عيسى (ع) بر مردى گذشت كه به چندين بيمارى مبتلا بود: نه چشمى داشت كه ببيند و نه پايى كه راه رود؛ جذام بر سر و روى او زده بود و پوستش، پيسى داشت . به گوشهاى افتاده بود و مىگفت: ((شكر آن خداى را كه مرا عافيت داد و در سلامت نهاد!)) عيسى (ع) بدو گفت: ((اى مرد!چه مانده …
ادامه نوشته »