آتش اگر  كـه  شعله بگويد، شبى اذانى سرخ تـمام هـستى من، دفترى غزل – آتش وسـهم  مـن  ز تمام جهان، زبانى سرخ خـدا  كند  دل من در صف خطر باشى شـبى  كه واقعه مى گيرد، امتحانى سرخ در انـتهاى حـماسى تـرين شب تاريخ ظـهور  مـى كند آن مرد آسماني، سرخ به قاف خوف وخطر، تا ظهور آن موعود خـدا  كـند  دل من، منتظر بمانى سرخ

ادامه نوشته »

دشمن شناسی

آيه شماره 144 از سوره مبارکه نساء دشمن شناسی يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْكافِرينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنينَ أَ تُريدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً مُبيناً اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! غير از مؤمنان، كافران را ولّى و تكيه‏گاه خود قرار ندهيد! آيا مى‏خواهيد (با اين عمل،) دليل آشكارى بر ضدّ خود در پيشگاه خدا قرار دهيد؟!  1- …

ادامه نوشته »

فضل خدا یا عدل خدا! 1

فضل خدا یا عدل خدا! 1 امام صادق علیه السلام فرمودند: در زمانهاي گذشته، عابدي بود که در ميان غاري، خداوند را عبادت مي‏كرد. در كنار غار، درخت اناري بود، كه عابد از ميوه آن ارتزاق مي‏نمود و براي زمستان خويش نيز ذخيره مي‏كرد. آن عابد با همين وضع، تا پایان عُمر، تنها خداوند را عبادت كرد. روز قيامت، خداوند …

ادامه نوشته »

شهيد حسين بديهيان

پسرم در غدير راه را بشناس و با عاشورا پرواز کن تا در زندگي‌‌ات اسير دنيا نشوي . شهيد حسين بديهيان می گویند سعید خیلی مهربان بود؛ دارای خلقی نرم و رویی خندان و بشاش. رافت سعید واقعا مثال زدنی است. نسبت به خانواده و دوستان و بستگان… مخصوصا نسبت به فقرا بسیار مهربان و دلسوز بود، تا جایی که …

ادامه نوشته »

درخت تنومند عشق

درخت تنومند عشق چرا عشق‌هاي هنجار بعد از سال‌ها ريشه دارتر مي‌شود؟ در عشق واقعي زن و مرد با جلسات متعدد و تحقيقات متعدد از كانال‌هاي مختلف و مشاوره جذب تفكر، نگرش و ويژگي‌هاي منحصر به فرد و فطرت پاك هم مي‌شوند. عشق واقعي، برخلاف عشق‌هاي هوس محور، بيشتر ريشه در شناخت عميق از نگرش، تفكر و صفات پايدار خود …

ادامه نوشته »