عبد الاعلى مولى آل سام گويد:

13- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ ابْنِ أَبِى نَجْرَانَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ حَكِيمٍ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مُبْتَدِئاً مَنْ ظَلَمَ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِ مَنْ يَظْلِمُهُ أَوْ عَلَى عَقِبِهِ أَوْ عَلَى عَقِبِ عَقِبِهِ قُلْتُ هُوَ يَظْلِمُ فَيُسَلِّطُ اللَّهُ عَلَى عَقِبِهِ أَوْ عَلَى عَقِبِ عَقِبِهِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ وَ لْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِع افاً خ افُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللّ هَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيداً
اصول كافى جلد 4 صفحه :26 رواية :13
عبد الاعلى مولى آل سام گويد: امام صادق عليه السلام شروع به سخن كرده فرمود: هر كه ستم كند خداوند مسلط گرداند كسيرا كه باو يا بفرزندان او يا بفرزند فرزندش ستم كند، گويد: عرض كردم : او ستم كند و خدا بفرزندش يا فرزند فرزندش مسلط سازد؟ خداى عزوجل فرموده : ((و بايد بترساند آنانكه اگر باز گذارند پس از خود فرزندان ناتوانى ميترسند بر ايشان پس بترسند خدا را و بگويند سخنى استوار)) (سوره نساء آيه 9).
شرح :

در تفسير اين آيه شريفه سه وجه گفته اند كه مناسب با استشهاد امام عليه السلام وجه دوم است و آن اينست كه خداوند در اين آيه به ولى يتيم دستور باداء امانت و حفظ مال يتيم را داده است ، و بنا بر اين معنى آيه چنين ميشود: كه هر كس سرپرستى يتيمى را بعهده گرفته بايد طورى در اموال او تصرف كند كه دوست دارد ديگران در اموال فرزندان خودش پس از مرگ او آنطور تصرف كنند و خلاصه ستم بآنها روا ندارد هم چنانكه دوست ندارد ديگران درباره فرزندانش پس از وى ستم كنند، و لذا دنبال اين آيه خداوند فرمايد: ((اين الذين يا كلون ….)) همانا آنانكه ميخورند اموال يتيمان را بستم جز اين نيست كه ميخورند در شكمهاى خويش آتش را…. تا آخر آيه )) و شخ طبرسى (ره ) در تفسير اين آيه از امام صادق عليه السلام حديث كند (و ملخصش اينست ) كه فرمود: در كتاب على بن ابيطالب عليه السلام نوشته است كه هر كه مال يتيم را بستم بخورد و مالش در دنيا و آخرت بوى برسد اما در دنيا بفرزندانش پس از او رسد و اما در آخرت گرفتار آتش شود.
و روى اين بيان نظر امام عليه السلام نيز در پاسخ از پرسش راوى و استعباد او از اينكه چگونه فرزند بستم پدر عقوبت شود روشن گردد، زيرا ستم اثرى طبيعى دارد كه آن اثر در دنيا نيز بستمكار برسد و اگر بخود او نرسيد بفرزندانش ‍ برسد، مانند آتش كه هر جا افتد اثرش سوزاندن است ، و همين بيان براى جلوگيرى از ستم ستمگران كافى است زيرا آنكس كه گرفتارى ستمكار يا فرزندان او را ديد و يا اين گفتار را از گوينده راستگوئى چون امام عليه السلام شنيد و باور داشت ، و دانست كه ستمكارى خواه و ناخواه در نظام آفرينش اثر دارد و ستمكار بجزاى كردار زشتش دچار گردد، ستم بكسى روا ندارد، و باعث جلوگيرى ظلم و تعدى گردد، و اين منافاتى با عدل الهى ندارد زيرا اثر طبيعى و واكنش عمل انسان است .
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.