بایگانی برچسب: برو شیطان برو

برو شیطان برو

برو شیطان برو بیامد نزد من یک شب جوانی بگویم شرح آن را تا بدانی که ای حامی به فریاد دلم رس شدم وامانده و درمانده، بی کس! شدم وسواس و دیگر نا ندارم و حتی بین مردم جا ندارم خودم خسته، ندارم حس پاکی زن و بچه ز دستم گشته شاکی بگفتم ای جوان خوب و عاقل چرا گشتی …

ادامه نوشته »