213 – قبر و محل برآورده شدن حاجت

فصل دوم : آثار و بركات صلوات در عالم برزخ
تاءثير صلوات در برزخ
213 – قبر و محل برآورده شدن حاجت
تاجرى در بلخ دو پسر داشت . از جمله ميراث او، سه تار مو، از موى مبارك حضرت رسول – صلى الله عليه و آله و سلم – بود. وقتى آن دو برادر خواستند كه ميراث را تقسيم نمايند، هر يك ، يك موى را برداشتند.
برادر بزرگ گفت : آن موى ديگر را نصف مى كنيم ، و هر يك نصفى از آن را برمى داريم .
برادر كوچك گفت : قطع كردن موى مبارك حضرت ، از ادب دور است .
برادر بزرگ گفت : چون به قطع آن راضى نمى شوى ، آن را تو بردار و به ازاى آن ، مقدارى از مال به من بده .
برادر كوچك گفت : من هر دو تار موى مبارك را برمى دارم ، و تمام ميراث را به تو مى دهم ، كه من را مويى از آن حضرت به جهانى مى ارزد.
برادر بزرگ راضى شد، موها را به برادر داد، و تمام ارثيه را برداشت .
آن صاحب دولت ، موها را در حقه پاكيزه قرار داده ، در گريبان جان نهاده ، و پيوسته آنها را بيرون مى آورد و مى بوسيد، و بر رسول خدا – صلى الله عليه و آله – صلوات مى فرستاد.
مدتى نگذشت كه غبار ادبار بر صفحه روزگار برادر بزرگ نشست ، و اموالش ‍ تلف گشت . برادر كوچك ، را گل مراد از شاخسار اقبال شكفت ، و بر اقران و امثال برترى به هم رسانيد. چون وفات نمود. يكى از اولياى بلخ ، رسول خدا – صلى الله عليه و آله – را در خواب ديد، و به او فرمود: به مردمان بگو كه هر كه را حاجتى باشد، به سر قبر فلان رفته ، دعا كند تا حاجتش برآورده شود. آن شخص عرض كرد: يا رسول الله ! سبب اين كرامت چيست ؟
فرمود: در تعظيم موى من مبالغه نمود. و بسيار بر من صلوات مى فرستاد. لهذا در زمان حيات ، به خوشى گذرانيد. و بعد از وفات ، قبر او محل استجابت دعا گرديد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.