كافي نيست انسان ستمگر نباشد بلكه لازم است از ستمديدگان نيز دفاع كند شهيد بهنام يوسفي سر تا پاش خاكي بود. چشمهاش سرخ شده بود؛ از سوز سرما. دو ماه بود نديده بودمش. – حداقل يه دوش بگير، يه غذايي بخور. بعد نماز بخون. سر سجاده ايستاد. آستينهاش را پايين كشيد و گفت «من با عجله اومدم كه نماز اول …
ادامه نوشته »