44 – آثار سوء بخل
بزرگى از اهل علم نقل فرمود وقتى يكى از تجّار محترم اصفهان كه با مرحوم حاجى محمد جواد بيدآبادى سابق الذكر ارادت داشت ، سخت مريض شد، مرحوم بيدآبادى از او عيادت كردند و او از شدت مرض بيهوش شد و آن مرحوم مريض را در خطر مرگ مشاهده فرمود چون دارائيش زياد بود به فرزندانش فرمود چهارده هزار تومان صدقه دهيد و بين فقرا تقسيم نماييد تا من شفايش را به توسط حضرت حجت – عجل اللّه تعالى فرجه – بخواهم – فرزندان مريض نپذيرفتند – مرحوم بيدآبادى با تاءثر از خانه آنها بيرون آمد و با كسى كه مصاحب ايشان بود فرمود اينها بخل كردند و صدقه ندادند ولى چون اين شخص رفيق ماست و بر ما حقى دارد، بايد در باره اش دعا كنيم تا خداوند او را شفا بخشد، پس به اتفاق به منزل مى آيند و بعد از نماز مغرب مرحوم بيدآبادى دستها را به دعا بلند مى كند و در عوض اينكه شفايش را بخواهد عرض مى كند خدايا! او را بيامرز.
رفيق آن مرحوم مى گويد چه شد كه شفايش را نخواستيد؟ فرمود چون خواستم دعا كنم صدايى شنيدم ((استغفراللّه ))، دانستم كه مرحوم شده و پس از تحقيق معلوم شد كه در همان ساعت مرحوم شده بود.
زهى خسران و زيانكارى براى كسى كه حاضر است مبلغ گزافى از دارائى خود را در راه هوى و هوس خرج كند ولى حاضر نيست مثل آن بلكه كمتر از آن را در راه خدا صرف نمايدو مى بيند در مريضخانه حاضر مى شود و مبلغ زيادى هم مى دهد و تعهد هم مى سپارد كه اگر مرد ضمانى نباشد و گاهى هم شده كه جنازه اش را از مريضخانه بيرون مى آورند در حالى كه حاضر نيست اين مبلغ بلكه كمتر از آن را در راه خدا صدقه دهد با قطع به اينكه اگر اجل حتمى نباشد شفا خواهد يافت و اگر اجل حتمى باشد آن عزادارى حسينى (ع )
مبلغى كه داده براى عالم آخرتش ذخيره خواهد شد و علتش منحصرا ضعف ايمان به وعده هاى الهى و حب دنياست .
از حضرت صادق عليه السلام چنين رسيده ((داووا مرضاكم بالصدقة ؛ يعنى معالجه كنيد مريضهايتان را به صدقه دادن )).
ناگفته نماند كه مقصود ترك معالجه به وسيله دكتر و استعمال دارو نيست بلكه بايد به وسيله دعا و صدقه معالجه دكتر و دارو را مؤ ثر و مفيد قرار داد. زيرا بديهى است اثر بخشيدن دارو متوقف بر خواست خداوند است و چنانكه به دكتر و دوا اهميت مى دهيم بايد به صدقه و دعا هم بيشتر اهميت دهيم و اين مطلب در بحث ترك گناهان كبيره مفصلا بيان شده است .