بایگانی روزانه: فوریه 23, 2018

?شفا?

?شفا? مدتها از شهادت فرزند و برادرم گذشت. بیماری معده من تشدید شد. من را به بیمارستان منتقل کردند. خونریزی شدید معده داشتم. گفتند باید سریعتر عمل شوی. ✳️گفتم: نمی خواهم دست نامحرم به من بخورد. هرچه تیم پزشکی اصرار کردند، من مخالفت کردم. ❄️ آن شب با گریه خوابیدم. گفتم: یک عمر نوکری در خانه حضرت زینب و حضرت …

ادامه نوشته »

‍ ? نماز جمعه ?

‍ ? نماز جمعه ? احمدآقا همه ما را به حضور در نماز جمعه مقید کرده بود. ?یکی از بچه‌ها می‌گفت: “من از همان دوران احمدآقا به نماز جمعه شدم. بعد از شهادت احمدآقا هم سعی کردم نماز جمعه من ترک نشود. یکبار در عالم رؤیا مشاهده کردم که در خیابانی ایستاده‌ام. ❄️احمدآقا هم از دور به طرفم آمد و …

ادامه نوشته »

?نماز اول وقت?

?نماز اول وقت? از خوزستان به سمت مهران می آمد. از بچه های تفحص بود و می‌خواست سریعتر به مقر برسد. در راه موقع اذان شد. به راننده اتوبوس گفت: نگه دار. ✅راننده قبول نکرد و او پیاده شد. نماز اول وقت را خواند و منتظر وسیله شد. دو ساعت بعد با یک ماشین به راه خود ادامه داد و …

ادامه نوشته »

?گمنام?

?گمنام? دنبال شهرتیم و پی اسم و رسم و نام غافل از اینکه فاطمه س گمنام میخرد ?از دوستانم بود. فهمید میخواهیم کتابی برای شهدای گمنام بنویسیم. گفت: دایی من شهید گمنام است. چندبار نامه دادیم به شهرداری که نام کوچه را به نام دایی من بگذارند که نامه ها گم شدند.‼️ گفتم مطالب را اگر نوشته ای همراه عکس …

ادامه نوشته »

?پابرهنه?

?پابرهنه? ⚜️آمده بود دفتر انتشارات. می‌گفت: تعدادی کتاب داش ابرام میخوام. ما منزلمان هیئت داریم. میخوام همراه غذای مادی، غذای معنوی هم بدهم. از لحن بیانش فهمیدم آقا ابراهیم را می‌شناسد. گفتم: خاطره ای از این شهید دارید؟ ?گفت: ما قبل انقلاب تو خیابون زیبا سکونت داشتیم. جوانهای این خیابون همه ابراهیم را می‌شناختند. یک روز ظهر تابستان جلوی خانه …

ادامه نوشته »

?ترحم?

?ترحم? ⚜️از شهر گیلان غرب به سمت کرمانشاه راه افتادیم. مینی بوس تازه راه افتاده بود که صدایی آمد و توقف کرد! بعد به راه خود ادامه داد. ابراهیم از پنجره به بیرون نگاه کرد. ماشین به یک سگ برخورد کرده بود. سگ هم لنگان لنگان به آنسوی جاده رفت. ?ابراهیم متوجه ماجرا شد. سریع به راننده گفت: نگه دار… …

ادامه نوشته »

❤️شهید گمنام ❤️ ? شهید ابراهیم هادی ؛

‌ ❤️شهید گمنام ❤️ ? شهید ابراهیم هادی ؛ کارهایش برای رضای خدا انجام می­شد. برای همین یکی از عرفای بزرگ او را الگوی اخلاق عملی معرفی کرده بود. شهید گمنامی به او پیغام داد: شهدای گمنام مهمانان ویژه حضرت زهرا(س) در برزخ هستند. ✅ برای همین همیشه آرزو می‌کرد گمنام باشد. خدا هم دعایش را مستجاب کرد. او سالهاست …

ادامه نوشته »

❤️به نام مادر …

❤️به نام مادر … ابراهیم مادری داشت که بسیار مهربان بود و فرزندش را خیلی دوست داشت. برادرش می‌گفت: قبل از تولد ابراهیم به مدت یکسال در منزل یکی از زنان مومن محل مستاجر بودیم. مادر ما تحت تاثیر این زن باتقوا بسیار در اعمال خود دقت می‌کرد. بیشتر مواقع باوضو و مشغول قرآن بود. یکسال بعد از این مراقبت‌ها …

ادامه نوشته »

نابودى آثار ظالمان و قتل مخالفان بعد از بيان حجّت

نابودى آثار ظالمان و قتل مخالفان بعد از بيان حجّت يكى از اصحاب و شاگردان امام جعفر صادق عليه السلام ، به نام مفضّل ، از آن حضرت سؤال نمود: هنگامى كه حضرت مهدى صلوات اللّه عليه ظهور نمايد با ساختمان كعبه چه خواهد كرد؟ حضرت در پاسخ فرمود: ساختمان كعبه را به همان حالت اوّليه اش كه حضرت آدم …

ادامه نوشته »