#داستان_های_اخلاقی ✍کودکی و نور ایمان ?سهل شوشتری از بزرگان عرفاست. او میگوید: سه ساله بودم که داییام «محمد بن سوار» شبی از بستر برخواست و مشغول نماز شب شد ـ همیشه کارش این بود ـ آن شب به من گفت: «پسرم! آیا آن خداوند که تو را آفرید یاد نمیکنی؟» ?گفتم: چگونه او را یاد کنم؟ گفت: «هر گاه به …
ادامه نوشته »