بایگانی برچسب: 17. نتيجه شوم حسادت

17. نتيجه شوم حسادت

17. نتيجه شوم حسادت يكى از دوستان كه از رنج روزگار خاطرى پريشان داشت ، نزدم آمد و از روزگار نامساعد گله كرد و گفت : ((درآمد اندكى دارم ولى عيال بسيار، و نمى توانم بار سنگين نادارى را تحمل كنم ، بارها به خاطرم آمد كه به سرزمينى ديگر كوچ كنم چراكه در آنجا زندگيم هرگونه بگذرد، كسى بر …

ادامه نوشته »