بایگانی برچسب: حسرت عمر از دست دادن

حسرت عمر از دست دادن

حسرت عمر از دست دادن عمر نيكو گهرى بود كه از دست دادم كند اى با خبران بى خبرى بنيادم عنكبوتى است فلك در پى صيد مگسان مگسى بودم و در دام فلك افتادم شاد از دانش و بينش دل صاحب نظران به اميدى منه دل بر مست خراب آبادم دشمنى نيست خطرناكتر از نفس و عجب كه من از …

ادامه نوشته »