▫️خالهای صورتش او را از قیافه انداخته بود. مردم مسخرهاش میکردند. دلش گرفت.? با خودش میگفت: «آخر چرا خدا مرا اینجور خلق کرد؟ اصلا انگار حواسش به من نیست!»? تصمیم گرفت با خدا قهر کند. آمد پیش پیامبر صلی الله علیه وآله. گفت: من دیگر فقط واجبات را انجام میدهم؛ بدون هیچ کار مستحبی! پیامبر پرسید: آخر چرا؟ گفت: چون …
ادامه نوشته »