بایگانی برچسب: سید مرتضی آوینی

سید مرتضی آوینی

تهاجم فرهنگي دشمن ، علي‌رغم اين واقعيت كه قرباني‌هاي بسياري از ما خواهد گرفت ما را به تعالي خواهد رساند. سید مرتضی آوینی خاطره سلام! شما اومدين؟ ابراهيم بود. سرش را از بين گندم‌ها كه دسته دسته روي هم تل‌انبار شده بودند،در آورده بود. من و بابا جون هاج و واج مانده بوديم كه آن‌جا چه كار مي‌كند. ديشب مانده …

ادامه نوشته »

سید مرتضی آوینی

ايمان ژرف‌ترين پيوندهاست و فراتر از حسب و نسب و خون و نژاد مي‌نشيند. ايمان بهشت گمشده وجود است. سید مرتضی آوینی خاطره پدرش مخالف ورود علي به ارتش بود و دوست داشت تمام دارائي مان را بفروشيم و برايش هزينه كنيم تا او در رشته رياضي تحصيل كند، چون رياضي‌اش بسيار خوب بود. پدر براي‌اينكه خودش نظامي بود و …

ادامه نوشته »

سید مرتضی آوینی

الهي! اگر جز سوختگان را به ضيافت الهي نميخواهي، مارا بسوز، آنچنان كه هيچكس را اينگونه نسوخته باشي. سید مرتضی آوینی توى آبادان رفته بود جبهه فياضيه، شده بود خمپاره انداز. شهيد شفيع زاده ديده بانى مى كرد و گرا بهش مى داد، او هم مى زد. همان روزهايى كه آبادان محاصره بود. روزى سه تا گلوله خمپاره صد و …

ادامه نوشته »